باد گر از جانب مشکوی توست ، مشک ساست
خاک گر از راه سر کوی توست ، کیمیاست
رنگ گل سرخ و شمیم نسیم ، ای ندیم
گر نه ز رخسار و گل روی توست ، از کجاست؟
خار که در دست تو افتد،گل است ، مقبل است
سرخ گل ار زانکه به پهلوی توست ، بدنماست
دُرّ سخن گرچه لطیف است و پاک ، تابناک
آنچه نه زان رشته ی لولوی توست ، بی بهاست
شیخ که دم می زند از آبرو ، تا که او
دور ز تاثیر دو جادوی توست ، پارساست
دل،سوی درگاه تو آرد نیاز ، در نماز
روی روان وقت دعا سوی توست ، این دعاست !
آنچه بود تنگ تر از آن دهن ، قلب من
وانچه سیه فام چو گیسوی توست ، روز ماست
این دل رنجور که سوزد ز تب ، روز و شب
گر نه نصیبش ز داروی توست ، بی دواست …
چون بر تو شعر فرستد همی ، یاسمی
قوتش از طبع سخن گوی توست ، وین بجاست
#رشید_یاسمی
#سالمرگ
خاک گر از راه سر کوی توست ، کیمیاست
رنگ گل سرخ و شمیم نسیم ، ای ندیم
گر نه ز رخسار و گل روی توست ، از کجاست؟
خار که در دست تو افتد،گل است ، مقبل است
سرخ گل ار زانکه به پهلوی توست ، بدنماست
دُرّ سخن گرچه لطیف است و پاک ، تابناک
آنچه نه زان رشته ی لولوی توست ، بی بهاست
شیخ که دم می زند از آبرو ، تا که او
دور ز تاثیر دو جادوی توست ، پارساست
دل،سوی درگاه تو آرد نیاز ، در نماز
روی روان وقت دعا سوی توست ، این دعاست !
آنچه بود تنگ تر از آن دهن ، قلب من
وانچه سیه فام چو گیسوی توست ، روز ماست
این دل رنجور که سوزد ز تب ، روز و شب
گر نه نصیبش ز داروی توست ، بی دواست …
چون بر تو شعر فرستد همی ، یاسمی
قوتش از طبع سخن گوی توست ، وین بجاست
#رشید_یاسمی
#سالمرگ