فردا خیلی دیر است ،
باید از همین "لحظه" شروع کنم !
نباید بگذارم عقربه ها مرا دُور بزنند ؛
می خواهم دست ببَرم در ذهنم ؛
هر چه افکارِ منفی دارد ، خالی کنم!
باید جا برای احساساتِ خوب باز کنم.
خاطرات مُرده ی زیادی
روی دستم باد کرده است!
تمامِ کهنگی ها را باید خاک کنم.
پروانه های زیادی در من
سر از پیله در آورده اند؛
وقتِ آن است که از خودم آزاد شوم!
من هنوز
به پرواز با بال های شکسته
ایمان دارم...
خودمو رها میکنم تا دوباره به اوج برسم.
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد آدینه ات نیکو
🌺🌺🌺
درپناه حق روزت رو با یه دنیا امید،عشق , سلامتی, تدبیر، توکل ,آرامش الهی , نشاط ,شادی با یه بغل آرزوهای پسندیده آغاز کنی.
کمال و منتهای سعادت همراه با رزق و روزی حلال را برات آرزومندم.
🌺🌺🌺
شاد باشی
باید از همین "لحظه" شروع کنم !
نباید بگذارم عقربه ها مرا دُور بزنند ؛
می خواهم دست ببَرم در ذهنم ؛
هر چه افکارِ منفی دارد ، خالی کنم!
باید جا برای احساساتِ خوب باز کنم.
خاطرات مُرده ی زیادی
روی دستم باد کرده است!
تمامِ کهنگی ها را باید خاک کنم.
پروانه های زیادی در من
سر از پیله در آورده اند؛
وقتِ آن است که از خودم آزاد شوم!
من هنوز
به پرواز با بال های شکسته
ایمان دارم...
خودمو رها میکنم تا دوباره به اوج برسم.
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد آدینه ات نیکو
🌺🌺🌺
درپناه حق روزت رو با یه دنیا امید،عشق , سلامتی, تدبیر، توکل ,آرامش الهی , نشاط ,شادی با یه بغل آرزوهای پسندیده آغاز کنی.
کمال و منتهای سعادت همراه با رزق و روزی حلال را برات آرزومندم.
🌺🌺🌺
شاد باشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زمان کوتاه است...!!
و لحظات برگشت ناپذیر....
زندگی، حبابی بیش نیست
ساده تر ببینیم
ساده تر بگیریم
ساده تر بخندیم.... به سرعت برق و باد
عمـرمان سپرى میشود
قدر بدانیم
روزهای باقیمانده را
و پر رنگ کنیم
محبت ها و مهربانیها را عمر چون فصل کوتاهست
روزگارتان آرام ،
و لبخندهایتان از تهِ دل
و لحظات برگشت ناپذیر....
زندگی، حبابی بیش نیست
ساده تر ببینیم
ساده تر بگیریم
ساده تر بخندیم.... به سرعت برق و باد
عمـرمان سپرى میشود
قدر بدانیم
روزهای باقیمانده را
و پر رنگ کنیم
محبت ها و مهربانیها را عمر چون فصل کوتاهست
روزگارتان آرام ،
و لبخندهایتان از تهِ دل
بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل
بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل
این غم، که مراست کوه قافست، نه غم
این دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل
ُ#رودکی
بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل
این غم، که مراست کوه قافست، نه غم
این دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل
ُ#رودکی
این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
28اردیبهشت بزرگداشت
حکیم عمر #خیام_نیشابوری
گرامی باد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
28اردیبهشت بزرگداشت
حکیم عمر #خیام_نیشابوری
گرامی باد
"هر كشورى و سرزمينى
شكسپيرى دارد و شكسپير ايران،
عُمرخيام است"...🌷
#ژنه_گوردون
#بیست_و_هشتم_اردیبهشت
#بزرگداشت_خیام
وابسته ی یک دمیم و آن دم هیچ است
شكسپيرى دارد و شكسپير ايران،
عُمرخيام است"...🌷
#ژنه_گوردون
#بیست_و_هشتم_اردیبهشت
#بزرگداشت_خیام
وابسته ی یک دمیم و آن دم هیچ است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼 سعی ساقی
آواز :محمدرضا شجریان
از من رَمَقی به سعی ساقی ماندهاست
وَزْ صحبتِ خلق، بیوفایی ماندهاست؛
از بادهٔ دوشین قَدَحی بیش نماند.
از عمر ندانم که چه باقی ماندهاست!
#خیام
آواز :محمدرضا شجریان
از من رَمَقی به سعی ساقی ماندهاست
وَزْ صحبتِ خلق، بیوفایی ماندهاست؛
از بادهٔ دوشین قَدَحی بیش نماند.
از عمر ندانم که چه باقی ماندهاست!
#خیام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در مورد #خیام بیشتر بدانیم...
بنگر به جهان، چه طرف بربستم؟ هیچ
وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ
شمع طربم ولی چو بنشستم، هیچ
من جام جمم ولی چو بشکستم، هیچ
افسوس که بی فایده فرسوده شدیم
وز داس سپهر سرنگون سوده شدیم...
#خیام
وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ
شمع طربم ولی چو بنشستم، هیچ
من جام جمم ولی چو بشکستم، هیچ
افسوس که بی فایده فرسوده شدیم
وز داس سپهر سرنگون سوده شدیم...
#خیام
۲۸ اردیبهشت زادروز حکیم عمرخیام
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ نیشابور -- درگذشته سالهای ۵۰۲ یا ۵۰۵ نیشابور) شاعر، ریاضیدان و ستارهشناس
او از ریاضیدانان، ستارهشناسان و شاعران ایران در دوره سلجوقی است و گرچه پایگاه علمی او از جایگاه ادبیاش برتر است، ولی آوازهاش بیشتر بهخاطر نگارش رباعیات اوست که شهرت جهانی یافته و سرودههایش به بسیاری زبانها، منتشر شده است. از جمله ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را بهزبان انگلیسی ترجمه کرده که مایه شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده است. (جالب اینکه، "از خیام حدود ۲۰۰ رباعی به یادگار مانده است" ولی همین تعداد کم، آنچنان وزین و دلنشین است که موجب شهرت جهانگیر او شده است. و این پندی است برای شاعرانی که گمان میکنند پرگویی و پرشماری شعر و ازدیاد دیوان شعر، امتیاز است. در حالی که حافظ بزرگ نیز، تنها یک دیوان غزل دارد، اما زیبایی و شیوایی سرودههایش وصف ناپذیر است.)
از برجستهترین کارهای خیام نیز اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، در دوره سلطنت ملکشاه سلجوقی بود. نقش وی در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرد.
او در حدود ۴۳۶ تا ۴۴۹قمری، با حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم بهزبان عربی و با نام "رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر و المقابله" نوشت. پس از این دوران به دعوت سلطان جلالالدين ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. وی ۱۸ سال در آنجا اقامت کرد و به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه شد و طرح اصلاح تقویم را تنظیم کرد. تقویم جلالی که تدوین اوست بهنام جلالالدين ملکشاه مشهور است،
تأثیرگذارترین اثر ریاضیاش نیز با نام "رساله فیشرح مااشکل من مصادرات اقلیدس" است که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح داده است.
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ نیشابور -- درگذشته سالهای ۵۰۲ یا ۵۰۵ نیشابور) شاعر، ریاضیدان و ستارهشناس
او از ریاضیدانان، ستارهشناسان و شاعران ایران در دوره سلجوقی است و گرچه پایگاه علمی او از جایگاه ادبیاش برتر است، ولی آوازهاش بیشتر بهخاطر نگارش رباعیات اوست که شهرت جهانی یافته و سرودههایش به بسیاری زبانها، منتشر شده است. از جمله ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را بهزبان انگلیسی ترجمه کرده که مایه شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده است. (جالب اینکه، "از خیام حدود ۲۰۰ رباعی به یادگار مانده است" ولی همین تعداد کم، آنچنان وزین و دلنشین است که موجب شهرت جهانگیر او شده است. و این پندی است برای شاعرانی که گمان میکنند پرگویی و پرشماری شعر و ازدیاد دیوان شعر، امتیاز است. در حالی که حافظ بزرگ نیز، تنها یک دیوان غزل دارد، اما زیبایی و شیوایی سرودههایش وصف ناپذیر است.)
از برجستهترین کارهای خیام نیز اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، در دوره سلطنت ملکشاه سلجوقی بود. نقش وی در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرد.
او در حدود ۴۳۶ تا ۴۴۹قمری، با حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم بهزبان عربی و با نام "رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر و المقابله" نوشت. پس از این دوران به دعوت سلطان جلالالدين ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. وی ۱۸ سال در آنجا اقامت کرد و به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه شد و طرح اصلاح تقویم را تنظیم کرد. تقویم جلالی که تدوین اوست بهنام جلالالدين ملکشاه مشهور است،
تأثیرگذارترین اثر ریاضیاش نیز با نام "رساله فیشرح مااشکل من مصادرات اقلیدس" است که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح داده است.
۲۸ اردیبهشت زادروز مژگان شجریان
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۸ تهران) طراح گرافیک، نقاش، خواننده و نوازنده سهتار
او فرزند محمدرضا شجریان است و دارای مدرک کارشناسی نقاشی و کارشناسی ارشد ارتباط تصویری "گرافیک" از دانشگاه آزاد و کارشناسی موسیقی از دانشگاه هنر است.
وی سهتار را نزد محمدرضا لطفی و حسین علیزاده و ردیفنوازی را نزد پرویز مشکاتیان و بانو توفیق در دانشگاه هنر آموخت.
در سال ۱۳۸۷ که استاد شجریان، به افتخار جلیل شهناز "نوازنده نامی تار" گروه شهناز را بنیان نهاد، از آنزمان بهبعد مژگان شجریان در این گروه فعالیت داشته است.
یکی از ویژگیهای مهم این گروه موسیقی، استفاده از سازهای ابداعی است که بهدست شجریان ساخته شدهاند و برخی از آنها ویژگیهایی دارند که میتوان آنها را جایگزین سازهای غربی مانند ویلون نیز قرار داد.
از گروه شهناز دو آلبوم صوتی رندان مست و مرغ خوشخوان و دو آلبوم تصویری کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دوبی و تهران اجرا و بهبازار عرضه شده است.
استاد شجریان بههمراه گروه شهناز در سال ۱۳۸۹ یک تور کنسرت جهانی برگزار کرد که دو مورد از این کنسرتها منتشر شدهاند. و اثر دیگر کنسرت در لندن است که بهصورت رسمی توسط بیبیسی پخش شد.
مجید درخشانی "سرپرست گروه شهناز" این دو کنسرت را از موفقترین کنسرتهای این گروه میداند و در این کنسرتها بسیاری از سازهای ابداعی بهکار گرفته شدهاند.
سابقه فعالیت هنری مژگان شجریان:
اجرای کنسرت همراه با سیمابینا در سال ۱۳۷۰ در تهران
طراحی گرافیک آثار استاد شجریان و همایون شجریان از سال ۱۳۷۲
تکخوانی و همآوازی با استاد شجریان در کنسرت لندن همراه با گروه شهناز "فروردین ۱۳۸۹" "پخش شده بهصورت رسمی توسط بیبیسی"
سهتار نوازی در کنسرت گروه شهناز در دوبی، کنسرت گروه شهناز در تهران، رندان مست و مرغ خوشخوان
سخنرانی در سمینار موسیقی در دانشگاه آزاد قزوین "بزرگداشت حافظ، مهر ۸۹" و از دیگر سوابق هنری وی اجرای کنسرت، تکخوانی و همآوازی با استاد شجریان و سهتار نوازی در گروه شهناز است.
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۸ تهران) طراح گرافیک، نقاش، خواننده و نوازنده سهتار
او فرزند محمدرضا شجریان است و دارای مدرک کارشناسی نقاشی و کارشناسی ارشد ارتباط تصویری "گرافیک" از دانشگاه آزاد و کارشناسی موسیقی از دانشگاه هنر است.
وی سهتار را نزد محمدرضا لطفی و حسین علیزاده و ردیفنوازی را نزد پرویز مشکاتیان و بانو توفیق در دانشگاه هنر آموخت.
در سال ۱۳۸۷ که استاد شجریان، به افتخار جلیل شهناز "نوازنده نامی تار" گروه شهناز را بنیان نهاد، از آنزمان بهبعد مژگان شجریان در این گروه فعالیت داشته است.
یکی از ویژگیهای مهم این گروه موسیقی، استفاده از سازهای ابداعی است که بهدست شجریان ساخته شدهاند و برخی از آنها ویژگیهایی دارند که میتوان آنها را جایگزین سازهای غربی مانند ویلون نیز قرار داد.
از گروه شهناز دو آلبوم صوتی رندان مست و مرغ خوشخوان و دو آلبوم تصویری کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دوبی و تهران اجرا و بهبازار عرضه شده است.
استاد شجریان بههمراه گروه شهناز در سال ۱۳۸۹ یک تور کنسرت جهانی برگزار کرد که دو مورد از این کنسرتها منتشر شدهاند. و اثر دیگر کنسرت در لندن است که بهصورت رسمی توسط بیبیسی پخش شد.
مجید درخشانی "سرپرست گروه شهناز" این دو کنسرت را از موفقترین کنسرتهای این گروه میداند و در این کنسرتها بسیاری از سازهای ابداعی بهکار گرفته شدهاند.
سابقه فعالیت هنری مژگان شجریان:
اجرای کنسرت همراه با سیمابینا در سال ۱۳۷۰ در تهران
طراحی گرافیک آثار استاد شجریان و همایون شجریان از سال ۱۳۷۲
تکخوانی و همآوازی با استاد شجریان در کنسرت لندن همراه با گروه شهناز "فروردین ۱۳۸۹" "پخش شده بهصورت رسمی توسط بیبیسی"
سهتار نوازی در کنسرت گروه شهناز در دوبی، کنسرت گروه شهناز در تهران، رندان مست و مرغ خوشخوان
سخنرانی در سمینار موسیقی در دانشگاه آزاد قزوین "بزرگداشت حافظ، مهر ۸۹" و از دیگر سوابق هنری وی اجرای کنسرت، تکخوانی و همآوازی با استاد شجریان و سهتار نوازی در گروه شهناز است.
۲۸ اردیبهشت سالروز درگذشت محمد قهرمان
(زاده ۱۰ تیر ۱۳۰۸ تربت حیدریه -- درگذشته ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ مشهد) شاعر، پژوهشگر و مصحح
او در سال پنجم دبیرستان در مشهد با اخوان ثالث همکلاس شد و این دوستی ادامه یافت. سال ششم ادبی را در دبیرستان البرز تهران گذراند و سپس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضایی ادامه تحصیل داد، اما هرگز دنبال کار حقوقی نرفت و فقط به شعر پرداخت.
از آذر ۱۳۴۰ بهمدت ۲۷ سال تا بازنشستگی بهعنوان کتابدار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشغول بهکار بود.
وی علاقهاش در سرودن شعر، در غزل و بهویژه سبک هندی به اندازهای بود که یکی از شعرای غزلسرای هندی شد و در خانهاش انجمن ادبی بهصورت هفتگی برگزار میکرد.
او گویش تربت حیدریه را بهخوبی میدانست و بسیاری از اشعارش که به گویش محلی سروده شدهاند، در ردیف اول شعر بومی قرار دارند.
در ۲۹ آذر ۱۳۸۴ از سوی دانشگاه فردوسی مشهد و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی در محل دانشگاه مشهد از وی قدردانی شد.
او صاحب تألیفات ارزندهای از جمله چند مجموعه شعر است و در کارنامهاش تصحیح و چاپ چند دیوان از شاعران مختلف به چشم میخورد.
شفیعی کدکنی در مورد او گفته است: «در این خصوص حتی ملکالشعرای بهار آن خصوصیت یک شاعر محلی را به صورت کامل، آنگونه که قهرمان دارد، ندارد».
برخی از آثارش:
تصحیح دیوان صائب تبریزی " ۶ جلد"
تصحیح دیوان صیدی تهرانی
تصحیح مجموعه آثار ابوطالب کلیم همدانی
تصحیح دیوان محمدجان قدسی مشهدی
برگزیده اشعار صائب و دیگر شعرای معروف سبک هندی
صیادان معنی "برگزیده اشعار سخنسرایان سبک هندی"
حاصل عمر "مجموعه شعر"
بهیاد عزیز گذشته " ۱۰ نامه از اخوان ثالث به محمد قهرمان"
(زاده ۱۰ تیر ۱۳۰۸ تربت حیدریه -- درگذشته ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ مشهد) شاعر، پژوهشگر و مصحح
او در سال پنجم دبیرستان در مشهد با اخوان ثالث همکلاس شد و این دوستی ادامه یافت. سال ششم ادبی را در دبیرستان البرز تهران گذراند و سپس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضایی ادامه تحصیل داد، اما هرگز دنبال کار حقوقی نرفت و فقط به شعر پرداخت.
از آذر ۱۳۴۰ بهمدت ۲۷ سال تا بازنشستگی بهعنوان کتابدار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشغول بهکار بود.
وی علاقهاش در سرودن شعر، در غزل و بهویژه سبک هندی به اندازهای بود که یکی از شعرای غزلسرای هندی شد و در خانهاش انجمن ادبی بهصورت هفتگی برگزار میکرد.
او گویش تربت حیدریه را بهخوبی میدانست و بسیاری از اشعارش که به گویش محلی سروده شدهاند، در ردیف اول شعر بومی قرار دارند.
در ۲۹ آذر ۱۳۸۴ از سوی دانشگاه فردوسی مشهد و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی در محل دانشگاه مشهد از وی قدردانی شد.
او صاحب تألیفات ارزندهای از جمله چند مجموعه شعر است و در کارنامهاش تصحیح و چاپ چند دیوان از شاعران مختلف به چشم میخورد.
شفیعی کدکنی در مورد او گفته است: «در این خصوص حتی ملکالشعرای بهار آن خصوصیت یک شاعر محلی را به صورت کامل، آنگونه که قهرمان دارد، ندارد».
برخی از آثارش:
تصحیح دیوان صائب تبریزی " ۶ جلد"
تصحیح دیوان صیدی تهرانی
تصحیح مجموعه آثار ابوطالب کلیم همدانی
تصحیح دیوان محمدجان قدسی مشهدی
برگزیده اشعار صائب و دیگر شعرای معروف سبک هندی
صیادان معنی "برگزیده اشعار سخنسرایان سبک هندی"
حاصل عمر "مجموعه شعر"
بهیاد عزیز گذشته " ۱۰ نامه از اخوان ثالث به محمد قهرمان"
۲۸ اردیبهشت " ۱۸ می" روز جهانی موزه
روز جهانی موزه (انگلیسی: International Museum Day)
این روز مناسبتی بینالمللی است که هرساله روز " ۱۸ می" ۲۸ اردیبهشت توسط شورای بینالمللی موزه برگزار میشود. این رویداد هرساله، یک موضوع مشخص را برجسته میکند و فرصتی را در اختیار متخصصان موزه قرار میدهد که امکان دیدار مستقیم با مردم را بهدست بیاورند و چالشهایی که موزه با آن روبرو است را برجسته کنند.
در واقع هدف این است که موزه جایگاه خود را به عنوان یک نهاد غیر خصوصی و دائمی برای عموم مردم بهدست بیاورد. نهادی که در خدمت و توسعه جامعه است تا میراث ملموس و ناملموس بشریت را در هرکشور نگهبانی کند و محیطی را برای اهداف آموزشی، مطالعه و آیندهنگری ایجاد کند. در نتیجه روز جهانی موزه امکانی است برای بالا بردن آگاهی عمومی در مورد نقش موزه در توسعه جامعه امروز، که در سطح بینالمللی نقش ایفا میکند.
روز جهانی موزه (انگلیسی: International Museum Day)
این روز مناسبتی بینالمللی است که هرساله روز " ۱۸ می" ۲۸ اردیبهشت توسط شورای بینالمللی موزه برگزار میشود. این رویداد هرساله، یک موضوع مشخص را برجسته میکند و فرصتی را در اختیار متخصصان موزه قرار میدهد که امکان دیدار مستقیم با مردم را بهدست بیاورند و چالشهایی که موزه با آن روبرو است را برجسته کنند.
در واقع هدف این است که موزه جایگاه خود را به عنوان یک نهاد غیر خصوصی و دائمی برای عموم مردم بهدست بیاورد. نهادی که در خدمت و توسعه جامعه است تا میراث ملموس و ناملموس بشریت را در هرکشور نگهبانی کند و محیطی را برای اهداف آموزشی، مطالعه و آیندهنگری ایجاد کند. در نتیجه روز جهانی موزه امکانی است برای بالا بردن آگاهی عمومی در مورد نقش موزه در توسعه جامعه امروز، که در سطح بینالمللی نقش ایفا میکند.
معرفی عارفان
◾️دمی با خیام... خیام از آن طبایعی است که در خود فرو رفته و کمتر خویشتن را عرضه میکنند از آن مردمانی که در مقام بیان هر مطلب نخست از خود میپرسند آیا ضرورتی هست که آن را به دیگری باز گویند، آیا دیگران آن را درک نکردهاند، در این صورت آیا استعداد قبول آن…
خیام خوانی بر ویرانههای مرو
به گزارش عطا ملک جوینی، در محرم سال 618 ق، لشکر مغول به ناحیه مرو حمله برد و حصار شهر را در محاصره گرفت و بزرگان شهر چارهای جز تسلیم نیافتند. پس امام جمالالدین را که از کبار ائمه مرو بود، به رسالت نزد امیران مغول فرستادند و امان خواستند. چون شهر را وا نهادند، لشکر مغول داخل شهر شد و چهار شبانه کارشان آن بود که مردم را به بیابانهای اطراف شهر میبردند. آنها زن و مرد و مادر و فرزند را از هم جدا کردند و بجز 400 مرد که حرفه و مهارتی داشتند و بعضی دختران و پسران، بقیه را از دم تیغ گذرانیدند (تاریخ جهانگشای، ج 1، ص 127).
از آنجا، بر راه نیشابور روان شدند و هر که را در میان راه یافتند، کشتند. ما بقی حکایت را به قلم جوینی بخوانید: «و سید عزالدین نسّابه از سادات کبار بود و به ورع و فضل مشهور و مذکور بوده ست؛ در این حالت با جمعی، سیزده شبانروز شمار کُشتگان شهر کرد. آنچه ظاهر بوده ست و معیّن، بیرون مقتولان در نقبها و سوراخها و رساتیق و بیابانها، هزار هزار و سیصد هزار و کسری در احصا آمده و در این حالت، رباعی عمر خیام که حسب حال بود، بر زفان رانده ست:
ترکیب پیالهای که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمیدارد مست
چندین سر و پای نازنین از سر دست
از مهر که پیوست و به کین که شکست؟».
(همانجا، ج 1، 128)
بنابراین، تعداد قربانیان حمله مغول در مرو، بالغ بر یک میلیون و 300 هزار نفر بوده و این غیر از کسانی است که در نقبها و روستاها و بیابانهای اطراف مرو و کورهراههای مرو به نیشابور به قتل آمدهاند. تصور آن حسی که چگونه این همه آدم بی پناه و بی سلاح، وحشت زده و مستأصل، ظرف یک روز، قربانی بیباکی و درنده خویی مغولان شدهاند، از عهده هیچ تخیلی بر نمیآید و آن روز محشری که مردم مرو در دم تیغ مغولان گذراندند، به هیچ زبانی قابل وصف نیست. و شاید تنها شعر باشد که بتواند، بخشی از بغض و اندوه کسانی که همراه سید عزالدین نسّابه، کارشان آمارگیری کُشتگان مرو بوده، روایت کند.
رباعی خیام، ظالمانه بودن مرگ را به تلخی تمام بازگو میکند. و شاید، عطا ملک جوینی، نیم قرن بعد، هنگام روایت بغض آلود قتل عام مرو، از پیش خود این رباعی را در دهان عزالدین نسّابه گذاشته باشد، تا مرهمی بر اندوه قلمش باشد و ناگفتنیها را از زبان خیام روایت کند. چه میدانیم ما که در حکومت هولاکو خان نوه چنگیز، روایت این کُشتار، با چه دشواریهایی همراه بوده و جوینی باید چه ملاحظاتی را رعایت میکرده که جانش از کینهجویی ایلخانان در امان بماند؟ شاید از همین رو، رباعیاتی با مضامین خیامانه از خاقانی شروانی، کمال اسماعیل اصفهانی، عطار نیشابوری و دیگران، در تاریخ جهانگشای مجال نقل یافته است:
کس لب به طرب به خنده نگشود امسال
وز فتنه، دمی جهان نیاسود امسال
در خون گلم که چهره بنمود امسال
با وقت چنین، چه وقت گل بود امسال
(ج 1، ص 110)
ای مدت عمرت به یقین روزی چند
خود چیست همه ملک زمین روزی چند
از عمر، نصیب خویش تا بتوانی
بردار که میبگذرد این روزی چند
(ج 1، ص 156)
بی خار اگر گلی میسر بودی
هر دم به جهان لذّت دیگر بودی
این کهنه سراب زندگانی ما را
خوش بود اگر نه مرگ بر در بودی!
(ج 1، ص 158)
صحرای دلم گرفت خون ای ساقی
و آورد دل از جهان جنون ای ساقی
بر پرده شراب ده که کس آگه نیست
کز پرده چه آیدش برون ای ساقی!
(ج 2، ص 101)
چون گل بشکفت، ساعتی برخیزیم
وز شادی می، ز دست غم بگریزیم
باشد که بهار دیگر ای همنفسان
گل میریزد به خاک و ما میریزیم!
(ج 2، ص 110)
با ناز اگر آرمیده باشی همه عمر
لذات جهان چشیده باشی همه عمر
هم آخر کار رفت باید، و آنگه
خوابی باشد که دیده باشی همه عمر
(ج 2، ص 218)
نقل رباعی خیام در تاریخ جهانگشای، این کتاب را به یکی از مصادر و منابع مهم خیام پژوهی تبدیل کرد. زیرا شمار منابع کهن تاریخی که رباعیی از خیام در آنها باشد، زیاد نیست. رباعی مذکور، نخستین بار در تاریخ رباعی فارسی، در همین کتاب تاریخ جهانگشای به اسم خیام روایت شده و از آنجا، به سایر منابع سفر کرده است. حکایت قتل عام مرو و رباعی خیام، در کتابهای تاریخی دیگر هم دیده میشود که همه آنها، رونوشتی از تاریخ جهانگشای جوینی است، از جمله تاریخ وصاف (چاپ عکسی، ص 547)، تاریخ روضة الصفاء میر خواند (ج 8، ص 3875) و جامع مفیدی (ج 3، ص 824).
#سید_علی_میر_افضلی
به گزارش عطا ملک جوینی، در محرم سال 618 ق، لشکر مغول به ناحیه مرو حمله برد و حصار شهر را در محاصره گرفت و بزرگان شهر چارهای جز تسلیم نیافتند. پس امام جمالالدین را که از کبار ائمه مرو بود، به رسالت نزد امیران مغول فرستادند و امان خواستند. چون شهر را وا نهادند، لشکر مغول داخل شهر شد و چهار شبانه کارشان آن بود که مردم را به بیابانهای اطراف شهر میبردند. آنها زن و مرد و مادر و فرزند را از هم جدا کردند و بجز 400 مرد که حرفه و مهارتی داشتند و بعضی دختران و پسران، بقیه را از دم تیغ گذرانیدند (تاریخ جهانگشای، ج 1، ص 127).
از آنجا، بر راه نیشابور روان شدند و هر که را در میان راه یافتند، کشتند. ما بقی حکایت را به قلم جوینی بخوانید: «و سید عزالدین نسّابه از سادات کبار بود و به ورع و فضل مشهور و مذکور بوده ست؛ در این حالت با جمعی، سیزده شبانروز شمار کُشتگان شهر کرد. آنچه ظاهر بوده ست و معیّن، بیرون مقتولان در نقبها و سوراخها و رساتیق و بیابانها، هزار هزار و سیصد هزار و کسری در احصا آمده و در این حالت، رباعی عمر خیام که حسب حال بود، بر زفان رانده ست:
ترکیب پیالهای که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمیدارد مست
چندین سر و پای نازنین از سر دست
از مهر که پیوست و به کین که شکست؟».
(همانجا، ج 1، 128)
بنابراین، تعداد قربانیان حمله مغول در مرو، بالغ بر یک میلیون و 300 هزار نفر بوده و این غیر از کسانی است که در نقبها و روستاها و بیابانهای اطراف مرو و کورهراههای مرو به نیشابور به قتل آمدهاند. تصور آن حسی که چگونه این همه آدم بی پناه و بی سلاح، وحشت زده و مستأصل، ظرف یک روز، قربانی بیباکی و درنده خویی مغولان شدهاند، از عهده هیچ تخیلی بر نمیآید و آن روز محشری که مردم مرو در دم تیغ مغولان گذراندند، به هیچ زبانی قابل وصف نیست. و شاید تنها شعر باشد که بتواند، بخشی از بغض و اندوه کسانی که همراه سید عزالدین نسّابه، کارشان آمارگیری کُشتگان مرو بوده، روایت کند.
رباعی خیام، ظالمانه بودن مرگ را به تلخی تمام بازگو میکند. و شاید، عطا ملک جوینی، نیم قرن بعد، هنگام روایت بغض آلود قتل عام مرو، از پیش خود این رباعی را در دهان عزالدین نسّابه گذاشته باشد، تا مرهمی بر اندوه قلمش باشد و ناگفتنیها را از زبان خیام روایت کند. چه میدانیم ما که در حکومت هولاکو خان نوه چنگیز، روایت این کُشتار، با چه دشواریهایی همراه بوده و جوینی باید چه ملاحظاتی را رعایت میکرده که جانش از کینهجویی ایلخانان در امان بماند؟ شاید از همین رو، رباعیاتی با مضامین خیامانه از خاقانی شروانی، کمال اسماعیل اصفهانی، عطار نیشابوری و دیگران، در تاریخ جهانگشای مجال نقل یافته است:
کس لب به طرب به خنده نگشود امسال
وز فتنه، دمی جهان نیاسود امسال
در خون گلم که چهره بنمود امسال
با وقت چنین، چه وقت گل بود امسال
(ج 1، ص 110)
ای مدت عمرت به یقین روزی چند
خود چیست همه ملک زمین روزی چند
از عمر، نصیب خویش تا بتوانی
بردار که میبگذرد این روزی چند
(ج 1، ص 156)
بی خار اگر گلی میسر بودی
هر دم به جهان لذّت دیگر بودی
این کهنه سراب زندگانی ما را
خوش بود اگر نه مرگ بر در بودی!
(ج 1، ص 158)
صحرای دلم گرفت خون ای ساقی
و آورد دل از جهان جنون ای ساقی
بر پرده شراب ده که کس آگه نیست
کز پرده چه آیدش برون ای ساقی!
(ج 2، ص 101)
چون گل بشکفت، ساعتی برخیزیم
وز شادی می، ز دست غم بگریزیم
باشد که بهار دیگر ای همنفسان
گل میریزد به خاک و ما میریزیم!
(ج 2، ص 110)
با ناز اگر آرمیده باشی همه عمر
لذات جهان چشیده باشی همه عمر
هم آخر کار رفت باید، و آنگه
خوابی باشد که دیده باشی همه عمر
(ج 2، ص 218)
نقل رباعی خیام در تاریخ جهانگشای، این کتاب را به یکی از مصادر و منابع مهم خیام پژوهی تبدیل کرد. زیرا شمار منابع کهن تاریخی که رباعیی از خیام در آنها باشد، زیاد نیست. رباعی مذکور، نخستین بار در تاریخ رباعی فارسی، در همین کتاب تاریخ جهانگشای به اسم خیام روایت شده و از آنجا، به سایر منابع سفر کرده است. حکایت قتل عام مرو و رباعی خیام، در کتابهای تاریخی دیگر هم دیده میشود که همه آنها، رونوشتی از تاریخ جهانگشای جوینی است، از جمله تاریخ وصاف (چاپ عکسی، ص 547)، تاریخ روضة الصفاء میر خواند (ج 8، ص 3875) و جامع مفیدی (ج 3، ص 824).
#سید_علی_میر_افضلی
صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان
بال بگشاید فراز کوهسار
پنجه و منقار نورافشان او
پرده شب را نماید تار و مار
#ایرج_میرزا
بال بگشاید فراز کوهسار
پنجه و منقار نورافشان او
پرده شب را نماید تار و مار
#ایرج_میرزا
یاد داری چه شبی بود ؟
باد گرم نفس من
ساقه ی بازوی شفاف ترا می آزرد ؟
و اندکی آنسوتر
جوی اندام تو در کوچه ی تاریک
ماهی چشم مرا می برد ؟
یاد داری چه شبی بود ؟
غرق آن بستر شبنم زده پشت بام
هوش بسپرده به رویای کبوتر های بقعه ی دور
خیره در آبی ژرف بی درد ؟
و آن طرف دور از ما در حاشیه ی جنگل شب
یاد داری چه هراس انگیز
گرگ خاکستری ابری
کشته ی میش سفید ماه را می خورد ؟
یاد داری چه شبی بود ؟
#منوچهر_آتشی
#غزل_شهری
#دیدار_در_فلق
باد گرم نفس من
ساقه ی بازوی شفاف ترا می آزرد ؟
و اندکی آنسوتر
جوی اندام تو در کوچه ی تاریک
ماهی چشم مرا می برد ؟
یاد داری چه شبی بود ؟
غرق آن بستر شبنم زده پشت بام
هوش بسپرده به رویای کبوتر های بقعه ی دور
خیره در آبی ژرف بی درد ؟
و آن طرف دور از ما در حاشیه ی جنگل شب
یاد داری چه هراس انگیز
گرگ خاکستری ابری
کشته ی میش سفید ماه را می خورد ؟
یاد داری چه شبی بود ؟
#منوچهر_آتشی
#غزل_شهری
#دیدار_در_فلق