معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
راه طالب،
خود،
در اندرون اوست.


تمهیدات
عین القضات همدانی
در این دنیا که همه می کوشند چیزی شوند، تو "هیچ" شو! مقصدت "فنا" باشد.
انسان باید فی المثل بسان گلدان باشد. همانطور که در گلدان نه ظاهر ، بلکه خلاء درون [جای رستن گل] اصل است، در انسان نیز نه ظن منیت، بلکه "معرفت هیچ بودن" و "فنا" اساس راه است تا گل و ریاحین معرفت و کمال در باطن شکوفا گردد...

#شمس_تبریزی
.
درمزرعه ی جهان که ماکِشت شویم

حیف است دچارِ آفتی زِشت شویم

از بادِ اجل ساقه ی ما چون خُشکید

کاهی به دلِ کارگَهِ خِشت شویم

رباعی ازحسن قربانی گل(داریوش)
مؤمن آن است كه همچو ماهي، بي آب قرار نگيرد.
اگرچه همه چيزها و همه نعمت‌ها پيش ماهي نهي، ماهي هيچ نيارامد، پس مؤمن نيز همچو ماهي به سوي آب مي‌جهد.
اكنون، در جوي خردك امان نيابد ماهي كه در آنجاش بگيرند؛ و نيز آب تنك باشد، در دام بماند و نيز نگوالد .
دريايي بايد، تا ماهي نهنگي شود. اگر جسم شيخ را خرد مي‌بيني، محال مدان دريا را در ضمن وي بين:

عجب مدار ز دريا و جانور كه در اوست
عجب ز جانوري دار كاندر او درياست


معارف
برهان الدین محقق ترمذی
هر گاوي كي آخُري باشد!
دانك از بهر كارد قصاب است و هر گاوي كه گردون (آسیاب) كشد ايمن باشد.

اگر آن گاو را معلوم شدي كه از آخُر او را چه خواهد رسيدن، گردون كشيدن او را سخت نيامدي و يوغ، او را راحت جان شدي.

اكنون هر علف كه در آخُر گاو ريزند، آن چربش ديگ است، نه ترا قصابان پيش چشم احسان است در حق گاو. وقتي كه مرا در آخُر بسته بودند، مرا كسي گفت كه پس هر گاه كه در آخُر علف مي‌كنند و گوشت تو را بها مي‌كنند و گوشت ترا كه مي‌گيري مقدار مي‌كنند، پوز از آخُر بردار و بيش مي‌بيني مگو كه اين در حق من احسان است، كه آن از بهر بريدن سر است اگر نمي‌تواني دست در آخرجي بزن كه تو را ياري دهد، تا از آخرت ياد دهد، نماز نكرده‌اي هرگز؟
مي‌فرمايد كه به يك سجده قرب حاصل مي‌آيد: وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ (علق، 19)، پس چندين گاه است كه در اين راه مي‌روي تا بدان شهر رسي، اگر هنوز در آن شهر نرسيدي، آخَر در اين راه كه مي‌روي، كاروانسرايي نديدي؟ و رباطي نديدي؟ و بستاني نديدي؟ هر نماز كه در وي اين معني نيايد و حاصل نشود، اين نه، آن صلوة نيست.



معارف
برهان الدین محقق ترمذی
و گفت :همه یک بیماری داریم ،
چون بیماری یکی بود دارو هم یکی باشد
جمله بیماری غفلت داریم بیایید تا بیدار شویم .

#ابوالحسن_خرقانی
#مولانا

من چو از تیر توام
بال و پرم ده،بپران!
خوش پرد تیر زمانی
که کمان برخیزد...
#سعدی

به فلک می‌رسد از روی
چو خورشید تو نور
قل هو الله احد
چشم بد از روی تو دور

ای صبا نکهتی از ... #محمدرضا_شجریان
@sher_o_asal
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار

نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو
نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار

تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار

به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار

گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده خونبار بیار

خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار

شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده گلزار بیار

کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست
عشوه‌ای زان لب شیرین شکربار بیار

روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار

دلق #حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن
وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار

 
#حافظ

#چهارگاه(خصوصی)
استادان
نی : #حسن_کسایی
آواز: #محمدرضا_شجریان
سه تار: #پرویز_مشکاتیان
بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم
زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم

آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آینه‌ام روی ز آهن چه کنم

برو ای ناصح و بر دردکشان خرده مگیر
کارفرمای قدر می‌کند این من چه کنم

#حافظ
Nale Makon Ey Saz
Elahe
"ناله ساز"

ناله مکن ای ساز...

اواز #بانو_الهه
آهنگ #جواد_لشگری
شعر #کریم_فکور
ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﭘﯽ ﺁﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﺳﻮﯼ ﻓﻠﮏ ﭘﺮﺩ
ﻋﻘﻞ ﺍﺯ ﭘﯽ ﺁﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺍﺩﺏ ﺑﻴﻨﺪ

ﻋﺎﺷﻖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﺪ ﺗﻬﻤﺖ ﺑﺪﻧﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺳﻮ
ﭼﻮﻥ ﻧﻮﺑﺖ ﻭﺻﻞ ﺁﻳﺪ ﺻﺪ ﻧﺎﻡ ﻭ ﻟﻘﺐ ﺑﻴﻨﺪ...


حضرت مولانا
ﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﯽ ﺧﻮﺩﯼ ﺷﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﯽ ﺍﺩﺏ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭼﻨﺎﻥ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﮔﺮ ﺑﻮﺩ ﻋﺎﻗﻞ ﻧﮑﻮ ﻓﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﻭﺭ ﺑﻮﺩ ﺑﺪﺧﻮﯼ ﺑﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ....


حضرت مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حضرت_حافظ

در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
🦋🕯
ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع
ز نـوایِ مـرغِ یـاحـق، بـشـنـو کـه در دلِ شـــــــب

غمِ دل به دوست گفتن، چه خوش‌ست #شهریارا
منزه است خرابات بی‌نیاز حقیقت

تو خواه سبحه‌شمر خواهی می‌پرست برون آ

قدت خمیده ز پیری دگر خطاست اقامت

ز خانه‌ای‌که بنایش‌کند نشست برون آ

بیدل

اثری زیبا از استاد #فرشچیان
در طــریق عشقــبازی
امن و آسایش بلاست

ریش باد آن دل که با
درد تو خواهد مرهمی


#حافظ_شیرازی
جَستنی دیدم از آتش ز سپندی، گفتم
عارفان از سرِ کونین چنین برخیزند

تأثیر تبریزی
#امشب_با_حضرت_حافظ 🌺

بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است

سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است
به نام خدایی که
مهر او قوت قلب ما،
و یاد او راحتی روح ماست،

آباد آن زبان
که بر آن ذکر اوست،

آزاد آن کس
که وی دربند اوست!

به نام خدای همه
روزتان ‌معطر به ‌عطر صلوات

اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي
مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد
وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم