DelAhangaan
الهه_ یاد جوانی
⫸ خواننده: #الهه
جوانی ...
آهنگ: #حسین_یاحقی
شعر: #نواب_صفا
ای جوانی رفتی ز دستم در خون نشستم
جوانی کجایی
چرا رفتی که من از تو طرفی نبستم
جوانی ...
آهنگ: #حسین_یاحقی
شعر: #نواب_صفا
ای جوانی رفتی ز دستم در خون نشستم
جوانی کجایی
چرا رفتی که من از تو طرفی نبستم
کانال تلگرامیsmsu43@
الهه - آخرین دیدار
الهه - آخرین دیدار
چون ببينم روي تو فرياد من از سينه خيزد رو مکن بر آينه آه از دل آينه خيزد
گرچه ز تو اين درد و بلا شد قسمت ما وز عشق غم شد نصيبم
اي مه اگر رفتي همه شب در بزم طرب باکس نگو دادي فريبم
نوگلي با خون دل پرورده اي اما به دست ديگراني من شدم مدهوش آن چشمان تو اما تو مست ديگراني
همچو مستان عهد خود نابسته اي زيبا شکستي يا زمن ديوانه تر يا مست مستي
در چنين شبها که من ميسوزم از داغ جدائي شمع بزم آراي شبهاي که هستي
چه سازم چه گويم ز بلائي که کرده مبتلايم
چه کردم که دردم به دوائي نکرده آشنايم
حسرت خورده ي آغوش توام غمم همين بس
افسون گشته چشمان توام بداد من رس
بي وفائي از تو کي باور شود گل چو باشد بي وفا پرپر شود
#الهه
"آخرین دیدر"
ترانه سرا #بیژن_ترقی
آهنگساز #حبیب_الله_بدیعی
دستگاه #سه_گاه
چون ببينم روي تو فرياد من از سينه خيزد رو مکن بر آينه آه از دل آينه خيزد
گرچه ز تو اين درد و بلا شد قسمت ما وز عشق غم شد نصيبم
اي مه اگر رفتي همه شب در بزم طرب باکس نگو دادي فريبم
نوگلي با خون دل پرورده اي اما به دست ديگراني من شدم مدهوش آن چشمان تو اما تو مست ديگراني
همچو مستان عهد خود نابسته اي زيبا شکستي يا زمن ديوانه تر يا مست مستي
در چنين شبها که من ميسوزم از داغ جدائي شمع بزم آراي شبهاي که هستي
چه سازم چه گويم ز بلائي که کرده مبتلايم
چه کردم که دردم به دوائي نکرده آشنايم
حسرت خورده ي آغوش توام غمم همين بس
افسون گشته چشمان توام بداد من رس
بي وفائي از تو کي باور شود گل چو باشد بي وفا پرپر شود
#الهه
"آخرین دیدر"
ترانه سرا #بیژن_ترقی
آهنگساز #حبیب_الله_بدیعی
دستگاه #سه_گاه
.
پیش تو چه سِرّی است که قند است دقایق؟
دور از تو چه رازی است که تلخ اند شکرها؟
#الهه_سلطانی
به نام خدای همه
پیش تو چه سِرّی است که قند است دقایق؟
دور از تو چه رازی است که تلخ اند شکرها؟
#الهه_سلطانی
به نام خدای همه
DelAhangaan
الهه _ نامهربونی
خواننده: #الهه
رسوای شهر (نامهربونی) ...
آهنگ: #محمد_حیدری
شعر: #تورج_نگهبان
نامهربونی نمی خواهی بدونی گذشته برنگشته
رسوای شهرم نمی خواهی بدونی که آب از سر گذشته
رسوای شهر (نامهربونی) ...
آهنگ: #محمد_حیدری
شعر: #تورج_نگهبان
نامهربونی نمی خواهی بدونی گذشته برنگشته
رسوای شهرم نمی خواهی بدونی که آب از سر گذشته