This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با راز و ناز و فراز
با شور و شعر و شکوه
با سرو و بلبل و گل
میزبانِ ماست
شهرِ نارنج و بهار و بهارنارنج
شیرازهی جانمان است : شیراز
پانزده اُردیبهشت، روز #شیراز مبارک
با شور و شعر و شکوه
با سرو و بلبل و گل
میزبانِ ماست
شهرِ نارنج و بهار و بهارنارنج
شیرازهی جانمان است : شیراز
پانزده اُردیبهشت، روز #شیراز مبارک
چون مراد دل و جانم، تویی از هردو جهان
از تو دل برنکنم، تا دل و جان است مرا
سلمان ساوجی
از تو دل برنکنم، تا دل و جان است مرا
سلمان ساوجی
نیستیم از جلوهٔ باران رحمت ناامید
تخم خشکی در زمین انتظار افشاندهایم
صائب تبریزی
تخم خشکی در زمین انتظار افشاندهایم
صائب تبریزی
تا به کی گرد خجالت زنده در خاکم کند؟
شسته رو چون گوهر از باران رحمت کن مرا
صائب تبریزی
شسته رو چون گوهر از باران رحمت کن مرا
صائب تبریزی
Sazo Avaz H
Mohammadreza Shajarian
محمدرضا شجریان، پرویز مشکاتیان، گروه عارف ( آلبوم دستان )
دستگاه: چهارگاه - گوشه: مُخالف
#محمدرضا_شجریان
دستگاه: چهارگاه - گوشه: مُخالف
#محمدرضا_شجریان
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاست
میکنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم
بگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاه
تا چو زلفت سر سودازده در پا فکنم
خوردهام تیر فلک باده بده تا سرمست
عقده دربند کمر ترکش جوزا فکنم
جرعه جام بر این تخت روان افشانم
غلغل چنگ در این گنبد مینا فکنم
حافظا تکیه بر ایام چو سهو است و خطا
من چرا عشرت امروز به فردا فکنم
#حافظ
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاست
میکنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم
بگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاه
تا چو زلفت سر سودازده در پا فکنم
خوردهام تیر فلک باده بده تا سرمست
عقده دربند کمر ترکش جوزا فکنم
جرعه جام بر این تخت روان افشانم
غلغل چنگ در این گنبد مینا فکنم
حافظا تکیه بر ایام چو سهو است و خطا
من چرا عشرت امروز به فردا فکنم
#حافظ
"آتش عشق" تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت "قطرهای"
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
تا تو پیدا آمدی، پنهان شدم
زآنکه با معشوق، پنهان خوشتر است
درد عشق تو که جان میسوزدم
گر همه زهر است، از جان خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زآنکه درد تو، ز درمان خوشتر است
مینسازی تا نمیسوزی مرا
سوختن در عشق تو، زآن خوشتر است
چون وصالت هیچکس را روی نیست
روی در دیوار هجران، خوشتر است
خشکسال وصل تو بینم مدام
لاجرم در دیده، طوفان خوشتر است
همچو شمعی در فراقت هر شبی
تا سحر عطار گریان خوشتر است
#عطار
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت "قطرهای"
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
تا تو پیدا آمدی، پنهان شدم
زآنکه با معشوق، پنهان خوشتر است
درد عشق تو که جان میسوزدم
گر همه زهر است، از جان خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زآنکه درد تو، ز درمان خوشتر است
مینسازی تا نمیسوزی مرا
سوختن در عشق تو، زآن خوشتر است
چون وصالت هیچکس را روی نیست
روی در دیوار هجران، خوشتر است
خشکسال وصل تو بینم مدام
لاجرم در دیده، طوفان خوشتر است
همچو شمعی در فراقت هر شبی
تا سحر عطار گریان خوشتر است
#عطار
Forwarded from HOOSEIN . B
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شیراز پر غوغا شدست از فتنه ی چشم خوشت
ترسم که آشوب خوشت بر هم زند شیراز را
روز شیراز مبارک
فیلم مربوط به فروردین 1400 است.
آخر ای باد صبا بویی اگر می آری
سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست
ترسم که آشوب خوشت بر هم زند شیراز را
روز شیراز مبارک
فیلم مربوط به فروردین 1400 است.
آخر ای باد صبا بویی اگر می آری
سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"شیراز"
به مناسبت گرامیداشت ۱۵ اردیبهشت، روز شیراز
آهنگساز و خواننده:
ارژنگ سیفی زاده
شعر از حافظ
اجرای گروه وصال
کارگردان: حامد پورزرین
به مناسبت گرامیداشت ۱۵ اردیبهشت، روز شیراز
آهنگساز و خواننده:
ارژنگ سیفی زاده
شعر از حافظ
اجرای گروه وصال
کارگردان: حامد پورزرین
برده است .که؟یاری-چه ؟ دل.ازدست که؟ ازدست من.
خوددادیش؟نی- بس چه شد؟بربود.چون ؟ بامکر و فن
کارش چه باشد؟دلبری. دل از کسی برده ؟ بلی
از چند کس؟ از یک جهان. ازچه قبیل ؟ از مرد و زن
تندی کند ؟ آری .کجا؟ هرجا که باشد عاشقی.
شور افکند ؟ آری. چه گه ؟ هرگه که می گوید سخن
شیرین بود لعلش ؟ بلی. بوسی تو او را ؟ کی توان .
در حسرتش چون میکنی ؟ جان میکنم چون کوهکن
خواهی کشی او را ببر ؟ آری. چه سان ؟ همچون قبا
ازشوق آن چون میکنی ؟ باره کنم. چه ؟ بیرهن
فرصت تویی ؟ آری منم .ز اهل کجا؟ شیرازیم
سودا ی چه داری؟ عاشقی . سودت چه باشد؟ رنج و محن
#فرصت_شیرازی
خوددادیش؟نی- بس چه شد؟بربود.چون ؟ بامکر و فن
کارش چه باشد؟دلبری. دل از کسی برده ؟ بلی
از چند کس؟ از یک جهان. ازچه قبیل ؟ از مرد و زن
تندی کند ؟ آری .کجا؟ هرجا که باشد عاشقی.
شور افکند ؟ آری. چه گه ؟ هرگه که می گوید سخن
شیرین بود لعلش ؟ بلی. بوسی تو او را ؟ کی توان .
در حسرتش چون میکنی ؟ جان میکنم چون کوهکن
خواهی کشی او را ببر ؟ آری. چه سان ؟ همچون قبا
ازشوق آن چون میکنی ؟ باره کنم. چه ؟ بیرهن
فرصت تویی ؟ آری منم .ز اهل کجا؟ شیرازیم
سودا ی چه داری؟ عاشقی . سودت چه باشد؟ رنج و محن
#فرصت_شیرازی
#حافظ_شیرازی
-خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی سامان مپوشان
-در این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا وقت قبای می فروشان
بیا،وز غبن این سالوسیان بین
صراحی خون دل و بربط خروشان
-در این صوفی وشان دردی ندیدم
که صافی باد عیش درد نوشان
-خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی سامان مپوشان
-در این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا وقت قبای می فروشان
بیا،وز غبن این سالوسیان بین
صراحی خون دل و بربط خروشان
-در این صوفی وشان دردی ندیدم
که صافی باد عیش درد نوشان
۱- شُومُو٬ یـِی هُو اَز اینا کِردی کِه چه ؟
تَرکِ دوس و آشنا کِردی کِه چه ؟
۲- شُومُو٬ اِنگار مَنو یادِت نَمیاد
پیشِ من پُـشـتِـتـو را کِـردی کِه چه ؟
۳- شُومُو٬ شیرازو چـِـشات اَلـُو زده
ایکارارو – ایوَرا – کِردی کِه چه ؟
۴- شُومُو، من تو شاچراغ بَس میشینم
کارِ بی رضُوی خدا کِردی کِه چه ؟
۵- شُومُو٬ مُشـتُـلُـقچی مُـشـتُـلُـق میخواد
آیِه وایَه م تو کوچا کِردی کِه چه ؟
۶- شُومُو٬ یـِی بارگی مَنو بُکـُش بُرو
روزُمو ایطُو سیا کِردی کِه چه ؟
۷-شُومُو٬ غم داشت تو دلُم گوروک میشد
تی شو وَر دُوشتی و وا کِردی کِه چه ؟
۸- شُومُو٬ اَی ما رُو میخـُوی وِل بُکـُنی
نذرِ سِید ابوالوفا کِردی کِه چه ؟
۹- شُومُو٬ اشکِ چـِش ما – وَواری – بود
تو به مردم تَرِشا کِردی کِه چه ؟
۱۰- شُومُو٬ تــِلــّـهِ بُختونی گـَردَنِته
یی هَمه سِتم به ما کِردی کِه چه ؟
۱۱- شُومُو٬ نازتو سمندر میخرید
دوسی بُو – جُـلُـنـبُـرا – کِردی کِه چه ؟
تَرکِ دوس و آشنا کِردی کِه چه ؟
۲- شُومُو٬ اِنگار مَنو یادِت نَمیاد
پیشِ من پُـشـتِـتـو را کِـردی کِه چه ؟
۳- شُومُو٬ شیرازو چـِـشات اَلـُو زده
ایکارارو – ایوَرا – کِردی کِه چه ؟
۴- شُومُو، من تو شاچراغ بَس میشینم
کارِ بی رضُوی خدا کِردی کِه چه ؟
۵- شُومُو٬ مُشـتُـلُـقچی مُـشـتُـلُـق میخواد
آیِه وایَه م تو کوچا کِردی کِه چه ؟
۶- شُومُو٬ یـِی بارگی مَنو بُکـُش بُرو
روزُمو ایطُو سیا کِردی کِه چه ؟
۷-شُومُو٬ غم داشت تو دلُم گوروک میشد
تی شو وَر دُوشتی و وا کِردی کِه چه ؟
۸- شُومُو٬ اَی ما رُو میخـُوی وِل بُکـُنی
نذرِ سِید ابوالوفا کِردی کِه چه ؟
۹- شُومُو٬ اشکِ چـِش ما – وَواری – بود
تو به مردم تَرِشا کِردی کِه چه ؟
۱۰- شُومُو٬ تــِلــّـهِ بُختونی گـَردَنِته
یی هَمه سِتم به ما کِردی کِه چه ؟
۱۱- شُومُو٬ نازتو سمندر میخرید
دوسی بُو – جُـلُـنـبُـرا – کِردی کِه چه ؟
و این هم شعر به لهجه ی شیرازی:
اوينه ی دل من تُنگ طِلا بود تو شُکُندیش
بَر چار دیوارش نقش وفا بود تو کَروندیش
دل افتادو گفتی، آخ بگیر نشکه بلوره!
نازک شده بود دل، به صدوی آخ تو شُکنديش
آخر دل دیوونه که نَم تُک نمَداد پَس
اشکی شد و چِکه چِکه از چِیشوم چِکُندیش
پّ تهی گل دلِ، تنجه زدو گل به لبام داد
هیکی هیکی کِردَم کِر زُلفِت تو تکوندیش
از دفتر دل با جوهرِِ اشک روونُم
صدکِش تو چیشام نامه نوشتَم تو نخوندیش
تاشاپَرکِ نیگاه من پَر رو چیشات زد
آيه وایه شد، کاشکی از اول میپَرُندیش
باز خواسِ خدا بود که دِلُم پَرزد در رفت
اَی دسِ تو بود تا صُبِ محشر می دوونديش
ما جیر بودیم، تی ای ورش من، او ورش تو
اول کشیدیش دور شدیم، یهو پوکوندیش
غم کُوش می رفت کنج سینه ی تنگِ سمندر
ای بال نبود، پاش که سُرید جَلدی جِقوندیش
#بیژن_سمندر
پانزدهم اردیبهشت، روز شیراز مبارک باد
اوينه ی دل من تُنگ طِلا بود تو شُکُندیش
بَر چار دیوارش نقش وفا بود تو کَروندیش
دل افتادو گفتی، آخ بگیر نشکه بلوره!
نازک شده بود دل، به صدوی آخ تو شُکنديش
آخر دل دیوونه که نَم تُک نمَداد پَس
اشکی شد و چِکه چِکه از چِیشوم چِکُندیش
پّ تهی گل دلِ، تنجه زدو گل به لبام داد
هیکی هیکی کِردَم کِر زُلفِت تو تکوندیش
از دفتر دل با جوهرِِ اشک روونُم
صدکِش تو چیشام نامه نوشتَم تو نخوندیش
تاشاپَرکِ نیگاه من پَر رو چیشات زد
آيه وایه شد، کاشکی از اول میپَرُندیش
باز خواسِ خدا بود که دِلُم پَرزد در رفت
اَی دسِ تو بود تا صُبِ محشر می دوونديش
ما جیر بودیم، تی ای ورش من، او ورش تو
اول کشیدیش دور شدیم، یهو پوکوندیش
غم کُوش می رفت کنج سینه ی تنگِ سمندر
ای بال نبود، پاش که سُرید جَلدی جِقوندیش
#بیژن_سمندر
پانزدهم اردیبهشت، روز شیراز مبارک باد
@koronmusic-beshno az ney(festival konya)
alireza ghorbani
بشنو از نی چون حکایت میکند...
اجرای علیرضا قربانی و گروه "آهنگ اشتیاق" در فستیوال قونیه - ۲۰۱۹
آهنگساز : سامان صمیمی
شعر : مولانا
سنتور : پویا سرایی
سه تار : میلاد محمدی
دف : زکریا یوسفی
#مولانا
اجرای علیرضا قربانی و گروه "آهنگ اشتیاق" در فستیوال قونیه - ۲۰۱۹
آهنگساز : سامان صمیمی
شعر : مولانا
سنتور : پویا سرایی
سه تار : میلاد محمدی
دف : زکریا یوسفی
#مولانا
اصیل باش،
دست از مصنوعی بودن بردار
از شخصیت دروغین خودت آگاه باش،
از پوشش و نقابهایت آگاه باش.
اشو
دست از مصنوعی بودن بردار
از شخصیت دروغین خودت آگاه باش،
از پوشش و نقابهایت آگاه باش.
اشو
#راستی_کن_ای_تو_فخر_راستان
افراد زیادی را میشناسیم که دروغ میگویند، فریب میدهند و بدخواهی میکنند. آیا اینها نمیدانند که این کارها درست نیست یا بهتر بگویم، روا نیست؟ این آدمها فکر میکنی خوشبختاند؟
#سقراط_میگفت_نیستند.
افراد زیادی را میشناسیم که دروغ میگویند، فریب میدهند و بدخواهی میکنند. آیا اینها نمیدانند که این کارها درست نیست یا بهتر بگویم، روا نیست؟ این آدمها فکر میکنی خوشبختاند؟
#سقراط_میگفت_نیستند.
#خلوت_گزیده_را_به_تماشا_چه_حاجتست
توانایی خلوتگزینی چیزی است که باید بیاموزیم. توماس ماچو دربارهی "تکنیکهای خلوتگزینی" مینویسد، یعنی تکنیکهایی که فرد را قادر میسازد با خودش به معاشرت بنشیند.
توانایی خلوتگزینی چیزی است که باید بیاموزیم. توماس ماچو دربارهی "تکنیکهای خلوتگزینی" مینویسد، یعنی تکنیکهایی که فرد را قادر میسازد با خودش به معاشرت بنشیند.
خاک #شیراز که سرمنزل عشق است و امید
قبله مردم صاحبدل و صاحب نظر است
سرخوش از ناله مستانه سعدی است، رهی
«همه گویند، ولی گفته سعدی دگر است »
#رهي_معيري
١۵ ارديبهشت
#روز_شيراز
بر همه شيرازي هاي عزيز و دوستداران شهر نارنج و ترنج #شيراز خجسته باد
قبله مردم صاحبدل و صاحب نظر است
سرخوش از ناله مستانه سعدی است، رهی
«همه گویند، ولی گفته سعدی دگر است »
#رهي_معيري
١۵ ارديبهشت
#روز_شيراز
بر همه شيرازي هاي عزيز و دوستداران شهر نارنج و ترنج #شيراز خجسته باد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهار که میشود، چنارهای خیابان قصرالدشت شیراز غوغایی بپا میکنند. اگر راهت را کج کنی و پا به یکی از کوچههایی که یاس از دیوار هر خانهاش آویزان شده، بگذاری، ناخودآگاه به یاد همۀ عاشقانههای #حافظ میافتی و فکر میکنی، همین یاسها بودند که حافظ را به اوج شعر رساندند. حافظی که میپنداشت هیچ گوشهای از بهشت هم لطف کنار آب رکنآباد و گلگشت مصلی شیراز را نخواهد داشت. بهخصوص اگر شیراز، #شیراز اردیبهشت باشد که مرغ الهام بسی از بزرگان را به پرواز درآوردهاست.
🍃💮🌼15 اردیبهشت روز شیراز🌱
🍃💮🌼15 اردیبهشت روز شیراز🌱