.
اگر دادگر باشی و پاکْدین
ز هر کس نیابی جز از آفرین
و گر بدنِهان باشی و بدکُنش
ز چرخِ بلند آیدت سرزنش
جهاندار اگر دادگر باشدی
ز فرمان او کی گذر باشدی
کنون گر شدی آگه از روزْگار
روان و خرد بادت آموزْگار
#فردوسی
اگر دادگر باشی و پاکْدین
ز هر کس نیابی جز از آفرین
و گر بدنِهان باشی و بدکُنش
ز چرخِ بلند آیدت سرزنش
جهاندار اگر دادگر باشدی
ز فرمان او کی گذر باشدی
کنون گر شدی آگه از روزْگار
روان و خرد بادت آموزْگار
#فردوسی
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید
چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا
زهی ماه زهی ماه زهی باده همراه
که جان را و جهان را بیاراست خدایا
زهی شور زهی شور که انگیخته عالم
زهی کار زهی بار که آن جاست خدایا
فروریخت فروریخت شهنشاه سواران
زهی گرد زهی گرد که برخاست خدایا
فتادیم فتادیم بدان سان که نخیزیم
ندانیم ندانیم چه غوغاست خدایا
ز هر کوی ز هر کوی یکی دود دگرگون
دگربار دگربار چه سوداست خدایا
نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم
چه بندست چه زنجیر که برپاست خدایا
چه نقشیست چه نقشیست در این تابه دلها
غریبست غریبست ز بالاست خدایا
خموشید خموشید که تا فاش نگردید
که اغیار گرفتست چپ و راست خدایا
مولانای جان
چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید
چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا
زهی ماه زهی ماه زهی باده همراه
که جان را و جهان را بیاراست خدایا
زهی شور زهی شور که انگیخته عالم
زهی کار زهی بار که آن جاست خدایا
فروریخت فروریخت شهنشاه سواران
زهی گرد زهی گرد که برخاست خدایا
فتادیم فتادیم بدان سان که نخیزیم
ندانیم ندانیم چه غوغاست خدایا
ز هر کوی ز هر کوی یکی دود دگرگون
دگربار دگربار چه سوداست خدایا
نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم
چه بندست چه زنجیر که برپاست خدایا
چه نقشیست چه نقشیست در این تابه دلها
غریبست غریبست ز بالاست خدایا
خموشید خموشید که تا فاش نگردید
که اغیار گرفتست چپ و راست خدایا
مولانای جان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی انسان آموخت چگونه با رنج هایش تنها بماند،
آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد…
آلبر کامو
آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد…
آلبر کامو
چنین که یخ زده تقویم ها هر روز
هزار بار بیاید بهار کافی نیست
به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند
برای کشتن حلاج دار کافی نیست
خودت بخواه که این روزگار سر برسد
دعای این همه چشم انتظار کافی نیست
#فاضل نظری
هزار بار بیاید بهار کافی نیست
به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند
برای کشتن حلاج دار کافی نیست
خودت بخواه که این روزگار سر برسد
دعای این همه چشم انتظار کافی نیست
#فاضل نظری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک پنجره برای من کافیست
یک پنجره به لحظهی
آگاهی و نگاه و سکوت
من در پناه پنجرهام
با آفتاب رابطه دارم.
فروغ فرخزاد
یک پنجره به لحظهی
آگاهی و نگاه و سکوت
من در پناه پنجرهام
با آفتاب رابطه دارم.
فروغ فرخزاد
#حضرت_سعدي
دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرددست دوست
درپریشان حالی ودرماندگی
دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرددست دوست
درپریشان حالی ودرماندگی
در عجبم از کسی که کوه را
می شکافد تا به معدن جواهر برسد، ولی خویش را نمی کاود تا به درون خود راه یابد.
#خواجه_عبداله_انصاری
می شکافد تا به معدن جواهر برسد، ولی خویش را نمی کاود تا به درون خود راه یابد.
#خواجه_عبداله_انصاری
دل های ما که به هم نزدیک باشند،
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم.
دور باش اما نزدیک،
من از نزدیک بودن های دور می ترسم!
#احمد_شاملو
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم.
دور باش اما نزدیک،
من از نزدیک بودن های دور می ترسم!
#احمد_شاملو
ما لعبتگانیم و فـلک لـعبده باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک یک باز
#حکیم_عمرخیام
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک یک باز
#حکیم_عمرخیام
حكايت زيبا📗
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﻪ ﺣﺞ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺷﺸﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﺎﺟﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﺟﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ، ﮐﻔﺸﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺩﻣﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﯿﺎﻣﺪ.
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﺩﻣﺸﻖ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯﯼ (ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯﯼ، ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻭ ﻭﺻﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺏ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ) ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﺮﻓﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺣﺠﺎﺝ ﻓﻘﻂ ﺣﺞ ﺗﻮ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ.
ﮔﻔﺖ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺣﺞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯﯼ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻋﺰﻡ ﺣﺞ ﮐﺮﺩﻡ، عیالم ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻮﯼ ﻃﻌﺎﻡ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﻣﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﻌﺎﻡ ﺑﺴﺘﺎﻥ، ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻫﻔﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﺮﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﯾﺪﻡ. ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻃﻌﺎﻡ ﺳﺎﺧﺘﻢ. ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﻼﻝ ﻧﺒﺎﺷﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﺸﻨﯿﺪﻡ ﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺁﻥ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭهم ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻔﻘﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺣﺞ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ.
📗 ﺗﺬﮐﺮﻩ ﺍﻻﻭﻟﯿﺎ
عطار نيشابوری
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﻪ ﺣﺞ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺷﺸﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﺎﺟﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﺟﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ، ﮐﻔﺸﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺩﻣﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﯿﺎﻣﺪ.
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﺩﻣﺸﻖ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯﯼ (ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯﯼ، ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻭ ﻭﺻﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺏ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ) ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﺮﻓﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺣﺠﺎﺝ ﻓﻘﻂ ﺣﺞ ﺗﻮ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ.
ﮔﻔﺖ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺣﺞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯﯼ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻋﺰﻡ ﺣﺞ ﮐﺮﺩﻡ، عیالم ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻮﯼ ﻃﻌﺎﻡ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﻣﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﻌﺎﻡ ﺑﺴﺘﺎﻥ، ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻫﻔﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﺮﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﯾﺪﻡ. ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻃﻌﺎﻡ ﺳﺎﺧﺘﻢ. ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﻼﻝ ﻧﺒﺎﺷﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﺸﻨﯿﺪﻡ ﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺁﻥ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭهم ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻔﻘﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺣﺞ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ.
📗 ﺗﺬﮐﺮﻩ ﺍﻻﻭﻟﯿﺎ
عطار نيشابوری
Forwarded from MAمریم
MAمریم
عشق همراه با آگاهی راهی برای عمیقتر شدن انسان وکمال انسان
عشق باعث می شود که انسان در خودش عمیق شود. درد و رنج و غصه خوردن ناشی از عشق باعث می شود که در خود عمیق شوی. بجای غصه خوردن با سکوت و مراقبه در خود عمیق شو. به دیگران عشق بورز. انسانها برای این از عشق می ترسند که نمی توانند با چهره واقعی خودشان روبرو شوند
چون چهره معشوق وجود عاشق را به او نشان می دهد
عشق همراه با آگاهی انسان را کامل خواهد کرد. فقط دوست داشتن تنها به درد نمی خورد. عشق برای رشد معنوی حتمی و الزامی است. عشق بسان یک آیینه عمل می کند. برای دیدن چهره معنوی خود بایستی به آیینه عشق نگاه کنی
عشق همراه با آگاهی راهی برای عمیقتر شدن انسان وکمال انسان
عشق باعث می شود که انسان در خودش عمیق شود. درد و رنج و غصه خوردن ناشی از عشق باعث می شود که در خود عمیق شوی. بجای غصه خوردن با سکوت و مراقبه در خود عمیق شو. به دیگران عشق بورز. انسانها برای این از عشق می ترسند که نمی توانند با چهره واقعی خودشان روبرو شوند
چون چهره معشوق وجود عاشق را به او نشان می دهد
عشق همراه با آگاهی انسان را کامل خواهد کرد. فقط دوست داشتن تنها به درد نمی خورد. عشق برای رشد معنوی حتمی و الزامی است. عشق بسان یک آیینه عمل می کند. برای دیدن چهره معنوی خود بایستی به آیینه عشق نگاه کنی
Forwarded from 👑🌟بابک خرمدین🌟👑
درود بانو مینا
اینکه عشق باعث آگاهی میشود درسته
اما اینجا ایرادی هست که در کلام شما عشق فقط برای فردی به فرد دیگر به کار برده شده
در کلام شما اصل عشق که عشق به هستی هست به کار برده نشده زیرا عشق ب هستی باعث آگاهی کامل و همان کمال میشود
راه شناخت عشق جز عشق ورزیدن نیست چون انسان بی اینکه چیزی درباره آن بداند مجبور به ورود در قلمرو آن است لذا عشق را تنها با عشق ورزی می توان فهمید:
شنا را تنها با شنا کردن می توان آموخت؛ نیایش را تنها با نیایش کردن می توان دریافت؛ راه دیگری نیست. عشق را تنها با عشق ورزیدن می توان فهمید این بدان معناست که مجبوری به قلمرو عشق وارد شوی یا آنکه چیزی درباره آن بدانی
به همین دلیل عاشق شدن شهامت می طلبد تلاش نکنیم که زندگی را بفهمیم زندگی را زندگی کنیم تلاش نکنیم که عشق را بفهمیم عاشق شویم و چنین است که خواهیم دانست
برای رسیدن به کامیابی بزرگترین پدیده زندگی را باید تجربه کرد که آن هم عشق است
اینکه عشق باعث آگاهی میشود درسته
اما اینجا ایرادی هست که در کلام شما عشق فقط برای فردی به فرد دیگر به کار برده شده
در کلام شما اصل عشق که عشق به هستی هست به کار برده نشده زیرا عشق ب هستی باعث آگاهی کامل و همان کمال میشود
راه شناخت عشق جز عشق ورزیدن نیست چون انسان بی اینکه چیزی درباره آن بداند مجبور به ورود در قلمرو آن است لذا عشق را تنها با عشق ورزی می توان فهمید:
شنا را تنها با شنا کردن می توان آموخت؛ نیایش را تنها با نیایش کردن می توان دریافت؛ راه دیگری نیست. عشق را تنها با عشق ورزیدن می توان فهمید این بدان معناست که مجبوری به قلمرو عشق وارد شوی یا آنکه چیزی درباره آن بدانی
به همین دلیل عاشق شدن شهامت می طلبد تلاش نکنیم که زندگی را بفهمیم زندگی را زندگی کنیم تلاش نکنیم که عشق را بفهمیم عاشق شویم و چنین است که خواهیم دانست
برای رسیدن به کامیابی بزرگترین پدیده زندگی را باید تجربه کرد که آن هم عشق است
Forwarded from Mina
دوستان رابطه عشق وآگاهی چیست؟؟؟
لطفا نظرات خود رابفرمایید🙏
🌺✨🌺✨✨
عشق و آگاهی، دو روی یک سکه
عشق به عنوان محرک آگاهی: عشق میتواند ما را به سوی شناخت عمیقتر از خود و دیگران سوق دهد. هنگامی که عاشق میشویم، تمایل داریم تا بیشتر در مورد فرد مورد علاقهمان بدانیم، نقاط قوت و ضعف او را بشناسیم و به دنیای او نزدیکتر شویم. این جستجو برای شناخت، باعث رشد و توسعه آگاهی ما میشود.
آگاهی به عنوان پایه عشق: آگاهی به ما کمک میکند تا عشق را از دلبستگی و وابستگی متمایز کنیم. با آگاهی، میتوانیم عشق واقعی را از عشقهای کاذب تشخیص دهیم و انتخابهای آگاهانهتری در روابط خود داشته باشیم. آگاهی همچنین به ما کمک میکند تا عشق را به صورت عمیقتر و پایدارتر تجربه کنیم.
عشق و آگاهی به عنوان نیروی محرک تغییر: عشق و آگاهی، هر دو میتوانند نیروی محرکی برای تغییر و تحول باشند. عشق میتواند ما را به سوی بهتر شدن و کاملتر شدن سوق دهد و آگاهی به ما کمک میکند تا مسیر این تغییر را پیدا کنیم.
با تشکر مینا
لطفا نظرات خود رابفرمایید🙏
🌺✨🌺✨✨
عشق و آگاهی، دو روی یک سکه
عشق به عنوان محرک آگاهی: عشق میتواند ما را به سوی شناخت عمیقتر از خود و دیگران سوق دهد. هنگامی که عاشق میشویم، تمایل داریم تا بیشتر در مورد فرد مورد علاقهمان بدانیم، نقاط قوت و ضعف او را بشناسیم و به دنیای او نزدیکتر شویم. این جستجو برای شناخت، باعث رشد و توسعه آگاهی ما میشود.
آگاهی به عنوان پایه عشق: آگاهی به ما کمک میکند تا عشق را از دلبستگی و وابستگی متمایز کنیم. با آگاهی، میتوانیم عشق واقعی را از عشقهای کاذب تشخیص دهیم و انتخابهای آگاهانهتری در روابط خود داشته باشیم. آگاهی همچنین به ما کمک میکند تا عشق را به صورت عمیقتر و پایدارتر تجربه کنیم.
عشق و آگاهی به عنوان نیروی محرک تغییر: عشق و آگاهی، هر دو میتوانند نیروی محرکی برای تغییر و تحول باشند. عشق میتواند ما را به سوی بهتر شدن و کاملتر شدن سوق دهد و آگاهی به ما کمک میکند تا مسیر این تغییر را پیدا کنیم.
با تشکر مینا
Forwarded from mahboob
هرچه گویم عشق از آن برتر بود
سلام وعرض احترام
دوستان بزرگوار
صبحتون بخیرو بمهر
🌹🙏🌹
سلام وعرض احترام
دوستان بزرگوار
صبحتون بخیرو بمهر
🌹🙏🌹