معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.3K photos
12.4K videos
3.22K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
خانهٔ تاریک اگر روشن کنی
خلوت خود چون سرای من کنی

گر بیایی یوسف گل پیرهن
کی سخن با ما ز پیراهن کنی

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۲۶۳
خوش بگو الله و اسم ذات بین
جمله اشیا مصحف آیات بین

در زمین و آسمان می کن نظر
نور او در دیدهٔ ذرات بین

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۲۱۷
یاری که چو ما لطف الهی دارد
در هر دو جهان هرچه تو خواهی دارد

هر چند گدای حضرت سلطان است
از دولت عشق پادشاهی دارد

#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
این صفات بد اگر از خود جدا سازی چو من
نعمت الله زمان باشی و سلطان زمن

غیبت و نمامی و حرص و حسد این هر چهار
باز بخل و کینه و آنگه طمع بشنو ز من

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۲۲۱
تن فداکن تا همه تن جان شوی
جان رها کن تا همه جانان شوی

گرد این و آن چه می گردی مدام
این و آن را مان که این و آن شوی

ترک کرمان کن به مصر جان خرام
تا به کی سرگشتهٔ کرمان شوی

ماه ماهانی ببین ای نور چشم
آن او باشی چو با ماهان شوی

گنج او در کنج این ویران نهاد
گنج او یابی اگر ویران شوی

عید قربان است جان را کن فدا
عید خوش یابی اگر قربان شوی

جامع قرآن بخوانی حرف حرف
گر چو سید جامع قرآن شوی

#شاه_نعمت_الله_ولی
- غزل شمارهٔ ۱۵۵۲
نقش عالم جز خیال یار نیست
جز خیال عشق خود اظهار نیست

گر یکی بینی و گر خود صد هزار
در حقیقت جز یکی اسمار نیست

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۴۰
عشق است که وارسته ز نقصان و کمالست
عشق است که آسوده ز هجران وصال است

اثبات مثالش نتوان کرد ولیکن
این نفی مثال تو یقین عین مثال است

گویند سوی الله خیال است و حقیقت
این نیز خیال است که گویند خیال است

از حال چه می جوئی و از قال چه پرسی
مستیم و خرابیم و ندانیم چه حال است

خورشید ز نقصان و کمال است منزه
ماه است که گاهی قمر و گاه هلال است

با ذات دم از حکم تجلی نتوان زد
این حکم تجلی به جلال است و جمال است

در خلوت سید نبود سید و بنده
در خاطر او غیر خدا هر چه محال است

#شاه_نعمت_الله_ولی
به هر صورت که ما را رو نماید
ببین تا نور چشمت را فزاید

توان دیدن اگر لطفش به رحمت
حجاب از دیدهٔ ما برگشاید

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۱۴۸
تا تونشوی یگانهٔ او
هرگز نشود یگانه آن دو

باشی تو یگانهٔ دو عالم
آن دم که اثر نماند از تو

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۲۳۴
در صورت و معنیش نظر کن
می بین همه و مرا خبر کن

خواهی که رسی به نعمت الله
بر درگه سیدم گذر کن

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۲۱۴
هر بلا کز حضرتش ما را بود
خوش بلائی از چنان والا بود

هر بلا کآمد از او نبود بلا
آن بلا نبود که آن والا بود

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۱۴۹
این صفات بد اگر از خود جدا سازی چو من
نعمت الله زمان باشی و سلطان زمن

غیبت و نمامی و حرص و حسد این هر چهار
باز بخل و کینه و آنگه طمع بشنو ز من

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۲۲۱
عمل و علم هست کار خواص
خوش بود نیز در عمل اخلاص

ور نباشد چنین که ما گفتیم
نتوان یافتم به علم خلاص

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۱۸۷
عقل را نایب خدا دانش
خاطر او ز خود مرنجانش

هر کتابی که عقل بنویسد
عاقلانه به عقل می‌ خوانش

#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۱۸۲
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به جان تو که جانانی ز جان محبوبتر آنی

سر من و آستان تو اگر خوانی و گر رانی


#شاه_نعمت_الله_ولی
گنجینه وگنج پادشاهی دل تو ست
وان مظهر الطاف الهی دل تو است

مجموعهٔ مجموع کمالات وجود
از دل بطلب که هر چه خواهی دل تو است

#شاه_نعمت_‌الله_ولی
عاقلی بودم به عشق یار دیوانه شدم
آشنائی یافتم ازخویش بیگانه شدم

رشتهٔ شمع وجودم آتش عشقش بسوخت
عارفانه با خبر از ذوق پروانه شدم

#شاه_نعمت_الله_ولی
یاری که چو ما لطف الهی دارد
در هر دو جهان هرچه تو خواهی دارد

هر چند گدای حضرت سلطان است
از دولت عشق پادشاهی دارد

#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
از بهر خدا اگر خدا می ‌جویی
می دان که خدا را به هوا می ‌جویی

او را بطلب تا که بیابی او را
غیرش چه کنی غیر چرا می ‌جویی

#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۳۲۱
تن رها ڪن در طریق عاشقے تا جان شوی

جان فداے عشق جانان ڪن ڪه تا جانان شوی

در خرابات مغان مستانه خود را در فڪن

پند رندان بشنو و مے نوش مے تا آن شوے

#شاه_نعمت_الله_ولی