معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
بیا بحث کنیم!
بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم!
بیا کلنجار برویم!
اما سرانجام، نخواهیم که غلبه کنیم و این غلبه منجر به آن شود که تو نیز چون من بیندیشی یا به عکس. مختصری نزدیک شدن بهتر از غرق شدن است. تفاهم، بهتر از تسلیم شدن است ..

📒 چهل_نامه_ی_کوتاه_به_همسرم
#نادر_ابراهیمی

نادر ابراهیمی (۱۴ فروردین ۱۳۱۵ – ۱۶ خرداد ۱۳۸۷) داستان‌نویس ایرانی بود. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه، و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از معدود سخنوران ایرانی به‌شمار می‌رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده بوده‌اند
وقتی کسی بگوید:
"من خیلی تنهایم" یا "غمگینم"، به اتاقی فکر می‌کنم که فقط چهار دیوار دارد و یک سقف.



#هوشنگ_گلشیری
هوشنگ گلشیری (۲۵ اسفند ۱۳۱۶ – ۱۶ خرداد ۱۳۷۹) نویسندهٔ ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند
Arame Man
Mohammad Motamedi
آرام من
محمد معتمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساغرم شکست ای ساقی
#سارا_حمیدی

تنها منم که می‌دانم
چرا اغلب اوقات ساکتی
به اولین صبح پس از پایان جنگ شبیهی
آرامی و زیبا اما غمگین؛
به اولین صبحانه
در اولین روز صلح می‌مانی
شیرینی و دلچسب اما
تنها با گریه می‌توان به تو دست زد

#حسن_آذری
اَیا همیشه‌عزیز!
ای همیشه از همه بهتر!
تو از کدام تباری؟
اگر زِ نسلِ شبم من،
تو از سُلاله‌یِ صبحی
وگر زِ پشتِ خزانم،
تو از نژادِِ بهاری
چه می‌شد ار به تو پیوند می‌زدم
شبِِ خود را؟
که تا سپیده‌یِ من
بَردمَد زِ پیرهنِ تو
چه می‌شد ار به بهارِ تو
می‌رسید خرانم
که تا درختِ گلِ من
برویَد از چمنِ تو

خوشا طلوعِ تو در من!
خوشا دمیدنِ خورشیدِ عشق
از بدنِ تو.

#نادر_نادرپور
نمی گنجد خیال دیگری در سینهٔ تنگم
نگین دل ندارد جای نقشی غیر نام تو

#حزین_لاهیجی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌
۱۶ خرداد سالروز درگذشت محمدعلی مولوی

(زاده سال ۱۳۰۰ تبریز -- درگذشته ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ کرمانشاه) پزشک و متخصص ژنتیک و ملقب به پدر علم ژنتیک

او بعد از گذراندن دوره عمومی در دانشکده پزشکی برای مدت چهار سال عازم پاریس شد و به عنوان دستیار خارجی، این مدت را در بیمارستان کودکان پاریس گذراند.
در سال ۱۳۳۲ پس از بازگشت به تهران وارد کادر هیئت علمی دانشگاه تهران شد و تدریس دروس پزشکی را آغاز کرد. در سال ۱۹۶۲ از سوی سازمان بهداشت جهانی برای تکمیل دوران ژنتیک به دانمارک سفر کرد و پس از گذراندن دوره یک‌ماهه عازم آمریکا شد که پس از آن از طرف سازمان بهداشت جهانی به عنوان کارشناس ژنتیک شناخته شد. وی نخستین کسی بود که علم ژنتیک انسانی را در سال ۱۹۳۲ به ایران آورد و آن را به صورت رایگان به مدت سی سال در دانشکده پزشکی تدریس کرد.
او اولین فردی است که علم ژنتیک انسانی را به ایران آورد و در سال ۱۳۸۹ به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد.

آثار:
اصول بیماری‌های ارثی انسان در دو جلد،
امراض کروموزومی و متابولیک یک جلد،
دیابت و راهنمای بیماران دیابتی یک جلد،
ژنتیک عمومی در دوجلد، بهبود نسل بشر در یک جلد، بیماری‌های عفونی دو جلد،
مسائل گوناگون پزشکی در هفت جلد،
رساله به زبان فرانسه راجع به کمبود ویتامین A درایران، بیماری‌های شایع ارثی و مادرزادی یک جلد.

۱۶ خرداد زادروز نادر نادرپور

(زاده ۱۶ خرداد ۱۳۰۸ کرمان -- درگذشته ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ لس‌آنجلس) شاعر، نویسنده، مترجم و فعال سیاسی-اجتماعی

او فرزند «تقی میرزا» خاندان نادری پور "افشار" از نوادگان رضاقلی میرزا پسر ارشد نادرشاه افشار بود. وی در سال ۱۳۲۸ برای ادامه تحصیل به‌فرانسه رفت و در سال ۱۳۳۱ پس از دریافت لیسانس از دانشگاه سوربن پاریس در رشته زبان و ادبیات فرانسه به‌تهران بازگشت و از سال ۱۳۳۷ به‌مدت چندسال در وزارت فرهنگ‌وهنر در مسئولیت‌های گوناگون به‌کار مشغول بود.
در سال ۱۳۴۶ در کنار تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور در تأسیس کانون نویسندگان ایران نقش داشت و به‌عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیئت دبیران کانون انتخاب شد.
او که به‌ زبان فرانسه آشنایی کامل داشت، شعرها و مقاله‌هایی را به‌زبان فارسی ترجمه کرد.
وی پس از انقلاب به آمریکا رفت و تا پایان زندگی در آنجا به‌سر برد.

نمونه شعر:
هرآنکه ملک جهان را به‌بوسه‌ای نفروخت
حدیث آدم و فردوس را کجا دانست
فدای نرگس شهلای نیم مست تو باد
هرآنچه عقل تهیدست، پر بها دانست

مجموعه‌های شعر:
چشم‌ها و دست‌ها (صفی‌علیشاه ۱۳۳۳)
دختر جام (نیل ۱۳۳۴)
شعر انگور (نیل ۱۳۳۷)
سرمه خورشید (تهران ۱۳۳۹)
اشعار برگزیده (جیبی ۱۳۴۲)
برگزیده اشعار (بامداد ۱۳۴۹)
گیاه و سنگ نه، آتش (مروارید ۱۳۵۰)
از آسمان تا ریسمان (مروارید ۱۳۵۷)

ترجمه‌ها:
اشعار هوهانس تومانیان
همراه با «گ خننس» «ر. بن» «ه‍. ا. سایه»، تهران ۱۳۴۸
هفت چهره از شاعران معاصر ایتالیا (همراه با جینالا بریولاکاروزو)
با همکاری بیژن اوشیدری و فرناندو کاروزو، کتابهای جیبی ۱۳۵۳

ساقی دمید صبح، علاج خمار کن
خورشید را ز پردهٔ شب آشکار کن

رنگ شکسته می‌شکند شیشه در جگر
از می خزان چهرهٔ ما را بهار کن  .....



[جناب صائب تبریزی]
گفتند که هست یار را شور وشری
گفتم که دوم بار بگو خوش خبری

گفتا ترش است روی خوبش قدری
گفتم که زهی تهمت کژ بر شکری

#مولانای_جان
Masnavi
Banan
#بنان - مثنوی مولانا
Negara
Homayra
#حمیرا - نگارا
" این زمین چون گاهواره ی طفلکان
   بالغان را تنگ می دارد مکان "

#مثنوی_مولانا دفترششم

📘گویا که این زمین بیشتر جایگاه راحتی برای انسان های رشد نایافته است وبرای آموختگان و رشد یافتگان مکان آرامش نیست...
بی جرم درین جهان توان زیست بگو
ناکرده گنه درین جهان کیست بگو

من بد کنم و تو بد دهی پاداشم
پس فرق میان من و تو چیست بگو


#اوحدالدین_کرمانی
- دیوان رباعیات
- شمارهٔ ۹۹
تا ظن نبری کز آن جهان می‌ترسم
وز مردن و از کندن جان می‌ترسم

چون مرگ حقست من چرا ترسم ازو
من خویش پرستم و از آن می‌ترسم

#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۴۵۱
تو به یک خواری گُریزانی ز عشق
تو به جز نامی چه می‌دانی ز عشق؟

#مثنوی_مولانا


📘روابطِ عاشقانهٔ سطحی و ظاهری گاه به تلنگری فرو می‌ریزد. از نشانه‌های عمیق‌نبودنِ یک رابطهٔ عاشقانه، متزلزل‌شدن و فرو ریختنِ آن هنگامِ وقوعِ مشکلی کوچک است. به تعبیرِ مولانا تویی که به کوچکترین رنجی دست از عاشقی برمی‌داری، از عشق چه می‌دانی جز نامی؟ ادّعایِ عاشق بودن از سهل‌ترین کارهاست و هر کس از پس چنین ادّعایی بر‌می‌آید اما او که به حقیقت عاشق است، هنگام وقوعِ مشکلات نیز عاشقانه استقامت می‌کند و در یافتنِ راه حل می‌کوشد. در باب عشق به خداوند هم داستان دقیقاً همینطور است. بنده‌ای که به کوچکترین سختی و رنج خداوند را کنار می گذارد و طلبکارانه رفتار می‌کند بندهٔ حقیقی نیست.

در نبرد رستم و اسفندیار، رستم پیشنهاد می‌کند که به جای نبرد تن به تن، دو لشگر را به جنگ هم بفرستیم.

پاسخ شاهزاده جوان یکی از زیباترین ابیات شاهنامه است:

مبادا چنین هرگز آیین من
سزا نیست این کار در دین من
که ایرانیان را به کشتن دهم
خود اندر جهان تاج بر سر نهم

فردوسی_بزرگ
در راه تو یک مذهب ویک شیوه نیم
هر لحظه ،به نو ، مذهب دیگر دارم

#عطار
#اصلاحیه

ﻧﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺩﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ
ﺟﺎﻧﺎ ﺑﺰﻥ ﺁﺗﺶ ﺗﻨﻢ ﺑﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﺳﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﮐﻮﮎ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺳﺎﻏﺮﻭﺟﺎﻡ ﺷﺮﺍﺏ
ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺭ ﯾﻠﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﭼﻨﮕﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺰﻥ ﺭﺣﻤﯽ ﻧﻤﺎ
ﺍﻣﺸﺐ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﺖ ﺷﺪﻡ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﺗﻨﺒﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺳﺎﺯ ﮐﻦ ﺭﻗﺺ ﺳﻤﺎﻉ آﻏﺎﺯ ﮐﻦ
ﺩﺭ ﻭﺍﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻨﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﺍﻫﻮﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﯾﮏ ﺑﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﻤﺎﺭ ﮐﻦ ﻣﺴﺖ ﻣﺴﺖ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭ
ﺩﺭ ﻣﺤﻔﻞ ﺳﯿﻤﯿﻦ ﻭَﺷﺎﻥ ﺟﺎﻡ ﮔﻮﺍﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ

ﯾﻮﺳﻒ ﺑﯿﺎﻭ ﺩﺭﺱ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﻣﮑﺘﺐ ﻋﺸﺎﻕ ﺑﺒﯿﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻟﯿﺨﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﺫﮐﺮ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽ

      مولانا

سراینده سعیده طباطبایی

آراسته ظاهریم و
باطن نه چنان...

شیخ_بهایی
مرنجان دلم را
که این مرغِ وحشی ؛
زِ بامی که برخاست ؛
مشکل نِشیند ...

طبیب_اصفهانی