معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
غم مخور جانا در این عالم
که عالم هیچ نیست

نیست هستی جز دمی ناچیز
و آن دم هیچ نیست

#ملک_الشعرای_بهار
هرکه را دوست شدم دشمن جان گشت مرا ...

بخت من دشمن من بود عیان گشت مرا ...!


#ملک_الشعرای_بهار
چو روز آمد از ماه اردیبهشت
جهان شد ز لاله بسان بهشت

#ایرانشان


بهشت است گیتی ز اردیبهشت
حلال آمد ای مه می اندر بهشت

#مسعود_سعد_سلمان


رسیده موکب اردیبهشت ماه و شدست
چمن بهشت مثال و دمن بهشت مقام

#ملک_الشعرا_بهار

محمّدتقی بهار (۱۸ آذر ۱۲۶۵–۱ اردیبهشت ۱۳۳۰) ملقب به ملک‌الشعرا و متخلص به «بهار»، شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار، تاریخ‌نگار و سیاست‌مدار معاصر ایرانی بود. ناتل خانلری وی را آخرین ادیب بزرگ ایران می‌نامد
اگرچه بسته قضا دست نوبهار امسال
بدین خوشیم که خُرّم بود بهار امسال

سزد که خلق نکوتر ز سال پار شوند
که نوبهار نکوتر بود ز پار امسال

نگار، پار سر قتل و جنگ و غارت داشت
ولی به صلح و صفاییم امیدوار امسال

ز کارزار عدو، پار کار ما شد زار
خدا کند که ‌شود کار خصم زار امسال

به حال زار فقیران کنید رحم که کرد
به حال زار شما رحم‌، روزگار امسال

در نشاط و طرب بازکن پیاله بنوش
که باز شد در الطاف کردگار امسال

به شادمانی قلب پریش هموطنان
نوید فتح و ظفر می‌دهد بهار امسال

#ملک_الشعرا_بهار
چشم ساقی چو من از باده خرابست امشب
حیف از آن دیده که آماده خوابست امشب

قمرا! پرده بر افکن که ز شرم رخ تو
چهره ماه فلک زیر نقابست امشب

نور روی قمر و عکس می و پرتو شمع
چهره بگشا که شب ترک حجابست امشب

با دل سوخته پروانه به شمعی می گفت
دادن بوسه به عشاق ثوابست امشب

چون بهار اندوه فردا مخور و باده بخور
که همین یک نفس از عمر حسابست امشب

#ملک_الشعرا_بهار


‎‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎
زن بُوَد شعرِ خدا، مرد بُوَد نثر خدا!
مرد نثری سَره و زن غزلی تر باشد

نثر هرچند به تنهایی خود هست نکو
لیک با نظم چو پیوست نکوتر باشد

#ملک_الشعرای_بهار
رسمی که هیچ آه نگویند و جان دهند
ما در میان مردم عالم گذاشتیم

#ملک قمی
قلبم به حدیثی که شنیدی
مشکن

عهدم به خطایی که ندیدی
مشکن …


#ملک_الشعرای_بهار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد
از آنکه دلبر دمی به فکر ما نباشد

در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نباشد

"#ملک_الشعرای_بهار"

قطعه : بهار دلکش
آواز : استاد محمدرضا_شجریان
آهنگ : درویش خان
آلبوم : عشق داند
هر که را عشق نباشد، نَتَوان زنده شمرد
و آن که جانش ز مُحبت اثری یافت، نَمُرد


#ملک_الشعرای_بهار
کنون که گردش ایام
                    را ثباتی نیست
همان خوش است که
                در عشق بگذرد ایام ...

#ملک_الشعرای_بهار
شد وقت آنکه مرغ سحر نغمه سر کند
گل با نسیم صبح‌، سر از خواب برکند

      باد صبا به دایگی ابر و آفتاب
طفل شکوفه را به چمن خشک و ترکند

#ملک الشعرای بهار
DelAhangaan
محمدرضا شجریان _ یقین دِرم
⫸ خواننده: #محمدرضا_شجریان

یقین درم ...
شعر : #ملک_الشعرا_بهار
آهنگ #پرویز_مشکاتیان

یقین درم اثر امشو به های های مو نیست
که یار مسته و گوشش به گریه‌های مو نیست
خدا خدا چه ثمر ای مؤذنا که امشو
خدا خدای شمایه خدا خدای مو نیست
هرکه را عشق نباشد، نتوان زنده شمرد

وآن که جانش ز محبت اثری یافت، نمرد


#ملک_الشعرای_بهار
آن کس که رموز غیب داند، نه تویی
وان کو خط نابوده بخواند، نه تویی

اندیشه‌ی عاقبت مکن کز پسِ  مرگ
چیزی هم اگر از تو بماند، نه تویی

#ملک_الشعرای_بهار
در غمش هر شب
به گردون
پیک آهم می‌رسد

صبرکن، ای دل!
شبی آخر
به ما هم می‌رسد ...

#ملک_الشعرای_بهار
دی در نظرم آن گلِ رو بود و دگر هیچ
فکرم همگی دیدن او بود و دگر هیچ

دوشینه که مهمان شده‌بود آن بتِ شبگرد
در مجلس ما جام و سبو بود و دگر هیچ

جز بر رخ او دیدهٔ من دیده نیفکنْد
منظور من آن روی نکو بود و دگر هیچ

هر کس به تمنّای تو خوشدل به‌هوایی
ما را هوسِ آن سرِ کو بود و دگر هیچ

زندانیِ غم بودم و در سلسلهٔ عشق
در گردنم آن حلقهٔ مو بود و دگر هیچ

در مجلس او غیرِ"ملک"بار نمی‌یافت
پیداست که من بودم و او بود و دگر هیچ.

#ملک_قمی
#هیچ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بدتر ز دورویی به جهان منقصتی نیست
وز صدق نکوتر به دو عالم صفتی نیست
آن را که به نزدیک خدا منزلتی هست
غم نیست گرش نزد شهان منزلتی نیست

#ملک_الشعرا

شبتون لبریز آرامش
در پناه نور و عشق الهی باشید
وطن من
بسطامی _ مشکاتیان
ای خطه #ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من

دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ و گل و لاله و سرو و سمن من

تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من

دردا و دریغا که چنان گشتی بی برگ
که از بافته خویش نداری کفن من

امروز همی گویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من وطن من

#ملک_الشعرای_بهار
تصنیف #وطن_من
آهنگ از #پرویز_مشکاتیان
اجرای گروه #عارف
با صدای #ایرج_بسطامی
یاری و باده‌ای و کتابی و گوشه‌ای
گر دست داد پای به دامان کش و مکوش

#ملک_الشعرا_بهار