معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
بیا
اى روشنى
اما بپوشان روى
كه
میترسم تو را خورشید پندارند..!!

#مهدى_اخوان_ثالث
شوخ طبعے می‌ڪنم، تا ڪس نگوید ڪبر داشت
لیک با دل نیست همره طبعِ شوخے گسترم

گاه چون سنگم به سختے، گاهے از بال‌ِ نسیم
سخت می‌رنجد دلِ از برگ‌ِ گل نازڪ‌ترم

تا نگویندم ڪه خشڪے، تر زبانے می‌ڪنم
دل عزادار است و من با تار خود رامشگرم....

#مهدى_اخوان_ثالث
با تو دارد گفت و گو شوریده ی مستی
مستم و دانم که هستم من
ای همه هستی زتو ،
آیا تو هم هستی؟...

#مهدى_اخوان_ثالث
آمدم یاد تو از دل به برونی فکنم
دل برون گشت ولی یاد تو با ماست هنوز...

#مهدى_اخوان_ثالث
تحمل کن پدر ... باید تحمل کرد
می دانم
تحمل می کنم این حسرت و چشم انتظاری را
ولی باران نیامد
پس چرا باران نمی اید؟
نمی دانم ولی این ابر بارانی ست، می دانم


ببار ای ابر بارانی!
ببار ای ابر بارانی

شکایت می کنند از من لبان خشک عطشانم
شما را،
ای گروه تشنگان! سیراب خواهم کرد
صدای رعد آمد باز، با فریاد غول آسا
ولی باران نیامد
پس چرا باران نمی اید ؟


سر آمد روزها با تشنگی بر مردم صحرا
گروه تشنگان در پچ پچ افتادند
ایا این
همان ابر است کاندر پی هزاران روشنی دارد؟

و آن پیر دروگر گفت
با لبخند زهر آگین
فضا را تیره می دارد،
ولی هرگز نمی بارد...

#مهدى_اخوان_ثالث
Forwarded from Deleted Account
تحمل کن #پدر ...باید تحمل کرد
مے دانم
تحمل مے کنم این حسرت و چشم انتظارے را
ولے باران نیامد
پس چرا باران نمے اید؟
نمے دانم ولے این ابر بارانے ست،مے دانم


ببار اے ابر بارانے!
ببار اے ابر بارانے

شکایت مے کنند از من لبان خشڪ عطشانم
شما را،
اے گروه تشنگان!سیراب خواهم کرد
صداے رعد آمد باز،با فریاد غول آسا
ولے باران نیامد
پس چرا باران نمے اید ؟


سر آمد روزها با تشنگے بر مردم صحرا
گروه تشنگان در پچ پچ افتادند
ایا این
همان ابر است کاندر پے هزاران روشنے دارد؟

و آن پیر دروگر گفت
با لبخند زهر آگین
فضا را تیره مے دارد،
ولے هرگز نمے بارد...

#مهدى_اخوان_ثالث
Forwarded from Deleted Account
تحمل کن #پدر ...باید تحمل کرد
مے دانم
تحمل مے کنم این حسرت و چشم انتظارے را
ولے باران نیامد
پس چرا باران نمے اید؟
نمے دانم ولے این ابر بارانے ست،مے دانم


ببار اے ابر بارانے!
ببار اے ابر بارانے

شکایت مے کنند از من لبان خشڪ عطشانم
شما را،
اے گروه تشنگان!سیراب خواهم کرد
صداے رعد آمد باز،با فریاد غول آسا
ولے باران نیامد
پس چرا باران نمے اید ؟


سر آمد روزها با تشنگے بر مردم صحرا
گروه تشنگان در پچ پچ افتادند
ایا این
همان ابر است کاندر پے هزاران روشنے دارد؟

و آن پیر دروگر گفت
با لبخند زهر آگین
فضا را تیره مے دارد،
ولے هرگز نمے بارد...

#مهدى_اخوان_ثالث
...ترا با آذرِ پاک اهورایی دهم سوگند !
بدین خواری مبین خاکسترِ سردم.
هنوزم آتشی در ژرفنای ِ ژرف ِ دل باقی ست ،

اگر چ اینک سراپا سردی و ویرانی و دردم.
جوانمردا ! بیا بنگر ، بیا بنگر
به آیین جوانمردان ، و گرنه همچو همدردان
گریبان پاره کن ، یا چاره کن دردِ مرا دیگر .

بدین سردی مرا با خویشتن مگذار،
زپای افتاده ام ، دستم نمی گیرند .
دریغا ! حسرتا! دردا!
جوانمردا ! جوانمردا!...
مدام این جغد ،نالان ورد می گیرد.

#مهدى_اخوان_ثالث
بارون
محسن نامجو
بارون
شعر: #مهدى_اخوان_ثالث
اجرا: #محسن_نامجو
سه تار: #امير_نوژن
آلبوم از پوست نارنگی مدد
#زمزمه_شب

#زادروز
#محسن_نامجو
(زادهٔ ۱۴ اسفند ۱۳۵۴ در تربت‌جام)
در گلویم گیر کرده زخم یک بغـض غریب
فرصتی از اشک میجویم که رسوایش کنم


#مهدى_اخوان_ثالث
در گلویم گیر کرده زخم یک بغـض غریب
فرصتی از اشک میجویم که رسوایش کنم


#مهدى_اخوان_ثالث
در گلویم گیر کرده زخم یک بغـض غریب
فرصتی از اشک میجویم که رسوایش کنم


#مهدى_اخوان_ثالث