This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای آفتاب آهسته نه
پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو
خواب است و بیدارش کند
پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو
خواب است و بیدارش کند
#لوئيز_هی می گويد
دليل اينكه نمی خنديد
آن نيست كه پير شده ايد،
شما پير مي شويد چون نمی خنديد
خنديدن یک نيايش است
اگر بتوانی بخندی
آموخته ای كه چگونه نيايش كنی
سرور و شادی، خدای درون فرد است كه
از اعماق او برخاسته و متجلی می شود
خنده موسيقی زندگی است...
هر قدر بيشتر بتوانيم در خود
و ديگران شادی بيافزاييم
دنيای بهتری خواهيم داشت
#شكسپير می گويد:
افرادی كه توانايی لبخند زدن
و خنديدن دارند موجوداتي برتر هستند
یادت نگه دار این فرمول را :
شادی اگر تقسيم شود
دو برابر می شود
غم اگر تقسيم شود
نصف می شود
پس ضرر نمی كنی
از هم اكنون لبخند زدن را تجربه كن
دليل اينكه نمی خنديد
آن نيست كه پير شده ايد،
شما پير مي شويد چون نمی خنديد
خنديدن یک نيايش است
اگر بتوانی بخندی
آموخته ای كه چگونه نيايش كنی
سرور و شادی، خدای درون فرد است كه
از اعماق او برخاسته و متجلی می شود
خنده موسيقی زندگی است...
هر قدر بيشتر بتوانيم در خود
و ديگران شادی بيافزاييم
دنيای بهتری خواهيم داشت
#شكسپير می گويد:
افرادی كه توانايی لبخند زدن
و خنديدن دارند موجوداتي برتر هستند
یادت نگه دار این فرمول را :
شادی اگر تقسيم شود
دو برابر می شود
غم اگر تقسيم شود
نصف می شود
پس ضرر نمی كنی
از هم اكنون لبخند زدن را تجربه كن
8 درس زندگی که باید قبل
از 40 سالگی بیاموزیم
مواردی که مطرح میشود همگی تجربیات
کسانی بوده که به میانسالی رسیدهاند
و آنها را با ما در میان گذاشتهاند:
1. چیزی به نام خیلی دیر یا
خیلی پیر وجود ندارد.
2. شرایط شما درزمان کودکی
از آن چه که فکر میکنید، مهمتر است.
3. بهتر است به جای جمع کردن
چیزها، خاطره بسازید.
4. چیزهای کوچک کماهمیت همیشه همان
چیزهای بزرگ پراهمیت زندگی شما هستند.
5. هر لحظه مراقبت از سلامتی فیزیکی
و پوست بدن خود، بیشتر از چیزی که
دیگران به شما میگویند اهمیت دارد.
6. بهترین زمان برای تحقق
رویاهایتان اکنون است.
7. هیچ کسی برای نجات شما
از خودتان و زندگیتان نخواهد آمد.
8. هر شخصی لایق برقراری ارتباط
دوستانه با شما نیست (و بالعکس).
از 40 سالگی بیاموزیم
مواردی که مطرح میشود همگی تجربیات
کسانی بوده که به میانسالی رسیدهاند
و آنها را با ما در میان گذاشتهاند:
1. چیزی به نام خیلی دیر یا
خیلی پیر وجود ندارد.
2. شرایط شما درزمان کودکی
از آن چه که فکر میکنید، مهمتر است.
3. بهتر است به جای جمع کردن
چیزها، خاطره بسازید.
4. چیزهای کوچک کماهمیت همیشه همان
چیزهای بزرگ پراهمیت زندگی شما هستند.
5. هر لحظه مراقبت از سلامتی فیزیکی
و پوست بدن خود، بیشتر از چیزی که
دیگران به شما میگویند اهمیت دارد.
6. بهترین زمان برای تحقق
رویاهایتان اکنون است.
7. هیچ کسی برای نجات شما
از خودتان و زندگیتان نخواهد آمد.
8. هر شخصی لایق برقراری ارتباط
دوستانه با شما نیست (و بالعکس).
چون بندهٔ من
همه ، مرا خوانَد
همه ، مرا دانَد
همه ، مرا بوَد
من نیز رویِ دلِ خود با وی گردانم
درِ همه ارادتها و شهوتها بر او دربندم
و اغیار بتمامی از آن دل بیرون کنم
عشقِ با ما گفتن و از ما شنیدن،
بر جان و دلش مسلط کنم و
بر بساطِ عشقش آرام دهم
صمصامِ غیرت ازل بر سرش بدارم
تا اگر خواهد که با غیری نگرَد
یا به کسی طمع کند،
یا به دیگری بازاری سازد،فرا نگذارم!
شب،روزکنم،روز،شب اندر کارَت
با خلقِ جهان، تبه کنم بازارت
#کشف_الاسرار
#خواجه_عبدالله_انصاری
همه ، مرا خوانَد
همه ، مرا دانَد
همه ، مرا بوَد
من نیز رویِ دلِ خود با وی گردانم
درِ همه ارادتها و شهوتها بر او دربندم
و اغیار بتمامی از آن دل بیرون کنم
عشقِ با ما گفتن و از ما شنیدن،
بر جان و دلش مسلط کنم و
بر بساطِ عشقش آرام دهم
صمصامِ غیرت ازل بر سرش بدارم
تا اگر خواهد که با غیری نگرَد
یا به کسی طمع کند،
یا به دیگری بازاری سازد،فرا نگذارم!
شب،روزکنم،روز،شب اندر کارَت
با خلقِ جهان، تبه کنم بازارت
#کشف_الاسرار
#خواجه_عبدالله_انصاری
عشق دردی ست بی درمان،از سوی حضرت جانان،
تا «آن به آن» خودیت عاشق صادق را از وی بگیرد .
تا جمله معشوق باشد و بس، پس قدر عشق بدان،
که تو را به حال و مقام محو و فنا واصل میگرداند .
#شمس_تبریزی
تا «آن به آن» خودیت عاشق صادق را از وی بگیرد .
تا جمله معشوق باشد و بس، پس قدر عشق بدان،
که تو را به حال و مقام محو و فنا واصل میگرداند .
#شمس_تبریزی
گیرم که خلق رابه فسون دوست ساختی
باآن چه میکنی که خداباتودشمن است...
میر_صیدی_طهرانی
باآن چه میکنی که خداباتودشمن است...
میر_صیدی_طهرانی
کنجِ بیرنجِ جهان، دولتِ تسلیم و رضاست
سرِ آن رِند بنازم که ز دنیا زد و برد
بر کلاه نمد خویش چه ترسی؟ که قضا
تاج زر از سر کیخسرو و دارا زد و برد...
#آتش_اصفهانی
سرِ آن رِند بنازم که ز دنیا زد و برد
بر کلاه نمد خویش چه ترسی؟ که قضا
تاج زر از سر کیخسرو و دارا زد و برد...
#آتش_اصفهانی
اکبر گلپایگانی آوازه خوان خسته
@classic_musicir
آوازه خوان خسته... #اکبر_گلپایگانی
راه مده جز که خردمند را
جز به ضرورت سوی دیدار خویش
تنها بسیار به از یار بد
یار تو را بس دل هشیار خویش
مرد خردمند مرا خفته کرد
زیر نکو پند به خروار خویش
چون دلم انبار سخن شد بس است
فکرت من خازن انبار خویش
در همی نظم کنم لاجرم
بی عدد و مر در اشعار خویش
#ناصرخسرو
جز به ضرورت سوی دیدار خویش
تنها بسیار به از یار بد
یار تو را بس دل هشیار خویش
مرد خردمند مرا خفته کرد
زیر نکو پند به خروار خویش
چون دلم انبار سخن شد بس است
فکرت من خازن انبار خویش
در همی نظم کنم لاجرم
بی عدد و مر در اشعار خویش
#ناصرخسرو
این خدایان تنک مایه ز سنگ اند و ز خشت
برتری هست که دور است ز دیر و ز کنشت
سجده بی ذوق عمل خشک و بجائی نرسد
زندگانی همه کردار ، چه زیبا و چه زشت
فاش گویم بتو حرفی که نداند همه کس
ای خوش آن بنده که بر لوح دل او را بنوشت
این جهانی که تو بینی اثر یزدان نیست
چرخه از تست و هم آن رشته که بر دوک تو رشت
پیش آئین مکافات عمل سجده گزار
زانکه خیزد ز عمل دوزخ و اعراف و بهشت
#علامه اقبال لاهوری
برتری هست که دور است ز دیر و ز کنشت
سجده بی ذوق عمل خشک و بجائی نرسد
زندگانی همه کردار ، چه زیبا و چه زشت
فاش گویم بتو حرفی که نداند همه کس
ای خوش آن بنده که بر لوح دل او را بنوشت
این جهانی که تو بینی اثر یزدان نیست
چرخه از تست و هم آن رشته که بر دوک تو رشت
پیش آئین مکافات عمل سجده گزار
زانکه خیزد ز عمل دوزخ و اعراف و بهشت
#علامه اقبال لاهوری
چو گل هر دم به بویت جامه در تن
کنم چاک از گریبان تا به دامن
تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرید بر تن
من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من
به قول دشمنان برگشتی از دوست
نگردد هیچ کس با دوست دشمن
تنت در جامه چون در جام باده
دلت در سینه چون در سیم آهن
ببار ای شمع اشک از چشم خونین
که شد سوز دلت بر خلق روشن
مکن کز سینهام آه جگرسوز
برآید همچو دود از راه روزن
دلم را مشکن و در پا مینداز
که دارد در سر زلف تو مسکن
چو دل در زلف تو بستهست حافظ
بدین سان کار او در پا میفکن
حضرت حافظ
کنم چاک از گریبان تا به دامن
تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرید بر تن
من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من
به قول دشمنان برگشتی از دوست
نگردد هیچ کس با دوست دشمن
تنت در جامه چون در جام باده
دلت در سینه چون در سیم آهن
ببار ای شمع اشک از چشم خونین
که شد سوز دلت بر خلق روشن
مکن کز سینهام آه جگرسوز
برآید همچو دود از راه روزن
دلم را مشکن و در پا مینداز
که دارد در سر زلف تو مسکن
چو دل در زلف تو بستهست حافظ
بدین سان کار او در پا میفکن
حضرت حافظ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سعدی شیرازی
گلستان، حکایت ۲۸
گلستان، حکایت ۲۸
نصیب ما نشد از وصل یار ، جز غم هیچ
به وعده یی ز دهانش خوشیم آنهم هیچ
بیا که تجربه کردیم و غیرِ دیدن تو
جراحت دل ما را نبود مرهم هیچ
به بوسه ای دل بیچاره ئی بدست آور
کز آن شکر که تو داری نمیشود کم هیچ
تو نوبهار دل و جان عاشقی باز آ
که در جهان نتوان یافت بی تو خرم هیچ
ز بزم ما شرف صحبت تو مقصود است
بهشت اگر نه مشرف بود به آدم هیچ
بیار باده بگو باد برد عالم را
که پیش همت "اهلی" است هر دو عالم هیچ
#اهلی_شیرازی
به وعده یی ز دهانش خوشیم آنهم هیچ
بیا که تجربه کردیم و غیرِ دیدن تو
جراحت دل ما را نبود مرهم هیچ
به بوسه ای دل بیچاره ئی بدست آور
کز آن شکر که تو داری نمیشود کم هیچ
تو نوبهار دل و جان عاشقی باز آ
که در جهان نتوان یافت بی تو خرم هیچ
ز بزم ما شرف صحبت تو مقصود است
بهشت اگر نه مشرف بود به آدم هیچ
بیار باده بگو باد برد عالم را
که پیش همت "اهلی" است هر دو عالم هیچ
#اهلی_شیرازی
بدانكه زبان از عجايب حق تعالي است و پاره ای گوشت است كه همه ي وجود در تصرف وي است و زبان از اعضاي ديگر مهمتر است كه گوش فقط در ولايت آواز و صوت است...
و چشم فقط در ولايت الوان و اشكال است ولي زبان صفات خداي را گويد كه نه چشم ديده نه گوش شنيده و همين بود كه وحي شد بر مصطفي صلی الله علیه و آله و سلم كه بخوان كه فقط زبان توانايي وصف كلام وحي را دارد كه اگر چنين نبود ميفرمود ببين يا بشنو...
و به لقمان حكيم گفتند بهترين عضو بدن يك جسد حيوان را بياور ، زبان آورد و گفتند بدترين را بياور ، باز زبان آورد و فرمود اين زبان است كه بهترين و بدترين عمل را انجام ميدهد...
#امام_غزالی
#کیمیای_سعادت
و چشم فقط در ولايت الوان و اشكال است ولي زبان صفات خداي را گويد كه نه چشم ديده نه گوش شنيده و همين بود كه وحي شد بر مصطفي صلی الله علیه و آله و سلم كه بخوان كه فقط زبان توانايي وصف كلام وحي را دارد كه اگر چنين نبود ميفرمود ببين يا بشنو...
و به لقمان حكيم گفتند بهترين عضو بدن يك جسد حيوان را بياور ، زبان آورد و گفتند بدترين را بياور ، باز زبان آورد و فرمود اين زبان است كه بهترين و بدترين عمل را انجام ميدهد...
#امام_غزالی
#کیمیای_سعادت
به ملکوت نرسد هر که دو بار زاده نشود یعنی هر که از عالمِ شکمِ مادر به در آید این جهان را بیند و هر که از خود به در آید آن جهان را بیند.
#عین_القضات_همدانی
#عین_القضات_همدانی
ان گاه كه انوار سرّ به غايت رسد
و به تعجيل نگذرد ان را "سكينه" گويند كه لذتش از تمام لوايح بيشتر است
ودر همين معنی برخی از صلحا گفتهاند كه:
يا نسيم القرب ما أطيبكا
أيّ عيش لأناس قربوا
ذاق طعم الانس من حلّ بكا
قد سقوا بالقدس من مشربكا
اي نسيم قرب !!
چه پاكيزه و گوارايی
هر آن كه در محل تو منزل كرد
طعم انس را چشيد
انسانهای مقرب از چه عيشی بهره مندند كه از ظرف تو شراب قدس را نوشيدند....
جناب سهروردی
مجموعه مصنفات
.
و به تعجيل نگذرد ان را "سكينه" گويند كه لذتش از تمام لوايح بيشتر است
ودر همين معنی برخی از صلحا گفتهاند كه:
يا نسيم القرب ما أطيبكا
أيّ عيش لأناس قربوا
ذاق طعم الانس من حلّ بكا
قد سقوا بالقدس من مشربكا
اي نسيم قرب !!
چه پاكيزه و گوارايی
هر آن كه در محل تو منزل كرد
طعم انس را چشيد
انسانهای مقرب از چه عيشی بهره مندند كه از ظرف تو شراب قدس را نوشيدند....
جناب سهروردی
مجموعه مصنفات
.
از آن زر که داری ب میان آر ، چه منکر می شوی ؟
گفت : من چیزی نیستم .
گفت : از آن نیست بیار .
گفت : اول تو از آن هست بیار .
گفت : هست طالب نیستی است .
گفت : من خود گریانم کسی می باید که مرا بخنداند .
اکنون مستی باش تا هوشیار شوی .
#شمس_تبریزی
گفت : من چیزی نیستم .
گفت : از آن نیست بیار .
گفت : اول تو از آن هست بیار .
گفت : هست طالب نیستی است .
گفت : من خود گریانم کسی می باید که مرا بخنداند .
اکنون مستی باش تا هوشیار شوی .
#شمس_تبریزی