معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش

لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش

#حافظ
"ملالت‌زدایی از منظر #مولانا

▫️چه موقع آدمی از خود سیر می‌شود؟"


- هیچکس از خودش سیر نمی شود. ممکن است خیلی ها بگویند که از خودم سیرم، از زندگی سیرم، می خواهم خودکشی کنم. پاسخ مولانا به این افراد این است که آدمی از خود سیر نمی شود، از "ناخود" سیر می شود. هروقت که گفتی از خودم سیرم، بدان که یک ناخودی در شما نفوذ کرده است که "خود" تو نیست.
تا تو تاریک و ملول و تیره ای
دان که با دیو لعین همشیره ای

- مولانا معتقد است که آنچه وجود آدمی را زیر و رو می کند و او را از این ملال و از دیوی که در وجود او نفوذ کرده، نجات می دهد یکی "عشق" است و یکی "ایمان"، که این هردو از یک جنس و ماهیت اند و نزدیک ترین چیز هستند به وجود آدمی و بلکه انسان را از نو می سازند و وجود آدمی را دگرگون می کنند!

عبدالکریم_سروش
ما به استقبال غم کشور به کشور می‌رویم
چون ز پا محروم می‌مانیم با سر می‌رویم

صد ره این ره رفته‌ایم و بار دیگر می‌رویم
العطش‌گویان به استقبال ساغر می‌رویم

چون به پا رفتن میسر نیست ما را سوی دوست
نامه می‌گردیم و با بالِ کبوتر می‌رویم

طالب آملی
پَندی از حکیم انوریِ ابیوردی

صفّه‌ای را نقش می‌کردند نقاشانِ چین
بشنو این معنی که زین خوشتر حدیثی نشنوی
اوستادی نیمه‌ای را کرد همچون آینه
اوستادی نیمه‌ای را کرد نقشِ مانَوی
تا هر آن نقشی که حاصل باشد اندر نیمه‌ای
بینی اندر نیمهٔ دیگر چو اندر وی روی
ای برادر خویشتن را صفّه‌ای دان همچنان
هم به سقف نیک عالی هم به بنیادِ قوی
باری از آن نیمهٔ پر نقش نتوانی شدن
جَهدِ آن کُن تا مگر آن نیمهٔ دیگر شوی.

#اوحدالدین‌انوری #انوری
خواجه عبدالله انصاری در مناجات و مقالات خود درباره درک فیض  از مکتب شیخ بزرگ خرقان

چنین آورده است: عبدالله مردی بود بیابانی، میرفت بطلب آب زندگانی، ناگاه رسید به  شیخ ابوالحسن

خرقانی، دید چشمهً آب زندگانی، چندان خورد که از خود گشت فانی،

که نه عبدالله ماند و نه شیخ ابوالحسن خرقانی، 

اگر چیزی میدانی من گنجی بودم نهانی، کلید او شیخ ابوالحسن خرقانی
هنگامی که از درون زلال باشی
خداوند به تو نوری می بخشد آنچنان که ندانی،
و مردم تو را دوست مي دارند از جایی که ندانی
و نیازهایت از جایی برآورده شود که ندانی چه شد

"این یعنی پاک نیتی "

و پاک نیت کسی است که برای همه، بدون استثنا ،خیر بخواهد
چون می داند
سعادت دیگران از خوشی او نمی کاهد
و بی نیازی آنها از ثروت او کم نمی کند
و سلامت آنها عافیت و آرامش او را سلب نخواهد کرد
پس، چه زیباست که همیشه نیک اندیش و خیر خواه باشیم
🍀

ما عاشق و مستیم کرامات چه باشد
ما باده پرستیم مناجات چه باشد

ما همدم رندان سراپردهٔ عشقیم
در خلوت ما حالت طامات چه باشد

گفتیم چنان است چنین بود که گفتیم
اینست کرامات کرامات چه باشد

ما عاشق مستیم ز جام می وحدت
خود کثرت معقول و خیالات چه باشد

چون خلوت ما گوشهٔ میخانهٔ عشق است
با منزل ما راه و مقامات چه باشد

ای زاهد سجاده نشین کعبه کدام است
وی عاشق میخواره خرابات چه باشد

سید چو همه اوست چه پیدا و چه پنهان
احوال بدایات و نهایات چه باشد


شاه نعمت‌الله ولی
سَروِ چراغانی

سوزِ دل از هر بُنِ مویَم نمایان کرده‌اند
این جفاجویان مرا سَروِ چراغان کرده‌اند.

#مظهر #میرزاجانجان
@smsu43
علیرضا افتخاری - آشفته حالی
#علیرضا افتخاری
آشفته حالی
معینی_‌کرمانشاهی
@deldadeeeeeee
مرضیه
ترانهٔ خاطره‌انگیز و زیبای
#خدا_کنه_که_خوابم_نبره
#مرضیه»
‌ به یادِ بانو #مرضیه
ترانه؛ #ایرج_جنتی_عطایی
تنگ سازد راه را بر رهنوردان، زندگی
هست هر مو شاهراهی لشکرِ تصویر را.

#وحید قزوینی
عمرِ ما را هست هر نوروز یک نقشِ قدم
گام را بنگر، تصوّر کن شتاب زندگی

هست عمر از گرمیِ رفتار چون آتش «وحید»
چون نمی‌گردد دلت در بر کباب زندگی؟

#وحید قزوینی
در بغل دشنه نهان ساخته #غالب امروز
مگذارید که ماتم‌زده تنها مانَد

#غالب دهلوی
#در ماتم
دریادلان کریم‌اند در آن‌چه خود نخواهند
تا خس بود کی از بحر گوهر به ساحل افتد

#کلیم
@litera9. دیوان ادیب صابر ترمذی.pdf
11.4 MB
دیوان ادیب صابر ترمذی
چاپ محمدعلی ناصح
چاپ علمی
(انواع مستی)
.

مستی به چهار قسم است و یه چهار مرتبه است.

اول مستی هواست و خلاص از این دشوار عظیم. رونده تیزرو باید تا از این مستی هوا درگذرد.

بعد از آن مستی عالم روح. روح را هنوز ندیده، ولیکن مستی عظیم، چنانکه مشایخ در نظر نیایند از غایت مستی و انبیاء نیز. و در سخن که آغاز کند هیچ پیش او نه آید از آیت و حدیث. و عار آیدش سخن نقل مگر جهت تفهیم.

از مرتبه دوم گذشتن سخت صعب و مشکل است. مگر بنده نازنین حق یگانه خدا بر او فرستند تا حقیقت روح ببیند، و به راه خدا برسد.

مستی راه خدا هم مرتبه سیم است. مستی عظیم، اما مقرون با سکون. زیرا چیزی که می پنداشت که آن است، خدا او را از آن بیرون آورد.

بعد از آن مرتبه چهارم: مستی از خداست، این کمال است. بعد از این هشیاری است.

مقالات شمس
گربه را می خواستند که بگیرند، هیچ ممکن نمی شد.
روزی آن گربه به صید مرغی مشغول بود. به صید مرغ غافل شد، او را بگرفتند




فیه مافیه
#حضرت_مولانا
Zendegi Kon
Reza Sadeghi
#رضا صادقی
Khoshbini
Moein
#معین
خوش بینی