خوشبختی در خود ماست و محال است آن را در جایی دیگر بیابیم.
خوشبختی ما وابسته به آن چیزی است که هستیم، یعنی وابسته به فردیت ما، درحالیکه مردم در بیشتر اوقات فقط تقدیرمان را و آن چیزی را که داریم، آماج خود قرار میدهند.
هنر_خوشبختی
#آرتور_شوپنهاور
خوشبختی ما وابسته به آن چیزی است که هستیم، یعنی وابسته به فردیت ما، درحالیکه مردم در بیشتر اوقات فقط تقدیرمان را و آن چیزی را که داریم، آماج خود قرار میدهند.
هنر_خوشبختی
#آرتور_شوپنهاور
مهم، همیشه این است که آدمی چیست و در خود چه دارد: زیرا شخصیت انسان، او را همواره و در همهجا دنبال میکند و هر چه بر او میگذرد، رنگ آن را میگیرد. هر نوع لذت اساساً وابسته به خود شخص است. این امر در مورد لذتهای جسمانی صادق است، چه رسد به لذتهای روحی.
در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور
در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور، اعتقاد راسخ به ارزش فوقالعادهی خویش در زمینهای خاص است،
اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولاً با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم.
بنابراین، غرور از درون انسان نشأت میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویشتن است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیرمستقیم به قدردانی است. از این رو خودپسندی، آدمی را پرگو و غرور کمگو میکند ...
در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور
اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولاً با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم.
بنابراین، غرور از درون انسان نشأت میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویشتن است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیرمستقیم به قدردانی است. از این رو خودپسندی، آدمی را پرگو و غرور کمگو میکند ...
در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور
.
به ندرت در هر صد نفر یک نفر
ارزش آن را دارد که با او بحث کنی .
بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند ،
زیرا هر کسی آزاد است که احمق باشد ...
#آرتور_شوپنهاور
به ندرت در هر صد نفر یک نفر
ارزش آن را دارد که با او بحث کنی .
بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند ،
زیرا هر کسی آزاد است که احمق باشد ...
#آرتور_شوپنهاور
به جای آنکه مدام دلمشغولِ نقشه ها و نگرانی های آینده باشیم یا خود را به دست حسرتِ زمانِ از دست رفته بسپاریم، هرگز نباید فراموش کنیم که فقط زمان حال است که واقعی و حتمی است. برعکس آینده تقریباً همیشه جز آن است که تصور میکنیم، حتی گذشته هم طور دیگری بوده است و درواقع به طور کلی هر دو از آنچه به نظر میرسد اهمیتِ کمتری دارد. «زمانِ حال» آن چیزی است که به طور واقعی محقق شده است و زندگی ما در آن جای دارد. دم را با یادِ آرزوهای از دست رفته در گذشته یا نگرانی ها دربارهٔ آینده با تُرشرویی تیره و تار نکنیم. زیرا از خود راندنِ لحظه های نیکِ حال برای ناراحتی های گذشته یا نگرانی های مربوط به آینده ابلهانه است.
#آرتور_شوپنهاور
#آرتور_شوپنهاور
هر کس با معیارهای خود ما را میسنجد؛ معیارهایی عموماً شبیه متر خیاطی، و ما باید این حقیقت را بپذیریم که: هیچکس اجازه نخواهد داد تا از او بلندتر باشیم.
#آرتور_شوپنهاور
#آرتور_شوپنهاور
سخن بزرگان
حسادت در انسان طبیعیست
اما هم عیب است هم مایه بدبختی
بنابراین باید حسد را دشمن سعادت
بدانیم و بکوشیم آن را چون دیوی
پلید فرو بنشانیم.
حسادت انسانها حاکی از این است
که چقدر بيچارهاند؛
توجه كردن به آنچه دیگران میکنند
یا نمیکنند نشانهی ملالت و دلتنگى
آنان است.
#آرتور_شوپنهاور
حسادت در انسان طبیعیست
اما هم عیب است هم مایه بدبختی
بنابراین باید حسد را دشمن سعادت
بدانیم و بکوشیم آن را چون دیوی
پلید فرو بنشانیم.
حسادت انسانها حاکی از این است
که چقدر بيچارهاند؛
توجه كردن به آنچه دیگران میکنند
یا نمیکنند نشانهی ملالت و دلتنگى
آنان است.
#آرتور_شوپنهاور
چگونه ممکن است که آدم ها هنگام بحث فقط در پی پیروزی باشند و به حقیقت اعتنا نکنند؟
شوپنهاور می گوید: به سادگی، این دنائت فطری بشری است.
این امر نتیجه ی این واقعیت است که مردم پیش از سخن گفتن، فکر نمی کنند بلکه پرحرف و فریبکارند.
آن ها به سرعت موضعی اختیار می کنند و از آن پس، فارغ از درستی و نادرستی آن موضع، صرفا به خاطر غرور و خودرأیی به آن می چسبند.
نخوت همیشه بر حقیقت غالب است!
#آرتور_شوپنهاور
شوپنهاور می گوید: به سادگی، این دنائت فطری بشری است.
این امر نتیجه ی این واقعیت است که مردم پیش از سخن گفتن، فکر نمی کنند بلکه پرحرف و فریبکارند.
آن ها به سرعت موضعی اختیار می کنند و از آن پس، فارغ از درستی و نادرستی آن موضع، صرفا به خاطر غرور و خودرأیی به آن می چسبند.
نخوت همیشه بر حقیقت غالب است!
#آرتور_شوپنهاور
همهی امورِ شخصی را باید چون رازی نگاهداریم بهطوری که آشنایان جز آنچه به چشم میبینند، به آن واقف نشوند. زیرا آگاهیِ آنان از امورِ بسیار بیاهمیت هم ممکن است در زمان و شرایط خاص، باعث زیانِ ما شود.
به طور کلی صلاح در این است که آدمی شعورِ خویش را با نگفتن نشان دهد، نه با گفتن؛ زیرا سکوت از هوشمندی است و گفتن از خودپسندی.
امکانِ پیش آمدنِ هر دو به یک اندازه است، اما غالبا ارضای گذرایی را که گفتن به همراه میآورد، به فایدهی دراز مدتی که سکوت ضامنِ آن است رجحان میدهیم.
حتی به منظور سبک کردنِ بارِ دل، نباید فکر خود را به صدای بلند گفت -کاری که اشخاصِ پر تحرک میکنند- مبادا که عادت شود. زیرا در اثر اینکار، فکر و گفتار چنان با یکدیگر عجین میشوند که به تدریج، سخن گفتن با دیگران به فکر کردن با صدای بلند تبدیل میشود، حال آنکه اقتضای هوشمندی است که میانِ فکر و گفتار شکافی عمیق نگه داشته شود.
در_باب_حكمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور
به طور کلی صلاح در این است که آدمی شعورِ خویش را با نگفتن نشان دهد، نه با گفتن؛ زیرا سکوت از هوشمندی است و گفتن از خودپسندی.
امکانِ پیش آمدنِ هر دو به یک اندازه است، اما غالبا ارضای گذرایی را که گفتن به همراه میآورد، به فایدهی دراز مدتی که سکوت ضامنِ آن است رجحان میدهیم.
حتی به منظور سبک کردنِ بارِ دل، نباید فکر خود را به صدای بلند گفت -کاری که اشخاصِ پر تحرک میکنند- مبادا که عادت شود. زیرا در اثر اینکار، فکر و گفتار چنان با یکدیگر عجین میشوند که به تدریج، سخن گفتن با دیگران به فکر کردن با صدای بلند تبدیل میشود، حال آنکه اقتضای هوشمندی است که میانِ فکر و گفتار شکافی عمیق نگه داشته شود.
در_باب_حكمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور
✨
مطالعه و تفکر
هنگامی که مطالعه میکنیم شخص دیگری به جای ما فکر میکند:
ما فقط جریان ذهنی او را تکرار میکنیم. این حدیث همان شاگردی است که برای یادگیری فن تحریر، با مداد خود خطوطی را که معلم رسم نموده دنبال میکند. بنابراین در مطالعه، بخش اعظم تفکر به جای ما انجام شده. به همین دلیل است که هنگامی که پس از چندی اشتغال خاطر به افکار خودمان، به مطالعه میپردازیم، احساس آسودگی میکنیم. اما هنگام مطالعه، ذهن در واقع جولانگاه افکارِ شخصی دیگر میشود. و بنابراین گاه اتفاق میافتد که شخصی که فراوان _یعنی تقریبا تمام روز را_ مطالعه میکند و در فواصل آن هم وقت خود را با اشتغالات خالی از تفکر هدر میدهد، به تدریج توان خوداندیشی را از دست میدهد، همچون شخصی که همواره سواری میکند و عاقبت راهرفتن را از یاد میبرد.
#آرتور_شوپنهاور
جهان و تأملات فیلسوف
.
مطالعه و تفکر
هنگامی که مطالعه میکنیم شخص دیگری به جای ما فکر میکند:
ما فقط جریان ذهنی او را تکرار میکنیم. این حدیث همان شاگردی است که برای یادگیری فن تحریر، با مداد خود خطوطی را که معلم رسم نموده دنبال میکند. بنابراین در مطالعه، بخش اعظم تفکر به جای ما انجام شده. به همین دلیل است که هنگامی که پس از چندی اشتغال خاطر به افکار خودمان، به مطالعه میپردازیم، احساس آسودگی میکنیم. اما هنگام مطالعه، ذهن در واقع جولانگاه افکارِ شخصی دیگر میشود. و بنابراین گاه اتفاق میافتد که شخصی که فراوان _یعنی تقریبا تمام روز را_ مطالعه میکند و در فواصل آن هم وقت خود را با اشتغالات خالی از تفکر هدر میدهد، به تدریج توان خوداندیشی را از دست میدهد، همچون شخصی که همواره سواری میکند و عاقبت راهرفتن را از یاد میبرد.
#آرتور_شوپنهاور
جهان و تأملات فیلسوف
.
آدمیان را اگر بد تربیتشان کنند، بی ادب می شوند: بنابراین با هیچ کس نباید بیش از اندازه گذشت یا محبت داشت! همانطور که دوستانمان را نه به علت رد کردن تقاضای قرضی که از ما خواسته اند، بلکه به علت اینکه به آنان قرض داده ایم از دست می دهیم، هیچ کس را به علت رفتار غرورآمیز و بی اعتنایی اندک از دست نمی دهیم، بلکه به این علت از دست می دهیم که رفتاری بیش از اندازه دوستانه و فروتنانه از ما دیده است.
#آرتور_شوپنهاور
#آرتور_شوپنهاور
اگر در دوران جوانی با تنهایی انس و الفت گرفته باشیم، عادت به انزوا و بودنِ با خویش به طبیعت ثانوی ما تبدیل می شود. بنابراین، عشق به انزوا که قبلا به قیمت صرف نظر کردن از علاقه به معاشرت با دیگران تمام می شد، اکنون عشقی طبیعی و سهل است. آنگاه تنهایی چون عنصری است لازم برای حیات، همانطور که ماهی به آب نیاز دارد. از این رو هرکس که شخصیتی یکتا دارد و در نتیجه شبیه دیگران نیست و منزوی است، در سالمندی احساس سبکباری می کند.
#آرتور_شوپنهاور
در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور
در باب حکمت زندگی
به نظر من مهمترین قاعده در میانِ همهٔ قواعدِ خردمندانه برای گذرانِ زندگی جملهای است که ارسطو به طورِ ضمنی در اخلاقِ نیکوماخوس بیان کرده است: «هدفِ خردمند لذتجویی نیست، بلکه فارغ بودن از رنج است.»
حقیقتِ این جمله مبتنی بر این واقعیت است که همهٔ لذتها و سعادتها ماهیتی سلبی دارند امّا رنج دارایِ ماهیتی مثبت است.
#آرتور_شوپنهاور
حقیقتِ این جمله مبتنی بر این واقعیت است که همهٔ لذتها و سعادتها ماهیتی سلبی دارند امّا رنج دارایِ ماهیتی مثبت است.
#آرتور_شوپنهاور
هر چه که در جهان است دو وجه دارد. وجه عینی، که واقعیتِ آن است و وجه ذهنی، که ساخته ذهن ماست. سعادت در ذهن معنی میگیرد. در واقع ما با ذهنمان میتوانیم سعادت را برای خود بیافرینیم، نه با وابستگی به پدیدههای بیرون که ممکن است اصلا واقعیت نداشته باشند.
#آرتور_شوپنهاور
#آرتور_شوپنهاور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اما نگران چه هستی…. ؟!
اگر خطاهای آشکار کرده باشیم، نباید آن طور که عادت داریم، خود را توجیه کنیم، عذری بتراشیم و آنها را کوچک جلوه دهیم، بلکه باید به اشتباه خود اذعان کنیم و آن را به مقیاس درست مد نظر داشته باشیم، تا مصمّم شویم که در آینده از آن پرهیز کنیم؛
البته با این کار خود را گرفتار رنج شدید و ناخشنودی میکنیم اما چنانکه گفتهاند:
«کسی که رنج نکشیده باشد، تربیت نشده است.»
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
.
اگر خطاهای آشکار کرده باشیم، نباید آن طور که عادت داریم، خود را توجیه کنیم، عذری بتراشیم و آنها را کوچک جلوه دهیم، بلکه باید به اشتباه خود اذعان کنیم و آن را به مقیاس درست مد نظر داشته باشیم، تا مصمّم شویم که در آینده از آن پرهیز کنیم؛
البته با این کار خود را گرفتار رنج شدید و ناخشنودی میکنیم اما چنانکه گفتهاند:
«کسی که رنج نکشیده باشد، تربیت نشده است.»
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
.
فقدانِ فهم را بلاهت میخوانند؛ و ما نقص در کاربرد قوهی تعقل در امورِ عملی را جهالت خواهیم خواند.؛ نقص در قوهی حکم را حماقت، و در نهایت نقصِ جزئی یا حتی کاملِ حافظه را جنون.
آن چه به واسطهی قوهی تعقل به درستی شناخته میشود حقیقت (یا صدق) است، یعنی حکم مجرد بر اساس زمینه و دلیل کافی؛ آن چه توسط فهم به درستی شناخته میشود واقعیت است. وهم هنگامی اتفاق میافتد که یک معلول واحد بتواند با دو علتِ کاملا متفاوت واقع شود، که یکی از آنها اغلب عمل میکند، و دیگری بسیار به ندرت. فهم مادامی که معلولها یکسان باشند، در صورت فقدانِ اطلاعات برای تعیینِ این که در یک مورد خاص کدام علت عمل میکند، علتِ معمولی را پیش فرض میگیرد، و به این خاطر که فعالیتِ فهم نه تفکری و استدلالی بلکه مستقیم و بیواسطه است.
جهان همچون اراده و تصور
#آرتور_شوپنهاور
آن چه به واسطهی قوهی تعقل به درستی شناخته میشود حقیقت (یا صدق) است، یعنی حکم مجرد بر اساس زمینه و دلیل کافی؛ آن چه توسط فهم به درستی شناخته میشود واقعیت است. وهم هنگامی اتفاق میافتد که یک معلول واحد بتواند با دو علتِ کاملا متفاوت واقع شود، که یکی از آنها اغلب عمل میکند، و دیگری بسیار به ندرت. فهم مادامی که معلولها یکسان باشند، در صورت فقدانِ اطلاعات برای تعیینِ این که در یک مورد خاص کدام علت عمل میکند، علتِ معمولی را پیش فرض میگیرد، و به این خاطر که فعالیتِ فهم نه تفکری و استدلالی بلکه مستقیم و بیواسطه است.
جهان همچون اراده و تصور
#آرتور_شوپنهاور
با هیچکس نباید بیش از اندازه گذشت یا محبت داشت…!
همانطور که دوستانمان را نه به علت رد کردن تقاضای قرضی که از ما خواستهاند، بلکه به علت اینکه به آنان قرض دادهایم، از دست میدهیم،
هیچکس را به علت رفتار غرورآمیز و بیاعتنایی اندک از دست نمیدهیم، بلکه به این علت از دست میدهیم،
که رفتاری بیش از اندازه دوستانه و فروتنانه از ما دیده است…
#آرتور_شوپنهاور
همانطور که دوستانمان را نه به علت رد کردن تقاضای قرضی که از ما خواستهاند، بلکه به علت اینکه به آنان قرض دادهایم، از دست میدهیم،
هیچکس را به علت رفتار غرورآمیز و بیاعتنایی اندک از دست نمیدهیم، بلکه به این علت از دست میدهیم،
که رفتاری بیش از اندازه دوستانه و فروتنانه از ما دیده است…
#آرتور_شوپنهاور
باید دربارهٔ گذشته چنین بیاندیشیم:
«هرقدر رنجیده باشیم، بیایید آنچه را که رفته است بپذیریم و هرچند دشوار است، آزردگی را در دل خود رام کنیم».
و دربارهٔ آینده باید چنین اندیشید:
«آینده از اختیار ما بیرون است و در بطن خدایان پرورده میشود».
اما دربارهٔ زمان حال باید چنین اندیشید:
«به هر روز چنان بنگر که به همهٔ عمر مینگری».
در باب حکمت زندگی
#آرتور شوپنهاور
«هرقدر رنجیده باشیم، بیایید آنچه را که رفته است بپذیریم و هرچند دشوار است، آزردگی را در دل خود رام کنیم».
و دربارهٔ آینده باید چنین اندیشید:
«آینده از اختیار ما بیرون است و در بطن خدایان پرورده میشود».
اما دربارهٔ زمان حال باید چنین اندیشید:
«به هر روز چنان بنگر که به همهٔ عمر مینگری».
در باب حکمت زندگی
#آرتور شوپنهاور
هر چه که در جهان است دو وجه دارد. وجه عینی، که واقعیتِ آن است و وجه ذهنی، که ساخته ذهن ماست. سعادت در ذهن معنی میگیرد. در واقع ما با ذهنمان میتوانیم سعادت را برای خود بیافرینیم، نه با وابستگی به پدیدههای بیرون که ممکن است اصلا واقعیت نداشته باشند.
خوشبختی در عمق ذات ماست. جایی که کسی به آن دسترسی ندارد و از چیزی تاثیر نمیپذیرد. وقتی سعادت وابسته به عوامل بیرونی باشد، هر لحظه با از دست دادن هرکدام از این عوامل فرد میشکند.
#آرتور_شوپنهاور
خوشبختی در عمق ذات ماست. جایی که کسی به آن دسترسی ندارد و از چیزی تاثیر نمیپذیرد. وقتی سعادت وابسته به عوامل بیرونی باشد، هر لحظه با از دست دادن هرکدام از این عوامل فرد میشکند.
#آرتور_شوپنهاور
تفکر برای یك ذهن ضعیف، به
اندازه بلند کردن باری سنگین برای
یك بازوی ضعیف، دشوار است
هر دو می خواهند به سرعت از
شّر آن خلاص شوند !
#آرتور_شوپنهاور
اندازه بلند کردن باری سنگین برای
یك بازوی ضعیف، دشوار است
هر دو می خواهند به سرعت از
شّر آن خلاص شوند !
#آرتور_شوپنهاور