معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #کشته_شدن_سهراب_به_دست_رستم فردوسی « شاهنامه » « سهراب » بخش ۲۱ ( #قسمت_هفتم ) ۱۰۱ به‌نزدِ هجیر آمد از دشتِ کین ، گریبانش بگرفت و ، زد بر زمین ، ۱۰۲ یکی خنجرِ آبگون ، برکشید ، سرش را ، همی خواست از تن بُرید ، ۱۰۳ بزرگان ، به…
داستان رستم و سهراب
#نوشدارو_خواستن_رستم_از_کاوس_و_ندادن_او
فردوسی « شاهنامه » « سهراب »
بخش ۲۲
( #قسمت_اول )



۱

به گودرز گفت آن‌زمان پهلوان : ،

که ای گُردِ با نامِ روشن‌روان ،

۲

پیامی ز من ، سویِ کاوس ، بَر ،

بگویَش ، که ما را ،،، چه آمد به سر ،

۳

به دشنه ، جگرگاهِ پورِ دلیر ،

دریدم ،،، که رستم مماناد دیر ،

۴

گَرَت هیچ یاد است ، کردارِ من ،

یکی رنجه کن دل ، به تیمارِ من ،

۵

از آن نوشدارو ، که در گنجِ تُست ،

کجا ، خستگان را ،،، کُنَد تندرست ،

۶

به نزدیکِ من ، با یکی جامِ می ،

سزد ، گر فرستی هم اکنون ، ز پی ،

۷

مگر ، کاو ، ببختِ تو ، بهتر شود ،

چو من ، پیشِ تختِ تو ، کِهتر شود ،

۸

بیامد سپهبد به‌کردارِ باد ،

به کاوس ، یکسر پیامش بداد ،

۹

بِدو گفت کاوس : ، کز پیلتن ،

کرا بیشتر آب؟ ، نزدیکِ من؟ ،


#آب = آبرو - ارج - احترام

۱۰

نخواهم که او را ، بَد آید به‌روی ،

که هستش ، بسی نزدِ من ، آبروی ،

۱۱

ولیکن ، اگر دارویِ نوشِ من ،

دِهَم  ، زنده مانَد یلِ پیلتن ،

۱۲

شود پشتِ رستم ، به‌نیروتَرا ،

هلاک آوَرَد بی‌گمانی ، مرا ،


#به‌نیروتَرا = قوی‌تر

۱۳

شنیدی که او گفت ، کاوس کیست؟ ،

گر ، او شهریار است ، پس طوس ، کیست؟ ،

۱۴

اگر ، یک زمان ،،، زو ، به من بَد رسد ،

نسازیم پاداشِ او ، جز به بَد ،




بخش ۲۳ : « بفرمود رستم که تا پیشکار »

بخش ۲۱ : « دگرباره اسبان ببستند سخت »





ادامه دارد 👇👇👇
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #نوشدارو_خواستن_رستم_از_کاوس_و_ندادن_او فردوسی « شاهنامه » « سهراب » بخش ۲۲ ( #قسمت_اول ) ۱ به گودرز گفت آن‌زمان پهلوان : ، که ای گُردِ با نامِ روشن‌روان ، ۲ پیامی ز من ، سویِ کاوس ، بَر ، بگویَش ، که ما را ،،، چه آمد به سر ، ۳…
داستان رستم و سهراب
#نوشدارو_خواستن_رستم_از_کاوس_و_ندادن_او
فردوسی « شاهنامه » « سهراب »
بخش ۲۲
( #قسمت_دوم )





۱۵

همان نیز ، سهرابِ برگشته‌بخت ،

که سوگند خوردی ، به تاج و به تخت ،

۱۶

بِدین نیزه‌ات ، گفت : ، بیجان کنم ،

سرت بر سرِ دار ، پیچان کنم ،

۱۷

کجا ، گُنجد او ،،، در جهانِ فراخ ،

بِدان فرّ و ، آن بُرز و ، آن یال و شاخ ،


#کجا = اگر

۱۸

کجا ، باشد او پیشِ تختم بپای؟ ،

کجا ، رانَد او زیرِ فرّ همای؟ ،


#کجا = در دو مصرع این بیت به معنی کِی می‌باشد

۱۹

نخواهم به‌نیکی سویِ او ، نگاه ،

اگر تاجبخش است و ،،، گر ، رزم‌خواه ،

۲۰

به دشنام ، چندی مرا بر شمرد ،

به پیشِ سپه ، آبرویَم ببُرد ،

۲۱

چو فرزندِ او زنده باشد ،،، مرا ،

یکی خاک باشد ، به‌دست اندرا ،

۲۲

سخنهایِ سهراب ، نشنیده‌ای؟ ،

نه مردِ بزرگِ جهان‌دیده‌ای؟ ،

۲۳

کز ایرانیان ، سر بِبُرّم هزار؟ ،

کنم زنده ، کاوس کی را ، به دار؟ ،

۲۴

اگر مانَد او زنده ، اندر جهان ،

بپیچند از وی ، کِهان و مِهان ،

۲۵

کسی ، دشمنِ خویشتن پروَرَد ،

به گیتی‌درون ، نامِ بَد گستَرَد ،

۲۶

چو بشنید گودرز ، برگشت زود ،

برِ رستم آمد ، به‌کردارِ دود ،

۲۷

بِدو گفت : ، خویِ بدِ شهریار ،

درختیست ، حنظل همیشه به بار ،

۲۸

به تندی ، به‌گیتی وِرا یار نیست ،

همان ، رنجِ کس را ، خریدار نیست ،

۲۹

ترا رفت باید ، به نزدیکِ اوی ،

که روشن کنی ، جانِ تاریکِ اوی ،





#پایان_بخش ۲۲



بخش ۲۳ : « بفرمود رستم که تا پیشکار »

بخش ۲۱ : « دگرباره اسبان ببستند سخت »




ادامه دارد 👇👇👇