معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.2K photos
13K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
این روا ،و آن ناروا، دانی ولیک
تو روا یا ناروایی بین تو لیک

قیمت هر کاله می دانی که چیست
قیمت خود را ندانی، احمقی است

سعدها و نحسها دانسته ای
ننگری سّعدی تو یا ناشُسته ای

#مثنوی_مولانا  دفتر سوم


📘از نظر ذهنی به جایز بودن یا جایز نبودن هر امری واقفی ولی نمیدانی که خودت شایسته هستی یا نه
قیمت هر کالا را میدانی ولیکن قیمت خودت را نمیدانی
سعدها و نحس ها را میدانی اما نمیدانی که آیا خودت سعد هستی یا منحوس
علمی که از راه گوش به دل تو رسد،
همچنان باشد که آب از چاه دیگران برکشی و در چاه بی آب خود ریزی!
آن آب را بقایی نبود.

باید که تو چنان سازی که آب از چاه تو برآید و هر چند که برکشی و به دیگران دهی، کم نشود، بلکه زیاده شود.

عزیزالدین نسفی
این روا ،و آن ناروا، دانی ولیک
تو روا یا ناروایی بین تو لیک

قیمت هر کاله می دانی که چیست
قیمت خود را ندانی، احمقی است

سعدها و نحسها دانسته ای
ننگری سّعدی تو یا ناشُسته ای

#مثنوی_مولانا  دفتر سوم


📘از نظر ذهنی به جایز بودن یا جایز نبودن هر امری واقفی ولی نمیدانی که خودت شایسته هستی یا نه
قیمت هر کالا را میدانی ولیکن قیمت خودت را نمیدانی
سعدها و نحس ها را میدانی اما نمیدانی که آیا خودت سعد هستی یا منحوس
راه حق تنگ است چون سم الخیاط
ما مثال رشته یکتا می‌رویم

هین ز همراهان و منزل یاد کن
پس بدانک هر دمی ما می‌رویم

#مولانای_جان
مست رود نگار من،
در بر و در کنار من

هیچ مگو که یار من،
با کرمست و با وفا

#مولانا
يا وفا خود نبود در عالم
يا مگر كَس در اين زمانه نكرد

كَس نياموخت علم تير از من
كه مرا عاقبت نشانه نكرد!

#سعدی
#داستان_کوتاه
عمل صالح بدونِ ایمان


پیرمرد ثروتمندی را سردی پا آزار داد. حکیم گفت: باید پای‌افزاری (کفش)، از پوست شتر سرخ موی به پای خود کنی. پیرمرد را که ثروت زیاد بود دنبال کاروانی می‌گشت که از یَمن بتواند برای او این کفش را تهیه کند. تاجری ماهر حاضر شد که کیسه‌ای طلا از پیرمرد بگیرد و این کفش را با خود به خراسان آورد. در مسیر شام تا خراسان، راهزنان زیادی بودند که حتی این کفش نفیس اگر در پای مسافری می‌دیدند از او می‌گرفتند.

تاجر زرنگ وقتی کفش‌ها را خرید یک لنگه کفش در توشه بار مسافری گذاشت که کاروان‌شان دو روز زودتر از او به خراسان می‌رفتند و یک لنگه دیگر کفش در بارِ خود گذاشت. چون در مسیر به راهزنان رسیدند و یک لنگه کفش را راهزنان دیدند هر چه گشتند لنگه دیگر آن را نیافتند پس آن یک لنگه را هم در بارشان رها ساختند و چنین شد که تاجر ماهر توانست کفش نفیس را از یَمن به خراسان به سلامت رساند.

تاجر را شاگردی بود که کار نیک می‌کرد اما به خدا ایمان نداشت و همواره می‌گفت: باید کارت نیک باشد که خدا تو را بهشتی کند، ایمان به خدا مهم نیست، کار نیک را به خاطر نیک بودن آن انجام بده نه برای ایمان به خدا. بعد از این داستان تاجر، شاگرد را گفت:‌ ای جوان! دیدی که کفش نفیس را یک لنگه‌اش به کار کسی نیامد و رهایش ساخت؛ بدان عمل صالح بدونِ ایمان، نماز بدونِ زکات و.. مانند یک لنگه کفش هستند و تو را هرگز سودی نبخشند، هر اندازه هم قوی و نفیس باشند
سلطان العارفین بایزید بسطامی قدس سره العزیز گفت که:چون اندوه به دل در آیدغنیمت داریت،که مردمان به برکه اندوه به جایی رسند



#احوال و اقوال خرقانی صفحه ۱۳۲⚘
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‍ سبحان الله همه فدای آدمی اند و آدمی فدای خویش.

هیچ فرمود و لقد کرّمنا سماوات و لقد کرّمنا العرش؟ اگر به عرش روی هیچ سود نباشد و اگر بالای عرش روی و اگر زیر هفت طبقه زمین، هیچ سود نباشد.
در ِ دل می باید که باز شود. جان کندن همه انبیا و اولیا و اصفیا برای این بود، این می‌جستند.
همه عالم در یک کس است. چون خود را دانست همه را دانست. تتار در توست. تتار صفت ِ قهر است، در توست. اهد قومی فانهم لا یعلمون یعنی اهد اجزائی. آخر آن اجزا کافران بودند، اما جزو او بودند. اگر جزو او نبودندی، اگر جداگانه بودندی، او کل چون بودی؟

می گویی که الله عالِم بالکلیات لا بالجزویات، چون کلیات گفت کدام جزو بیرون ماند؟ چون عالِم نبود به جزویات پس عالِم نبود به کلیات. زیرا چون جزوی از کل برگیری، کل نماند!

#کلیات_شمس
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد...

#باباطاهر
دویی ازخود برون ڪردم، یکی دیدم دو عالم را

یکی جویم ، یکی گویم ، یکی دانم، یکی خوانم

#مولانا
‌هر روز دلم در غم تو زارتر است
وز من دل بیرحم تو بی‌زارتر است

بگذاشتیم غم تو نگذاشت مرا
حقا که غمت از تو وفادارتر است

#مولانا
هر ﻛﻪ ﺑﺎ "ﻋﺸﻖ" ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪ، "ﻣﺴﺖ" ﺷﺪ.
ﻭﺍﺭﺩ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ "ﺑﯽ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ" ﺷﺪ.
ﻫﺮ ﻛﺠﺎ "ﻋﺸﻖ" ﺁﯾﺪ ﻭ ﺳﺎﻛﻦ ﺷﻮﺩ.
ﻫﺮ ﭼﻪ "ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ" ﺑﻮَﺩ ، "ﻣﻤﻜﻦ" ﺷﻮﺩ..

ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺮ "ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺏ" ﻭ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽﺳﺖ.
"رﺩّﭘﺎﯼ ﻋﺸﻖ"، ﺩﺭ ﺍﻭ ﺩﯾﺪﻧﯽﺳت..
"ﻋﺸﻖ" ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻮﺭ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻛﻼﻡ
"ﻋﺸﻖ" ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻌﺮ ،ﻣﺴﺘﯽ ﻭﺍﻟﺴﻼﻡ

#مولانا

جعلی
‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای ذکر تسبیح ملک، در حلقۀ زُنار من..

#نوای_شب / علیرضا قربانی
#لحظه_هایـــــتان_نقره_فـــــام_عشق
#شبتون_نور
معرفی عارفان
هر ﻛﻪ ﺑﺎ "ﻋﺸﻖ" ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪ، "ﻣﺴﺖ" ﺷﺪ. ﻭﺍﺭﺩ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ "ﺑﯽ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ" ﺷﺪ. ﻫﺮ ﻛﺠﺎ "ﻋﺸﻖ" ﺁﯾﺪ ﻭ ﺳﺎﻛﻦ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮ ﭼﻪ "ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ" ﺑﻮَﺩ ، "ﻣﻤﻜﻦ" ﺷﻮﺩ.. ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺮ "ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺏ" ﻭ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽﺳﺖ. "رﺩّﭘﺎﯼ ﻋﺸﻖ"، ﺩﺭ ﺍﻭ ﺩﯾﺪﻧﯽﺳت.. "ﻋﺸﻖ" ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻮﺭ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻛﻼﻡ "ﻋﺸﻖ" ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻌﺮ ،ﻣﺴﺘﯽ ﻭﺍﻟﺴﻼﻡ #مولانا
اي‌ كه‌ مي‌پرسي‌ نشان‌ عشق‌ چيست‌ عشق‌ چيزي‌ جز ظهور مهر نيست‌

عشق‌ يعني‌ مهر بي‌اما، اگر عشق‌ يعني‌ رفتن‌ با پاي‌ سر

عشق‌ يعني‌ دل‌ تپيدن‌ بهر دوست‌ عشق‌ يعني‌ جان‌ من‌ قربان‌ اوست‌

عشق‌ يعني‌ مستي‌ از چشمان‌ او بي‌لب‌ و بي‌جرعه، بي‌مي، بي‌سبو

عشق‌ يعني‌ عاشق‌ بي‌زحمتي‌ عشق‌ يعني‌ بوسه‌ بي‌شهوتي‌

عشق‌ يار مهربان‌ زندگي‌ بادبان‌ و نردبان‌ زندگي‌

عشق‌ يعني‌ دشت‌ گلكاري‌ شده‌ در كويري‌ چشمه‌اي‌ جاري‌ شده‌

يك‌ شقايق‌ در ميان‌ دشت‌ خار باور امكان‌ با يك‌ گل‌ بهار

در خزاني‌ بر گريز و زرد و سخت‌ عشق، تاب‌ آخرين‌ برگ‌ درخت‌

عشق‌ يعني‌ روح‌ را آراستن‌ بي‌شمار افتادن‌ و برخاستن‌

عشق‌ يعني‌ زشتي‌ زيبا شده‌ عشق‌ يعني‌ گنگي‌ گويا شده‌

عشق‌ يعني‌ ترش‌ را شيرين‌ كني‌ عشق‌ يعني‌ نيش‌ را نوشين‌ كني‌

عشق‌ يعني‌ اينكه‌ انگوري‌ كني‌ عشق‌ يعني‌ اينكه‌ زنبوري‌ كني‌

عشق‌ يعني‌ مهرباني‌ درعمل‌ خلق‌ كيفيت‌ به‌ كندوي‌ عسل‌

عشق، رنج‌ مهرباني‌ داشتن‌ زخم‌ درك‌ آسماني‌ داشتن‌

عشق‌ يعني‌ گل‌ بجاي‌ خارباش‌ پل‌ بجاي‌ اين‌ همه‌ ديوار باش‌

عشق‌ يعني‌ يك‌ نگاه‌ آشنا ديدن‌ افتادگان‌ زيرپا

زيرلب‌ با خود ترنم‌ داشتن‌ برلب‌ غمگين‌ تبسم‌ كاشتن‌

عشق، آزادي، رهايي، ايمني‌ عشق، زيبايي، زلالي، روشني‌

عشق‌ يعني‌ تنگ‌ بي‌ماهي‌ شده‌ عشق‌ يعني‌ ماهي‌ راهي‌ شده‌

عشق‌ يعني‌ مرغهاي‌ خوش‌ نفس‌ بردن‌ آنها به‌ بيرون‌ از قفس‌

عشق‌ يعني‌ برگ‌ روي‌ ساقه‌ها عشق‌ يعني‌ گل‌ به‌ روي‌ شاخه‌ها

عشق‌ يعني‌ جنگل‌ دور از تبر دوري‌ سرسبزي‌ از خوف‌ و خطر

آسمان‌ آبي‌ دور از غبار چشمك‌ يك‌ اختر دنباله‌دار

عشق‌ يعني‌ از بديها اجتناب‌ بردن‌ پروانه‌ از لاي‌ كتاب‌

عشق‌ زندان‌ بدون‌ شهروند عشق‌ زندانبان‌ بدون‌ شهربند

در ميان‌ اين‌ همه‌ غوغا و شر عشق‌ يعني‌ كاهش‌ رنج‌ بشر

اي‌ توانا ناتوان‌ عشق‌ باش‌ پهلوانا، پهلوان‌ عشق‌ باش‌

پورياي‌ عشق‌ باش‌ اي‌ پهلوان‌ تكيه‌ كمتر كن‌ به‌ زور پهلوان‌

عشق‌ يعني‌ تشنه‌اي‌ خود نيز اگر واگذاري‌ آب‌ را بر تشنه‌تر

عشق‌ يعني‌ ساقي‌ كوثر شدن‌ بي‌پرو بي‌پيكر و بي‌سرشدن‌

نيمه‌ شب‌ سرمست‌ از جام‌ سروش‌ در به‌ در انبان‌ خرما روي‌ دوش‌

عشق‌ يعني‌ خدمت‌ بي‌منتي‌ عشق‌ يعني‌ طاعت‌ بي‌جنتي‌

گاه‌ بر بي‌احترامي‌ احترام‌ بخشش‌ و مردي‌ به‌ جاي‌ انتقام‌

عشق‌ را ديدي‌ خودت‌ را خاك‌ كن‌ سينه‌ات‌ را در حضورش‌ چاك‌ كن‌

عشق‌ آمد خويش‌ را گم‌ كن‌ عزيز قوتت‌ را قوت‌ مردم‌ كن‌ عزيز

عشق‌ يعني‌ مشكلي‌ آسان‌ كني‌ دردي‌ از درمانده‌اي‌ درمان‌ كني‌

عشق‌ يعني‌ خويشتن‌ را گم‌ كني‌ عشق‌ يعني‌ خويش‌ را گندم‌ كني‌

عشق‌ يعني‌ خويشتن‌ را نان‌ كني‌ مهرباني‌ را چنين‌ ارزان‌ كني‌

عشق‌ يعني‌ نان‌ ده‌ و از دين‌ مپرس‌ در مقام‌ بخشش‌ از آئين‌ مپرس‌

هركسي‌ او را خدايش‌ جان‌ دهد آدمي‌ بايد كه‌ او را نان‌ دهد

در تنور عاشقي‌ سردي‌ مكن‌ در مقام‌ عشق‌ نامردي‌ مكن‌

لاف‌ مردي‌ مي‌زني‌ مردانه‌ باش‌ در مسير عاشقي‌ افسانه‌ باش‌

دين‌ نداري‌ مردي‌ آزاده‌ شو هرچه‌ بالا مي‌روي‌ افتاده‌ شو

در پناه‌ دين‌ دكانداري‌ مكن‌ چون‌ به‌ خلوت‌ مي‌روي‌ كاري‌ مكن‌

جام‌ انگوري‌ و سرمستي‌ بنوش‌ جامه‌ تقوي‌ به‌ تردستي‌ مپوش‌

عشق‌ يعني‌ ظاهر باطن‌نما باطني‌ آكنده‌ از نور خدا

عشق‌ يعني‌ عارف‌ بي‌خرقه‌اي‌ عشق‌ يعني‌ بنده‌ بي‌فرقه‌اي‌

عشق‌ يعني‌ آن‌ چنان‌ در نيستي‌ تا كه‌ معشوقت‌ نداند كيستي‌

عشق‌ باباطاهر عريان‌ شده‌ در دوبيتي‌هاي‌ خود پنهان‌ شده‌

عاشقي‌ يعني‌ دوبيتي‌هاي‌ او مختصر، ساده، ولي‌ پرهاي‌ و هو

عشق‌ يعني‌ جسم‌ روحاني‌ شده‌ قلب‌ خورشيدي‌ نوراني‌ شده‌

عشق‌ يعني‌ ذهن‌ زيباآفرين‌ آسماني‌ كردن‌ روي‌ زمين‌

هركه‌ با عشق‌ آشنا شد مست‌ شد وارد يك‌ راه‌ بي‌ بن‌بست‌ شد

هركجا عشق‌ آيد و ساكن‌ شود هرچه‌ ناممكن‌ بود ممكن‌ شود

در جهان‌ هر كار خوب‌ و ماندني‌ است‌ ردپاي‌ عشق‌ در او ديدني‌ست‌

«سالك» آري‌ عشق‌ رمزي‌ در دل‌ست‌ شرح‌ و وصف‌ عشق‌ كاري‌ مشكل‌ست‌

عشق‌ يعني‌ شور هستي‌ دركلام‌ عشق‌ يعني‌ شعر، مستي‌ والسلام‌

‌ ‌#مجتبی_کاشانی‌(سالك)

#از_مولانا_نیست
#این_شعر_در_فضای_مجازی_به_اسم_مولانا_منتشر_شده
گفتم مگر که ما را ، در دل ، به جایِ جانی ،

نه ، نه ، خطاست جانا ،،، جانی و ، زندگانی ،





یارِ گشاده‌زلفی ، دلبندِ شوخ‌چشمی ،

معشوقِ خوبروئی ، دلدارِ خوش‌زبانی ،





#قوامی_رازی
.
خدای من
کوله بار تمنـایم خالیست
و مـوج سخاوت تـو همچنان جاری.

به نام خدای همه
یک حبه نــــور

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ

ای مردم! نعمت خدا را بر خودتان یاد کنید. آیا جز خدا آفریننده ای هست که از آسمان و زمین شما را روزی دهد؟ هیچ معبودی جز او نیست.

#فاطر-آیه ۳
آدمها فکر می کنند
اگر یک بار دیگر متولد شوند
جور دیگری زندگی می کنند،
شاد
خوشبخت
و کم اشتباه خواهند بود،
فکر می کنند می توانند
همه چیز را از نو بسازند،
محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدم ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد را
مى ساختيم...

🌺🌺🌺

یار مهربانم
درود
بامداد یکشنبه ات نیکو

🌺🌺🌺

آرزو میکنم
دقایق امروز
برایتـــــان سرشـــار از عـــشق
برکـت و تندرستی باشد
و به هـر آنچه
آرزویـــش را دارید برسید
روزتون پر از
مهر و شادی

الهی به امید تو

🌺🌺🌺

شاد باشی
.
در زِ تن بردی و در جانی هنوز
دردها دادی و درمانی هنوز....

امیر خسرو دهلوی