هر که او را سماع مست نکرد
منکرش دان اگر چه کرد اقرار
هر که اقرار کرد و باده شناخت
عاقلش نام نه مگو خَمّار
#مولانای_جان
منکرش دان اگر چه کرد اقرار
هر که اقرار کرد و باده شناخت
عاقلش نام نه مگو خَمّار
#مولانای_جان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدایا🙏
به حرمت تمام خوبان هستی
به حرمت دل پاک بچهها
تمام مریض هارا شفا
عنایت بفرما
مخصوصا انهایی که بیماری سختی دارند
برای شفای تمام بیماران🙏
پنج مرتبه
امن یجیب بخوانیم
به حرمت تمام خوبان هستی
به حرمت دل پاک بچهها
تمام مریض هارا شفا
عنایت بفرما
مخصوصا انهایی که بیماری سختی دارند
برای شفای تمام بیماران🙏
پنج مرتبه
امن یجیب بخوانیم
از میل تا عشق
هر که خواهان صحبت کسی شد،
آن خواستِ اول را میل گویند
و چون میل زیادت گشت
و مفرط گشت، آن میلِ مفرط را ارادت گویند
و چون ارادت زیاد شد و مفرط گشت،
آن ارادتِ مفرط را محبت گویند
و چون محبّت زیادت شد و مفرط گشت،
آن محبت مفرط را عشق میگویند.
انسان کامل
عزیزالدین نسفی
از میل تا عشق
هر که خواهان صحبت کسی شد،
آن خواستِ اول را میل گویند
و چون میل زیادت گشت
و مفرط گشت، آن میلِ مفرط را ارادت گویند
و چون ارادت زیاد شد و مفرط گشت،
آن ارادتِ مفرط را محبت گویند
و چون محبّت زیادت شد و مفرط گشت،
آن محبت مفرط را عشق میگویند.
انسان کامل
عزیزالدین نسفی
وقت افطار بجز خون جگر خواجو را
تو مپندار که در مشربه جلابی هست...
#خواجوی_کرمانی
#طاعاتقبول_التماسدعا
تو مپندار که در مشربه جلابی هست...
#خواجوی_کرمانی
#طاعاتقبول_التماسدعا
( اعتدال )
هم خرد هم نفس در ما ساتر است
این دو از الطاف حیّ قادر است
آدمی محتاج باشد هر دو را
زندگی با این دو می یابد بقا
نفس جویای معاش آدمیست
عقل پی جوی نیاز معنویست
بی خرد معنا نمی یابد کسی
نفس را باشد تبهکاری بسی
نفسِ غالب حاصلش حیوانی است
عقل اگر تنها بماند فانی است
نفسِ سرکش گمرهی سازد عیان
عقل هم بی نفس باشد در زیان
این دو باید هم موازی هم قرین
در نهاد آدمی باشد یقین
سالکان را گر بود شوق کمال
این دو باید جمله یابند اعتدال
( مسعود لواسانی )
هم خرد هم نفس در ما ساتر است
این دو از الطاف حیّ قادر است
آدمی محتاج باشد هر دو را
زندگی با این دو می یابد بقا
نفس جویای معاش آدمیست
عقل پی جوی نیاز معنویست
بی خرد معنا نمی یابد کسی
نفس را باشد تبهکاری بسی
نفسِ غالب حاصلش حیوانی است
عقل اگر تنها بماند فانی است
نفسِ سرکش گمرهی سازد عیان
عقل هم بی نفس باشد در زیان
این دو باید هم موازی هم قرین
در نهاد آدمی باشد یقین
سالکان را گر بود شوق کمال
این دو باید جمله یابند اعتدال
( مسعود لواسانی )
در جمعِ ماهرویان، همصحبتیست ما را
کاسبابِ خرّمی را، صد گونه ساز کرده
از بادههای وصلش، هر کس گرفته جامی
چون دُورِ ما رسیده، آهنگِ ناز کرده
لب بر لبش چو ساغر، خلقی بهکام و «شاهی»
از دور چون صراحی، گردن دراز کرده!
#امیر_شاهی_سبزواری
کاسبابِ خرّمی را، صد گونه ساز کرده
از بادههای وصلش، هر کس گرفته جامی
چون دُورِ ما رسیده، آهنگِ ناز کرده
لب بر لبش چو ساغر، خلقی بهکام و «شاهی»
از دور چون صراحی، گردن دراز کرده!
#امیر_شاهی_سبزواری
نالم ز دل چو نای من اندر حصار نای
پستی گرفت همت من زین بلند جای
آرد هوای نای مرا ناله های زار
جز ناله های زار چه آرد هوای نای
گردون به درد و رنج مرا کشته بود اگر
پیوند عمر من نشدی نظم جانفزای
نظمی بکامم اندر چون بادهی لطیف
خطی به دستم اندر چون زلف دلربای
امروز پست گشت مرا همت بلند
زنگار غم گرفت مرا تیغ غمزدای
بر من سخن نبست نبندد بلی سخن
چون یک سخن نیوش نباشد، سخن سرای
کاریتر است بر دل و جانم بلا و غم
از رمح آب داده و از تیغ سرگرای
چون پشت بینم از همه مرغان درین حصار
ممکن بود که سایه کند بر سرم همای
گردون چه خواهد از من بیچارهی ضعیف
گیتی چه خواهد از من درماندهی گدای
گر شیر شرزه نیستی ای فضل کم شکر
ور مار گرزه نیستی ای عقل کم گزای
ای محنت ار نه کوه شدی ساعتی برو
وی دولت ار نه باد شدی لحظه ای بپای
ای تن جزع مکن که مجازیست این جهان
وی دل غمین مشو که سپنجیست این سرای
ای بی هنر زمانه مرا پاک در نورد
وی کوردل سپهر مرا نیک بر گرای
ای روزگار هر شب و هر روز از حسد
ده چه ز محنتم کن و ده در ز غم گشای
در آتش شکیبم چون گل فرو چکان
بر سنگ امتحانم چون زر بیازمای
ای دیدهی سعادت تاری شو و مبین
وی مادر امید سترون شو و مزای
مسعود سعد دشمن فضلست روزگار
این روزگار شیفته را فضل کم نمای
#مسعود_سعد_سلمان
پستی گرفت همت من زین بلند جای
آرد هوای نای مرا ناله های زار
جز ناله های زار چه آرد هوای نای
گردون به درد و رنج مرا کشته بود اگر
پیوند عمر من نشدی نظم جانفزای
نظمی بکامم اندر چون بادهی لطیف
خطی به دستم اندر چون زلف دلربای
امروز پست گشت مرا همت بلند
زنگار غم گرفت مرا تیغ غمزدای
بر من سخن نبست نبندد بلی سخن
چون یک سخن نیوش نباشد، سخن سرای
کاریتر است بر دل و جانم بلا و غم
از رمح آب داده و از تیغ سرگرای
چون پشت بینم از همه مرغان درین حصار
ممکن بود که سایه کند بر سرم همای
گردون چه خواهد از من بیچارهی ضعیف
گیتی چه خواهد از من درماندهی گدای
گر شیر شرزه نیستی ای فضل کم شکر
ور مار گرزه نیستی ای عقل کم گزای
ای محنت ار نه کوه شدی ساعتی برو
وی دولت ار نه باد شدی لحظه ای بپای
ای تن جزع مکن که مجازیست این جهان
وی دل غمین مشو که سپنجیست این سرای
ای بی هنر زمانه مرا پاک در نورد
وی کوردل سپهر مرا نیک بر گرای
ای روزگار هر شب و هر روز از حسد
ده چه ز محنتم کن و ده در ز غم گشای
در آتش شکیبم چون گل فرو چکان
بر سنگ امتحانم چون زر بیازمای
ای دیدهی سعادت تاری شو و مبین
وی مادر امید سترون شو و مزای
مسعود سعد دشمن فضلست روزگار
این روزگار شیفته را فضل کم نمای
#مسعود_سعد_سلمان
تابِ جور و جفا که میآرَد؟
جز دلِ مبتلا، که میآرَد؟
گر ندارد سری به زلف تو، دل
بر سرم این بلا که میآرَد؟
دیده مشتاق خاک پای کسیست
به من این توتیا که میآرَد؟
خبرِ دل که گشته دشمنکام
دوستان! از شما که میآرَد؟
برگ عیشی از آن نهال بهشت
بهر این بینوا که میآرَد؟
پیش او، نام ما کسی نبرد
نامهی او به ما که میآرَد؟
«واقف» از رنج هجر میمیرد
هان! نوید شفا که میآرَد...؟
#واقف_لاهوری
جز دلِ مبتلا، که میآرَد؟
گر ندارد سری به زلف تو، دل
بر سرم این بلا که میآرَد؟
دیده مشتاق خاک پای کسیست
به من این توتیا که میآرَد؟
خبرِ دل که گشته دشمنکام
دوستان! از شما که میآرَد؟
برگ عیشی از آن نهال بهشت
بهر این بینوا که میآرَد؟
پیش او، نام ما کسی نبرد
نامهی او به ما که میآرَد؟
«واقف» از رنج هجر میمیرد
هان! نوید شفا که میآرَد...؟
#واقف_لاهوری
شب نیشابور- ابوعطا
شجریان، پایور، خیام
شب نیشابور (شور_ابوعطا)
خواننده : #محمدرضاشجریان
آهنگساز : #درویش_خان
تنظیم : #فرامرزپایور
اشعار : #خیام
خواننده : #محمدرضاشجریان
آهنگساز : #درویش_خان
تنظیم : #فرامرزپایور
اشعار : #خیام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"پاره سخن"
عنوان: بشنو از نی
همراه با موسیقی
دكتر حسين الهي قمشه اي
عنوان: بشنو از نی
همراه با موسیقی
دكتر حسين الهي قمشه اي
گربه را می خواستند که بگیرند، هیچ ممکن نمی شد.
روزی آن گربه به صید مرغی مشغول بود. به صید مرغ غافل شد، او را بگرفتند.
#فیه_ما_فیه
#مولانا
روزی آن گربه به صید مرغی مشغول بود. به صید مرغ غافل شد، او را بگرفتند.
#فیه_ما_فیه
#مولانا