معرفی عارفان
1.3K subscribers
39.1K photos
15.1K videos
3.26K files
3K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
#حضرت_مولانا


ای تو چو خورشید و شه خاص من
کفر من و توبه و اخلاص من
رقص کند بر سر چرخ آفتاب
تا تو بگوییش که رقاص من
#محمود_دولت_آبادی


بیا وداع کنیم
اگر بنا باشد کسی از ما بماند
همان به که تو بمانی
"کینه ی" تو به کار این دنیا
بیشتر می آید تا "عشق"ِ من...

‌‌
#کلام

در لحظه
حال بودن اوج احترام به خود است .
در لحظه حضور داشتن یعنی صلح با تمام هستی
پس همواره به یاد داشته باش
نفرت ، عدم وجود صلح است
نفرت یعنی جدایی
تا زمانی که از کسی نفرت داری
در صلح نیستی و
نور قلب تو باید آنجا بتابد تا به صلح برسی

#اشو
هر که فاضلتر دورتر از مقصود. هر چند فکرش غامض تر، دورتر است . این کار دل است ،کار پیشانی نیست!!!!
قصه ی آن كه گنج‌نامه‌ای يافت كه به فلان دروازه بيرون روی، پشت بدان قبه كنی، و روی به قبله کنی، و تير بيندازی، هر جا تير بيفتد گنجی است.
رفت و انداخت، چندان كه عاجز شد؛ نمی‌يافت و اين خبر به پادشاه رسيد. تيراندازان دور انداز انداختند، البته اثری ظاهر نشد. چون به حضرت رجوع كرد، الهامش داد كه : نفرموديم كه كمان را بِكِش!!
آمد تير به كمان نهاد، همانجا پيش او افتاد. چون عنايت در رسيد، خُطوَتان و َ قَد وَصَل!!
اکنون به عمل چه تعلق دارد ؟ به ریاضت چه تعلق دارد؟ هر که آن تیر را دورتر انداخت محرومتر ماند !! از آنکه خطوه ای می باید که به گنج برسد خود چه خطوه ؟ آن خطوه کدامست ؟ من عرف نفسه فقد عرف ربه !!!


 #مقالات_شمس_ص۷۶_دفتر۱

      

ای نفس خرم باد صبا

از بر یار آمده‌ای مرحبا

قافله شب چه شنیدی ز صبح

مرغ سلیمان چه خبر از سبا

#سعدى
من به همه‌ی اهل دنیا و اهل آسمان و زمین بدهکارم، چرا که همه‎ی آنها دست به دست هم دادند تا من به وجود آمدم و ارزاق مادّی و معنوی را برای من تهیّه کردند؛ پس به آنها مدیون هستم، و من از ادای حقّ آنها عاجزم و غیر از خدا هم هیچ‎ کس نمی‎تواند اداء حق کند. اتّفاقاً شما و دیگران هم همین‎طور هستید. همه‎ی ما نسبت به اداء دین و حق مفلس هستیم و اَلمُفلِسُ فِی اَمَانِ اللهِ: شخص مفلس در امان خدا است. اگر به این حقیقت اعتراف کردی، خدا خودش حقّ آنها را ادا می‎کند.

مرحوم حاج اسماعیل دولابی

📕 مصباح الهدی
تٱلیف استاد طیب
بحر ما دریای بی پایان بود
آب ما از چشمهٔ حیوان بود
چشم عالم روشن است از نور او
روشنی چشم مردم آن بود
باطنست او وز همه ظاهر تو راست
این چنین پیدا چنان پنهان بود
خوش حبابی پر کن از آب حیات
هر دو را می بین که او یکسان بود


شاہ_نعمت_اللہ_ولی
چه خوب است که انسان روحی را یافته باشد تا در میان آشوبِ طوفان‌ها بتواند در دامنش بخزد. پناهگاهی اطمینان‌بخش که در آن به انتظار آرامش ضربان قلب خود نفسی برآورد.
بزرگترین شادی را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد. احساس کند که رازدارش اوست زیبایی‌های جهان را با حواس او در آغوش کشد با قلب او از زندگی کام گیرد حتی با او رنج ببرد. آه رنج کشیدن با دوست، شادی‌ست.


📚ژان کریستف
رومن رولان
سکوت دسته‌گلی بود
میان حنجره‌ی من..




یداله رویایی
بار خدايا !
جز تو كس ندارم و چون تو را دارم همه را دارم .
اگر من صد بار بگويم كه خداوندم اوست ، تا او مرا بنده خود نداند ؛ فايده‌ای نبود.
سی سال بود كه ميگفتم ؛ خدايا چنين كن و چنين ده
چون به قدم اول معرفت رسيدم گفتم :
الهی تو مرا باش و هر چه می‌خواهی كن

بایزید_بسطامی
دل به دل
همایون شجریان
تصنیف «دل به دل»

دل سپرده ام من به روی تو
در دل من است آرزوی تو
بخت اینه باشند اگر می نشاندم روبه روی تو
جان جان جان از همه جهان می کشیدم دلم پر به سوی تو




آواز #همایون_شجریان
آهنگ #تهمورس_پورناظری
شعر #هومن_ذکایی
با صد گله از درد فراق تو، خموش است
گر هیچ ندارد دل من، حوصله دارد

رفیع مشهدی
ساقی اگر کم شد میت
دستار ما بستان گرو

چون می ز داد تو بود
شاید نهادن جان گرو


#مولانا
بادی که زَنَد بر نِی، قَند است دَرو مُضْمَر
وان مَریَمِ نِی، زان دَم، حامل شُده حُلْوِیّا

ترجیعات مولانا
گَر توبه زِ نان کردی، آخِر چه زیان کردی
کو سُفرۀ نان اَفْزا، کو دِلْبَرِ جانْ اَفْزا
ترجیعات
14-00701 Davod Isfahani.pdf
17.1 MB
دیوان داود اصفهانی (از شعرای سبک هندی) و صاحب مثنوی سلطان الانساب، پسر "عشق" اصفهانی (شاعر دیگر اصفهانی) با خط نسخ بسیار تمیز, یکدست و زیبا، تقدیم به همراهان عزیز
بر یاد تو می گریند از بهر تو می نالند
در کعبه مسلمانها ، در میکده رهبانها

ای شور تو در سرها ای یاد تو در دلها
ای درد تو در تن ها ای عشق تو در جانها

داوود حزین خواهد از لطف تو توفیقی
تا نام تو را سازد آرایش دیوانها

#داوود_اصفهانی
از تماشای رخت رفت ز یادم گله ها
شد سندهای شکایت ورق باطله ها

عاجز از تشنه لبی راهنوردان نشوند
آب دارند به زیر قدم از آبله ها

#داوود_اصفهانی
هر موے من از عشقت بیت و غزلے گشته
هر عضو من از ذوقت خم عسلے گشته

خورشید حمل رویت دریاے عسل خویت
هر ذره ز خورشیدت صاحب عملے گشته

#مولانا
#مولانا

عشق است برآسمان پریدن
صدپرده به هرنفس دریدن
اول نفس ازنفس گسستن
اول قدم از قدم بریدن
هر چند که من خود را در سخن مشغول می‌کنم
آن معنی از پی‌ام در می‌آید
کجا گریزی؟!


#شمس