معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
دستان خلقت باز شد
آن غنچه را این ناز شد
آن جهدهای تلخ را
آخر چنین آواز شد

آن دشت را این روح را
آن کوه را این نوح را
آن خوابها مضرابها
این جامه‎ی مجروح را

آوازه‌اش پرگار شد
چرخید و جان را کار شد
آن خفته‌ها را جار شد
خود عاقبت بیدار شد

خاموش و بی‌مقدار هین
بی‌حرف و بی‌افکار هین
مجرای جانش باز هان
پیمانه بی‌اطوار هین

دور فلک! پربارتر!
ای یار بدخو! هارتر!
ای آسمان! آوارتر!
ای روح! کاری کارتر!

صوفی سویش از نا فتاد
زاهد سوی من‌ها فتاد
خودخوانده رأیش فاش شد
از اوج استغنا فتاد

بشّار دیدی هیچ شد؟
پندار دیدی هیچ شد؟
آن باغ تقوایی شوم
بی‌بار دیدی هیچ شد؟

سخت است و آسان می‌رسد
جان داده‌ای، جان می‌رسد
از بطن خونین زمان
انسانِ رقصان می‌رسد

با گرده سنگین از عدم
ره می‌سپارم دم به دم
همراه ای آزادگان!
ای بادبانان قلم!

همراه باد ای عاشقان!
همراهِ باد بی‌نشان
هر آن که کشتی شعف
پهلو زند پهلوی جان

حلمی

#قطعه
#دستان_خلقت
#کشتی_شعف