نقل است ابوسلیمان دارایی گفت:
شبی در مسجد بودم و از سرما آرامم نبود. در وقت دعا یک دست پنهان کردم. راحتی عظیم از راه این دست به من رسید. هاتفی آواز دادکه: یا سلیمان آنچه روزی آن دست بود، که بیرون کرده بودی، دادیم.
اگر دست دیگر بیرون بودی، نصیب وی بدادمانی. سوگند خوردم که هرگز دعا نکنم به سرما و گرما مگر هردو دست بیرون کرده باشم.
پس گفت: سبحان آن خدایی که لطف خود در بی کامی و بی مرادی تعبیه کرده است.
#تذکرةالاولیاءعطارنیشابوری
شبی در مسجد بودم و از سرما آرامم نبود. در وقت دعا یک دست پنهان کردم. راحتی عظیم از راه این دست به من رسید. هاتفی آواز دادکه: یا سلیمان آنچه روزی آن دست بود، که بیرون کرده بودی، دادیم.
اگر دست دیگر بیرون بودی، نصیب وی بدادمانی. سوگند خوردم که هرگز دعا نکنم به سرما و گرما مگر هردو دست بیرون کرده باشم.
پس گفت: سبحان آن خدایی که لطف خود در بی کامی و بی مرادی تعبیه کرده است.
#تذکرةالاولیاءعطارنیشابوری
وانکس که شناخت خردهٔ عشق
هر خردهٔ او بزرگواری است
پروانهٔ توست جان عطار
زان است که غرق جان سپاری است
#شیخ_عطار_نیشابوری
هر خردهٔ او بزرگواری است
پروانهٔ توست جان عطار
زان است که غرق جان سپاری است
#شیخ_عطار_نیشابوری
سرمستان
افتخاری
ای ساقی ما سرمستان
جامی بده جانم بستان
ز همه گریزان
ناله خیزان
بر تو رو کردم
ای شاهد بزم آرایم
با دیده ی خون پالایم
همه شب به یادت
باده ی غم در سبو کردم
یارب
یارا
دریاب ما را....
جامی بده جانم بستان
ز همه گریزان
ناله خیزان
بر تو رو کردم
ای شاهد بزم آرایم
با دیده ی خون پالایم
همه شب به یادت
باده ی غم در سبو کردم
یارب
یارا
دریاب ما را....
شيخ ما را پرسيدند كه "صوفی چيست؟ "
گفت: "آنچه در سر داری بنهی، و آنچه در كف داری بدهی، و آنچه بر تو آيد نجهی."
ذكر #ابوسعيد_ابوالخير
گفت: "آنچه در سر داری بنهی، و آنچه در كف داری بدهی، و آنچه بر تو آيد نجهی."
ذكر #ابوسعيد_ابوالخير
آن را که گرفت عشق تو نیست
در معرض صد گرفتکاری است
وآن است عزیز در دو عالم
کز عشق تو در هزار خواری است
هر بیخبری که قدر عشقت
مینشناسد ز خاکساری است
#شیخ_عطار_نیشابوری
در معرض صد گرفتکاری است
وآن است عزیز در دو عالم
کز عشق تو در هزار خواری است
هر بیخبری که قدر عشقت
مینشناسد ز خاکساری است
#شیخ_عطار_نیشابوری
آنچه میجویی تویی وآنچه میخواهی تویی
پس ز تو تا آنچه گم کردی ره بسیار نیست
کل کل چون جان تو آمد اگر در هر دو کون
هیچکس راهست صاعی جز تورادربار نیست
چون به جان فانی شدی آسان به جانان ره بری
زانکه از جان تا به جانان تو ره دشوار نیست
#شیخ_عطار_نیشابوری
پس ز تو تا آنچه گم کردی ره بسیار نیست
کل کل چون جان تو آمد اگر در هر دو کون
هیچکس راهست صاعی جز تورادربار نیست
چون به جان فانی شدی آسان به جانان ره بری
زانکه از جان تا به جانان تو ره دشوار نیست
#شیخ_عطار_نیشابوری
از شیخ ابوالحسن خرقانی پرسیدند: غریب کیست؟
فرمودند : غریب نه آنست که تنش در این جهان غریب است،
بلکه غریب آنست
که دلش در تن غریب بود و
سرّش در دل غریب بود
#تذکرةالاولیاء
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
فرمودند : غریب نه آنست که تنش در این جهان غریب است،
بلکه غریب آنست
که دلش در تن غریب بود و
سرّش در دل غریب بود
#تذکرةالاولیاء
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
عمری ز پی کام دل و راحت تن
گشتیم و ندیدیم جز از رنج و محن
درد آمد و گفت از بن دندان با من
راحت طلبی به کام، دندان بر کن
#سلمان_ساوجی
گشتیم و ندیدیم جز از رنج و محن
درد آمد و گفت از بن دندان با من
راحت طلبی به کام، دندان بر کن
#سلمان_ساوجی
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت
مردن عاشق نمی میراندش
در چراغ تازه می گیراندش
باغها را گرچه دیوارو در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه ها را از جدایی گر غم است
ریشه هاشان دست در دست هم است
هوشنگ_ابتهاج
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت
مردن عاشق نمی میراندش
در چراغ تازه می گیراندش
باغها را گرچه دیوارو در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه ها را از جدایی گر غم است
ریشه هاشان دست در دست هم است
هوشنگ_ابتهاج
اندر بر خویشم بفشاری همه خوش
بر راه زنان مرگ گماری همه خوش
چون مرگ دهی از پس آن برگ دهی
از مرگ حیاتها برآری همه خوش
#مولانا
بر راه زنان مرگ گماری همه خوش
چون مرگ دهی از پس آن برگ دهی
از مرگ حیاتها برآری همه خوش
#مولانا