بوی بهشت میگذرد یا نسیم دوست
یا کاروان صبح که گیتی منور است
دانی که چون همیگذرانیم روزگار
روزی که بی تو میگذرد روز محشر است
سعدی
یا کاروان صبح که گیتی منور است
دانی که چون همیگذرانیم روزگار
روزی که بی تو میگذرد روز محشر است
سعدی
.
از آتش عشق سردها گرم شود
وز تابش عشق سنگها نرم شود
ای دوست گناه عاشقان سخت مگیر
کز بادهٔ عشق مرد بیشرم شود
مولوی
از آتش عشق سردها گرم شود
وز تابش عشق سنگها نرم شود
ای دوست گناه عاشقان سخت مگیر
کز بادهٔ عشق مرد بیشرم شود
مولوی
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
#حافظ
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
#حافظ
از شیخ ابوالحسن خرقانی پرسیدند : که صوفی کیست؟
گفت : صوفی تنی است مرده و دلی است ربوده و جانی است سوخته. و گفت : صوفی را روزی است که به آفتابش حاجت نیست و شبی است بی ماه و بی ستاره که به ماه و ستاره اش حاجت نیست و "نیستی" است که به هستی اش حاجت نیست. و گفت : صوفی به مرقع و سجاده صوفی نبود و صوفی به رسوم و عادی صوفی نبود . صوفی آن بود که نبود.
ذكر شيخ ابوالحسن خرقاني
تذكرة الاولياء
گفت : صوفی تنی است مرده و دلی است ربوده و جانی است سوخته. و گفت : صوفی را روزی است که به آفتابش حاجت نیست و شبی است بی ماه و بی ستاره که به ماه و ستاره اش حاجت نیست و "نیستی" است که به هستی اش حاجت نیست. و گفت : صوفی به مرقع و سجاده صوفی نبود و صوفی به رسوم و عادی صوفی نبود . صوفی آن بود که نبود.
ذكر شيخ ابوالحسن خرقاني
تذكرة الاولياء
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا پیر میشیم؟
چرا هرچه سنمان بالاتر میرود از کارایی بدن و مغز ما کاسته میشود و تغییراتی در ظاهر آنها ایجاد میشود؟
چرا هرچه سنمان بالاتر میرود از کارایی بدن و مغز ما کاسته میشود و تغییراتی در ظاهر آنها ایجاد میشود؟
آیا رابطهای بین فکر کننده و افکارش وجود دارد یا تنها افکار هستند که وجود دارند و نه فکر کننده؟
اگر افکاری وجود نداشته باشند در این صورت فکر کنندهای هم وجود ندارد. زمانی که افکاری در شما وجود دارد آیا فکر کنندهای هم آنجا هست؟
با درک ناپایداری افکار متوجه میشویم که این افکار هستند که فکر کنندهای را به وجود میاورند که به خودش اعتبار، دوام و پایداری میدهد. پس این افکار هستند که فکر کننده را به وجود میاورند، بعدازاین مرحله، فکر کننده که با جریان دائمی افکار همراه است خود را به عنوان موجودیتی حقیقی و دائمی که جدای از افکار است به رسمیت میشناسد؛ بنابراین این فکراست که متفکر را میآفریند و متفکر از هیچ راه دیگری موجودیتی پیدا نکرده است.
فکر کننده افکار را به وجود نمیآورد زیرا اگر افکاری وجود نداشته باشند فکر کنندهای هم وجود نخواهد داشت.
فکر کننده خودش را از منبعش یعنی افکار جدا میسازد و سعی در به وجود آوردن یک رابطه دارد، رابطه بین چیزی که بهاصطلاح آن را دائمی میداند یعنی فکر کننده- که افکار آن را به وجود آوردهاند-
و چیزی که ناپایدار و گذراست یعنی افکار؛
و ما میدانیم که جفتشان ناپایدار و غیرحقیقیاند.
یک فکر را تا انتهایش دنبال کن.
بطور کامل و همه جانبه به آن فکر کن، احساسش کن و با خودت کشف کن که چه اتفاقی در حال روی دادن است.متوجه این نکته خواهی شد که هرگز هیچ فکر کنندهای نبوده زیرا زمانی که اندیشیدن متوقف شود، هیچ فکر کنندهای وجود نخواهد داشت.
ما اینگونه برداشت میکنیم که دو حالت وجود دارد فکر کننده و فکر. این دو حالت، خیالی، جعلی و غیرواقعیاند. تنها افکار هستند و مجموعه این افکار، «من» یعنی این فکر کننده را به وجود میاورند.
#جیدو_کریشنامورتی
اگر افکاری وجود نداشته باشند در این صورت فکر کنندهای هم وجود ندارد. زمانی که افکاری در شما وجود دارد آیا فکر کنندهای هم آنجا هست؟
با درک ناپایداری افکار متوجه میشویم که این افکار هستند که فکر کنندهای را به وجود میاورند که به خودش اعتبار، دوام و پایداری میدهد. پس این افکار هستند که فکر کننده را به وجود میاورند، بعدازاین مرحله، فکر کننده که با جریان دائمی افکار همراه است خود را به عنوان موجودیتی حقیقی و دائمی که جدای از افکار است به رسمیت میشناسد؛ بنابراین این فکراست که متفکر را میآفریند و متفکر از هیچ راه دیگری موجودیتی پیدا نکرده است.
فکر کننده افکار را به وجود نمیآورد زیرا اگر افکاری وجود نداشته باشند فکر کنندهای هم وجود نخواهد داشت.
فکر کننده خودش را از منبعش یعنی افکار جدا میسازد و سعی در به وجود آوردن یک رابطه دارد، رابطه بین چیزی که بهاصطلاح آن را دائمی میداند یعنی فکر کننده- که افکار آن را به وجود آوردهاند-
و چیزی که ناپایدار و گذراست یعنی افکار؛
و ما میدانیم که جفتشان ناپایدار و غیرحقیقیاند.
یک فکر را تا انتهایش دنبال کن.
بطور کامل و همه جانبه به آن فکر کن، احساسش کن و با خودت کشف کن که چه اتفاقی در حال روی دادن است.متوجه این نکته خواهی شد که هرگز هیچ فکر کنندهای نبوده زیرا زمانی که اندیشیدن متوقف شود، هیچ فکر کنندهای وجود نخواهد داشت.
ما اینگونه برداشت میکنیم که دو حالت وجود دارد فکر کننده و فکر. این دو حالت، خیالی، جعلی و غیرواقعیاند. تنها افکار هستند و مجموعه این افکار، «من» یعنی این فکر کننده را به وجود میاورند.
#جیدو_کریشنامورتی
وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم بیکی طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا دادا
ور نه من و عشق هر چه بادا بادا
ابوسعید ابوالخیر
کارم بیکی طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا دادا
ور نه من و عشق هر چه بادا بادا
ابوسعید ابوالخیر
چو نتوانم به مردم قصهی آن بیوفا گویم
شبانگه با مَه و انجم ، سحرگه با صبا گویم
شبی کز دوریش گویم حکایت با دل محزون
به آخر چون شود نزدیک ، باز از ابتدا گویم
ز پیشت نگذرم تنها که ترسم چون مرا بینی
شوی در هم که ناگه با تو حرف آشنا گویم
به من لطفی که دِی در راه کرد آخر پشیمان شد
که ناگه من روم از راه و پیش غیر وا گویم
به انگیزِ رقیبان محتشم را داد دشنامی
مرا تا هست جان در تن ، رقیبان را دعا گویم
محتشم_کاشانی
شبانگه با مَه و انجم ، سحرگه با صبا گویم
شبی کز دوریش گویم حکایت با دل محزون
به آخر چون شود نزدیک ، باز از ابتدا گویم
ز پیشت نگذرم تنها که ترسم چون مرا بینی
شوی در هم که ناگه با تو حرف آشنا گویم
به من لطفی که دِی در راه کرد آخر پشیمان شد
که ناگه من روم از راه و پیش غیر وا گویم
به انگیزِ رقیبان محتشم را داد دشنامی
مرا تا هست جان در تن ، رقیبان را دعا گویم
محتشم_کاشانی
گلهای رنگارنگ برنامه مخصوص 1
عبدالوهاب شهیدی
اولین برنامه گلهای رنگارنگ
در سالروز درگذشت داوود پیرنیا
تقدیم به روح والایش
آواز: #عبدالوهاب_شهیدی
دستگاه: #ماهور
شعر از: #حافظ
#رهی_معیری
در سالروز درگذشت داوود پیرنیا
تقدیم به روح والایش
آواز: #عبدالوهاب_شهیدی
دستگاه: #ماهور
شعر از: #حافظ
#رهی_معیری
تکنوازان_برنامه شماره 467
@bazmemusighi
#تکنوازان _برنامه ۴۵۰
🔹قطعاتی در دستگاه شور
هنرمندان:
#احمد_عبادی: سه تار
#اسدالله_ملک: ویولن
#محمد_موسوی: نی
#منصور_صارمی: سنتور
#جهانگیر_ملک :تنبک
🔹قطعاتی در دستگاه شور
هنرمندان:
#احمد_عبادی: سه تار
#اسدالله_ملک: ویولن
#محمد_موسوی: نی
#منصور_صارمی: سنتور
#جهانگیر_ملک :تنبک
Audio
✅ اجرای خصوصی : سیب زنخدان(برنامه کامل)
✅ خواننده : محمدرضا شجریان
✅ نوازندگان : یاحقی-موسوی
✅ دستگاه/ مایه : شوشتری
✅ شعر : حافظ
✅ خواننده : محمدرضا شجریان
✅ نوازندگان : یاحقی-موسوی
✅ دستگاه/ مایه : شوشتری
✅ شعر : حافظ
آواز شجریان شوشتری - درگذشت پسر دادبه
@Bazmemusighi
آواز #شجریان و #دادبه
(شوشتری)
در مراسم درگذشت پسر استاد #جهانسوز_دادبه در منزل ایشان ،#محمد_موسوی سوزناک شوشتری می نوازد و #شجریان سوزناک تر می خواند :
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست ،
که آشنا سخن آشنا نگهدارد ...
سپس #دادبه می خواند که :
دلی دیرم که بهبودش نمی بو
نصیحت می کنم سودش نمی بو...
در انتها حزن شدید و گریه امان همه را می بُرد.
هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند
نگه دار سر رشته تا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
سر و زر و دل جانم فدای آن محبوب
که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دودست دعا نگه دارد
(شوشتری)
در مراسم درگذشت پسر استاد #جهانسوز_دادبه در منزل ایشان ،#محمد_موسوی سوزناک شوشتری می نوازد و #شجریان سوزناک تر می خواند :
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست ،
که آشنا سخن آشنا نگهدارد ...
سپس #دادبه می خواند که :
دلی دیرم که بهبودش نمی بو
نصیحت می کنم سودش نمی بو...
در انتها حزن شدید و گریه امان همه را می بُرد.
هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند
نگه دار سر رشته تا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
سر و زر و دل جانم فدای آن محبوب
که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دودست دعا نگه دارد
چون ابر به نوروز رخ لاله به شست
بر خیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو بر خواهد رست !
خیام
بر خیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو بر خواهد رست !
خیام
برگی از تقویم تاریخ
۲۹ آبان سالروز درگذشت منوچهر آتشی
( زاده ۲ مهر ۱۳۱۰ بوشهر -- درگذشته ۲۹ آبان ۱۳۸۴ تهران ) شاعر، منتقد، مترجم و روزنامهنگار
آتشی تحصیلات ابتدایی و متوسط را در بوشهر گذراند و برای گذراندن دوره دانشسرای مقدماتی به شیراز رفت.
در سال ۱۳۳۳ آموزگار شد و در بوشهر به تدریس پرداخت و در سال ۱۳۳۹ به دانشسرای عالی تهران وارد شد و در رشته زبان انگلیسی لیسانس گرفت.
او در مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات انگلیسی، فارغالتحصیل شد و در دبیرستانهای قزوین، به دبیری پرداخت.
او در پایان سالهای خدمت دبیری به عنوان ویراستار در انتشارات سازمان رادیو و تلویزیون به کار پرداخت و در سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد و به بوشهر بازگشت.
وی از سال ۱۳۳۳ انتشار شعرهایش را آغاز کرد و در فاصله چند سال توانست در شمار شاعران مطرح معاصر در آید.
نخستین مجموعه شعر او با عنوان آهنگ دیگر در سال ۱۳۳۹ در تهران چاپ شد و پس از این مجموعه، دو مجموعه دیگر با نامهای آواز خاک و دیدار در فلق انتشار یافت.
او در دهههای ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ به سبک نیمایی شعر میسرود و در دو دهه آخر عمر به شعر سپید روی آورد.
منوچهر آتشی در ۷۴ سالگی درگذشت.
وی چند روز قبل از مرگش به عنوان چهره ماندگار ادبیات معرفی شده بود.
برخی از آثارش:
آهنگ دیگر ۱۳۳۹
آواز خاک ۱۳۴۷
دیدار در فلق ۱۳۴۸
برانتهای آغاز
گزینه اشعار ۱۳۶۵
وصف گل سوری ۱۳۷۰
گندم و گیلاس ۱۳۷۰
فانتامارا، اثر اینیاتسیو سیلونه (ترجمه)
جزیره دلفینهای آبیرنگ (ترجمه)
مهاجران (ترجمه)
دلاله (ترجمه)
۲۹ آبان سالروز درگذشت منوچهر آتشی
( زاده ۲ مهر ۱۳۱۰ بوشهر -- درگذشته ۲۹ آبان ۱۳۸۴ تهران ) شاعر، منتقد، مترجم و روزنامهنگار
آتشی تحصیلات ابتدایی و متوسط را در بوشهر گذراند و برای گذراندن دوره دانشسرای مقدماتی به شیراز رفت.
در سال ۱۳۳۳ آموزگار شد و در بوشهر به تدریس پرداخت و در سال ۱۳۳۹ به دانشسرای عالی تهران وارد شد و در رشته زبان انگلیسی لیسانس گرفت.
او در مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات انگلیسی، فارغالتحصیل شد و در دبیرستانهای قزوین، به دبیری پرداخت.
او در پایان سالهای خدمت دبیری به عنوان ویراستار در انتشارات سازمان رادیو و تلویزیون به کار پرداخت و در سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد و به بوشهر بازگشت.
وی از سال ۱۳۳۳ انتشار شعرهایش را آغاز کرد و در فاصله چند سال توانست در شمار شاعران مطرح معاصر در آید.
نخستین مجموعه شعر او با عنوان آهنگ دیگر در سال ۱۳۳۹ در تهران چاپ شد و پس از این مجموعه، دو مجموعه دیگر با نامهای آواز خاک و دیدار در فلق انتشار یافت.
او در دهههای ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ به سبک نیمایی شعر میسرود و در دو دهه آخر عمر به شعر سپید روی آورد.
منوچهر آتشی در ۷۴ سالگی درگذشت.
وی چند روز قبل از مرگش به عنوان چهره ماندگار ادبیات معرفی شده بود.
برخی از آثارش:
آهنگ دیگر ۱۳۳۹
آواز خاک ۱۳۴۷
دیدار در فلق ۱۳۴۸
برانتهای آغاز
گزینه اشعار ۱۳۶۵
وصف گل سوری ۱۳۷۰
گندم و گیلاس ۱۳۷۰
فانتامارا، اثر اینیاتسیو سیلونه (ترجمه)
جزیره دلفینهای آبیرنگ (ترجمه)
مهاجران (ترجمه)
دلاله (ترجمه)
تا دست به اتفاق بر هم نزنیم،
پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم،
خیزیم و دمی زنیم پیش از دمِ صبح،
کاین صبح بسی دمد که ما دَم نزنیم!
#خیام
پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم،
خیزیم و دمی زنیم پیش از دمِ صبح،
کاین صبح بسی دمد که ما دَم نزنیم!
#خیام
صوفی صافی است در عین صفا
می نماید نور او او را به ما
ذره ای از آفتاب نور او
نیست خالی در همه ارض و سما
نقطه نقطه دایره پیموده است
جمع کرده ابتدا و انتها
سید مست است و جام می به دست
گر تو رندی باده می نوشی بیا
#حضرت_شاہ_نعمت_اللہ_ولی
می نماید نور او او را به ما
ذره ای از آفتاب نور او
نیست خالی در همه ارض و سما
نقطه نقطه دایره پیموده است
جمع کرده ابتدا و انتها
سید مست است و جام می به دست
گر تو رندی باده می نوشی بیا
#حضرت_شاہ_نعمت_اللہ_ولی
صبح آمده بر خیز ڪه خورشید تویی
در عالم نا امیدی ، امید تویی
در جشن طلوع صبح در باغ وجود
آن گل ڪه به روی صبح خندید تویی
#مولانا
در عالم نا امیدی ، امید تویی
در جشن طلوع صبح در باغ وجود
آن گل ڪه به روی صبح خندید تویی
#مولانا
آن سيه چرده که شيريني عالم با اوست
چشم ميگون لب خندان دل خرم با اوست
گر چه شيرين دهنان پادشهانند ولي
او سليمان زمان است که خاتم با اوست
روي خوب است و کمال هنر و دامن پاک
لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست
خال مشکين که بدان عارض گندمگون است
سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
دلبرم عزم سفر کرد خدا را ياران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست
با که اين نکته توان گفت که آن سنگين دل
کشت ما را و دم عيسي مريم با اوست
حافظ از معتقدان است گرامي دارش
زان که بخشايش بس روح مکرم با اوست
#حافظ
چشم ميگون لب خندان دل خرم با اوست
گر چه شيرين دهنان پادشهانند ولي
او سليمان زمان است که خاتم با اوست
روي خوب است و کمال هنر و دامن پاک
لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست
خال مشکين که بدان عارض گندمگون است
سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
دلبرم عزم سفر کرد خدا را ياران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست
با که اين نکته توان گفت که آن سنگين دل
کشت ما را و دم عيسي مريم با اوست
حافظ از معتقدان است گرامي دارش
زان که بخشايش بس روح مکرم با اوست
#حافظ
غلامعباس قشقایی مشهور به جهان در مردادماه سال ۱۳۳۳ در جهرم استان فارس زاده شد و تا پایان تحصیلات دبیرستان در این شهر به سر برد. پس از آن برای ادامهٔ تحصیلات در رشتهٔ مهندسی معماری به تهران رفت. فعالیت هنری او همزمان با انقلاب بود و به همین دلیل او مانند خوانندههای دیگر نتوانست به فعالیت در ایران ادامه دهد.
ترک ایران و آغاز کار حرفهای
جهان برای ادامهٔ زندگی به کانادا سفر کرد. او پس از چند سال برای کار حرفهای موسیقی به آمریکا رفت. جهان کار خوانندگی را در کابارهٔ تهران در سال ۱۳۶۸ آغاز کرد. نخستین آلبوم وی با نام «از دست عشق» را شرکت پارس ویدئو در سال ۱۳۷۱ پخش کرد.
بازگشت به میهن
جهان سال ۱۳۸۲ و پس از زمینلرزهٔ بم برای نخستین بار پس از سالها به ایران بازگشت. او نخست به شهر بم رفته و سپس به شهر خود جهرم پا گذاشت. وی همچنین در آن سفر در تهران و در انجمن هنرمندان چند قطعه را به صورت زنده برای هنرمندانی که در آن برنامه بودند اجرا نمود.
جهان در روز ۲۲ فروردین ۱۳۸۹ خورشیدی در ۵۵ سالگی بر اثر ایست قلبی در منزلش در لس آنجلس درگذشت.. جهان در گورستان وستوود در کنار قبر ویگن به خاک سپرده شد.
گلچینی از بهترین آثار وی :
ترک ایران و آغاز کار حرفهای
جهان برای ادامهٔ زندگی به کانادا سفر کرد. او پس از چند سال برای کار حرفهای موسیقی به آمریکا رفت. جهان کار خوانندگی را در کابارهٔ تهران در سال ۱۳۶۸ آغاز کرد. نخستین آلبوم وی با نام «از دست عشق» را شرکت پارس ویدئو در سال ۱۳۷۱ پخش کرد.
بازگشت به میهن
جهان سال ۱۳۸۲ و پس از زمینلرزهٔ بم برای نخستین بار پس از سالها به ایران بازگشت. او نخست به شهر بم رفته و سپس به شهر خود جهرم پا گذاشت. وی همچنین در آن سفر در تهران و در انجمن هنرمندان چند قطعه را به صورت زنده برای هنرمندانی که در آن برنامه بودند اجرا نمود.
جهان در روز ۲۲ فروردین ۱۳۸۹ خورشیدی در ۵۵ سالگی بر اثر ایست قلبی در منزلش در لس آنجلس درگذشت.. جهان در گورستان وستوود در کنار قبر ویگن به خاک سپرده شد.
گلچینی از بهترین آثار وی :