عید فطر یافتن توفیق طاعت و اطاعت است، جشنی است بر یافتن سعادت توبه و تهذیب نفس، سعادت تسبیحات ، و تراویح ها و ذکر های شبانه و توفیق بر کنترل دیو سرکش نفس.
مراسمی است با شکوه برای اعطای پایان نامه ی قبولی در کلاس های عشق و ایثار و گذشت؛
ایثار و گذشتی که به قصد قربت به حضرت باری تعالی انجام شده و عید، مهر قبولی خداوند است بر همه ی آن ها
عيد است و دلم خانه ويرانه ، بيا
اين خانه تکانديم ز بيگانه ، بيا
يک ماه تمام مهيمانت بوديم
يک روز به مهمانی اين خانه بيا
"زنده یاد قیصر امین پور"
مراسمی است با شکوه برای اعطای پایان نامه ی قبولی در کلاس های عشق و ایثار و گذشت؛
ایثار و گذشتی که به قصد قربت به حضرت باری تعالی انجام شده و عید، مهر قبولی خداوند است بر همه ی آن ها
عيد است و دلم خانه ويرانه ، بيا
اين خانه تکانديم ز بيگانه ، بيا
يک ماه تمام مهيمانت بوديم
يک روز به مهمانی اين خانه بيا
"زنده یاد قیصر امین پور"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بگذشت مه روزه
عید آمد و عید آمد...
🌷عید سعید فطر بر شما مبارک🌷
عید آمد و عید آمد...
🌷عید سعید فطر بر شما مبارک🌷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدر بشناسید مستان آخرین پیمانه را
ساقی امشب میکند تعطیل این میخانه را
گو به مهمانان که مهمانی به پایانش رسید
خورده یا ناخورده باید ترک کرد این خانه را
عید فطرت و پاکی
عید معرفت به خویش
بر تمامی شما خوبان مبارک باد
باشد که همواره به خود آییم
و اوج زیبایی درونمان را درک کرده و تجلی بخشش باشیم .....
ساقی امشب میکند تعطیل این میخانه را
گو به مهمانان که مهمانی به پایانش رسید
خورده یا ناخورده باید ترک کرد این خانه را
عید فطرت و پاکی
عید معرفت به خویش
بر تمامی شما خوبان مبارک باد
باشد که همواره به خود آییم
و اوج زیبایی درونمان را درک کرده و تجلی بخشش باشیم .....
✍️ بسم الله الرحمن الرحیم
🌟 اندکی تفکر!
🌺 آیا میدانید آرزوهای محالی که در قرآن ذکر شدهاند، کدامند؟
🍁 ای کاش من خاک بودم.
✨ "سوره مبارکه نبأ آیه /۴۰"
🍁 ای کاش پیشاپیش چیزی میفرستادم.
✨ "سوره مبارکه فجر آیه /۲۴"
🍁 ای کاش نامهی مرا به دست من نداده بودند.
✨ "سوره مبارکه حاقه آیه /۲۵"
🍁 ای کاش فلان را دوست نمیگرفتم.
✨ "سوره مبارکه فرقان آیه /۲۸"
🍁 ای کاش خدا را اطاعت کرده بودیم و رسول را اطاعت کرده بودیم.
✨ "سوره مبارکه احزاب آیه /۶۶"
🍁 ای کاش راهی را که رسول در پیش گرفته بود، در پیش گرفته بودم.
✨ "سوره مبارکه فرقان آیه /۲۷"
🍁 ای کاش ما نیز با آنها میبودیم و به کامیابی بزرگ دست مییافتیم.
✨ "سوره مبارکه نسا آیه /۷۳"
🌸 آرزوهایی که هم اکنون، فرصت انجامش هست؛
✨ پس تا زندهایم آنها را برآورده کنیم...
🌺 خدا عاقبتمان را بخیر کند
🌟 اندکی تفکر!
🌺 آیا میدانید آرزوهای محالی که در قرآن ذکر شدهاند، کدامند؟
🍁 ای کاش من خاک بودم.
✨ "سوره مبارکه نبأ آیه /۴۰"
🍁 ای کاش پیشاپیش چیزی میفرستادم.
✨ "سوره مبارکه فجر آیه /۲۴"
🍁 ای کاش نامهی مرا به دست من نداده بودند.
✨ "سوره مبارکه حاقه آیه /۲۵"
🍁 ای کاش فلان را دوست نمیگرفتم.
✨ "سوره مبارکه فرقان آیه /۲۸"
🍁 ای کاش خدا را اطاعت کرده بودیم و رسول را اطاعت کرده بودیم.
✨ "سوره مبارکه احزاب آیه /۶۶"
🍁 ای کاش راهی را که رسول در پیش گرفته بود، در پیش گرفته بودم.
✨ "سوره مبارکه فرقان آیه /۲۷"
🍁 ای کاش ما نیز با آنها میبودیم و به کامیابی بزرگ دست مییافتیم.
✨ "سوره مبارکه نسا آیه /۷۳"
🌸 آرزوهایی که هم اکنون، فرصت انجامش هست؛
✨ پس تا زندهایم آنها را برآورده کنیم...
🌺 خدا عاقبتمان را بخیر کند
بایزید بسطامی شبی با خدای خود خلوت کرد آتش عشق
خدا در درونش زبانه می کشید و مرتب گریه می کرد. از روی درماندگی زبان به شکوه
گشود و گفت بارخدایا تا به کی در آتش عشق تو سوزم؟به سویش ندا آمد که ای بایزید
هنوز تویی تو، همراه توست. اگر خواهی که به ما رسی خود را بر در بگذار و داخل شو
خدا در درونش زبانه می کشید و مرتب گریه می کرد. از روی درماندگی زبان به شکوه
گشود و گفت بارخدایا تا به کی در آتش عشق تو سوزم؟به سویش ندا آمد که ای بایزید
هنوز تویی تو، همراه توست. اگر خواهی که به ما رسی خود را بر در بگذار و داخل شو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این شب آرام
ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ
ﺳﻪ ﺗﺎ "س"
ﺳﻌﺎﺩﺕ.. ﺳﻼﻣﺖ.. ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﯼ
ﭼﻮﻥ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻪ
شبتون پرستاره
خوابهاتون رویایی
و به امید فردایی بهتر
برای همه شما دوستان عزیز
ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ
ﺳﻪ ﺗﺎ "س"
ﺳﻌﺎﺩﺕ.. ﺳﻼﻣﺖ.. ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﯼ
ﭼﻮﻥ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻪ
شبتون پرستاره
خوابهاتون رویایی
و به امید فردایی بهتر
برای همه شما دوستان عزیز
قبل از طوفان، لنگرهای زندگیت را پیدا کن؛
زندگی لنگر میخواهد. چیزی که آدم را سر جایش نگه دارد، چیزی که نگذارد فاصله آدم از ساحل آرامش زیاد شود، چیزی که نگذارد امواج آدم را بکشاند به ناکجا.
حالا لنگر آدم گاهی یک آدم دیگر است، گاهی یک فکر و اعتقاد است، گاهی ایمان است، گاهی عادت روزانه است، گاهی کار است، گاهی یک جمع دوستانه است، گاهی یک دوره خانوادگی است، گاهی یک باشگاه ورزشی است، گاهی چهار تا کتاب است، گاهی یک مشت خاطره است.
لنگر هر کس هر چه هست فاصله اوست با سرگردانی در دریای روزگار، فاصله اوست تا گم شدن، فاصله اوست با آوارگی.
یار مهربانم
درود
بامداد چهارشنبه ات نیکو
عید سعید فطر و بهت تبریک میگم و امیدوارم در این روز خجسته و مبارک
برکت و باران رحمت الهی در تمامی امور زندگیت جاری بشه
روزی سرشار از عشق ,مهربانی,محبت, آرامش , دوستی های ناب و خالص همراه با سلامتی برات آرزومندم
شاد باشی
زندگی لنگر میخواهد. چیزی که آدم را سر جایش نگه دارد، چیزی که نگذارد فاصله آدم از ساحل آرامش زیاد شود، چیزی که نگذارد امواج آدم را بکشاند به ناکجا.
حالا لنگر آدم گاهی یک آدم دیگر است، گاهی یک فکر و اعتقاد است، گاهی ایمان است، گاهی عادت روزانه است، گاهی کار است، گاهی یک جمع دوستانه است، گاهی یک دوره خانوادگی است، گاهی یک باشگاه ورزشی است، گاهی چهار تا کتاب است، گاهی یک مشت خاطره است.
لنگر هر کس هر چه هست فاصله اوست با سرگردانی در دریای روزگار، فاصله اوست تا گم شدن، فاصله اوست با آوارگی.
یار مهربانم
درود
بامداد چهارشنبه ات نیکو
عید سعید فطر و بهت تبریک میگم و امیدوارم در این روز خجسته و مبارک
برکت و باران رحمت الهی در تمامی امور زندگیت جاری بشه
روزی سرشار از عشق ,مهربانی,محبت, آرامش , دوستی های ناب و خالص همراه با سلامتی برات آرزومندم
شاد باشی
آهنگ عید فطر با صدای حجت اشرف زاده
حجت اشرف زاده
آهنگ عید فطر
حجت اشرف زاده
عید سعید فطربر همگان مبارک
حجت اشرف زاده
عید سعید فطربر همگان مبارک
حکایات مجالس سبعه
هدهد شو تا سلیمان نامۀ بلقیس به تو دهد.
ابراهیم ادهم را رحمة الله علیه میآرند که چون به راه حق آشنا گشت، و دیدۀ دل او به عیب این جهان بینا گشت، هر چه داشت، درباخت.
گفتند: ابراهیما! چه افتادت که در دقّ رقّ1، تن موی شدی، در مملکت بلخ به صبوری تلخ، شه رخ زدی2؟
ابراهیم ادهم رحمة الله علیه میگوید: زندانی دیدم و مرا قوّت نی، قاضی عادل دیدم و مرا حجّت نی.
ندایی شنیدم: اگر ملک جاویدان خواهی، به کار درآ، و اگر وصل جانان خواهی، از جان برآ، اگر منعم میطلبی، عاشقی کن، و اگر نعمت میخواهی، بندگی کن.
هدهد شو تا سلیمان نامۀ بلقیس به تو دهد.
باد شو تا یعقوب خبر وصل یوسف از تو پرسد.
#مجالس_سبعه_مولانا
هدهد شو تا سلیمان نامۀ بلقیس به تو دهد.
ابراهیم ادهم را رحمة الله علیه میآرند که چون به راه حق آشنا گشت، و دیدۀ دل او به عیب این جهان بینا گشت، هر چه داشت، درباخت.
گفتند: ابراهیما! چه افتادت که در دقّ رقّ1، تن موی شدی، در مملکت بلخ به صبوری تلخ، شه رخ زدی2؟
ابراهیم ادهم رحمة الله علیه میگوید: زندانی دیدم و مرا قوّت نی، قاضی عادل دیدم و مرا حجّت نی.
ندایی شنیدم: اگر ملک جاویدان خواهی، به کار درآ، و اگر وصل جانان خواهی، از جان برآ، اگر منعم میطلبی، عاشقی کن، و اگر نعمت میخواهی، بندگی کن.
هدهد شو تا سلیمان نامۀ بلقیس به تو دهد.
باد شو تا یعقوب خبر وصل یوسف از تو پرسد.
#مجالس_سبعه_مولانا
ای عزیز:
آدمی را سعادتی نهادهاند كه آن را لقاءالله خوانند و تكاپوی اولين و آخرين از انبياء و اولياء در طلب آن سعادت بوده است و ممكن نيست كه آدمی بدين سعادت رسد الّا آن كه محبت حق حاصل كرده بوَد و محبت حاصل نيايد الّا آن كه معرفت حاصل گردد و معرفت خدای تعالی حاصل نيايد الّا از فكری درست و فكر درست جز از دل صافی و پاك از شواغل دنيوی و علايق بدنی حاصل نيايد، و تو ای عزيز مبتلائی به شواغل دنيوی...
#عینالقضاتهمدانی
آدمی را سعادتی نهادهاند كه آن را لقاءالله خوانند و تكاپوی اولين و آخرين از انبياء و اولياء در طلب آن سعادت بوده است و ممكن نيست كه آدمی بدين سعادت رسد الّا آن كه محبت حق حاصل كرده بوَد و محبت حاصل نيايد الّا آن كه معرفت حاصل گردد و معرفت خدای تعالی حاصل نيايد الّا از فكری درست و فكر درست جز از دل صافی و پاك از شواغل دنيوی و علايق بدنی حاصل نيايد، و تو ای عزيز مبتلائی به شواغل دنيوی...
#عینالقضاتهمدانی
قهر در لطف مینگرد به دیدهی خود،
همه قهر میبیند.!
از این بگذر که قهر است،
در لطف پیوند...
آن چاشنی خوشتر دارد.!
#شمس_تبریزی
پیشِ چَشمَت داشتی شیشهیْ کَبود
زان سَبَب عالَم کَبودَت مینِمود
گَر نه کوری، این کَبودی دان زِ خویش
خویش را بَدگو، مگو کَس را تو بیش
من که صُلحَم دایما با این پدر
این جهان چون جَنَّتَسْتَم در نَظَر
#مثنوی شریف
آن را که لطف غالب شد رهبری را شاید.!
لطف خدا با قهر او برابرست،
ولیکن ذات او همه لطفست،
پس لطف غالب است.!
#شمس تبریزی
همه قهر میبیند.!
از این بگذر که قهر است،
در لطف پیوند...
آن چاشنی خوشتر دارد.!
#شمس_تبریزی
پیشِ چَشمَت داشتی شیشهیْ کَبود
زان سَبَب عالَم کَبودَت مینِمود
گَر نه کوری، این کَبودی دان زِ خویش
خویش را بَدگو، مگو کَس را تو بیش
من که صُلحَم دایما با این پدر
این جهان چون جَنَّتَسْتَم در نَظَر
#مثنوی شریف
آن را که لطف غالب شد رهبری را شاید.!
لطف خدا با قهر او برابرست،
ولیکن ذات او همه لطفست،
پس لطف غالب است.!
#شمس تبریزی
عطار نیشابوری چگونه راه عشق و عرفان و تصوف در پيش گرفت❓
عطار در محل کسب خود مشغول به کار بود که درویشی از آنجا گذر کرد.
درویش درخواست خود را با عطار در میان گذاشت،
اما عطار همچنان به کار خود میپرداخت و درویش را نادیده گرفت.
دل درویش از این رویداد چرکین شد و به عطار گفت:
تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابستهای، چگونه میخواهی روزی جان بدهی؟
عطار به درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟
درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد،
کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت...
و گفت: بیزارم از آن خدای که به طاعـتِ من، از من خشنود شـود و به معصیتِ من، از من خشم گیرد. پس او خود در بندِ من است تا من چه کنم...
حضرت عطار نیشابوری / تذکرة الاولیا
عطار در محل کسب خود مشغول به کار بود که درویشی از آنجا گذر کرد.
درویش درخواست خود را با عطار در میان گذاشت،
اما عطار همچنان به کار خود میپرداخت و درویش را نادیده گرفت.
دل درویش از این رویداد چرکین شد و به عطار گفت:
تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابستهای، چگونه میخواهی روزی جان بدهی؟
عطار به درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟
درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد،
کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت...
و گفت: بیزارم از آن خدای که به طاعـتِ من، از من خشنود شـود و به معصیتِ من، از من خشم گیرد. پس او خود در بندِ من است تا من چه کنم...
حضرت عطار نیشابوری / تذکرة الاولیا
#ابن_منصور از #ابراهیم_خواص پرسید که:
در چه مقام نفس را ریاضت میفرمائی؟
گفت: سی سال است که نفس را ریاضت میدهم در مقام توکل، ابن منصور گفت که: عمر خود را فانی ساختی در عمارتِ باطن، و دور افتادی از فانی شدن در خدای.
و شیخ #محییالدین فرمود که: بیرون آمدن از طبع نفس صحیح نیست، زیرا که مستلزم آنست که نفس، نفس نماند و فرمود که ریاضت، تهذیب اخلاق است و رام ساختنِ نفس از سرکشی و تقییدِ او به اندازهٔ شرع.
تبدیل اخلاق ذمیمه اگر چه واجب است و لکن آن را مطمح نظر ساختن موجب دور افتادن است از جناب خداوندی، و حق را مطمح نظر ساختن، و طلب استهلاک در او کردن با وجودِ قُرب به جنابِ او، متضمنِ تبدیل اخلاق است بی کلفتِ مجاهدت و ریاضت...
#اصول_العشره
#شیخنجمالدینکبریٰ
در چه مقام نفس را ریاضت میفرمائی؟
گفت: سی سال است که نفس را ریاضت میدهم در مقام توکل، ابن منصور گفت که: عمر خود را فانی ساختی در عمارتِ باطن، و دور افتادی از فانی شدن در خدای.
و شیخ #محییالدین فرمود که: بیرون آمدن از طبع نفس صحیح نیست، زیرا که مستلزم آنست که نفس، نفس نماند و فرمود که ریاضت، تهذیب اخلاق است و رام ساختنِ نفس از سرکشی و تقییدِ او به اندازهٔ شرع.
تبدیل اخلاق ذمیمه اگر چه واجب است و لکن آن را مطمح نظر ساختن موجب دور افتادن است از جناب خداوندی، و حق را مطمح نظر ساختن، و طلب استهلاک در او کردن با وجودِ قُرب به جنابِ او، متضمنِ تبدیل اخلاق است بی کلفتِ مجاهدت و ریاضت...
#اصول_العشره
#شیخنجمالدینکبریٰ
حکایات فیه ما فیه
افتادن قدح از دست غلام
پادشاهی غلامان را فرمود که: هر یکی قدحی زرّین به کف گیرند که مهمان میآید و آن غلامِ مقرّبتر را نیز هم فرمود که: قدحی بگیر.
چون پادشاه روی نمود، آن غلامِ خاص از دیدارِ پادشاه بیخود و مَست شد، قدح از دستش بیفتاد و بشکست.
دیگران چون از او چنین دیدند، گفتند: مگر چنین میباید؟، قَدحها را به قصد بینداختند.
پادشاه عتاب کرد که: چرا کردند؟
گفتند که: او که مقرّب بود چنین کرد.
پادشاه گفت: ای ابلهان، آن را او نکرد، آن را من کردم.
فيه_ما_فيه
(هر قصه ای را مغزی هست. قصه را جهت آن مغز آوردهاند بزرگان، نه از بهر دفع ملالت.
شمس_تبریزی)
افتادن قدح از دست غلام
پادشاهی غلامان را فرمود که: هر یکی قدحی زرّین به کف گیرند که مهمان میآید و آن غلامِ مقرّبتر را نیز هم فرمود که: قدحی بگیر.
چون پادشاه روی نمود، آن غلامِ خاص از دیدارِ پادشاه بیخود و مَست شد، قدح از دستش بیفتاد و بشکست.
دیگران چون از او چنین دیدند، گفتند: مگر چنین میباید؟، قَدحها را به قصد بینداختند.
پادشاه عتاب کرد که: چرا کردند؟
گفتند که: او که مقرّب بود چنین کرد.
پادشاه گفت: ای ابلهان، آن را او نکرد، آن را من کردم.
فيه_ما_فيه
(هر قصه ای را مغزی هست. قصه را جهت آن مغز آوردهاند بزرگان، نه از بهر دفع ملالت.
شمس_تبریزی)
آنکس که خود دنیاست دنیا به چه کارش باد
آنکس که خود عقباست عقبا به چه کارش باد
آن یار که خود حق است از خیر و شرش بالاست
جانی که خود حلواست حلوا به چه کارش باد
درویش زبانآتش با کیش سخن گوید؟
معنا چو ز او جوشد معنا به چه کارش باد
من آمدم و امّا تو هیچ ندیدی هان
آنکس که نمی بیند آوا به چه کارش باد
او آمد و من بودم، من هیچ نه من بودم
او را که سراسر اوست منها به چه کارش باد
این چهچه تحریری آواز شیاطین است
آن صیقلِ صیقلزن هاها به چه کارش باد
آن صوت شعفباران، آن نعرهی غمخواران
شهیار غزلیاران هورا به چه کارش باد
آن یار که شوریدهست این شور چه میخواهد
عالم به عصا دارد شورا به چه کارش باد
آن کور چه نشخوارد؟ عقلش به چه قد دارد؟
نظمآور ِهستآرا تقوا به چه کارش باد
اینها سپر خلق است، او خلق به جان دارد
او را که قَران دارد پروا به چه کارش باد
پرها همه زو جنبد بیبال و پران هم زو
تبلای جهانجنبان تبلا به چه کارش باد
بیسلسله رقصان است، او جان خدایان است
در کوشش پنهان است، پیدا به چه کارش باد
ای منتظران جامی تا مستی و بدنامی
این خلق گمان ورنه مولا به چه کارش باد
حلمی سر خط بنویس بر خلق چهارابلیس:
آنکس که زمین خواهد طوبا به چه کارش باد
آنکس که خود عقباست عقبا به چه کارش باد
آن یار که خود حق است از خیر و شرش بالاست
جانی که خود حلواست حلوا به چه کارش باد
درویش زبانآتش با کیش سخن گوید؟
معنا چو ز او جوشد معنا به چه کارش باد
من آمدم و امّا تو هیچ ندیدی هان
آنکس که نمی بیند آوا به چه کارش باد
او آمد و من بودم، من هیچ نه من بودم
او را که سراسر اوست منها به چه کارش باد
این چهچه تحریری آواز شیاطین است
آن صیقلِ صیقلزن هاها به چه کارش باد
آن صوت شعفباران، آن نعرهی غمخواران
شهیار غزلیاران هورا به چه کارش باد
آن یار که شوریدهست این شور چه میخواهد
عالم به عصا دارد شورا به چه کارش باد
آن کور چه نشخوارد؟ عقلش به چه قد دارد؟
نظمآور ِهستآرا تقوا به چه کارش باد
اینها سپر خلق است، او خلق به جان دارد
او را که قَران دارد پروا به چه کارش باد
پرها همه زو جنبد بیبال و پران هم زو
تبلای جهانجنبان تبلا به چه کارش باد
بیسلسله رقصان است، او جان خدایان است
در کوشش پنهان است، پیدا به چه کارش باد
ای منتظران جامی تا مستی و بدنامی
این خلق گمان ورنه مولا به چه کارش باد
حلمی سر خط بنویس بر خلق چهارابلیس:
آنکس که زمین خواهد طوبا به چه کارش باد
سلام روزتون بخیر
در این لحظه برای تو اینگونه دعا
میکنم
خدایا
بجز خودت به دیگری واگذارش نکن،،،
تویی پروردگار او،،،
پس قرارده بی نیازی درنفسش،،،
یقین دردلش،،،
اخلاص درکردارش،،،
روشنی دردیده اش،،،
بصیرت درقلبش،،،
روزى پُر برکت در زندگیش،،،
سلامتی در وجودش
وعاقبت بخیری در زندگیش،،،
آمین یا رَبَّ الْعالَمین
مهربون
روزتون عالی ومملو از عشق وآرامش ان شاءالله.....
در این لحظه برای تو اینگونه دعا
میکنم
خدایا
بجز خودت به دیگری واگذارش نکن،،،
تویی پروردگار او،،،
پس قرارده بی نیازی درنفسش،،،
یقین دردلش،،،
اخلاص درکردارش،،،
روشنی دردیده اش،،،
بصیرت درقلبش،،،
روزى پُر برکت در زندگیش،،،
سلامتی در وجودش
وعاقبت بخیری در زندگیش،،،
آمین یا رَبَّ الْعالَمین
مهربون
روزتون عالی ومملو از عشق وآرامش ان شاءالله.....
دل موهبتی است که خدا به آدمی عطا کرده است. همه ما دل داریم اما همه دل خود را گشاده، صاف و صیقلی نگاه نداشته ایم. شاید صیقلی کردن دل کاری دشوار باشد و با جهد فراوان و خواست عمیق درونی میسر شود؛ اما دل صاف است که انسان را در میان موجودات دیگر گزیده و ممتاز می سازد و او را به مقام خلافت پروردگار نزدیک می کند. یکی از راه های صیقلی کردن دل این است که با افرادی صاحب دل زلال و آینه صفت همنشین شویم تا دمِ آن ولی خداوند، همچون آب زنگارهای دلمان را بشوید و جانمان را جلا دهد. مولانا می گوید دل صیقل یافته نادر است و میان هزاران نفر شاید یک نفر چنین دلی داشته باشد. باید او را جست و از نور دلش روشنی طلبید.
نه دل اندر صد هزاران خاص و عام
در یکی باشد کدام است آن کدام
(مثنوی شریف دفتر سوم)
نه دل اندر صد هزاران خاص و عام
در یکی باشد کدام است آن کدام
(مثنوی شریف دفتر سوم)
#تجلی_رحمت
بعضی از ضرباتِ شدیدِ سرنوشت، شما را بهسوی خدا خواهد برد. این تجلی رحمت اوست هرچند که رنجآور است. با چنین ضرباتی است که فرد درسهایش را یاد میگیرد.
بعضی از ضرباتِ شدیدِ سرنوشت، شما را بهسوی خدا خواهد برد. این تجلی رحمت اوست هرچند که رنجآور است. با چنین ضرباتی است که فرد درسهایش را یاد میگیرد.
«زاهدان از عمل اندیشند که چنین کنیم و چنان کنیم.
عارفان از ازل اندیشند که حق چنین کرد و چنان کرد و از های و هویِ عمل خود نیندیشند.
زاهد می گوید: آه آه چه کنم من؟
عارف می گوید: آه تا او چه کند؟»
#مجالس سبعه مولانا
عارفان از ازل اندیشند که حق چنین کرد و چنان کرد و از های و هویِ عمل خود نیندیشند.
زاهد می گوید: آه آه چه کنم من؟
عارف می گوید: آه تا او چه کند؟»
#مجالس سبعه مولانا