معرفی عارفان
1.12K subscribers
32.8K photos
11.8K videos
3.18K files
2.69K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
شکر یعنی وقتی نعمتی به شما رسید، خودتان را شایسته آن نعمت ندانید. هروقت دیدید یک نعمتی به شما رسید و شرمنده شدید از آن نعمت و گفتید مگرمن چه کردم که این لطف شامل حال من شده. این شکراست...

الهی قمشه ای
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلچینی از بهترین صحنه‌های دیدنی سواحل جنوبی ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند...

• آواز :محمدرضا شجریان
• ساز:حسین علیزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از سرود #ای_ایران
باصدای #غلامحسین_بنان
آهنگ از #روح_الله_خالقی
شعر از #حسین_گل_گلاب

ایران!
همیشه از گزندِ پیش‌آمدِ ناگوار
در پناه بمانی
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت

ای عجب گر من رسم در کام دل
کی رسم چون روزگار از دست رفت

بخت و رای و زور و زر بودم دریغ
کاندر این غم هر چهار از دست رفت

عشق و سودا و هوس در سر بماند
صبر و آرام و قرار از دست رفت

گر من از پای اندرآیم گو درآی
بهتر از من صد هزار از دست رفت

بیم جان کاین بار خونم می‌خورد
ور نه این دل چند بار از دست رفت

مرکب سودا جهانیدن چه سود
چون زمام اختیار از دست رفت

سعدیا با یار عشق آسان بود
عشق باز اکنون که یار از دست رفت

 حضرت سعدی
ما همچون کاسه‌ایم
بر سرِ آب.
رفتنِ کاسه بر سرِ آب
به حکمِ کاسه نیست،
به حکمِ آب است.
الا بعضی می‌دانند
که بر سرِ آبند.
و بعضی نمی‌دانند.


فیه مافیه
مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در دلِ خود تو را نمى‌بينم
چنان كه اول مي‌ديدم؛
خدا در دل تو
مرا
شيرين گرداند.

شمس تبریزی
اگر بخواهی نعمتی در تو زیاد شود
باید آنرا ستایش کنی
حتی وقتی گیاهی را ستایش کنی
بهتر رشد میکند
تقدیر کنید ؛ ستایش کنید
تا نعمتهای خدا
بسوی شما سرازیر شود ...

الهی قمشه ای
هو

و گفت: عالِم علم برگرفت. زاهد زهد برگرفت. عابد عبادت، و با آن وا پیش او شد.
تو پاکی برگیر و با پاکی پیشِ او شو که او پاک است.

شیخ ابوالحسن خرقانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

بود آیا که در میکده‌ها بگشایند
گره از کار فرو بسته‌ی ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که دَرِ خانه‌ی تزویر و ریا بگشایند

#حافظ

آهنگساز:
زنده یاد استاد سیدخلیل عالی‌نژاد
خواننده و سرپرست گروه:


#هژیر_مهرافروز
غمگین مکن، اگر نکنی شاد خاطری
گر مرهم دلی نشوی نیشتر مباش


#صائب‌_تبریزی
غصه در آن دل بود کز هوس او تهیست
غم همه آن جا رود کان بت عیار نیست


#مولوی
اقبال لاهوري

دلا  رمز  حیات از غنچه  دریاب
حقیقت درمجازش بی حجابست
ز  خاک  تیره  می روید و لیکن
نگاهش  بر شعاع  آفتاب است
پس در عرفات گفت: «یا دلیل المتحیّرین» و چون دید که هر کسی دعا می‌کردند او نیز سر بر تلّ‌ِ ریگی نهاده بود و نظّاره می‌کرد چون همه بازگشتند نَفَسی بزد و گفت: «پادشاها عزیزا پاکت دانم پاکت گویم، از همه تسبیح مسبّحان و از همه تهلیل مهلّلان و از همه پندارِ صاحب‌پنداران»
و گفت: «الهی! تو می‌دانی که عاجزم از مواضعِ شکرِ تو. به جای من شکر کن خویش را که شکر آن است و بس.»


#تذکرة‌الاولیاء
ذکر #حسین‌منصور‌حلاج
شما به وسیله تعلقات، احساس فقر درونی و تنهایی خود را پنهان کرده‌اید. تعلقات حکم سرپوش را دارند. حال اگر سرپوش را بردارید و به خود آن احساس نگاه کنید می‌بینید هیچ احساسی در زیر آن وجود ندارد.

کریشنامورتی
آن یکی الله می‌گفتی شبی
تا که شیرین می‌شد از ذکرش لبی

گفت شیطان آخر ای بسیارگو
این همه الله را لبیک کو

می‌نیاید یک جواب از پیش تخت
چند الله می‌زنی با روی سخت

او شکسته‌دل شد و بنهاد سر
دید در خواب او خضر را در خضر

گفت هین از ذکر چون وا مانده‌ای
چون پشیمانی از آن کش خوانده‌ای

گفت لبیکم نمی‌آید جواب
زان همی‌ترسم که باشم رد باب

گفت آن الله تو لبیک ماست
و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست

حیله‌ها و چاره‌جوییهای تو
جذب ما بود و گشاد این پای تو

ترس و عشق تو کمند لطف ماست
زیر هر یا رب تو لبیکهاست

جان جاهل زین دعا جز دور نیست
زانک یا رب گفتنش دستور نیست

بر دهان و بر دلش قفلست و بند
تا ننالد با خدا وقت گزند

داد مر فرعون را صد ملک و مال
تا بکرد او دعوی عز و جلال

در همه عمرش ندید او درد سر
تا ننالد سوی حق آن بدگهر

داد او را جمله ملک این جهان
حق ندادش درد و رنج و اندهان

درد آمد بهتر از ملک جهان
تا بخوانی مر خدا را در نهان

خواندن بی درد از افسردگیست
خواندن با درد از دل‌بردگیست

آن کشیدن زیر لب آواز را
یاد کردن مبدا و آغاز را



جان بده از بهر این جام ای پسر
بی جهاد و صبر کی باشد ظفر

#مثنوی_معنوی
معنی ولایت چه باشد؟ آنکه او را لشكرها باشد و شهرها و دیهها؟
نی. بلکه ولایت آن باشد که او را ولایت باشد بر نفس خویشتن، و بر احوال خویشتن، و بر صفات خویشتن، و بر کلام خویشتن، و سکوت خویشتن،
و قهر در محل قهر، و لطف در محل لطف.


#شمس_تبريزى
بریز باده بر اجسامم و بر اعراضم

          چنانکه هیچ نماند
           ز من رگی هشیار


#مولانا
رفیقِ مهربان و ، یارِ همدم ،

همه کس دوست می‌دارند و ، من هم ،





نظر با نیکوان ، رسمی‌ست معهود ،

نه این بدعت من آوردم به عالَم ،




#سعدی
ما در ره عشق تو اسیران بلاییم
کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم

بر ما نظری کن که در این شهر غریبیم
بر ما کرمی کن که در این شهر گداییم

زهدی نه که در کنج مناجات نشینیم
وجدی نه که در گرد خرابات برآییم

نه اهل صلاحیم و نه مستان خرابیم
اینجا نه و آنجا نه که گوییم کجاییم

حلاج وشانیم که از دار نترسیم
مجنون صفتانیم که در عشق خداییم

ترسیدن ما هم چو از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم

ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست
گر سر برود سر تو با کس نگشاییم

ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم

دریاب دل شمس خدا مفتخر تبریز
رحم آر که ما سوخته‌ی داغ خداییم


مولانا