معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
حرف قرآن را بدان که ظاهریست

زیر ظاهر باطنی بس قاهریست

زیر آن باطن یکی بطن سوم

که درو گردد خردها جمله گم

بطن چارم از نبی خود کس ندید

جز خدای بی‌نظیر بی‌ندید

تو ز قرآن ای پسر ظاهر مبین

دیو آدم را نبیند جز که طین

ظاهر قرآن چو شخص آدمیست

که نقوشش ظاهر و جانش خفیست


مثنوی شریف
شمس تبریزی

قرآن را می‌توان در چهار سطح خواند. سطح اول معنای ظاهری است. بعدی معنای باطنی است. سومی بطنِ بطن است. سطح چهارم چنان عمیق است که در وصف نمی‌گنجد
صــــبح می جویم تورا
در هستی و آفاق و شعر ؛



تاڪه جــان گیــرد
ز تو این صبـــــح بی آغازمن...



#هما_کشتگر
صبــــحٺون_باب دل
خــداوندا
نمی دانم
در این دنیای وانفسا ،
ڪدامین تکیه گه را تڪیه گاه خویشتن سازم !
پـس
خـدایا دستانی به من عطا ڪن ڪـه ،
تو را برایم از تو بخواهد .

به نام خدای همه
گنجشك از باران پرسيد: «كار تو چيست؟»
‌‌
باران با لطافت جواب داد: «تلنگر زدن به انسانهايى كه آسمان خدا را از ياد برده‌اند...»
‌‌
"گاهى بايد كركره زندگى را پايين بكشيم و با خود خلوت كنيم و به پيرامونمان با دقت بيشترى نگاه كنيم... شايد چيزهايى را از ياد برده باشيم!"
زندگی لمس لحظه هاست
لحظه های بودن
لحظه های ماندن
لحظه های ترس وتنهایی
لحظه های عشق وشیدایی
"پس تا هستی زندگی کن"

🌺🌺🌺

یار مهربانم
درود
بامداد سه شنبه ات نیکو

🌺🌺🌺

هر روزخندان‌تر باش! آرام‌تر، مـهربـان‌تر، بخشنده‌تر، صبورتـر و باگذشت‌تر!
صبحت قشنگ
روزت سرشار از عشق 
زيباترین لبخندها بر لبانت 
بالاترين دستها نگهبانت

🌺🌺🌺

شاد باشی
خوش اخلاقی، لطف نیست؛
بلکه وظیفه شماست!
باجمله "من اخلاقم اينجوريه ديگه"؛
بدخلقی رو توجيه نکنید.
محبت ؛وظیفه شماست!
کم کاری نکنید.
سوی دلاکی بشد قزوینیی
که کبودم زن بکن شیرینیی

مردی قزوینی نزد دلّاکی رفت و به او گفت: از راه شیرینکاری و لطف، بدن مرا خالکوبی کن.
دلّاک: کیسه کش حمام. در روزگار پیشین، وظیفه دلّاک، فقط کیسه کشیدن نبود، بلکه کارهای دیگری از قبیل ختنه کردن و حجامت و....بر عهده داشت.

گفت چه صورت زنم ای پهلوان
گفت برزن صورت شیر ژیان


دلّاک گفت: ای پهلوان، چه نقشی بر بدنت بنگارم؟ قزوینی گفت: نقش یک شیرژیان را بزن.
شیر ژیان: شیر خشمگین

طالعم شیرست نقش شیر زن
جهد کن رنگ کبودی سیر زن

زیرا طالعم شیر است، بنابراین بکوش تا نقش یک شیر را با رنگی سیر و غلیظ بر بدنم بزنی.


گفت بر چه موضعت صورت زنم
گفت بر شانه گهم زن آن رقم


دلّاک گفت: بر کدام قسمت از بدنت این نقش را بکوبم؟پاسخ داد: بر شانه ام.

چونک او سوزن فرو بردن گرفت
درد آن در شانه‌گه مسکن گرفت

همینکه دلّاک، نیش سوزن را بر پوست او فرود بُرد، از خلیدن سر سوزن بر پوست بدنش احساس درد و سوزش کرد.

شرح مثنوی شریف
استاد کریم زمانی
تا بِنَگشایی به قندت روزه‌ام

تا قیامت روزه دارم روز و شب

#حضرت_مولانا
ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو

گل با تو برابری کجا یارد کرد
کاو نور ز مه دارد و مه نور از تو

حضرت حافظ

رباعیات
مست بُگذشتی و از خلوتیانِ ملکوت

به تماشای تو آشوبِ قیامت برخاست

#حضرت_حافظ
پادشاهی به درویشی گفت که:
آن لحظه که تو را به درگاهِ حق تجلّی و قُرب باشد،
مرا یاد کن!

گفت:
چون من در آن حضرت رَسم و تابِ آفتابِ آن جمال بر من زند،
مرا از خود یاد نیاید،
از تو چون یاد کنم؟

#فیه_ما_فیه
هر آن که
جانب اهل خدا
نگه دارد
خداش در همه حال
از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم
مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن
آشنا نگه دارد

#حافظ
اگر میخی در مسیر حرکت لاستیک ماشین باشد ، باعث پنچر شدن چرخ های آن می گردد . دو واژه «من»و « مال من» میخ هایی ه‍ستند که باعث پنچر شدن چرخ پیشرفت معنوی انسان میگردد.

نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان افتادنی است

#مولانا_منیت
#وحدت_عالم
اگر به مقصود نظر کنند دویی نماند .دویی در فروع است.اصل یکی است .همچنان که مشا یخ اگر چه به صورت گونا گون اند و به مجال و به مقال و افعال و احوال مباینت است اما از روی مقصود یک چیز است و ان طلب حق است. چنان که بادی  که در سرای بوزد گوشه قالی بر گیرد , اضطرابی و جنبشی در گلیم ها پدید آرد , خس و خاشاک را بر هوا برد .اب حوض را زره زره گردانددرختان و شاخه ها و برگها را در رقص آرد . آن همه احوال , متفاوت و گونا گون اند اما از روی مقصود  و اصل و حقیقت یک چیز است  زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

#فیه_ما_فیه.
قد همه دلبران عالم
پیش "الف قدت" چو نون باد

هر دل که ز عشق توست "خالی"
از حلقه وصل تو برون باد

"لعل" تو که هست جان حافظ
دور از لب مردمان دون باد.....



#حافظ
سرمایهٔ عمر آدمی یک نفسست
آن یک نفس از برای یک همنفسست

با همنفسی گر نفسی بنشینی
مجموع حیات عمر آن یک نفسست

#ابوسعیدبوالخیر
گر تو سری
قدم شوم

گر تو کفی
عَلَم شوم

ور بروی
عدم شوم

بی تو به سر نمی‌شود ...


#مولانا
میگفت :
هر بامداد که بیدار میشوم میدانم که چه کسی لقمه حلال خورده و یا حرام؟

پرسیدند چگونه ؟
گفت : آنکه حرام خورده باشد
مرتب صحبتهای بیهوده و لغو کرده و فحش و غیبت میگوید

و آنکس که حلال خورده زبان به شُکر و ذکر دارد.


نیشابوری تذکره الاولیا_ عطار
این چنین زیر و زِبَر عالم
نمی ماند مدام

می نشاند چرخ هر کس را
به جای خویشتن!!

#صائب_تبریزی
اوست
پناه و پشت من

تکیه بر
این جهان مکن....

#مولانا