معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
هدیه‌ی بزرگ خداوند به انسان آزادی است. تو را بدون برنامه‌‌ریزی قبلی وانهاده‌‌اند، تو یك نقشه‌ی‌‌ ثابت را حمل نمی‌كنی. تو باید خودت را خلق كنی، تو باید خودآفرین باشی. پس همه‌‌اش بستگی به تو دارد: می‌توانی یك بودا شوی، یك بهاءالدین و یا می‌توانی یك آدلف‌‌هیتلر، یك بنیتو موسولینی شوی. می‌توانی قاتل شوی و یا یك مراقبه‌‌كننده. می‌توانی به خویشتن اجازه دهی كه در معرفت و آگاهی شكوفا شوی، ویا می‌توانی یك آدم‌‌آهنی شوی. ولی یادت باشد، تو مسئول هستی ــ و فقط تو، ونه هیچ‌کس دیگر.
انسان خوشبین كسی است كه هر بامداد كنار پنجره می‌رود و می‌گوید: "‌‌خدایا، صبح بخیر!"
بدبین كسی است كه كنار پنجره می‌رود و می‌گوید"‌‌خدای‌‌من، باز صبح شد؟!"

#اشو
اگر خود را تغيير دهي، تغيير جهان را آغاز كرده اي.
با تغيير تو، بخشي از جهان تغيير كرده است.

#اشو
پرسش از #اشو:مفهوم شما از عصیان و فردِ عصیانگر چیست؟

پاسخ:

تعریف من از عصیانگر بسیار ساده است.
انسانی که همچون یک آدم آهنی توسط شرطی شدگی های گذشته زندگی نمی‌کند.
مذهب، جامعه، فرهنگ، هر چیزی که متعلق به دیروز است، به هیچ وجه در روش زندگی او اخلال نمیکند.
او بطور منفرد زندگی می کند.
پره ای از چرخ نیست.
بلکه یک واحد زنده است.
زندگی او را هیچکس دیگر، جز هوشمندی خودش تعیین نمیکند.
آزادی، همان عطر زندگی اوست؛
نه فقط خودش در آزادی زندگی می کند، بلکه به همه اجازه می دهد در آزادی زندگی کنند.
او به هیچکس اجازه نمی دهد در زندگیش مداخله کند؛
و خودش هم در زندگی هیچکسِ دیگر مداخله نمی کند.
برای او، زندگی چنان مقدس است، و آزادی ارزش نهایی آن است که می تواند همه چیز را فدای آن کند.
اعتبار، آبرو و حتی خود زندگی را....

برای او، آزادی همان چیزی است که مردمان مذهبی در گذشته آن را خداوند می خواندند. آزادی خدای اوست.
انسانها در طول اعصار همچون گوسفند زندگی کرده اند، جزیی از توده،
دنباله روی سنت ها و مجمع ها،
پیروی از کتاب های کهنه و مراسم کهنه، ولی آن روش زندگی، مخالف فردیت انسان بود؛
اگر یک مسیحی باشی نمی توانی یک فرد باشی؛
اگر یک هندو باشی نمی توانی یک فرد باشی،
عصیانگر کسی است که تماماً بر اساس نور خودش زندگی می کند و برای ارزش غایی آزادیِ فردیِ خود، همه چیز را به مخاطره می اندازد.
عصیانگر انسان معاصر است.
توده ها معاصر نیستند.
عصیانگر کسی است که طبق نور خودش زندگی کند و براساس هوشمندی خودش حرکت کند.
او راه خودش را با راه رفتن در آن #خلق می کند و شاهراه توده ها را دنبال نخواهد کرد.
زندگی او خطرناک است.
ولی آن زندگی که خطرناك نباشد،
ابداً زندگی نیست.
او چالش ها ناشناخته را میپذیرد.

#اشو
#روح_عصیانگر
پرسش از #اشو:مفهوم شما از عصیان و فردِ عصیانگر چیست؟

پاسخ:

تعریف من از عصیانگر بسیار ساده است.
انسانی که همچون یک آدم آهنی توسط شرطی شدگی های گذشته زندگی نمی‌کند.
مذهب، جامعه، فرهنگ، هر چیزی که متعلق به دیروز است، به هیچ وجه در روش زندگی او اخلال نمیکند.
او بطور منفرد زندگی می کند.
پره ای از چرخ نیست.
بلکه یک واحد زنده است.
زندگی او را هیچکس دیگر، جز هوشمندی خودش تعیین نمیکند.
آزادی، همان عطر زندگی اوست؛
نه فقط خودش در آزادی زندگی می کند، بلکه به همه اجازه می دهد در آزادی زندگی کنند.
او به هیچکس اجازه نمی دهد در زندگیش مداخله کند؛
و خودش هم در زندگی هیچکسِ دیگر مداخله نمی کند.
برای او، زندگی چنان مقدس است، و آزادی ارزش نهایی آن است که می تواند همه چیز را فدای آن کند.
اعتبار، آبرو و حتی خود زندگی را....

برای او، آزادی همان چیزی است که مردمان مذهبی در گذشته آن را خداوند می خواندند. آزادی خدای اوست.
انسانها در طول اعصار همچون گوسفند زندگی کرده اند، جزیی از توده،
دنباله روی سنت ها و مجمع ها،
پیروی از کتاب های کهنه و مراسم کهنه، ولی آن روش زندگی، مخالف فردیت انسان بود؛
اگر یک مسیحی باشی نمی توانی یک فرد باشی؛
اگر یک هندو باشی نمی توانی یک فرد باشی،
عصیانگر کسی است که تماماً بر اساس نور خودش زندگی می کند و برای ارزش غایی آزادیِ فردیِ خود، همه چیز را به مخاطره می اندازد.
عصیانگر انسان معاصر است.
توده ها معاصر نیستند.
عصیانگر کسی است که طبق نور خودش زندگی کند و براساس هوشمندی خودش حرکت کند.
او راه خودش را با راه رفتن در آن #خلق می کند و شاهراه توده ها را دنبال نخواهد کرد.
زندگی او خطرناک است.
ولی آن زندگی که خطرناك نباشد،
ابداً زندگی نیست.
او چالش ها ناشناخته را میپذیرد.

#اشو
#روح_عصیانگر
فقط یک صدا می‌تواند درون انسان وجود داشته باشد.

درون کسی که از صدای
#من پر شده، صدای عشق وجود ندارد.

و درون کسی که از صدای
#عشق پر شده، صدای" من" وجود ندارد.

عشق و نفس نمیتوانند با هم باشند.

#اشو
برای درک رشد کردن، کافیست به یک درخت نگاه کنی. هنگامی که درخت رشد می‌کند، ریشه‌هایش در عمق پیش می‌روند. اینجا تعادل برقرار است: هر چه درخت بلندتر شود، ریشه‌هایش عمیق‌تر می‌شوند.
رشد کردن یعنی اینکه در عمق وجودت فرو روی، جایی که ریشه‌هایت قرار دارند.

#اشو
زندگی ورای کنترل توست.

می‌توانی از آن لذت ببری
اما نمی‌توانی کنترلش کنی.
می‌توانی آن را زندگی کنیb
اما نمی‌توانی کنترلش کنی.
می‌توانی آن را برقصی
اما نمی‌توانی کنترلش کنی.
آن تو را کنترل می‌کند.

معمولا می‌گوییم من نفس می‌کشم. این درست نیست؛ زندگی ما را نفس می‌کشد.

ما همواره خود را کنشگر می‌انگاریم
و این باعث رنج و آشفتگی ما می‌شود.

#اشو
تنها تجربه معنوی که ارزش معنوی نامیدن دارد، تجربه هیچ بودن، خالی بودن، است؛ آنچه صوفی ها "فنا" می‌نامند، ناپدید شدن ایگو.

این تنها تجربه معنوی است‌.
بقیه چیزها بازی‌های ذهنی هستند.

#اشو
سطح سوم عشق دعا است.
سومین انرژی عشق جهان عبادت است.
وقتی عبادت می ڪنید بگذارید
عبادت تان امری درونی وخود به خودی باشد.

چیزهایی را بگویید ڪه دوست دارید.
با خدا مانند دوستی خردمند صحبت ڪنید
اجازه دهید خداوند به درونتان بیاید.!!

تو آماده پذیرش می شوی و
می گویی:"بیا"
می گویی"منتظرت بودم و اڪنون
خوشحالم ڪه بالاخره آمدی"
همیشه خدا را با شادی بسیار پذیرا باش.

#اشو
سکوت تجربه ای بی‌همتای زندگی است.
زندگی بسیار پر سر و صداست.
در بیرون سر و صداست.
در درون سر و صداست.
و این سر و صداها برای دیوانه کردن هر انسانی کافی‌ست.
آنها همه دنیا را به جنون کشانده اند.

تو باید سر و صدای درونت را خاموش کنی. مهار سر و صدای بیرون از توان ما خارج است و نیازی هم به این کار نیست.
اما می‌توانیم سر و صدای درون را خاموش کنیم. همین که سر و صدای درون فرو نشیند و سکوت حاکم شود، سر و صدای بیرون دیگر مشکلی نخواهد آفرید.

می‌توانی از سر و صدای بیرون لذت ببری. می‌توانی بدون هیچ دردسری با آن بسر بری. شنیدن سکوت درون، تجربه ای یگانه و بی‌همتاست.
هیچ تجربه ای دیگری نمی توان یافت که تا آن اندازه ارزشمند باشد، زیرا از پی این تجربه، دیگر تجارب زندگی می آیند.
سکوت ستون بنیادین معبد دین است.

بدون سکوت، هیچ حقیقت و آزادی و هیچ خدایی وجود نخواهد داشت.
با سکوت، ناگهان چیزهایی که قبلاً وجود نداشتند به وجود می آیند.
چیزهایی که وجود داشتند دیگر وجود نخواهند داشت.
نگاه تو عوض شده
دور نمای تو تغییر یافته است.
سکوت تو را به شناخت ناشناختنی قادر می‌سازد. این یگانگی سکوت است ...

#اشو
گاهی اوقات، فقط هیچ کاری نکن. روی چمن‌ها دراز بکش و آسمان را تماشا کن.

گاهی چشمانت را ببند و فقط دنیای درون را تماشا کن
ـــ

افکار در حرکت هستند؛ شناورند؛ خواسته‌ها می‌آیند و می‌روند. به دنیای رنگین رویاها که در درون جریان دارد نگاه کن. فقط تماشا کن. نگو: “می‌خواهم این افکار را متوقف کنم!”

ــ زیرا باز هم وارد حالت عمل‌گرایی شده‌ای. نگو: “مراقبه می‌کنم: بروید! ای تمام افکار! از من دور شوید!”

ــ زیرا اگر شروع کنی به گفتن این چیزها، باز هم تنش و کاری را شروع کرده‌ای.... فقط تماشا کن.

همین نظاره‌گری، تو را نسبت به درونت آگاه و آگاه‌تر می‌کند. و همچنان که رفته‌رفته شاهد افکار و احساسات و خواسته‌هایت هستی، از قدرت آنها کاسته می‌شود و در نتیجه، آرامش درونی به سطح می‌آید.


#اشو
زندگی کردن عشق ورزیدن است
هنگامی که شادمانی به نرمی
به اعماق دریاچه سکوت میرود
نفس گرم عشق
ترانه ای ناشنیده را زمزمه میکند
هنگامی که آسمان باز
زیر نگاه تو بیدار میشود.

#اشو
انسانی که به شناخت خویش نرسیده باشد،
بی‌سواد است؛
هر چند تمام کتب دنیا را خوانده باشد.
اگر درونت پر از خشم، نفرت، خودخواهی، غرور، نژادپرستی، حسادت و زباله‌های دیگر است،
بدان که هیچ‌گاه چیزی را نیاموخته‌ای،
بدان که هنوز رشد نکرده‌ای.
انسان در مورد چیزهای زیبا حرف می‌زند،
اما زشت زندگی می‌کند.
این همان چیزی است که تا کنون بشریت بر خود روا داشته است.

صداقت یعنی:
دو گونه زندگی نداشتن.
همان‌گونه زندگی کنیم که می‌گوییم.
#اشو


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
همه می‌گویند قانع باش..!

چرا..؟!

در این عمر کوتاه ..
چرا باید قانع بود ..؟!

پرواز کن ...
هرچه رفیع تر ….!

دست افشانی کن و برقص ..
هرچه دیوانه‌وارتر …!




#اشو
زندگی منطق نیست،
زندگی فلسفه نیست.
زندگی رقص است،
یک آهنگ
یک جشن
بیشتر شبیه به عشق است،
و کمتر شبیه به منطق!

#اشو
برای درک رشد کردن، کافیست به یک درخت نگاه کنی. هنگامی که درخت رشد می‌کند، ریشه‌هایش در عمق پیش می‌روند. اینجا تعادل برقرار است: هر چه درخت بلندتر شود، ریشه‌هایش عمیق‌تر می‌شوند.
رشد کردن یعنی اینکه در عمق وجودت فرو روی، جایی که ریشه‌هایت قرار دارند.

#اشو
سیر و سلوک درونی، شبیه پرواز پرنده در آسمان است، پرنده ای پرواز میکند، او در آسمان جای پـایی نمـیگذارد ، هیچ پرنده ای نمی تواند رد پای پرنده دیگری را در آسـمان بجویـد. بـرای پـرواز راه خـودت را انتخاب کن...

#اشو
《 هو 》

هر چیزی زمانی دارد.

لحظه‌اى خاص براى هر رويدادى در نظر گرفته شده است.

عارف هندی #اشو
《 هو 》

فتوی پیرِ مُغان دارم و قولیست قدیم
که حرام است مِی آنجا که نه یار است ندیم

چاک خواهم زدن این دلقِ ریایی، چه کنم؟
روح را صحبتِ ناجنس عذابیست الیم

حافظ جانم


از زندگی یک رقص بساز ...❤️

زندگی را بعنوان چیزی که مجبوری آن را سَر کنی زندگی نکن. آن را همچون یک بار سنگین و یک وظیفه که باید آن را به انجام برسانی زندگی نکن!

از زندگی یک رقص بساز، بگذار که آن یک ضیافت باشد. و رفته‌رفته با توانایی‌های جدیدی در درونت روبرو می‌شوی.

سالک قدیمی، کسی بود که دنیا را ترک می‌کرد. اما سالک حقیقی یعنی کسی که آفریننده است: زمانی که به روشی خاص خودت، دنیا را قدری زیباتر ساخته باشی، وقتی که خوشی آن را غنی کرده باشی؛ یک سالک هستی.

عارف هندی #اشو