معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
ای ملکی که ذاتت باقی و قایم است
و ملکی و دولتی که تو بخشی دایم است

از آن شرابی که در روز الست
ذرات ارواح
"مست وار بلی گفتند"
تمام بر ما ریز

ما را از دست صدهزار اندیشه
و وسوسه "باز خر"
ای ساقی از ان باده که اول دادی رطلی دو در انداز و بیفزا شادی.....



مجالس سبعه
#مثنوی_معنوی_شریف

دفتر دوم بیت ۲۷۱۷

پس جوابِ او سکوت است و سکون
هست با اَبلَه سُخَن گفتن، جنون

سکوت کردن و واکنش نشان ندادن تنها عکس العملی ست که باید در برابر آدمهای احمق انجام داد.
سالکی گفتا : چه داری آرزو؟ گفتم :سکوت

معنی صد نکته را در یک سخن پیچیده ام

معین_کرمانشاهی
نامحرمانِ عیشند، بیگانگانِ ساقی


وز درد بی‌نصیبان، ناآشنایِ مطرب


#بیدل
انتقام ِ
هرزه گویان را
به خاموشی گذار

تیغ
میگوید جواب
مرغ بی هنگام را....!


صائب
علم‌های اهلِ دل حمالشان
علم‌های اهلِ تن احمالشان

علم چون بر دل زند، یاری شود
علم چون بر تن زند، باری شود

#مثنوی_مولانا
در جهان بال و پر
خویش گشودن آموز

که پریدن نتوان با پر و بال دگران

#محمد_اقبال_لاهوری
اصلاحیه

در این عمری که میداﻧﻲ
فقط چندی تو مهماﻧﻲ!

مراقب باش ﺗﻮ به آﻧﻲ،
دل موری نرنجاﻧﻲ...

که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آﻧﻲ..

#مولانا

جعلی

سراینده ناشناس
علم‌های اهلِ دل حمالشان
علم‌های اهلِ تن احمالشان

علم چون بر دل زند، یاری شود
علم چون بر تن زند، باری شود

#مثنوی_مولانا
داشتم با خار خار طبع مجنون نسبتی

بر سر راهی که لیلی پا نهد بنشانی‌ام

جان فدای خنجر نازی که در اندیشه‌اش

هر کجا باشم شهیدم‌، بسملم‌، قربانی‌ام

بیدل
رسم دنیا درهمین است آنکه آمد رفتنی ست
بعدِ رفتن نام نیکت بر زبانها ماندنی ست

تا توانی خلق را ازخود مرنجان با سخن
آنکه بالاتر نشیند ، آخرش افتادنی ست

عمرو جانت گرچه عمر نوح هم باشد ولی
شیشه ی عمرگرانم عاقبت بشکستنی ست

ثروتت بند است برشب شهرتت با یک تبی
عاقبت ثروت به دست وارثان بسپردنی ست

دل مبند بر مال دنیا ، مالِ دنیا بی وفاست
خرقه ی زرهم بپوشی سیم و زرنابردنی ست👌👍

#ناشناس
تو ای پری کجایی قوامی
ترانه جاودانه سرگشته
آهنگساز : زنده یاد همایون خرم
ترانه سرا : هوشنگ ابتهاج
با صدای زنده یاد استاد حسین قوامی
دکتر علی شریعتی در خاطرات خود نوشته است ؛
به دوستی گفتم: چرا ديگر خروس‌تان نميخواند ؟!
گفت: همسايه‌ها شاكی بودند كه صبح‌ها ما را از خواب خوش بيدار می‌كند ، ما هم سرش را بُريديم !

آنجا بود كه فهميدم هر كس مردم را بيدار كند سرش را خواهند بُريد .

در دنیایی كه همه از مرغ تعريف می‌كنند نامی ازخروس نيست ، زيرا همه به‌ فكر سير شدن هستند ، نه به فكر بيدار شدن ...!

شریعتی



جعلی
🌹🍃🌹🍃🌹
زاهدان دوش دم از حرمت ميخانه زدند

خشت از خم بگرفتند و به پيمانه زدند


ذوق
ى اصفهانى
دیوان لطفعلی بیک آذر بیگدلی.pdf
14.8 MB
دیوان لطفعلی‌ بیک آذر بیگدلی
نویسنده: لطفعلی بیک آذربیگدلی
به‌کوشش: حسن سادات ناصری، غلامحسین بیگدلی
chand salist
reza pirbadian
چند سالی‌ست که تکلیف دلم روشن نیست
جا به اندازه‌ی تنهایی من در من نیست

چشم می‌دوزم در چشم رفیقانی که
عشق در باورشان قدّ سر سوزن نیست

دست برداشتم از عشق، که هر دستِ سلام
لمسِ آرامشِ سردی‌ست که در آهن نیست

حس بی‌قاعده‌ی عقل و جنون با من بود
درک این حالِ به‌هم‌ریخته تقریباً نیست

سال‌ها بود از این فاصله می‌ترسیدم
که به کوتاهی دل‌کندن و دل‌بستن نیست

رفتم از دست و به آغوش خودم برگشتم
جا به اندازه‌ی تنهایی من در من نیست...

چند سالی‌ست که تکلیف دلم روشن نیست
-عبدالجبار کاکایی
-دکلمه رضا پیربادیان
ابلهان، بايزيد بسطامی را گفتند: ريش تو افضل است يا پوز سگ؟ گفت آنكه مردم نيازارد و از صراط عبور كند ونقل است که یک روز می‌گذشت با جماعتی. در تنگنای راهی افتاد، و سگی می‌آمد. بایزید بازگشت، و راه بر سگ ایثار کرد تاسگ را باز نباید گشت، مگر این خاطر به طریق انکار برمریدی گذشت که حق تعالی آدمی را مکرم گردانیده است. و بایزید سلطان العارفین است. با این همه پایگاه - و جماعتی مریدان - راه بر سگی ایثار کند و بازگردد. این چگونه بود؟
شیخ گفت: ای جوانمرد! این سگ به زبان حال با بایزید گفت در سبق السبق از من چه تقصیر در وجود آمده است، و از تو چه توفیر حاصل شده است که پوستی از سگی در من پوشیدند و خلعت سلطان العارفین در سر تو افگندند؟ این اندیشه در سر ما درآمد تا راه بر او ایثار کردم.

تذكره الاولياء
ذكر حضرت بايزيد بسطامی
Audio
مولانا و صلح....

دکتر کریم زمانی ق_اول
Audio
مولانا و صلح ....‌

دکتر کریم زمانی ق _دوم
Audio
مولانا و صلح....

دکترکریم زمانی ق_ سوم
Audio
مولانا و صلح...

دکتر کریم زمانی ق_چهارم