روی بنمایی و دل از من شوریده ربایی
تو چه شوخی که دل از مردم بیدیده ربایی
تو که خود فاش توانی دل یک شهر ربودن
دل شوریده روا نیست که دزدیده ربایی
#شوریده_شیرازی
تو چه شوخی که دل از مردم بیدیده ربایی
تو که خود فاش توانی دل یک شهر ربودن
دل شوریده روا نیست که دزدیده ربایی
#شوریده_شیرازی
روی بنمایی و دل از من شوریده ربایی
تو چه شوخی که دل از مردم بیدیده ربایی
تو که خود فاش توانی دل یک شهر ربودن
دل شوریده روا نیست که دزدیده ربایی
#شوریده_شیرازی "شاعر روشندل"
تو چه شوخی که دل از مردم بیدیده ربایی
تو که خود فاش توانی دل یک شهر ربودن
دل شوریده روا نیست که دزدیده ربایی
#شوریده_شیرازی "شاعر روشندل"
زبسکه غم بهسینهء من بسته راه را
دیگر مجالِ آمد و شد نیست آه را
دانم چو دیده دید، دل از کف روَد ولی
نتْوان نگاهداشت ز خوبان نگاه را
زین بیشتر بهریختنِ خونِ مردمان
فرصت مباد مردمِ چشمِ سیاه را
ما را مخوان بهکعبه که در کیشِ اهلِ دل
معنی یکیست میکده و خانقاه را
هرشب ز عشقِ روی تو ای آفتابروی
از دودِ آه تیره کنم روی ماه را
بگشای گوشِ هوش که در خلوتِ صبوح
خوش لذّتیست زمزمهء صبحگاه را
تو مستِ خوابِ راحتی ای پادشاهِ حُسن
مینشنوی خروشِ دلِ دادخواه را.
محمد تقی فصیحالملک
#شوریده شیرازی
دیگر مجالِ آمد و شد نیست آه را
دانم چو دیده دید، دل از کف روَد ولی
نتْوان نگاهداشت ز خوبان نگاه را
زین بیشتر بهریختنِ خونِ مردمان
فرصت مباد مردمِ چشمِ سیاه را
ما را مخوان بهکعبه که در کیشِ اهلِ دل
معنی یکیست میکده و خانقاه را
هرشب ز عشقِ روی تو ای آفتابروی
از دودِ آه تیره کنم روی ماه را
بگشای گوشِ هوش که در خلوتِ صبوح
خوش لذّتیست زمزمهء صبحگاه را
تو مستِ خوابِ راحتی ای پادشاهِ حُسن
مینشنوی خروشِ دلِ دادخواه را.
محمد تقی فصیحالملک
#شوریده شیرازی
هر کسی لایق آن نیست که عاشق باشد
یعنی این مایه کسی راست که لایق باشد
نه هر آنکس که دم از یار زند مرد وفاست
بلکه آن کشته عذراست که وامق باشد
هر کسی محتمل کوه غم شیرین نیست
همچو فرهاد مگر عاشق صادق باشد
به قیامت همه در بند گنه خلق و مرا
همچنان دیده به دیدار تو شایق باشد
سالها باید کز دور خلایق گذرد
تا نگاری چو تو محبوب خلایق باشد
هر کسی سرو و شقایق به چمن جوید و من
سرو قدی که رخش رشک شقایق باشد
طعنه خلق و جفای فلک و جور رقیب
جمله هیچند اگر یار موافق باشد
من نه آنم که دل از یار موافق بکنم
گر جهانیم پر از خصم منافق باشد
هر چه سختی و تطاول که ز جور فلک است
همه سهل است اگر ترک علایق باشد
شو چو شوریده اعمی و دم از مردان زن
تا دلت مخزن اسرار حقایق باشد
#شوریده_شیرازی
یعنی این مایه کسی راست که لایق باشد
نه هر آنکس که دم از یار زند مرد وفاست
بلکه آن کشته عذراست که وامق باشد
هر کسی محتمل کوه غم شیرین نیست
همچو فرهاد مگر عاشق صادق باشد
به قیامت همه در بند گنه خلق و مرا
همچنان دیده به دیدار تو شایق باشد
سالها باید کز دور خلایق گذرد
تا نگاری چو تو محبوب خلایق باشد
هر کسی سرو و شقایق به چمن جوید و من
سرو قدی که رخش رشک شقایق باشد
طعنه خلق و جفای فلک و جور رقیب
جمله هیچند اگر یار موافق باشد
من نه آنم که دل از یار موافق بکنم
گر جهانیم پر از خصم منافق باشد
هر چه سختی و تطاول که ز جور فلک است
همه سهل است اگر ترک علایق باشد
شو چو شوریده اعمی و دم از مردان زن
تا دلت مخزن اسرار حقایق باشد
#شوریده_شیرازی