ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که می گیرند در شاخ « تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی
وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام
در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
ترا من چشم در راهم
#نیما_یوشیج
تصنیف #شباهنگام
ترا من چشم در راهم...
#ایرج_بسطامی
#حسین_پرنیا
#رقص_آشفته (گلپونه ها)
#نیما_یوشیج
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که می گیرند در شاخ « تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی
وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام
در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
ترا من چشم در راهم
#نیما_یوشیج
تصنیف #شباهنگام
ترا من چشم در راهم...
#ایرج_بسطامی
#حسین_پرنیا
#رقص_آشفته (گلپونه ها)
#نیما_یوشیج
Telegram
attach 📎