معرفی عارفان
1.19K subscribers
33.5K photos
12.1K videos
3.2K files
2.74K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Narges E Shiraz
Shams
نرگس شیراز
#بانوشمس
رویت به زُلفِ پُر چین ، تسخیرِ مُلکِ دل کرد
فتحی چنین که کرده است با لشکر شکسته؟

#صائب_تبریزی
میان باش و تنها!
در خلوت باش و فرد باش!


حضرت شمس تبریزی
ای علی که جمله عقل و دیده ای
شمه ای واگو از آن چه دیده ای

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد

باز گو دانم که این اسرار هوست
زآنکه بی شمشیر کشتن کار اوست

#مولانا


یا علی ، ای همه عقل و بصیرت الهی ؛ اندکی از مکاشفات خویش به ما نیز بیاموز. همانا علی "عین الناظره و اذنه الواعیه و یده الباسطه" است. (توحید صدوق، ص167). ای علی شمشیر بردباری تو جان ما را شکافت و آب حیات دانشت نفس ما را از پلیدی ها تطهیر کرد. فعل تو همان فعل حق است که بدون شمشیر می کـُشد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است

از چرخ مکن شکایت کاندر ره عقل
چرخ از تو هراربار بیچاره تر است

رباعی حکیم خیام
استاد #شجریان
فریاد که دهر، خاکِ‌عبرت‌بیز است
هنگامهٔ عمر سخت کلفت‌خیز است
زاین دشت سراغ عافیت ممکن نیست
هر سو رمِ آهویی غبارانگیز است

#بیدل
دنیا نزهت‌سرای استغنا نیست
بر اهل هِمم درِ قبولش وا نیست
سرتا‌سر این جیفه‌سِتان گردیدم
جز کرگس و زاغ، هیچ‌کس این‌جا نیست!

#بیدل
جاده یاد از پیچ‌وتابِ زلف لیلی می‌دهد
نیست مجنون را عبث ذوقِ بیابان بیش‌تر

#تأثیر_تبریزی
شب دوش با دوست می خورده ام
بگو نوش! کاز دست وی خورده ام


#اثیرالدین_اخسیکتی
عشق تو .. .

ما بدان قامت و بالا ، نگرانیم هنوز
وز غمت خون دل از دیده روانیم هنوز

جز تو یاری نگرفتیم و ، نخواهیم گرفت
بر همان عهد که بودیم ، برآنیم هنوز

به امید تو شب خویش برآریم به روز
آن جفا دیده که بودیم ، همانیم هنوز

ای دریغا ، که پس از آن همه جان بازی ها
بر سوی کوی تو ، بی نام و نشانیم هنوز

دیگران وادی عشق تو به پایان بردند
ما به یاد تو ، دراین دشت دوانیم هنوز

آرمیدند همه در حرم حرمت ما
ساکن کوی خرابات مغانیم هنوز

ما از این چرخ کهن گرچه بسی پیرتریم
همچنان از مدد عشق جوانیم هنوز

اوستاد همه فن بوده و هستیم ، ادیب
با همان نام و همان شوکت و شانیم هنوز

#ادیب_نیشابوری
ظاهر نکنم پيش رقيبان اَلَم دل
با مردم بی‌غم نتوان گفت غم دل

جا کن به دل و ديده، که غير از تو نشايد
سلطان سراپرده‌ی چشم و حرم دل

ای صبر، کجايی؟ که ز حد می‌گذرد باز
بر دل ستم آن مه و بر من ستم دل

پای دلم افگار شد از خار ره عشق
ای کاش! درين ره نرسيدی قدم دل

در عشق تو رسوای جهانست "هلالی"
گاه از غم بسيار و گه از صبرِ کم دل

#هلالی_جغتایی
جگری آبله زد تخم غمی پیدا شد
دلی آشفت غبار المی پیدا شد

صفحهٔ سادهٔ هستی خطِ نیرنگ نداشت
خیرگی کرد نظرها رقمی پیدا شد

نغمهٔ پردهٔ دل مختلف‌آهنگ نبود
ناله دزدید نفس زیر و بمی پیدا شد

باز آهم پیِ تاراج تسلی برخاست
صفِ بی‌تابی دل را علمی پیدا شد

بس‌که دارم عرق از خجلت پرواز چو ابر
گر غبارم به هوا رفت نمی پیدا شد

عدمم داد ز جولانگه دلدار سراغ
خاک ره گشتم و نقش قدمی پیدا شد

رشک آن برهَمَنم سوخت که در فکر وصال
گم شد از خویش و ز جیب صنمی پیدا شد!

قدِ پیری ثمر عاقبت‌اندیشی ماست
زندگی زیر قدم دید خمی پیدا شد

هستیِ صِرف همان غفلت آگاهی بود
خبر از خویش گرفتم عدمی پیدا شد

#بیدل
ای ماه، چنین شبی تو مه وار، مخسب
در دور درا، چو چرخ دوّار مخسب

بیداری ما چراغ عالم باشد
یکشب تو چراغ را نگهدار، مخسب

#مولانا
کلیات شمس، جزو هشتم، به تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، چاپ سوم، انتشارات امیرکبیر:۱۳۶۳ص۱۷
توانگری در خرسندی است، و سلامتی در تنهایی است، و آزادی در بی آرزویی است ، و دوستی در بی رغبتیست، و برخورداری در صبر کردن است.

مقالات_شمس
دف میزنم
@CafeTar سالارعقیلی
من عاشق روی توام ...
خرمن خود سوخت هر کس بی گناهان را گزید
نیش گردد آتش آخر خانه زنبور را


صائب تبریزی
هیچ کس را از عزیزان دل به حال من نسوخت
همچو یوسف پاکدامانی گناهی شد مرا


صائب تبریزی
اگر کوه گناه ما به محشر سایه اندازد
نبیند هیچ مجرم روی خورشید قیامت را


صائب تبریزی
ازان غارتگر ایمان و دل، رویی که من دیدم
عجب دارم به رو آرند در محشر گناهش را


صائب تبریزی
چون شمع درین انجمن از راستی خویش
غیر از سر انگشت ندامت نگزیدیم


صائب تبریزی