معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
سالها
پیروی
مذهب
رندان
کردم
تا به
فتوای
خرد
حرص
به زندان
کردم

حافظ
سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم
تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم

من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم

سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان
که من این خانه به سودای تو ویران کردم

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
می‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم

در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست
آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع
گر چه دربانی میخانه فراوان کردم

این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت
اجر صبریست که در کلبه احزان کردم

صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم

گر به دیوان غزل صدرنشینم چه عجب
سال‌ها بندگی صاحب دیوان کردم


حافظ
گفتا كه دلت كجاست؟گفتم بر او

پرسيد كه او كجاست؟گفتم در دل

#ابوسعيد_ابوالخير
مطالعه کتاب ذهن ‌تان را از گرد و غبار افکار متحجرانه پاک خواهد کرد.
چشم بربند
گرت
ذوق ِتماشایی
هست
صافی آینه
درکسوت ِ
زنگ است
اینجا ...

#بیدل دهلوی
ای شراب تلخ من ! ترک تو تسکینم نداد

بی تو بودن هم شبیه با تو بودن مشکل است

#حسین_دهلوی
از همه کس رميده ام
"با تو" درآرميده ام....

جمع نمي شود دگر
هر چه "تو" مي پراکني...

سعدی
ای دل چه کنی به عشوه خود را خرسند
پای تو فرو گلست و این پایه بلند

بالغ شده‌ای ببر زباطل پیوند
چون طفل زانگشت مزیدن تا چند

#انوری
- رباعی شمارهٔ ۱۵۴
انگورم و در زیر لگد می‌گردم
هر سوی که عشق می‌کشد می‌گردم

گفتیکه به گرد من چرا می‌گرد
گرد تو نیم به گرد خود می‌گردم

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۱۵۴
جهانی طالب بهشت شده‌اند
و یکی طالب عشق نیامده!
از بهر آنکه بهشت،
نصیب نفس و دل باشد
و عشق، نصیب جان و حقیقت



عین‌_القضات_همدانی
Ali Tajvidi & Marziye - Sange Khara | مرضیه - سنگ خارا
mehrān
🎧 - سنگ خارا - مرضیه
صبر بر درد، نه از همت مردانه ی ماست
درد از او، صبر از او، همت مردانه از اوست

#مصاحبی_نائینی
با خویشتنم خوش است
زین پس من و من.


شمس_تبریزی
یکی تو فکر عشقه
حمیرا
یکی تو فکر عشقه
حمیرا
بیش از دو جهانیم و کم خویشتنیم

خورشید جهان و شبنم خویشتنیم

آنیم که همچو صورت دور نما

خردیم و بزرگ عالم خویشتنیم

شوکت بخارایی
شوکت عمری است بیدل آن مویم

نظاره به زنجیر از آن گیسویم

از بس که شدم مضطرب از آمدنش

دل خون شد و خون رنگ و پرید از رویم

شوکت بخارایی
بود سواد چمن سایه ی مغیلانم

سیه بهار جنون دیده ی غزالانم

ز زعفران تبسم ز بس که دیده پرست

چو عقد کاهربا گشت زرد دندانم

گلاب ناز به پیراهنم نگاه کسی

چنان فشاند که گرداب شد گریبانم

مده به کعبه مرا نسبتی که می گردد

چراغ بتکده روشن ز نور ایمانم

شوکت بخارایی
" قول و فعلِ بی تناقض بایدت
  تا قبول اندر زمان پیش آیدت "

#مثنوی_مولانا دفترپنجم


📘اگر می خواهی برای همیشه مقبول
   و قابل اعتماد باشی, باید که بین
   سخن و اعمالت دوگانگی نباشد...

  
گشته گرگان یک به یک خوهای تو
می درانند از غضب اعضای تو

#مثنوی_مولانا


📘هریک از صفات وملکات نفسانی ات بصورت گرگی در می آیند وباخشم وغضب اعضای تورا پاره پاره می کنند.
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی .......



((لسان الغیب حضرت حافظ م..ن))
رنج تن دور از تو ای تو راحت جان‌های ما
چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما

صحت تو صحت جان و جهانست ای قمر
صحت جسم تو بادا ای قمرسیمای ما

#مولانای_جان