حسن غیور او نپسندد شریک را
آیینه را به دست نگیرد نگار ما
غیرت یکتایی او بس بلند افتاده است
صورت معشوق را تصویر کردن خوب نیست
ریخت به خاک آب را، آینه را به سنگ زد
غیرت دلستان ما کی نگرَد نظیر را؟
#آزاد_بلگرامی
آیینه را به دست نگیرد نگار ما
غیرت یکتایی او بس بلند افتاده است
صورت معشوق را تصویر کردن خوب نیست
ریخت به خاک آب را، آینه را به سنگ زد
غیرت دلستان ما کی نگرَد نظیر را؟
#آزاد_بلگرامی
حسن غیور او نپسندد شریک را
آیینه را به دست نگیرد نگار ما
غیرت یکتایی او بس بلند افتاده است
صورت معشوق را تصویر کردن خوب نیست
ریخت به خاک آب را، آینه را به سنگ زد
غیرت دلستان ما کی نگرَد نظیر را؟
#آزاد_بلگرامی
آیینه را به دست نگیرد نگار ما
غیرت یکتایی او بس بلند افتاده است
صورت معشوق را تصویر کردن خوب نیست
ریخت به خاک آب را، آینه را به سنگ زد
غیرت دلستان ما کی نگرَد نظیر را؟
#آزاد_بلگرامی
حسنِ سرکش سینهریشان را مداوا میکند
زلف میآرَد فراهم چاکهای شانه را
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: #دانته_گابریل_روستی
زلف میآرَد فراهم چاکهای شانه را
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: #دانته_گابریل_روستی
زبانت در دهن بیتاب گردد وقتِ دشنامم
به رنگ ماهیِ سرخی که در کوثر کند بازی
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: #لاورنس_آلما_تادما
به رنگ ماهیِ سرخی که در کوثر کند بازی
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: #لاورنس_آلما_تادما
کجا دستِ معطّل تا ببندد چشمِ بسمل را
که دارد بر سرِ شمشیر دستی بر گلو دستی
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: #کارواجو
که دارد بر سرِ شمشیر دستی بر گلو دستی
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: #کارواجو
من رفتم و او جلوهنما شد شده باشد
جان دادم و او گرمِ عزا شد شده باشد
امروز که ما از سرِ پیمانه گذشتیم
گر قفلِ درِ میکده وا شد شده باشد
خواهم ز خدا اینکه تو باشی به سلامت
گر جان من از جسم جدا شد شده باشد
#آزاد_بلگرامی
جان دادم و او گرمِ عزا شد شده باشد
امروز که ما از سرِ پیمانه گذشتیم
گر قفلِ درِ میکده وا شد شده باشد
خواهم ز خدا اینکه تو باشی به سلامت
گر جان من از جسم جدا شد شده باشد
#آزاد_بلگرامی
ای نسیم سحری آن گل بیخار کجاست
دلربایی که ندارد سرِ آزار کجاست
آنچه از آتش دل بر سرِ ما رفت، مپرس
حال واسوختگان، قابل اظهار کجاست
#آزاد_بلگرامی
کلیات، ص ۲۳۷
واسوختگان
دلربایی که ندارد سرِ آزار کجاست
آنچه از آتش دل بر سرِ ما رفت، مپرس
حال واسوختگان، قابل اظهار کجاست
#آزاد_بلگرامی
کلیات، ص ۲۳۷
واسوختگان
آسان در این جهان نیست سرمایه برگرفتن
سوراخ میشود گوش از بهر زر گرفتن
واعظ تو را مبارک گردنشکن عمامه
بیرون ز طاقتِ ماست کوهی به سر گرفتن
ای ماه! نیستم من هر شب تو را مکلّف
مانند هاله خواهم گاهی به بر گرفتن
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: Sir David Wilkie
سوراخ میشود گوش از بهر زر گرفتن
واعظ تو را مبارک گردنشکن عمامه
بیرون ز طاقتِ ماست کوهی به سر گرفتن
ای ماه! نیستم من هر شب تو را مکلّف
مانند هاله خواهم گاهی به بر گرفتن
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: Sir David Wilkie
دل طرفه سیهمست جنون شد شده باشد
در سلسلهٔ زلف تو خون شد شده باشد
یک شام به ویرانهٔ ما نور نیفشاند
گر روشنیِ ماه فزون شد شده باشد
یکرنگیِ ارباب وفا رنگ نبازد
گر طبع بتان بوقلمون شد شده باشد
اکنون که دماغ و دلِ عشقِ تو ندارم
گر خط ز عذار تو برون شد #شده_باشد
#آزاد_بلگرامی
در سلسلهٔ زلف تو خون شد شده باشد
یک شام به ویرانهٔ ما نور نیفشاند
گر روشنیِ ماه فزون شد شده باشد
یکرنگیِ ارباب وفا رنگ نبازد
گر طبع بتان بوقلمون شد شده باشد
اکنون که دماغ و دلِ عشقِ تو ندارم
گر خط ز عذار تو برون شد #شده_باشد
#آزاد_بلگرامی
در تاج مرصّع نشناسی که گهرهاست
انجام شهان مینگرد چشمِ تری چند..
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: بلز الکساندر دسگوف
انجام شهان مینگرد چشمِ تری چند..
#آزاد_بلگرامی
#تابلوی_نقاشی
اثر: بلز الکساندر دسگوف
تو مپندار که افسردهمزاجم چون صبح
بعد یکلحظه دلِ مشتعل آید بیرون!
#آزاد بلگرامی
📸🎨اثری از رونی میچائود🇨🇦
بعد یکلحظه دلِ مشتعل آید بیرون!
#آزاد بلگرامی
📸🎨اثری از رونی میچائود🇨🇦
دل طرفه سیهمست جنون شد شده باشد
در سلسلهٔ زلف تو خون شد شده باشد
یک شام به ویرانهٔ ما نور نیفشاند
گر روشنیِ ماه فزون شد شده باشد
یکرنگیِ ارباب وفا رنگ نبازد
گر طبع بتان بوقلمون شد شده باشد
اکنون دماغ و دلِ عشقِ تو ندارم
گر خط ز عذار تو برون شد #شده_باشد
#آزاد_بلگرامی
در سلسلهٔ زلف تو خون شد شده باشد
یک شام به ویرانهٔ ما نور نیفشاند
گر روشنیِ ماه فزون شد شده باشد
یکرنگیِ ارباب وفا رنگ نبازد
گر طبع بتان بوقلمون شد شده باشد
اکنون دماغ و دلِ عشقِ تو ندارم
گر خط ز عذار تو برون شد #شده_باشد
#آزاد_بلگرامی