This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
°
خوشترازدوران عشق ایام نیست
بامــداد عاشــقان را شــام نیست
مطربان رفتند و صوفی در سماع
عشــق را آغاز هست انجام نیست
#سعدے
خوشترازدوران عشق ایام نیست
بامــداد عاشــقان را شــام نیست
مطربان رفتند و صوفی در سماع
عشــق را آغاز هست انجام نیست
#سعدے
.
در نمازم خم ابـــروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
ازمن اکنون طمع صبرودل وهوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه برباد آمد
#حافظ
در نمازم خم ابـــروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
ازمن اکنون طمع صبرودل وهوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه برباد آمد
#حافظ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رقص درونت را پیدا
کن! با زندگی بچرخ،
با زندگی برقص،
صدای هستی،
موسیقی زلال احساس توست
میلان_کوندرا
کن! با زندگی بچرخ،
با زندگی برقص،
صدای هستی،
موسیقی زلال احساس توست
میلان_کوندرا
از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا
هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا
چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش
تا جامه نیالایی از خون جگر جانا
ای ماه برآ آخر بر کوری مه رویان
ابری سیه اندرکش در روی قمر جانا
زان روز که زادی تو ای لب شکر از مادر
آوه که چه کاسد شد بازار شکر جانا
گفتی که سلام علیک بگرفت همه عالم
دل سجده درافتاده جان بسته کمر جانا
چون شمع بدم سوزان هر شب به سحر کشته
امروز بنشناسم شب را ز سحر جانا
شمس الحق تبریزی شاهنشه خون ریزی
ای بحر کمربسته پیش تو گهر جانا
هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا
چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش
تا جامه نیالایی از خون جگر جانا
ای ماه برآ آخر بر کوری مه رویان
ابری سیه اندرکش در روی قمر جانا
زان روز که زادی تو ای لب شکر از مادر
آوه که چه کاسد شد بازار شکر جانا
گفتی که سلام علیک بگرفت همه عالم
دل سجده درافتاده جان بسته کمر جانا
چون شمع بدم سوزان هر شب به سحر کشته
امروز بنشناسم شب را ز سحر جانا
شمس الحق تبریزی شاهنشه خون ریزی
ای بحر کمربسته پیش تو گهر جانا
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
#حافظ
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
#حافظ
ای دل تو به اسرار معما نرسی
در نکته زیرکان دانا نرسی
اینجا به می لعل بهشتی می ساز
کانجا که بهشت است رسی یا نرسی
#خیام.
در نکته زیرکان دانا نرسی
اینجا به می لعل بهشتی می ساز
کانجا که بهشت است رسی یا نرسی
#خیام.
به مجــــــــنون گفت روزی عیب جویی ...
که پیدا کن به ازلیــــــــــــــــــــلی نکویی
که لیلی گرچه در چشم تو حوری است ...
به هر جزئی زحسن او قصـــــــــــوری است
ز حرف عیبجو مجــــــــــنون برآشفت ...
در آن آشــفتگی خنـــــــــــدان شد و گفت:
اگر در دیده ی مجـــــــــــــنون نشینی
به غیر از خوبی لیــــــــــــــــــــلی نبینی
تو کی دانی که لیلی چون نکویی است
کزو چشـــــمت همین بر زلف و رویی است؟
تو قد بینی و مجــــــــــــــنون جلوه ناز
تو چشــم و او نگاه نـــــــــــــــــــــاوک انداز
تو مو بینی و مجــــــــــــنون پیچش مو
تو ابـــــــــرو، او اشـــــارت هــای ابـــــــــرو
دل مجــــــنون زشکّر خنده، خون است
تو لــب می بینی و دنــدان که چون اوست
کسی کاو را تو لیـــــــــلی کرده ای نام
نه آن لیــــــــــــلی است کز من برده آرام
#وحشی بافقی
که پیدا کن به ازلیــــــــــــــــــــلی نکویی
که لیلی گرچه در چشم تو حوری است ...
به هر جزئی زحسن او قصـــــــــــوری است
ز حرف عیبجو مجــــــــــنون برآشفت ...
در آن آشــفتگی خنـــــــــــدان شد و گفت:
اگر در دیده ی مجـــــــــــــنون نشینی
به غیر از خوبی لیــــــــــــــــــــلی نبینی
تو کی دانی که لیلی چون نکویی است
کزو چشـــــمت همین بر زلف و رویی است؟
تو قد بینی و مجــــــــــــــنون جلوه ناز
تو چشــم و او نگاه نـــــــــــــــــــــاوک انداز
تو مو بینی و مجــــــــــــنون پیچش مو
تو ابـــــــــرو، او اشـــــارت هــای ابـــــــــرو
دل مجــــــنون زشکّر خنده، خون است
تو لــب می بینی و دنــدان که چون اوست
کسی کاو را تو لیـــــــــلی کرده ای نام
نه آن لیــــــــــــلی است کز من برده آرام
#وحشی بافقی
Moeini Kermanshahi, Shahidi, khaleghi
Moeini Kermanshahi
کجا میروی
۱۳۴۰ خورشیدی
شاعر: #رحیم_معینی_کرمانشاهی
ملودیِ بختیاری در شور
با تنظیم و رهبریِ استاد #روح_الله_خالقی
اجرایِ استاد_عبدالوهاب_شهیدی
با ارکسترِ گلها
#سخنسالار_معینی_کرمانشاهی
#معینی_کرمانشاهی
۱۳۴۰ خورشیدی
شاعر: #رحیم_معینی_کرمانشاهی
ملودیِ بختیاری در شور
با تنظیم و رهبریِ استاد #روح_الله_خالقی
اجرایِ استاد_عبدالوهاب_شهیدی
با ارکسترِ گلها
#سخنسالار_معینی_کرمانشاهی
#معینی_کرمانشاهی
و گفت: اعرابیی دیدم در طواف، تنی
نزار و زرد و استخوان بگداخته.
بر او گفتم: تو مُحبّی؟
گفت: بلی.
گفتم: حبیب تو به تو نزدیک است یا از تو دور؟
گفت: نزدیک.
گفتم: موافق است یا ناموافق؟
گفت: موافق.
گفتم:سبحان الله! محبوب تو به تو قریب (نزدیک)، و تو بدین زاری و نزاری؟!
اعرابی گفت: ندانسته ای که عذاب قرب
موافقت سخت تر بُوَد هزار بار از عذاب بُعد و مخالفت!
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ذالنون_مصری
نزار و زرد و استخوان بگداخته.
بر او گفتم: تو مُحبّی؟
گفت: بلی.
گفتم: حبیب تو به تو نزدیک است یا از تو دور؟
گفت: نزدیک.
گفتم: موافق است یا ناموافق؟
گفت: موافق.
گفتم:سبحان الله! محبوب تو به تو قریب (نزدیک)، و تو بدین زاری و نزاری؟!
اعرابی گفت: ندانسته ای که عذاب قرب
موافقت سخت تر بُوَد هزار بار از عذاب بُعد و مخالفت!
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ذالنون_مصری
هیچ راهی به حقیقت وجود ندارد، حقیقت باید به سوی شما بیاید....
حقیقت تنها وقتی می تواند به سوی شما بیاید که ذهن و قلبتان ساده و زلالاند و در قلبتان عشق وجود دارد؛ نه اگر قلبتان با چیزهای ذهن پر شده باشد...
#جیدو_کریشنامورتی
📖#کتاب_زندگی
حقیقت تنها وقتی می تواند به سوی شما بیاید که ذهن و قلبتان ساده و زلالاند و در قلبتان عشق وجود دارد؛ نه اگر قلبتان با چیزهای ذهن پر شده باشد...
#جیدو_کریشنامورتی
📖#کتاب_زندگی
نامیدن چیزی به عنوان بد، باعث انقباضی عاطفی درون شما میشود.
وقتی بدون نامگذاری کردن، به آن اجازهٔ بودن بدهید، ناگهان نیروی عظیمی در دسترس شما خواهد بود.
انقباض( عاطفی) شما را از آن نیرو جدا میکند، نیروی خود زندگی.
#اکهارت_تله
وقتی بدون نامگذاری کردن، به آن اجازهٔ بودن بدهید، ناگهان نیروی عظیمی در دسترس شما خواهد بود.
انقباض( عاطفی) شما را از آن نیرو جدا میکند، نیروی خود زندگی.
#اکهارت_تله
قرائت لُبّ لُباب مثنوی - 82
در بیان آنکه مقلدان تشبه به اهل تحقیق میکنند
دکتر عبدالکریم سروش
چون که بَد کردی بِتَرس آمِن مَباش
زان که تُخْم است و بِرویانَد خداش
چند گاهی او بِپوشانَد که تا
آیَدَت زان بَدْ پَشیمان و حَیا
مولانا
زان که تُخْم است و بِرویانَد خداش
چند گاهی او بِپوشانَد که تا
آیَدَت زان بَدْ پَشیمان و حَیا
مولانا