نديدهام رخ خوب تو، روزکی چند است
بيا، که ديده به ديدارت آرزومند است
بهیک نظاره بهروی تو دیده خشنود است
بهیک کرشمه دل از غمزهء تو خرسند است
فتور غمزهء تو خون من بخواهد ریخت
بدین صفت که در ابرو گره درافکندهاست
یکی گره بگشای از دو زلف و رخ بنمای
که صدهزار چو من دلشده در آن بند است
مبُر ز من، که رگ جان من بريده شود
بیا، که با تو مرا صدهزار پیوند است
مرا چو از لب شیرین تو نصيبی نیست
ازآن چه سود که لعل تو سربهسر قند است؟
کسی که همچو «عراقی» اسیر عشق تو نیست
شب فراق چه داند که تا سحر چند است؟
#فخرالدین_عراقی غزل ۲۳
بيا، که ديده به ديدارت آرزومند است
بهیک نظاره بهروی تو دیده خشنود است
بهیک کرشمه دل از غمزهء تو خرسند است
فتور غمزهء تو خون من بخواهد ریخت
بدین صفت که در ابرو گره درافکندهاست
یکی گره بگشای از دو زلف و رخ بنمای
که صدهزار چو من دلشده در آن بند است
مبُر ز من، که رگ جان من بريده شود
بیا، که با تو مرا صدهزار پیوند است
مرا چو از لب شیرین تو نصيبی نیست
ازآن چه سود که لعل تو سربهسر قند است؟
کسی که همچو «عراقی» اسیر عشق تو نیست
شب فراق چه داند که تا سحر چند است؟
#فخرالدین_عراقی غزل ۲۳
هزار بار قسم خورده ام که نام تو را
به لب نیاورم،اما قسم به نام تو بود
فصیحی هروی
به لب نیاورم،اما قسم به نام تو بود
فصیحی هروی
فیه ما فیه.
رابطه ظاهر و باطن
شیخی بود مریدان را استاده رها کردی و دست بسته در خدمت. گفتند: این جماعت را چرا نمی نشانی که این رسم درویشان نیست، این عادت امرا و ملوک است.
گفت: نی خمش کنید، من می خواهم که ایشان این طریق را معظم دارند تا برخوردار شوند. اگرچه تعظیم در دل است و لکن، اَلظّاهِرُ عِنْوانُ الباطِنِ. معنی عنوان چیست؟
یعنی که از عنوان نامه بدانند که در اینجا چه بابهاست و چه فصلها. از تعظیم ظاهر و سر نهادن و به پا ایستادن معلوم شودکه در باطن چه تعظیم ها دارند و چگونه تعظیم می کنند حق را.
و اگر در ظاهر تعظیم ننمایند، معلوم گردد که باطن بی باک است و مردان حق را معظم نمی دارد.
رابطه ظاهر و باطن
شیخی بود مریدان را استاده رها کردی و دست بسته در خدمت. گفتند: این جماعت را چرا نمی نشانی که این رسم درویشان نیست، این عادت امرا و ملوک است.
گفت: نی خمش کنید، من می خواهم که ایشان این طریق را معظم دارند تا برخوردار شوند. اگرچه تعظیم در دل است و لکن، اَلظّاهِرُ عِنْوانُ الباطِنِ. معنی عنوان چیست؟
یعنی که از عنوان نامه بدانند که در اینجا چه بابهاست و چه فصلها. از تعظیم ظاهر و سر نهادن و به پا ایستادن معلوم شودکه در باطن چه تعظیم ها دارند و چگونه تعظیم می کنند حق را.
و اگر در ظاهر تعظیم ننمایند، معلوم گردد که باطن بی باک است و مردان حق را معظم نمی دارد.
وقت غم خوش کآتش از باغ و بهارش چیده ایم
یک گلستان داغ از هر نوک خارش چیده ایم
یک تبسم،غنچه ی امید ما نوبر نکرد
گویی از گلزار،پیش از نوبهارش چیده ایم
نعمت دشت محبت را فرام چون کنیم؟
ما که داغ از برگ برگ لاله زارش چیده ایم
این گل سیراب یعنی دیده،دایم خرم است
گویی از گلزار رخسار نگارش چیده ایم
لاله ی دل را فصیحی ! ز ابر رحمت تازه دار
کز زمین غم برای یادگارش چیده ایم
فصیحی هروی
یک گلستان داغ از هر نوک خارش چیده ایم
یک تبسم،غنچه ی امید ما نوبر نکرد
گویی از گلزار،پیش از نوبهارش چیده ایم
نعمت دشت محبت را فرام چون کنیم؟
ما که داغ از برگ برگ لاله زارش چیده ایم
این گل سیراب یعنی دیده،دایم خرم است
گویی از گلزار رخسار نگارش چیده ایم
لاله ی دل را فصیحی ! ز ابر رحمت تازه دار
کز زمین غم برای یادگارش چیده ایم
فصیحی هروی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸چه شب زيبایی خواهـد بود
✨وقتی برای
🌸دوستان و عزیزانمان
✨آرامش موفقيت و سلامتی
🌸بخواهيـم
✨با آرزوی شبی آرام برای شما
🌸شبتون بخیر
✨فـرداتون زیبا و پراز موفقیت
✨وقتی برای
🌸دوستان و عزیزانمان
✨آرامش موفقيت و سلامتی
🌸بخواهيـم
✨با آرزوی شبی آرام برای شما
🌸شبتون بخیر
✨فـرداتون زیبا و پراز موفقیت
✨🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺
چو خواهم با تو حال خود بگویم، جا نمی یابم/
وگر پیدا کنم جای ترا، تنها نمی یابم
به جان و دل ترا جویم، اگر ناگاه پیش آیی/
ز شادی دست و پا گم می کنم خود را نمی یابم
امیر خسرو دهلوی
🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺
چو خواهم با تو حال خود بگویم، جا نمی یابم/
وگر پیدا کنم جای ترا، تنها نمی یابم
به جان و دل ترا جویم، اگر ناگاه پیش آیی/
ز شادی دست و پا گم می کنم خود را نمی یابم
امیر خسرو دهلوی
🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
ورت بدنامی است از من ، به یک غمزه بکُش زارم /
چرا بر خویش مشکل می کنی این کار آسان را
امیرخسرو دهلوی
🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
ورت بدنامی است از من ، به یک غمزه بکُش زارم /
چرا بر خویش مشکل می کنی این کار آسان را
امیرخسرو دهلوی
🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
اگر به ساحلِ امنی رِسَم
در این شبِ هول
همان کنار ِتو؛
آری..
همان کنارهی توست...
•حسین منزوی
#فقطکنارتو
#فقط
به نام خدای همه 🌱
در این شبِ هول
همان کنار ِتو؛
آری..
همان کنارهی توست...
•حسین منزوی
#فقطکنارتو
#فقط
به نام خدای همه 🌱
انسانها را
براساس مدرکشان وزن نکنیم
بی شمارند...
آنانی که
بدون هیچ سندی
سرشار از درک
شعور و انسانیت هستند...!
عمرِ مفید ما روزهایی است که عشق ورزیده ایم ؛ دوست داشتیم و دوست داشته شدیم . لحظه هایی که به پشتوانه ی عشق از تمامِ ناملایمت های زندگی عبور کرده ایم ؛
عشق ، بزرگ ترین نعمتی است که قسمتِ هر قلبی نمی شود ؛ چه بسیارند کسانی که از کنارتان عبور می کنند ، زنده اند ، گاهی زندگی هم می کنند اما هرگز ، عشق ، معجزه اش را به آنها نشان نداده است .
مهم نیست فقیر باشی یا غنی ، درک داشته باشی یا مدرک ؛ عشق ، تو را در هر سنّی که باشی تازه می کند و به تو قدرتی می دهد که هیچ نیرویی در این جهان نمی تواند به کسی بدهد !
اگر عاشق هستید به خودتان ببالید که زیبایی های زندگی را چندین برابر می بینید !
وَ هرگز ، هرگز به غرورتان اجازه ندهید شما را از این نعمت ، محروم کند !
تنها مقصود ما در زندگی
عشق ورزيدن به يكديگر است.
اگر از عهده اين مهم بر نمی آييم،
دست كم بكوشيم تا يكديگر را
نيازاريم.
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد پنج شنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
روزت سرشار از عشق الهی
آرزویم، دیدن اوج غرورت درصبح ورسیدن به همه رؤیاهایت است
من دعاخواهم کرد:
امروزت پرنور،
دلت صادق و صاف رنگ باران باشد…
🌺🌺🌺
شاد باشی
براساس مدرکشان وزن نکنیم
بی شمارند...
آنانی که
بدون هیچ سندی
سرشار از درک
شعور و انسانیت هستند...!
عمرِ مفید ما روزهایی است که عشق ورزیده ایم ؛ دوست داشتیم و دوست داشته شدیم . لحظه هایی که به پشتوانه ی عشق از تمامِ ناملایمت های زندگی عبور کرده ایم ؛
عشق ، بزرگ ترین نعمتی است که قسمتِ هر قلبی نمی شود ؛ چه بسیارند کسانی که از کنارتان عبور می کنند ، زنده اند ، گاهی زندگی هم می کنند اما هرگز ، عشق ، معجزه اش را به آنها نشان نداده است .
مهم نیست فقیر باشی یا غنی ، درک داشته باشی یا مدرک ؛ عشق ، تو را در هر سنّی که باشی تازه می کند و به تو قدرتی می دهد که هیچ نیرویی در این جهان نمی تواند به کسی بدهد !
اگر عاشق هستید به خودتان ببالید که زیبایی های زندگی را چندین برابر می بینید !
وَ هرگز ، هرگز به غرورتان اجازه ندهید شما را از این نعمت ، محروم کند !
تنها مقصود ما در زندگی
عشق ورزيدن به يكديگر است.
اگر از عهده اين مهم بر نمی آييم،
دست كم بكوشيم تا يكديگر را
نيازاريم.
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد پنج شنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
روزت سرشار از عشق الهی
آرزویم، دیدن اوج غرورت درصبح ورسیدن به همه رؤیاهایت است
من دعاخواهم کرد:
امروزت پرنور،
دلت صادق و صاف رنگ باران باشد…
🌺🌺🌺
شاد باشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزتون مالامال از مهر
شاخه افکارتون سبز
گندم دستهاتون پر برکت
دشت دلتون حاصل خیز
و خورشید نگاهتون
لبالب از عاطفه باد
" صبح پنج شنبه تون زیبا "
شاخه افکارتون سبز
گندم دستهاتون پر برکت
دشت دلتون حاصل خیز
و خورشید نگاهتون
لبالب از عاطفه باد
" صبح پنج شنبه تون زیبا "
از من جدا مشو که توام نور دیدهای
آرام جان و مونس قلب رمیدهای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریدهای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیدهای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیدهای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای
#حافظ
آرام جان و مونس قلب رمیدهای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریدهای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیدهای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیدهای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای
#حافظ
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
ای عروس هنر از بخت شکایت منما
حجله حسن بیارای که داماد آمد
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد
#حافظ
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
ای عروس هنر از بخت شکایت منما
حجله حسن بیارای که داماد آمد
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد
#حافظ
جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد
رمزی ز راز عشقت در صد بیان نگنجد
جولانگه جلالت در کوی دل نباشد
خلوتگه جمالت در جسم و جان نگنجد
سودای زلف و خالت جز در خیال ناید
اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد
در دل چو عشقت آید، سودای جان نماند
در جان چو مهرت افتد، عشق روان نگنجد
شیخ فخر الدین عراقی
رمزی ز راز عشقت در صد بیان نگنجد
جولانگه جلالت در کوی دل نباشد
خلوتگه جمالت در جسم و جان نگنجد
سودای زلف و خالت جز در خیال ناید
اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد
در دل چو عشقت آید، سودای جان نماند
در جان چو مهرت افتد، عشق روان نگنجد
شیخ فخر الدین عراقی
نقل است که روزی بر درِ صومعه ی او کسی نشسته بود . حسن بر بامِ صومعه نماز می کرد . در سجده چندان بگریست که آب از ناودان فروچکیدن گرفت وبر جامه ی این مرد افتاد . آن مرد در بِزد . گفت :این آب پاک هست یآ نه؟ تا بشویم.
حسن گفت :بشوی که با آن نماز روا نَبْوَد که آب چشم عاصیان است .
#شیخ_فرید_الدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_حسن_بصری
حسن گفت :بشوی که با آن نماز روا نَبْوَد که آب چشم عاصیان است .
#شیخ_فرید_الدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_حسن_بصری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسيار بزرگان را
در اندرون دوست دارم وُ
مهرى هست -الا ظاهر نكنم-
كه يكىدو ظاهر کردم وُ
هم از من در معاشرت چیزی آمد
که حق آن صحبت ندانستند
و نشناختند.
بر مولانا بود که ظاهر کردم
افزون شد و. کم نش
در اندرون دوست دارم وُ
مهرى هست -الا ظاهر نكنم-
كه يكىدو ظاهر کردم وُ
هم از من در معاشرت چیزی آمد
که حق آن صحبت ندانستند
و نشناختند.
بر مولانا بود که ظاهر کردم
افزون شد و. کم نش
معرفی عارفان
درد ما را در جهان درمان مبادا بی شما مرگ بادا بی شما و جان مبادا بی شما سینه های عاشقان جز از شما روشن مباد گلبن جان های ما خندان مبادا بی شما بشنو از ایمان که می گوید به آواز بلند با دو زلف کافرت کایمان مبادا بی شما عقل سلطان نهان و آسمان چون چتر او تاج…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM