دلخستهام از ناوک دلدوز فراق
جان سوخته از آتش دلسوز فراق
دَردا و دریغا که بود عمر مرا
شبها شب هجر و روزها روز فراق...
#هاتف_اصفهانی
جان سوخته از آتش دلسوز فراق
دَردا و دریغا که بود عمر مرا
شبها شب هجر و روزها روز فراق...
#هاتف_اصفهانی
ای مردمان بگویید آرام جان من کو
راحتفزای هرکس محنترسان من کو
نامش همی نیارم بردن به پیش هرکس
گه گه به ناز گویم سرو روان من کو
در بوستان شادی هرکس به چیدن گل
آن گل که نشکفیدست در بوستان من کو
جانان من سفر کرد با او برفت جانم
باز آمدن از ایشان پیداست آن من کو
هرچند در کمینه نامه همی نیرزم
در نامهٔ بزرگان زو داستان من کو
هرکس به خان و مانی دارند مهربانی
من مهربان ندارم نامهربان من کو
#انوری
راحتفزای هرکس محنترسان من کو
نامش همی نیارم بردن به پیش هرکس
گه گه به ناز گویم سرو روان من کو
در بوستان شادی هرکس به چیدن گل
آن گل که نشکفیدست در بوستان من کو
جانان من سفر کرد با او برفت جانم
باز آمدن از ایشان پیداست آن من کو
هرچند در کمینه نامه همی نیرزم
در نامهٔ بزرگان زو داستان من کو
هرکس به خان و مانی دارند مهربانی
من مهربان ندارم نامهربان من کو
#انوری
بیوفا نگار من
میکند به کار من
خندههای زیر لب،
عشوههای پنهانی
دین و دل به یک دیدن
باختیم و خرسندیم
در قمارِ عشق ای دل
کی بود پشیمانی؟
#شیخ_بهایی
میکند به کار من
خندههای زیر لب،
عشوههای پنهانی
دین و دل به یک دیدن
باختیم و خرسندیم
در قمارِ عشق ای دل
کی بود پشیمانی؟
#شیخ_بهایی
ندارد خواب چشمِ عاشـقِ دیوانه در شبها
نمیافتد ز جوشِ خویشتن، میخانه درشبها
بهغفلت مگذران چون شمع شب را ازسیهکاری
که دل روشن شود از گریهی مستانه در شبها...
#صائب_تبریزی
نمیافتد ز جوشِ خویشتن، میخانه درشبها
بهغفلت مگذران چون شمع شب را ازسیهکاری
که دل روشن شود از گریهی مستانه در شبها...
#صائب_تبریزی
.
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هرسه مرا نقد و تو را نسیه بهشت
#خیام رباعی ۴۳
شب بر عزیزان خوش به امید فردایی زیبا
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هرسه مرا نقد و تو را نسیه بهشت
#خیام رباعی ۴۳
شب بر عزیزان خوش به امید فردایی زیبا
کلام نـــــــور
حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ
«خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»
#آل_عمران-۱۷۳
حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ
«خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»
#آل_عمران-۱۷۳
فردا خیلی دیر است ،
باید از همین "لحظه" شروع کنم !
نباید بگذارم عقربه ها مرا دُور بزنند ؛
می خواهم دست ببَرم در ذهنم ؛
هر چه افکارِ منفی دارد ، خالی کنم!
باید جا برای احساساتِ خوب باز کنم.
خاطرات مُرده ی زیادی
روی دستم باد کرده است!
تمامِ کهنگی ها را باید خاک کنم.
پروانه های زیادی در من
سر از پیله در آورده اند؛
وقتِ آن است که از خودم آزاد شوم!
من هنوز
به پرواز با بال های شکسته
ایمان دارم...
خودمو رها میکنم تا دوباره به اوج برسم.
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد شنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
درپناه حق روزت رو با یه دنیا امید،عشق , سلامتی, تدبیر، توکل ,آرامش الهی , نشاط ,شادی با یه بغل آرزوهای پسندیده آغاز کنی.
کمال و منتهای سعادت همراه با رزق و روزی حلال را برات آرزومندم.
🌺🌺🌺
شاد باشی
باید از همین "لحظه" شروع کنم !
نباید بگذارم عقربه ها مرا دُور بزنند ؛
می خواهم دست ببَرم در ذهنم ؛
هر چه افکارِ منفی دارد ، خالی کنم!
باید جا برای احساساتِ خوب باز کنم.
خاطرات مُرده ی زیادی
روی دستم باد کرده است!
تمامِ کهنگی ها را باید خاک کنم.
پروانه های زیادی در من
سر از پیله در آورده اند؛
وقتِ آن است که از خودم آزاد شوم!
من هنوز
به پرواز با بال های شکسته
ایمان دارم...
خودمو رها میکنم تا دوباره به اوج برسم.
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد شنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
درپناه حق روزت رو با یه دنیا امید،عشق , سلامتی, تدبیر، توکل ,آرامش الهی , نشاط ,شادی با یه بغل آرزوهای پسندیده آغاز کنی.
کمال و منتهای سعادت همراه با رزق و روزی حلال را برات آرزومندم.
🌺🌺🌺
شاد باشی
آن که می داد تو را حسن و نمی داد وفا
کاشکی فکر من عاشق و شیدا می کرد
یا نمی داد تو را اینهمه بیداد گری
یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد
#عماد_خراسانی
کاشکی فکر من عاشق و شیدا می کرد
یا نمی داد تو را اینهمه بیداد گری
یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد
#عماد_خراسانی
چند صبح آیم و از خاک درت شام روم
از سر کوی تو خــودکام به ناکــام روم
صد دعا گویم و آزرده به دشنام روم
از پیت آیم و با من نشـوی رام روم
#وحشی_بافقی
از سر کوی تو خــودکام به ناکــام روم
صد دعا گویم و آزرده به دشنام روم
از پیت آیم و با من نشـوی رام روم
#وحشی_بافقی
عشق سیمرغ است، کورا دام نیست
در دو عالم زو نشان و نام نیست
صبح و شامم طره و رخسار اوست
گرچه آنجا کوست صبح و شام نیست
#عراقی
در دو عالم زو نشان و نام نیست
صبح و شامم طره و رخسار اوست
گرچه آنجا کوست صبح و شام نیست
#عراقی
در راه تو گوشم از خبر باز افتاد
در وصل تو چشمم از نظر باز افتاد
چون خوی تو را به سر نیفتاد دلم
از پای درآمد و به سر باز افتاد
#خاقانی
در وصل تو چشمم از نظر باز افتاد
چون خوی تو را به سر نیفتاد دلم
از پای درآمد و به سر باز افتاد
#خاقانی
۲۹ اردیبهشت سالروز تاسیس فرهنگستان ایران
فرهنگستان ایران، نهادی بود که در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ برای اصلاح زبان و خط فارسی به فرمان رضاشاه تأسیس شد و تا سال ۱۳۳۳ فعالیت کرد. «فرهنگستان ایران» را فرهنگستان اول نیز نامیدهاند.
وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، اساسنامه فرهنگستان را در ۱۶ ماده تنظیم کرد که به تصویب هیئت وزیران رسید.
وظایف فرهنگستان برابر اساسنامه، عبارت بود از «ترتیب فرهنگ به قصد رد و قبول لغات و اصطلاحات در زبان فارسی، اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی، پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامتناسب خارجی، تهیه دستور زبان، جمعآوری لغات و اصطلاحات پیشهوران و صنعتگران و الفاظ و اصطلاحات قدیمی و اشعار و امثال و قصص و نوادر و ترانهها و آهنگهای ولایتی، هدایت افکار بهحقیقت ادبیات و چگونگی نظم و نثر، تشویق شعرا و نویسندگان در ایجاد شاهکارهای ادبی، تألیف و ترجمه کتب سودمند و مطالعه و اصلاح خط فارسی».
نخستین جلسه فرهنگستان روز دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۱۴ در عمارت سابق دانشکده حقوق به ریاست محمدعلی فروغی "ذکاءالملک" نخستوزیر وقت تشکیل شد و تا شهریور ۱۳۲۰ بهمدت شش سال بهفعالیت پرداخت. در این مدت طرحهای تازهای در زمینه زبان و ادبیات ریخته شد و شماری اصطلاحات فنی و علمی بهوسیله فرهنگستان برگزیده و رواج داده شد که مجموعهای از آن بهنام «واژههای نو» انتشار یافت. کتاب نخستین فرهنگستان ایران از جواد مهدویان، روایتی مستند از چگونگی شکلگیری این تشکیلات است.
فعالیتها:
بیشتر کوشش فرهنگستان صرف انتخاب معادل برای اصطلاحها و واژگان خارجی شد. تأسیس انجمن ادبی فرهنگستان به ریاست ملکالشعرا بهار و تشکیل کمیسیونهای زبانشناسی، باستانشناسی، قواعد و دستور زبان، تئاتر، موسیقی و ترانهها نیز از جمله فعالیتهای دیگر این دوره بودهاست. از دیگر فعالیتهای مهم فرهنگستان موارد زیر است:
بازبینی در اصطلاحات علمی.
فرهنگستان ایران، در بهمن ۱۳۱۵ نظامنامهای برای «بازبینی در اصطلاحات علمی» تصویب و در آن راه و روش و ضوابط معادلیابی را تعیین کرد. عملکرد فرهنگستان در این حوزه موفقیتآمیز و نتایج مصوبات آن از اقبال عمومی خوبی برخوردار شد. اما برخی اعضای برجسته آن، چون اعتقادی به واژهسازی نداشتند، نیازی بهفعالیت پیگیر احساس نکردند. کمیسیونهایی نیز که برای تهیه فرهنگ و دستور زبان و مطالعه در اصطلاحهای جغرافیایی و نشر متون قدیم در آن تشکیل یافت، دستاورد قابل توجهی نداشت. رفتهرفته فرهنگستان اول دچار رکود شد و موقتاً در ۱۳۱۷ بهمدت یک هفته منحل گردید و پس از بازگشایی دوباره تا ۱۳۲۰ بهریاست اسماعیل مرآت فعالیت داشت.
از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ کار زبانپیرایی و واژهسازی فرهنگستان متوقف شد و فعالیت آن سازمان بیشتر جنبه ادبی و تحقیقی داشت. فرهنگستان ایران در سال ۱۳۳۳ رسماً تعطیل شد.
از عملکردهای این فرهنگستان، بهتصویب رساندن ۲۰۰۰ واژه تا سال ۱۳۲۰ بود.
نامه فرهنگستان:
نامه فرهنگستان در سال ۱۳۲۲ منتشر شد. از این نشریه، بهسردبیری حبیب یغمایی، در سال اول، چهار شماره، در سال دوم (۱۳۲۴) دو شماره، در سال سوم دو شماره، در سال چهارم یک شماره و در سال پنجم (۱۳۲۶) یک شماره منتشر شد.
ریاست فرهنگستان:
ریاست فرهنگستان بهترتیب بر عهده این اشخاص بود: محمدعلی فروغی (اردیبهشت ۱۳۱۴) حسن وثوق (آذر ۱۳۱۴) علیاصغر حکمت (اردیبهشت ۱۳۱۷) اسماعیل مرآت (مرداد ۱۳۱۷) عیسی صدیق (مهر ۱۳۲۰) بار دیگر محمدعلی فروغی (آذر ۱۳۲۰) و حسین سمیعی (ادیبالسلطنه) (۱۳۲۱).
فرهنگستان ایران، نهادی بود که در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ برای اصلاح زبان و خط فارسی به فرمان رضاشاه تأسیس شد و تا سال ۱۳۳۳ فعالیت کرد. «فرهنگستان ایران» را فرهنگستان اول نیز نامیدهاند.
وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، اساسنامه فرهنگستان را در ۱۶ ماده تنظیم کرد که به تصویب هیئت وزیران رسید.
وظایف فرهنگستان برابر اساسنامه، عبارت بود از «ترتیب فرهنگ به قصد رد و قبول لغات و اصطلاحات در زبان فارسی، اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی، پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامتناسب خارجی، تهیه دستور زبان، جمعآوری لغات و اصطلاحات پیشهوران و صنعتگران و الفاظ و اصطلاحات قدیمی و اشعار و امثال و قصص و نوادر و ترانهها و آهنگهای ولایتی، هدایت افکار بهحقیقت ادبیات و چگونگی نظم و نثر، تشویق شعرا و نویسندگان در ایجاد شاهکارهای ادبی، تألیف و ترجمه کتب سودمند و مطالعه و اصلاح خط فارسی».
نخستین جلسه فرهنگستان روز دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۱۴ در عمارت سابق دانشکده حقوق به ریاست محمدعلی فروغی "ذکاءالملک" نخستوزیر وقت تشکیل شد و تا شهریور ۱۳۲۰ بهمدت شش سال بهفعالیت پرداخت. در این مدت طرحهای تازهای در زمینه زبان و ادبیات ریخته شد و شماری اصطلاحات فنی و علمی بهوسیله فرهنگستان برگزیده و رواج داده شد که مجموعهای از آن بهنام «واژههای نو» انتشار یافت. کتاب نخستین فرهنگستان ایران از جواد مهدویان، روایتی مستند از چگونگی شکلگیری این تشکیلات است.
فعالیتها:
بیشتر کوشش فرهنگستان صرف انتخاب معادل برای اصطلاحها و واژگان خارجی شد. تأسیس انجمن ادبی فرهنگستان به ریاست ملکالشعرا بهار و تشکیل کمیسیونهای زبانشناسی، باستانشناسی، قواعد و دستور زبان، تئاتر، موسیقی و ترانهها نیز از جمله فعالیتهای دیگر این دوره بودهاست. از دیگر فعالیتهای مهم فرهنگستان موارد زیر است:
بازبینی در اصطلاحات علمی.
فرهنگستان ایران، در بهمن ۱۳۱۵ نظامنامهای برای «بازبینی در اصطلاحات علمی» تصویب و در آن راه و روش و ضوابط معادلیابی را تعیین کرد. عملکرد فرهنگستان در این حوزه موفقیتآمیز و نتایج مصوبات آن از اقبال عمومی خوبی برخوردار شد. اما برخی اعضای برجسته آن، چون اعتقادی به واژهسازی نداشتند، نیازی بهفعالیت پیگیر احساس نکردند. کمیسیونهایی نیز که برای تهیه فرهنگ و دستور زبان و مطالعه در اصطلاحهای جغرافیایی و نشر متون قدیم در آن تشکیل یافت، دستاورد قابل توجهی نداشت. رفتهرفته فرهنگستان اول دچار رکود شد و موقتاً در ۱۳۱۷ بهمدت یک هفته منحل گردید و پس از بازگشایی دوباره تا ۱۳۲۰ بهریاست اسماعیل مرآت فعالیت داشت.
از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ کار زبانپیرایی و واژهسازی فرهنگستان متوقف شد و فعالیت آن سازمان بیشتر جنبه ادبی و تحقیقی داشت. فرهنگستان ایران در سال ۱۳۳۳ رسماً تعطیل شد.
از عملکردهای این فرهنگستان، بهتصویب رساندن ۲۰۰۰ واژه تا سال ۱۳۲۰ بود.
نامه فرهنگستان:
نامه فرهنگستان در سال ۱۳۲۲ منتشر شد. از این نشریه، بهسردبیری حبیب یغمایی، در سال اول، چهار شماره، در سال دوم (۱۳۲۴) دو شماره، در سال سوم دو شماره، در سال چهارم یک شماره و در سال پنجم (۱۳۲۶) یک شماره منتشر شد.
ریاست فرهنگستان:
ریاست فرهنگستان بهترتیب بر عهده این اشخاص بود: محمدعلی فروغی (اردیبهشت ۱۳۱۴) حسن وثوق (آذر ۱۳۱۴) علیاصغر حکمت (اردیبهشت ۱۳۱۷) اسماعیل مرآت (مرداد ۱۳۱۷) عیسی صدیق (مهر ۱۳۲۰) بار دیگر محمدعلی فروغی (آذر ۱۳۲۰) و حسین سمیعی (ادیبالسلطنه) (۱۳۲۱).
دلبر برفت و دلشدگانرا خبرنکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
یا بخت من طریق مرّوت فرو گذاشت
یا او بشاهراه طریقت گذر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
شوخی مکن که مرغ دل بی قرار من
سودای دام عاشقی از سر بدر نکرد
هرکس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده ی من بی نظر نکرد
من ایستاده تا کنمش جان فدا چوشمع
او خود گذر بما چونسیم سحر نکرد
#حضرت_حافظ
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
یا بخت من طریق مرّوت فرو گذاشت
یا او بشاهراه طریقت گذر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
شوخی مکن که مرغ دل بی قرار من
سودای دام عاشقی از سر بدر نکرد
هرکس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده ی من بی نظر نکرد
من ایستاده تا کنمش جان فدا چوشمع
او خود گذر بما چونسیم سحر نکرد
#حضرت_حافظ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح میخندد و من گریہ ڪنان از غم دوست
اے دم صبح چہ دارے خبر از مقدم دوست
اے نسیم سحر از من بہ دلارام بگوی
ڪہ ڪسے جز تو ندانم ڪہ بود محرم دوست
#سعدی
ٖ
اے دم صبح چہ دارے خبر از مقدم دوست
اے نسیم سحر از من بہ دلارام بگوی
ڪہ ڪسے جز تو ندانم ڪہ بود محرم دوست
#سعدی
ٖ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آواز
#وه_چه_بی_رنگ_و_بی_نشان
استاد #شهرام_ناظری
شاعر: #مولانا
مقام #بیات_اصفهان
گروه #دستان
ضبط زنده از کنسرت
#اهواز
سال ۱۳۷۸
#وه_چه_بی_رنگ_و_بی_نشان
استاد #شهرام_ناظری
شاعر: #مولانا
مقام #بیات_اصفهان
گروه #دستان
ضبط زنده از کنسرت
#اهواز
سال ۱۳۷۸
Sarve Chaman
Mohamadreza Shajarian
محمدرضا شجریان
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند
حافظ
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند
حافظ