معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
#یک حبه نور

[یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ"]

اى انسان چه چیز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور كرده است؟!


[سوره انفطار | ایه۶]
همه‌ٔ ما تا زنده‌ایم
بین اوقاتِ غم و شادی تاب می‌خوریم
درست مثلِ گذشتِ روزگار
که بر محورِ شب و روز تاب می‌خورد
زندگی یک تابِ بازی است
دنیا ما را بین غم و شادی تاب می‌دهد
تا یاد بگیریم چگونه به تعادل برسیم
غم و شادی به نوبت فرا می‌رسند
باید هنگامِ شادی با فروتنی
و هنگامِ غم با اُمید
خودمان را محکم نگه داریم
و به خدا مطمئن باشیم
که ما را نخواهد انداخت
پس با آرامش و اطمینان بازی کنیم

🌺🌺🌺

یارمهربانم
درود
بامداد پنجشنبه ات نیکو

🌺🌺🌺

امروزت
با طراوت
و چون صدای باران
گوش نواز
دلت سرشار از شادی
زندگيت شیرین تر از عسل
دنیایت غرق درشادی و آرامش
روزت به زیبایی دل مهربونت

🌺🌺🌺

شادباشی
چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود

ندانستم که این دریا چه موجِ خون‌فشان دارد

حافظ
آن کون خر کز حاسدی عیسی بود تشویش او
صد کیر خر در کون او صد تیز سگ در ریش او

خر صید آهو کی کند خر بوی نافه کی کشد
یا بول خر را بو کند یا گه بود تفتیش او

هر جوی آب اندررود آن ماده خر بولی کند
جو را زیان نبود ولی واجب بود تعطیش او

خر ننگ دارد ز آن دغل از حق شنو بل هم اضل
ای چون مخنث غنج او چون قحبگان تخمیش او


خامش کنم تا حق کند او را سیه روی ابد
من دست در ساقی زنم چون مستم از تجمیش او



غزل فوق العاده اجتماعی عقیدتی #مولانا
حقیقت آن‌جایی است که آدم‌، خودش است‌.
با تمامِ نیازمندی‌ها،نگرانی‌ها،دردها‌،
و افسردگی‌هایش.

#کریشنامورتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من نه آن صورت پرستم
کز تمنای تو مستم
هوش من دانی که برده است؟
آنکه صورت می نگارد

حضرت سعدی
نَفَس می‌نیازم زد از شُکرِ دوست ،

که شُکری ندانم ، که درخوردِ اوست ،




عطایی‌ست ، هر موی از او بر تنم ،

چگونه به هر موی ، شُکری کنم؟ ،




#سعدی
شکر یعنی وقتی نعمتی به شما رسید، خودتان را شایسته آن نعمت ندانید. هروقت دیدید یک نعمتی به شما رسید و شرمنده شدید از آن نعمت و گفتید مگرمن چه کردم که این لطف شامل حال من شده. این شکراست...

الهی قمشه ای
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلچینی از بهترین صحنه‌های دیدنی سواحل جنوبی ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند...

• آواز :محمدرضا شجریان
• ساز:حسین علیزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از سرود #ای_ایران
باصدای #غلامحسین_بنان
آهنگ از #روح_الله_خالقی
شعر از #حسین_گل_گلاب

ایران!
همیشه از گزندِ پیش‌آمدِ ناگوار
در پناه بمانی
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت

ای عجب گر من رسم در کام دل
کی رسم چون روزگار از دست رفت

بخت و رای و زور و زر بودم دریغ
کاندر این غم هر چهار از دست رفت

عشق و سودا و هوس در سر بماند
صبر و آرام و قرار از دست رفت

گر من از پای اندرآیم گو درآی
بهتر از من صد هزار از دست رفت

بیم جان کاین بار خونم می‌خورد
ور نه این دل چند بار از دست رفت

مرکب سودا جهانیدن چه سود
چون زمام اختیار از دست رفت

سعدیا با یار عشق آسان بود
عشق باز اکنون که یار از دست رفت

 حضرت سعدی
ما همچون کاسه‌ایم
بر سرِ آب.
رفتنِ کاسه بر سرِ آب
به حکمِ کاسه نیست،
به حکمِ آب است.
الا بعضی می‌دانند
که بر سرِ آبند.
و بعضی نمی‌دانند.


فیه مافیه
مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در دلِ خود تو را نمى‌بينم
چنان كه اول مي‌ديدم؛
خدا در دل تو
مرا
شيرين گرداند.

شمس تبریزی
اگر بخواهی نعمتی در تو زیاد شود
باید آنرا ستایش کنی
حتی وقتی گیاهی را ستایش کنی
بهتر رشد میکند
تقدیر کنید ؛ ستایش کنید
تا نعمتهای خدا
بسوی شما سرازیر شود ...

الهی قمشه ای
هو

و گفت: عالِم علم برگرفت. زاهد زهد برگرفت. عابد عبادت، و با آن وا پیش او شد.
تو پاکی برگیر و با پاکی پیشِ او شو که او پاک است.

شیخ ابوالحسن خرقانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

بود آیا که در میکده‌ها بگشایند
گره از کار فرو بسته‌ی ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که دَرِ خانه‌ی تزویر و ریا بگشایند

#حافظ

آهنگساز:
زنده یاد استاد سیدخلیل عالی‌نژاد
خواننده و سرپرست گروه:


#هژیر_مهرافروز
غمگین مکن، اگر نکنی شاد خاطری
گر مرهم دلی نشوی نیشتر مباش


#صائب‌_تبریزی
غصه در آن دل بود کز هوس او تهیست
غم همه آن جا رود کان بت عیار نیست


#مولوی
اقبال لاهوري

دلا  رمز  حیات از غنچه  دریاب
حقیقت درمجازش بی حجابست
ز  خاک  تیره  می روید و لیکن
نگاهش  بر شعاع  آفتاب است