معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
شرح شوق 5.pdf
28.3 MB
شرح شوق (شرح غزل‌های حافظ) دکتر حمیدیان
معرفی عارفان
badbadak-baz.pdf
بابا گفت: فقط یک گناه وجود دارد، آن هم دزدی است. هر گناه دیگر هم نوعی دزدی است. میفهمی چه میگویم؟
مایوسانه آرزو کردم کاش میفهمیدم و گفتم: نه، بابا جون
بابا گفت: اگر مردی را بکشی یک زندگی را میدزدی. حق زنش را از داشتن شوهر میدزدی. حق بچه هایش را از داشتن پدر میدزدی. وقتی دروغ میگویی حق کسی را از دانستن حقیقت میدزدی. وقتی تقلب میکنی حق را از انصاف میدزدی، میفهمی؟


📚 بخشی از کتاب #بادبادک_باز
✏️ اثر #خالد_حسینی
معرفی عارفان
Aghayede 1 Dalghak.pdf
هرگز نباید سعی در تکرار لحظات داشت، باید آن ها را همان گونه که یک بار اتفاق افتاده اند فقط تنها به خاطر آورد !

📚 بخشی از کتاب #عقاید_یک_دلقک
✏️ اثر #هاینریش_بل
معرفی عارفان
BozorgAlavi_Chashmhayash.pdf
بعضی چیزها را نمی شود گفت. بعضی چیزها را احساس میکنید. رگ و پی شما را میتراشد، دل شما را آب میکند، اما وقتی می خواهید بیان کنید می بینید که بی رنگ و جلاست. مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست. اما آن روح، آن چیزی که دل شما را می فشارد، در آن نیست ...


📚 بخشی از کتاب #چشمهایش
اثر #بزرگ_علوی
معرفی عارفان
Koori.pdf
چشم معمولا حالت ندارد و اگر بخواهیم دقیق تر حرف بزنیم، چشم حرف نمی زند، حتی وقتی آن را از کاسه در می آورند دو گوی گرد و بی جان است، چشم با حرکت پلک و مژه و ابرو حالت می گیرد و به هر صورت آن را به غلط به چشم نسبت می دهند.


📚 بخشی از کتاب #کوری
اثر #ژوزه_ساراماگو
معرفی عارفان
little prince - Antoan do saint exoperi - shamloo.pdf
آدم‌بزرگ‌ها عاشق عدد و رقم اند.
وقتی با اونا از یک دوست تازه حرف بزنی،
هیچوقت ازتون در مورد چیزهای اساسی سوال نمی‌کنن، هیچوقت نمی‌پرسن آهنگ صداش چطوره؟ چه بازی‌هایی رو دوست داره؟ پروانه جمع می‌کنه یا نه؟
می‌پرسن چندسالشه؟ چند تا برادر داره؟ وزنش چقدره؟
پدرش چه قدر حقوق می‌گیره؟
و تازه بعد از این سوالاس که خیال می‌کنن طرف رو شناختن!
اگه به آدم بزرگا بگی که یک خونه ی قشنگ دیدم از آجر قرمز که جلو پنجره‌هاش غرق گل شمعدونی و بومش پر از کبوتر بود، محاله بتونن مجسمش کنن.
باید حتما بهشون گفت یک خونه ی چند میلیون ‌تومنی دیدم تا صداشون بلند بشه که وای چه قشنگ!
نباید ازشون دلخور شد. بچه ها باید نسبت به آدم بزرگ ها گذشت داشته باشند ...


📚 بخشی از کتاب #شازده_کوچولو
اثر #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
آشنایی با اصطلاحات ادبی

نثر:درلغت پراکندن وانتشاردادن است ودراصطلاح ادب به سخنی که عاری ازوزن وقافیه باشد«نثر»گویند.

نظم :درلغت دانه های مرواریدرابه رشته کشیدن ودراصطلاح ادب به کلامی گفته می شود که مقیّدبه وزن وقافیه باشد.

منثور:به سخنی که به شکل نثرباشدکلام «منثور»گویند.

منظوم :به سخنی که به شکل نظم باشدکلام «منظوم »گویند.

شعر:سخنی است موزون وخیال انگیزوتفاوت میان شعرونظم دراین است که نظم کلامی موزون و مقفي است ولی شعرکلامی موزون ومخّیل است ،امّاچون مفهوم شعرکلّی است اغلب به جای نظم کلمه ی شعربه کاربرده می شود.

بیت : درلغت به معنی خانه و دراصطلاح کم ترین مقدار شعر و به عبارت دیگر واحد شعر است که از دو مصراع تشکیل شده است . اگر شاعرمقصود خودرا تنها در یک بیت بیان کند، به آن بیت «فرد» می گویند . «تک بیت » ، «مفرد» از دیگر نام های آن است .
از«تک بیت »بیشتردراثنای سخنرانی ها،خطبه هاونامه هااستفاده می شود.تک بیت های صائب مشهوراست .

*مردی نه به قوت است وشمشیرزنی
آن است که جوری که توانی ،نکنی

 

*پیشانی عفوتوراپرچین نسازدجرم 
ما آیینه کی برهم خورداززشتی تمثالها

 

(صائب )


مصراع :هربیت شامل دوقسمت است .هریک ازاین قسمت ها،«مصراع »نام دارد.مصراع یا مصرع ،درلغت به معنی یک لنگه ازدردوتختی ودراصطلاح نیمی ازیک بیت است.

مصرّع :بیتی که هردومصراع آن قافیه داشته باشد،«مصرّع »نام دارد.
بشنوازنی چون حکایت می کند وزجدایی ها شکایت می کند
سینه خواهم شرحه شرحه ازفراق تابگویم شرح درداشتیاق

وزن :باشنیدن هریک ازمصراع ها، آهنگ خاصّی راحّس می کنیم که آن را در یک جمله معمولی نمی یابیم .این آهنگ که در تمام مصراع ها یکسان است ، همان« وزن شعر» است. وزنی که در هریک ازمصراع ها احساس می شود، تابع نظمی است که در چگونگی قرارگرفتن کلمات آن مصراع وجود دارد؛ به گونه ای که اگر در هر مصراع کلمه ای حذف شود یا جای کلمه یا کلماتی تغییر کند، آن وزن نخستین احساس نخواهد شد. در هر شعر تمام مصراع ها هم وزن اند. از این هم وزنی است که تعداد وترتیب هجاها درهردومصراع یکی است. علمی که درباره وزن شعر سخن می گویدعروض نامیده می شود.

ردیف:ردیف ازویژگی های شعرهای سنّتی است .ردیف درپایان هربیت تکرارمی شودواین تکرار برتأثیرموسیقی شعرمی افزاید.تکراردرانسجام شعرموثراست ومانندقافیه تداعی معانی راممکن می سازد ونیزموجب تأکیدمی شود.

ای ساربان آهسته ران که آرام جانم می رود 
وان دل که باخودداشتم بادلستانم می رود
من مانده ام مهجورازاو،بیچاره ورنجورازاو
گویی که نیشی دورازاو،دراستخوانم می رود

(سعدی )


به پایان مصراع اول شعرومصراع های زوج بنگرید؛واژه ی «می رود»به صورت یک کلمه ی مستقل وبه یک معنی درپایان همه آنهاتکرارشده است .این واژه «ردیف »نام دارد.
ردیف می تواندیک یاچندواژه یایک جمله باشد.

گوهرخودراهویداکن کمال این است وبس
خویش رادرخویش پیداکن کمال این است وبس

(حاج میرزاحبیب خراسانی )



مردّف :شعری که ردیف دارد«مردّف »خوانده می شود.

قافیه :به حروف مشترک که درکلمات آخرقرینه های سخن منظوم تکرارمی شود«قافیه » گویند وکلماتی که این حروف مشترک درآنهاآمده است «کلمات قافیه »نامیده می شوند.

ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود 
وآن دل که باخودداشتم بادلستانم می رود
من مانده ام مهجورازاو،بیچاره ورنجورازاو
گویی که نیشی دورازاو،دراستخوانم می رود
گفتم به نیرنگ وفسون ،پنهان کنم ریش درون 
پنهان نمی ماندکه خون برآستانم می رود

به واژه ها ی قبل ازدریف درپایان مصراع اول ومصراع زوج شعرفوق بنگرید؛حروف «انم » درپایان همه این واژه هاتکرارشده است واین حروف مشترک«قافیه»نام دارد و کلماتی نظیر«جانم ،دلستانم ،استخوانم و...»که این حروف مشترک درآن هاآمده است ، «کلمات قافیه »نامیده می شوند.قافیه علاوه برتأتیرموسیقایی ،به تنظیم فکرواحساس شاعر کمک می کند،به شعراستحکام می بخشد،مصراع ها وبیتهاراجدامی کندوبدان ها تشخیص می دهدوباتداعی معانی درآفرینش مفاهیم نووتازه به شاعرکمک می کند.

نکته :درشعرسنتّی قافیه اجباری وردیف که پس ازقافیه می آید ، اختیاری است. 

نکته :قافیه درشعرنیمایی نظم مشخصی ندارد.

قالب :اگربه نحوه ی تکرارقافیه ی «انم »درشعری که خواندیددقت کنید،درمی یابیدکه قافیه درپایان مصراع اول شعروهمه مصراع های زوج آمده است .شکلی که قافیه به شعرمی بخشد ، «قالب»نام دارد.تفاوت قالب ها،تفاوت درچگونگی قافیه آن هاست .زیراقافیه می تواندتنهادرپایان مصراع فردیازوج یادرآخرهردومصراع یک بیت بیاید.اگرنحوه ی تکرار قافیه دردویاچندشعریکسان باشد،تعدادابیات ،محتواووزن نوع قالب رامشخص خواهند کرد.

نکته :شعرسنّتی قالبهای متفاوت دارداماقالب شعرنیمایی ازکوتاه وبلندشدن مصراع هاحاصل می شود.
در بین موصوف و صفت می توانیم حرف ی بیاوریم .

مانند :گل زیبا که می توان گفت: گلی زیبا.

در بین مضاف و مضاف الیه نمی توانیم ی بیاوریم .

مانند : کفش ستاره؛در اینجا نمی توان گفت کفشی ستاره .


2- در بین مضاف و مضاف الیه می توان « این » و « آن » اضافه کرد

مانند : ساحل دریا:ساحل این دریا یا صاحب آن مغازه

در بین صفت و موصوف نمی توانیم صفت اشاره « این » و « آن » اضافه کنیم .

مانند :گل زیبا که نمی توانیم بگوئیم: گل این زیبا یا گل آن زیبا

3- اگر کسره صفت و موصوف را برداریم و فعل است را به آن اضافه کنیم جمله ای معنی دار ساخته می شود.

مانند : مادر مهربان+ است که می شود مادر ,مهربان است.

اما مضاف و مضاف الیه چنین نیست .

مانند کیف سارا + است که می شود کیف, سارا است و جمله ما در این شکل درست نیست.

4- همچنین اگر به صفت ، تر یا ترین اضافه کنیم صفت تفضیلی یا عالی ساخته می شود

مانند : کوه بلند که اگر به صفت آن تر اضافه کنیم میشود بلند تر که صفت تفضیلی است .درحالی که اگر تر به مضاف الیه بپیوندد ، معنی نخواهد داشت مانند درکلاس تر که معنی نمی دهد

5- آوردن قید بسیار بین موصوف و صفت مانند اتاق بسیار برزگ

اما باغ بسیار گل درست نیست

6- معمولا وقتی صفت را برزبان برانیم گنگ و نامفهوم است مثلا مجلل چی مجلل؟

یا سرخ چی سرخ؟ اما مضاف الیه خود کامل و گویاست علی – خانه – گل

7- گاهی مضاف و گاهی مضاف الیه از هم برزگ تر یا کوچکتراست

کتاب علی کتاب از علی کوچکتر است

خانه ی ما خانه از ما بزرگتر است

اما باغ بزرگ باغ همان قدر بزرگ است که انتظارش را داریم

8- صفت جمع بسته نمی شود و اگر جمع بسته شود اسم خواهد بود

مثلا دانشمند برای مرد صفت است مرد دانشمند

اما دانشمندان اسم (مضاف الیه) میشود دانشمندان بزرگ

9- مضاف و مضاف الیه دو چیز ساخته شده و قابل تفکیک هستند

مثلا در کلاس در جدا ساخته شده و کلاس هم جدا ساخته می شود

اما صفت ها درون آن قرار دارند و جدا پذیر نیستند چون ویژگی آن محسوب میشوند

لباس ضخیم ضخامت را چگونه می شود جدا نمود بلکه دارد ضخامت را نشان می دهد

10- ضمیر جانشین اسم است هرگاه ضمیر ها را مشاهده کردیم مطمئن هستیم که صفت نیست