معرفی عارفان
1.3K subscribers
39.4K photos
15.3K videos
3.26K files
3.01K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
روندگان مقیم از بلا نپرهیزند
گرفتگان ارادت به جور نگریزند

امیدواران دست طلب ز دامن دوست
اگر فروگسلانند در که آویزند

مگر تو روی بپوشی و گر نه ممکن نیست
که اهل معرفت از تو نظر بپرهیزند

نشان من به سر کوی می‌فروشان ده
من از کجا و کسانی که اهل پرهیزند

#حضرت_سعدی
هر وقت که احساس کردی
خواسته ات برات بزرگ و دور از دسترس شده ،سریع خواستت رو مقایسه کن با عظمت کهکشان ها و ستاره ها، تا ذهنت متوجه بشه که خواستت رو قراره چه خالق بزرگی اجابت کنه.

اگر به خدا وصل بشی تو رو به راحتی به اوج میرسونه،فقط توکل کن و آرام باش و بهش اعتماد داشته باش
بزرگ ترین خواسته تو برای خدا از یک نقطه هم کوچیک تر هست.

#نفیسه_معتکف


مکن، ای امام مسجد، من رند را ملامت
چو به شهر می پرستان نرسیده ای، چه دانی؟

چه شوی به زهد غره که ز دیر می پرستان
به خدا رسید بتوان به تضرع نهانی

تو و زهد خرقه پوشان، من و دیر دردنوشان
به تو حال ما نماند، تو به حال ما نمانی

امیر خسرو دهلوی

#برشی_از_کتاب

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در این سال‌ها یاد گرفتم
اینه که وقتی خوشبختی رو پیدا کردی،
سوال پیچش نکن

#چارلز_بوکوفسکی
📚 عامه‌پسند
و گفت: چیزی بر دلم نشان شد از عشق که در همه عالم ،
کس را محرم آن نیافتم که با وی بگویم.


" تذکره‌الاولیاء عطار "
" ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی "
‏ناصح! نگاه دار دلت را ولی بدان:
دل آن زمان دل است که از دست می رود

#حکیم_شفایی
به زلفت بسته شد دلهای مشتاقان، بحمدالله
عجب جمعیتی روزی شد این جمع پریشان را !

هلالی جغتایی
همی‌‌گیرد گریبانم همی‌‌دارد پریشانم
من این خوش‌خوی بدخو را نمی‌دانم‌ نمی‌دانم

#مولانا
آن ها که بد کنند سزاوار دوزخ اند
دوزخ چه کرده است که شایسته ی من است !؟

مشرقی مشهدی

گفتم ز کار بُرد مرا خنده کردنت
خندید و گفت: من به تو کاری نداشتم

وحشی بافقی
ساز و آواز
@ostad_shajariyan
🎵ساز و آواز

💠آواز :محمدرضا شجریان
💠تار :مجید درخشانی
💠شعر :حافظ
💠دستگاه:شور
💠آلبوم:مرغ خوش خوان
بایزید گفت:
بعد از ریاضاتِ چهل سال ،شبـی حجـاب برداشتـنـد.
زاری کردم که راهم دهید.
خطاب آمدم که با کوزه‌ای که تو داری و پوستینی تو را بار نیست.
کوزه و پوستین بینداختم.
ندایی شنیدم که یا بایزید،با این مدعیان بگوی که:
بایزید بعد از چهل سال ریاضـت و مجـاهـدت با کوزه‌ای شکسته وپوستینی پاره‌پاره تا نینداخـت،بار نیافت.
تا شما که چندین علایق به خود باز بسته‌اید ، و طریقت رادانهٔ دامِ هوایِ نفس ساخته‌اید،کلا و حاشا کـه هـرگـز بار یابید.

تذکرة‌الاولیاء
عطار نیشابوری
ز ابر دست تو، منت نمی کشم ساقی
تو گر قدح ندهی، چشم میگساری هست

#حزین_لاهیجی
همه عیب خلق دیدن نه مروت است و مردی
نگهی به خویشتن کن، که تو هم گناه داری

تو حساب خویشتن کن، نه عتاب خلق سعدی
که بضاعت قیامت، عمل تباه داری


#سعدی
دشمن از بهر تو گر طعنه زند بر دل و دینم
دل من دوست ندارد که کسی بر تو گزینم

گر چه با من نفسی از سر مهری ننشینی
اگرم بر سر آتش بنشانی بنشینم

من به صدق آمده‌ام پیش تو، بی‌رغبت از آنی
تو نداری خبر از حال من، آشفته ازینم

گر در افتد به کمندم، صنما، چون تو غزالی
کاروانها رود از نافهٔ اشعار به چینم

در گلستان جمال تو گر آیم به تماشا
باغبان گو: مکن اندیشه، که من میوه نچینم

گرم از خاک لحد کلهٔ پوسیده برآری
آیت مهر تو باشد رقم مهر جبینم

شب ز فریاد من شیفته همسایه نخسبد
کاوحدی‌وار ز سودای تو با ناله قرینم

#اوحدی
مردان  رهت  میل به  پستی نکنند
خودبینی و خویشتن  پرستی نکنند

آنجا  که  مجردان حق  می  نوشند
خمخانه  تهی  کنند و مستی نکنند



منسوب به
شاه سنجان خوافی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده‌ست
این دسته که بر گردن او می‌بینی
دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست


هر ذره که در خاک زمینی بوده است
پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
گرد از رخ نازنین به آزرم فشان
کانهم رخ خوب نازنینی بوده است

 

ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادهٔ گلرنگ نمی‌باید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست


خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش

 

#شعر_خوانی
#خیام
#رشید_کاکاوند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همراه خود نسیم صبا می‌برد مرا
یا رب چو بویِ گل به کجا می‌برد مرا؟

سویِ دیارِ صبح رود کاروانِ شب
بادِ فنا به ملکِ بقا می‌برد مرا

#رهی_معیری
شام هجران مرا صبح نمایان آمد
محنت آخر شد و اندوه به پایان آمد

نفس باد صبا باز مسیحائی کرد
مگر از زلف خم در خم جانان آمد

شکر ایزد که دگر بار، به کوری رقیب
دلبرم شاد رخ و خرّم و خندان آمد

#شاطرعباس_صبوحی
وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحسِنین
این محسنان آن شاکرانند
که درین آیت گفت.

و احسان آنست که مصطفی (ص)
گفت بجواب جبرئیل:
«ان تعبد اللَّه کأنّک تراه».

احسان صفت‌مراقبان ست،
و حال واجدان ست،
و مقام راضیان است،
و نشان دوستان است.

محبّت خدای ایشان را شعار،
و یاد الله ایشان را دثار،
و مهر الله ایشان را نثار،
نثاری که بر روی جان گویی نگار است،
و درخت شادی از وی بِبارست،
و جان را خوش بهار است!!

الا ای خوش نسیم نو بهاری
تو بوی زلف آن بت روی داری



 کشف الاسرار