This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ولی گناهِ تو گندم نبود، سیب نبود
خیانتِ تو برای کسی عجیب نبود
کسی که خیره به تنهاییِ تو بود از دور
مسیح بود ولی کاش بر صلیب نبود
حقیقت اینکه مرا طاقتِ خیانت بود
ولی تحملِ دلسوزیِ رقیب نبود
شبیه سادهدلان باورت نمیکردم
اگر دروغِ تو اینقدر دلفریب نبود
هزار حیف که عمرم به غم گذشت ولی
هزار شکر که از عشق بینصیب نبود
#فاضل_نظری
تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
زندگی در دوستی با مرگ عالی تر شده است
هر نگاهی می تواند خلوتم را بشکند
کوزه ی تنهایی روحم سفالی تر شده است
آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
ماه در مرداب این شب ها هلالی تر شده است
گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟!
دیدم این پاسخ از آن پرسش سوالی تر شده است
زندگی را خواب می دانستم اما بعد از آن
تازه می بینم حقیقت ها خیالی تر شده است
ماهی کم طاقتم! یک روز دیگر صبر کن
تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
#فاضل_نظری
زندگی در دوستی با مرگ عالی تر شده است
هر نگاهی می تواند خلوتم را بشکند
کوزه ی تنهایی روحم سفالی تر شده است
آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
ماه در مرداب این شب ها هلالی تر شده است
گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟!
دیدم این پاسخ از آن پرسش سوالی تر شده است
زندگی را خواب می دانستم اما بعد از آن
تازه می بینم حقیقت ها خیالی تر شده است
ماهی کم طاقتم! یک روز دیگر صبر کن
تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
#فاضل_نظری
همچنان در پاسخ دشنام
می گویم سلام
عاقلان دانند
دیگر حاجت تفسیر نیست
#فاضل_نظری
وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ...
می گویم سلام
عاقلان دانند
دیگر حاجت تفسیر نیست
#فاضل_نظری
وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ...
Hale Mahal
Salar Aghili
شاهکاری از سالار عقیلی
"حال محال "
مرا زعشق نگویید، عشق گم شده ایست...
که هر چه هست ندارم! که هر چه دارم نیست...
#فاضل_نظری
.
"حال محال "
مرا زعشق نگویید، عشق گم شده ایست...
که هر چه هست ندارم! که هر چه دارم نیست...
#فاضل_نظری
.
بغض ِ فروخورده ام ، چگونه نگریم ؟
غنچۀ پژمرده ام ، چگونه نگریم ؟
رودم و با گریه دور می شوم از خویش
از همه آزرده ام ، چگونه نگریم ؟
مرد مگر گریه می کند ؟ چه بگویم
طفل ِ زمین خورده ام ، چگونه نگریم ؟
تنگ پر از اشک و چشم های تماشا
ماهی دلمرده ام ، چگونه نگریم !
پرسشم از راز ِ بی وفایی او بود
حال که پی برده ام ، چگونه نگریم ؟
#فاضل_نظری
"آبگینه"
غنچۀ پژمرده ام ، چگونه نگریم ؟
رودم و با گریه دور می شوم از خویش
از همه آزرده ام ، چگونه نگریم ؟
مرد مگر گریه می کند ؟ چه بگویم
طفل ِ زمین خورده ام ، چگونه نگریم ؟
تنگ پر از اشک و چشم های تماشا
ماهی دلمرده ام ، چگونه نگریم !
پرسشم از راز ِ بی وفایی او بود
حال که پی برده ام ، چگونه نگریم ؟
#فاضل_نظری
"آبگینه"
به دریا می زنم! شاید به سوےساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشڪلم را مشڪلی دیگر
من از روزےڪه دل بستم به چشمان تو میدیدم
ڪه چشمان تو میافتند دنبال دلی دیگر
به هرڪس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم
به جز اندوه دل ڪندن ندارد حاصلی دیگر
من از آغاز در خاڪم نَمی از عشق میبینم
مرا میساختند اےڪاش، از آب و گِلی دیگر
طوافم لحظهے دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فڪر دور باطلی دیگر
به دنبال ڪسی جامانده از پرواز میگردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر
#فاضل_نظری
مگر آسان نماید مشڪلم را مشڪلی دیگر
من از روزےڪه دل بستم به چشمان تو میدیدم
ڪه چشمان تو میافتند دنبال دلی دیگر
به هرڪس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم
به جز اندوه دل ڪندن ندارد حاصلی دیگر
من از آغاز در خاڪم نَمی از عشق میبینم
مرا میساختند اےڪاش، از آب و گِلی دیگر
طوافم لحظهے دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فڪر دور باطلی دیگر
به دنبال ڪسی جامانده از پرواز میگردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر
#فاضل_نظری
از برکه ی نگاه تو پرواز دیدنی ست
یک آسمان کبوتر اعجاز دیدنی ست
در انعکاس روشن آن آبی زلال
آیینه های پر شده از راز دیدنی ست
#فاضل_نظری
یک آسمان کبوتر اعجاز دیدنی ست
در انعکاس روشن آن آبی زلال
آیینه های پر شده از راز دیدنی ست
#فاضل_نظری
یک دشت پر ز غنچه ی نرگس خمار و مست
در آن بهار پر ز گل ناز دیدنی ست
بر سفره ی نگاه تو اسراف جایز است
صد بار دیده ایم ولی باز دیدنی ست
#فاضل_نظری
در آن بهار پر ز گل ناز دیدنی ست
بر سفره ی نگاه تو اسراف جایز است
صد بار دیده ایم ولی باز دیدنی ست
#فاضل_نظری
چشمت نبند بر عطش دیده های ما
دریا به پشت پنجره ای باز دیدنی ست
از مشرق نگاه تو خورشید می دمد
صبحی که با تو می شود آغاز دیدنی ست
#فاضل_نظری
دریا به پشت پنجره ای باز دیدنی ست
از مشرق نگاه تو خورشید می دمد
صبحی که با تو می شود آغاز دیدنی ست
#فاضل_نظری
#شعر_شب
در این میخانه مستی میکنند از فرطِ هشیاری
نمیبینند غیر از دوست را در خواب و بیداری
چو عطر از شیشه روح از جسم شوق پر زدن دارد
نمیگنجند جانها در بدنها از سبکباری
کمندِ عشق را پیچیدگی این بس که در دامش
گرفتاریست آزادی و آزادی گرفتاری
به دندان هم نشد تا خیمه، مُشکِ آب را بردن
چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری
بیابان داغ و مقصد دور، لبها خشک و دلها خون
مبار ای ابر دیگر! گر بر این صحرا نمیباری
#فاضل_نظری
در این میخانه مستی میکنند از فرطِ هشیاری
نمیبینند غیر از دوست را در خواب و بیداری
چو عطر از شیشه روح از جسم شوق پر زدن دارد
نمیگنجند جانها در بدنها از سبکباری
کمندِ عشق را پیچیدگی این بس که در دامش
گرفتاریست آزادی و آزادی گرفتاری
به دندان هم نشد تا خیمه، مُشکِ آب را بردن
چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری
بیابان داغ و مقصد دور، لبها خشک و دلها خون
مبار ای ابر دیگر! گر بر این صحرا نمیباری
#فاضل_نظری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فاضل_نظری
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
نمیداند دلِ تنها میانِ جمع هم تنهاست
مرا افکنده در تُنگی
که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی؟
این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریهام فهمید
مدتهاست،مدتهاست
به جای دیدنِ روی تو در خود خیرهایم
ای عشق!
اگر آهِ تو در آیینه پیدا نیست،
عیب از ماست
جهان بیعشق چیزی نیست
جز تکرارِ یک تکرار
اگر جایی به حالِ خویش
باید گریه کرد اینجاست
من این تکرار را
چون سیلیِ امواج بر ساحل
تحمل میکنم
هرچند جانکاهاست و جانفرساست
در این فکرم که
در پایان این تکرارِ پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد
زندگی زیباست!
#فاضل_نظری
نمیداند دلِ تنها میانِ جمع هم تنهاست
مرا افکنده در تُنگی
که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی؟
این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریهام فهمید
مدتهاست،مدتهاست
به جای دیدنِ روی تو در خود خیرهایم
ای عشق!
اگر آهِ تو در آیینه پیدا نیست،
عیب از ماست
جهان بیعشق چیزی نیست
جز تکرارِ یک تکرار
اگر جایی به حالِ خویش
باید گریه کرد اینجاست
من این تکرار را
چون سیلیِ امواج بر ساحل
تحمل میکنم
هرچند جانکاهاست و جانفرساست
در این فکرم که
در پایان این تکرارِ پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد
زندگی زیباست!
#فاضل_نظری
Telegram
attach 📎