معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.25K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
📎 #شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۷) 📎
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری


#منجیک

ابوالحسن علی بن محمد منجیک ترمدی از شاعران بزرگ نیمه‌ی دوم قرن چهارم است‌. وی شاعری #زبان_آور و #سخن_پرداز و #نیکوخیال و #بلیغ و #نکته_دان ‌بود. دیوانش در قرن پنجم و ششم در #ایران #مشهور و مورد استفاده‌ی اهل #ادب و #شعر بود.
منجیک علاوه بر قدرتی که در #مدح و ساختن #قصائد بزرگ #مدحی و #وصفی و #غزل داشت در #هجو نیز #سرآمد شاعران عهد خود شمرده می‌شد.

چند بیت از او:

ای به دریای عقل کرده شناه
وز بد و نیک روزگار آگاه

چون کنی طبع پاک خویش پلید
چه کنی روی سرخ خویش سیاه

نان فرو زن به آب دیده‌ی خویش
وز در هیچ سفله شیر مخواه

و

ای خوب‌تر وز پیکر زیبای ارمنی
ای پاک‌تر ز قطره‌ی باران بهمنی

آنجا که موی تو همه برزن به زیر موشک
وآنجا که روی تو همه کشور به روشنی

اندر فرات غرقم تا دیده با من است
و اندر بهار حسنم تا تو بر منی

ار انگبین‌لبی سخن تلخ مر چراست
ور یاسمین‌بری تو به دل چون که آهنی

منگر به ماه نورش تیره شود ز رشک
مگذر به باغ، سرو سهی‌پاک بشکنی

خرم بهار خواند عاشق تو را که تو
لاله‌رخ و بنفشه‌خط و یاسمن‌تنی

ما را جگر به تیر فراق تو خسته گشت
ای صبر! بر فراق بتان نیک جوشنی!


📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول؛ صفحه‌ی ۱۱۳
#شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۷)
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری


#منجیک

ابوالحسن علی بن محمد منجیک ترمدی از شاعران بزرگ نیمه‌ی دوم قرن چهارم است‌. وی شاعری #زبان_آور و #سخن_پرداز و #نیکوخیال و #بلیغ و #نکته_دان ‌بود. دیوانش در قرن پنجم و ششم در #ایران #مشهور و مورد استفاده‌ی اهل #ادب و #شعر بود.
منجیک علاوه بر قدرتی که در #مدح و ساختن #قصائد بزرگ #مدحی و #وصفی و #غزل داشت در #هجو نیز #سرآمد شاعران عهد خود شمرده می‌شد.

چند بیت از او:

ای به دریای عقل کرده شناه
وز بد و نیک روزگار آگاه

چون کنی طبع پاک خویش پلید
چه کنی روی سرخ خویش سیاه

نان فرو زن به آب دیده‌ی خویش
وز در هیچ سفله شیر مخواه

و

ای خوب‌تر وز پیکر زیبای ارمنی
ای پاک‌تر ز قطره‌ی باران بهمنی

آنجا که موی تو همه برزن به زیر موشک
وآنجا که روی تو همه کشور به روشنی

اندر فرات غرقم تا دیده با من است
و اندر بهار حسنم تا تو بر منی

ار انگبین‌لبی سخن تلخ مر چراست
ور یاسمین‌بری تو به دل چون که آهنی

منگر به ماه نورش تیره شود ز رشک
مگذر به باغ، سرو سهی‌پاک بشکنی

خرم بهار خواند عاشق تو را که تو
لاله‌رخ و بنفشه‌خط و یاسمن‌تنی

ما را جگر به تیر فراق تو خسته گشت
ای صبر! بر فراق بتان نیک جوشنی!


📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول؛ صفحه‌ی ۱۱۳