ما جان لطیفیم و نظر در نائیم
در جای نمائیم ولی بیجائیم
از چهره اگر نقاب را بگشائیم
عقل و دل و هوش جمله را بربائیم
#مولانای_جان
در جای نمائیم ولی بیجائیم
از چهره اگر نقاب را بگشائیم
عقل و دل و هوش جمله را بربائیم
#مولانای_جان
مهربانم
با تو خلوتی خواهم و در بسته ویک محرم راز
که گشایم سر راز و گلهای چند قدیم
#وحشیبافقی
به نام خدای همه
با تو خلوتی خواهم و در بسته ویک محرم راز
که گشایم سر راز و گلهای چند قدیم
#وحشیبافقی
به نام خدای همه
زندگی پر از زیبایی های کوچک است که تحمل رنج ها را آسان تر می کند.
شاید کمی دیر اما یک روز خواهی فهمید گاهی فلسفه ی رنج کشیدنمان در دیدن و پیدا کردن باارزش ترین چیزهاست.
تمام آنچه که چشم ها قبل از لمس سختی قادر به دیدن و پذیرفتنش نبود.
همین سعی کردن،ادامه دادن و قرارگرفتن در لحظه های نفس گیر و روزهای پرمشقت است که آدمی را وادار میکند با نگاهی بازتر و موشکافانه تر زیبایی های زندگی را ببیند و قدردان ذره ذره داشته هایش باشد.
باید چشم ها را باز کرد و با دلی پُر ازیقین به این باور رسید نه از روی خوش خیالی،اُمیدی واهی از سوی دیگری یا هرچیزی،که درهمین زیبایی های کوچک است که آدمی به امید میرسد،قدردان خودش میشود و سپاسگزارِ تمامی آنچه هست. . .
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد پنجشنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
هر روزخندانتر باش! آرامتر، مـهربـانتر، بخشندهتر، صبورتـر و باگذشتتر!
صبحت قشنگ
روزت سرشار از عشق
زيباترین لبخندها بر لبانت
بالاترين دستها نگهبانت
🌺🌺🌺
شاد باشی
شاید کمی دیر اما یک روز خواهی فهمید گاهی فلسفه ی رنج کشیدنمان در دیدن و پیدا کردن باارزش ترین چیزهاست.
تمام آنچه که چشم ها قبل از لمس سختی قادر به دیدن و پذیرفتنش نبود.
همین سعی کردن،ادامه دادن و قرارگرفتن در لحظه های نفس گیر و روزهای پرمشقت است که آدمی را وادار میکند با نگاهی بازتر و موشکافانه تر زیبایی های زندگی را ببیند و قدردان ذره ذره داشته هایش باشد.
باید چشم ها را باز کرد و با دلی پُر ازیقین به این باور رسید نه از روی خوش خیالی،اُمیدی واهی از سوی دیگری یا هرچیزی،که درهمین زیبایی های کوچک است که آدمی به امید میرسد،قدردان خودش میشود و سپاسگزارِ تمامی آنچه هست. . .
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد پنجشنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
هر روزخندانتر باش! آرامتر، مـهربـانتر، بخشندهتر، صبورتـر و باگذشتتر!
صبحت قشنگ
روزت سرشار از عشق
زيباترین لبخندها بر لبانت
بالاترين دستها نگهبانت
🌺🌺🌺
شاد باشی
به زهدِ خشک،
به معراجِ قرب نتوان رفت
که کس به عالَم بالا،
به نردبان نرسد!
ز سطحیان، مَطَلب
غورِ نکتههای دقیق
«هما» به چاشنیِ
مغز استخوان نرسد
گشایش، از دَم پیران بُوَد
جوانان را
به خاکبوس هدف،
تیر بیکمان نرسد
#صائب_تبریزی
#انسان_کامل و #انسان_حیوان
انسان کامل، روح عالَم است و بالا و پایین عالم مسخّر اوست، و انسان حیوانی از جملهٔ عالم است که مسخر او می باشد و در صورت ظاهر شبیه انسان کامل است - و نه در باطن از حیث مقام و مرتبت- چنانکه بوزینه در تمام اعضای ظاهرش شبیه انسان است.
اکنون درجه انسان حيوان را با درجه انسان کامل بیندیش و دریاب که تو از کدام دسته مردمی؟
#فتوحات_مکیه، باب 358
انسان کامل، روح عالَم است و بالا و پایین عالم مسخّر اوست، و انسان حیوانی از جملهٔ عالم است که مسخر او می باشد و در صورت ظاهر شبیه انسان کامل است - و نه در باطن از حیث مقام و مرتبت- چنانکه بوزینه در تمام اعضای ظاهرش شبیه انسان است.
اکنون درجه انسان حيوان را با درجه انسان کامل بیندیش و دریاب که تو از کدام دسته مردمی؟
#فتوحات_مکیه، باب 358
Delshodegan
Salar Aghili
دلشدگان , سالار عقیلی 🎼
ما دلشدگان خسرو شیرین پرانیم
ما کشته ی آن مه رخ خورشید کلاهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شوره نهان با ما تاب و تب جان با ما
در این سر بی سامان غم های جهان با ما
با ساز و نی با جان می با یاد وی
شوری دگر اندازیم در میکده ی جان
شوری دگر اندازیم در میکده ی جان
جمع مستان غزل خوانیم
همه مستان سر اندازیم
سر اندازیم سر افرازیم
جز این هنر ندانیم که هر چه میتوانیم
جز این هنر ندانیم که هر چه میتوانیم
غم از دل ها بر اندازیم بر اندازیم
ما دلشدگان خسرو شیرین پرانیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شوره نهان با ما تاب و تب جان با ما
در این سر بی سامان غم های جهان با ما
ما دلشدگان خسرو شیرین پرانیم
ما کشته ی آن مه رخ خورشید کلاهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شوره نهان با ما تاب و تب جان با ما
در این سر بی سامان غم های جهان با ما
با ساز و نی با جان می با یاد وی
شوری دگر اندازیم در میکده ی جان
شوری دگر اندازیم در میکده ی جان
جمع مستان غزل خوانیم
همه مستان سر اندازیم
سر اندازیم سر افرازیم
جز این هنر ندانیم که هر چه میتوانیم
جز این هنر ندانیم که هر چه میتوانیم
غم از دل ها بر اندازیم بر اندازیم
ما دلشدگان خسرو شیرین پرانیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شوره نهان با ما تاب و تب جان با ما
در این سر بی سامان غم های جهان با ما
عشق ورزیدن و مهربانی کردن به انسانی دیگر ،
مانند ملاقات کردن با خداست ...
ویکتور هوگو
مانند ملاقات کردن با خداست ...
ویکتور هوگو
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تنتون ساااالم
دلتون شااااد
روزتون عاااالی
دلتون شااااد
روزتون عاااالی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بریم ی حس خوب
جاده ی اسالم خلخال رویایی با صدای #داریوش عزیز
جاده ی اسالم خلخال رویایی با صدای #داریوش عزیز
Tarab Manam (Tasnif)
Homayoun Shajarian
من طربم ...همایون شجریان
من طَرَبم طَرَب مَنَم، زُهره زَنَد نَوایِ من
عشق میانِ عاشقان شیوه کُند برایِ من
عشق چو مَست و خوش شود، بی خود و کَش مَکَش شود
فاش کُند چو بی دلان بر هَمِگان هوایِ من
مولانا
من طَرَبم طَرَب مَنَم، زُهره زَنَد نَوایِ من
عشق میانِ عاشقان شیوه کُند برایِ من
عشق چو مَست و خوش شود، بی خود و کَش مَکَش شود
فاش کُند چو بی دلان بر هَمِگان هوایِ من
مولانا
دختر شیرازی
افشین
ترانه بسیار زیبا و خاطره انگیز
دختر شیرازی
با صدای : افشین
ترانه و آهنگ : امیر تتلو
آلبوم : غیر قانونی
دختر شیرازی
با صدای : افشین
ترانه و آهنگ : امیر تتلو
آلبوم : غیر قانونی
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #آگاهی_یافتن_مادر_سهراب_از_کشته_شدن_پسرش فردوسی « شاهنامه » « سهراب » بخش ۲۵ ( #قسمت_چهارم ) ۳۷ ز بس ،،، کو ، همی شیون و ناله کرد ، همه خلق را ، چشم ، پُر ژاله کرد ، ۳۸ برینگونه ، بیهوش بیفتاد و پست ، همه خلق را ، دل بر اوبر بخَست…
داستان رستم و سهراب
#آگاهی_یافتن_مادر_سهراب_از_کشته_شدن_پسرش
فردوسی « شاهنامه » « سهراب »
بخش ۲۵
( #قسمت_پنجم )
۴۸
بیاورد خفتان و درع و کمان ،
همان ،،، نیزه و تیغ و گُرزِ گران ،
۴۹
بسی ، بر همی زد ،،، گِرانگُرز را ،
همی یاد کرد ، آن بَر و بُرز را ،
۵۰
بیاورد آن جوشن و خودِ اوی ،
همیگفت : ، کای شیرِ پرخاشجوی ،
۵۱
بیاورد زین و لگام و سپَر ،
لگام و سپَر را ،،، همی زد بسر ،
۵۲
کمندش بیاورد هفتاد یاز ،
بهپیشِ خود ، اندر فکندش دراز ،
۵۳
همی تیغِ سهراب را ، برکشید ،
فش و دُمِ اسبش ، ز نیمه بُرید ،
۵۴
به درویش داد ، آن همه خواسته ،
زر و سیم و اسبانِ آراسته ،
۵۵
درِ کاخ بربست و ،،، تختش بِکَند ،
ز بالا درآورد و ، پستش فکند ،
۵۶
درِ کاخها را ، سیه کرد پاک ،
ز کاخ و ز ایوان ، برآورد خاک ،
۵۷
فرو هِشت جائی ،،، که بُد جایِ بزم ،
کز آن بزمگه ،،، رفته بود او به رزم ،
۵۸
بپوشید پس ، جامهٔ نیلگون ،
همان ،،، نیلگون ،، غرقه گشته به خون ،
« داستان سیاوش - آغازِ داستان »
بخش ۲۴ : « وز آنجایگه ، شاه لشکر بِراند »
ادامه دارد 👇👇👇
#آگاهی_یافتن_مادر_سهراب_از_کشته_شدن_پسرش
فردوسی « شاهنامه » « سهراب »
بخش ۲۵
( #قسمت_پنجم )
۴۸
بیاورد خفتان و درع و کمان ،
همان ،،، نیزه و تیغ و گُرزِ گران ،
۴۹
بسی ، بر همی زد ،،، گِرانگُرز را ،
همی یاد کرد ، آن بَر و بُرز را ،
۵۰
بیاورد آن جوشن و خودِ اوی ،
همیگفت : ، کای شیرِ پرخاشجوی ،
۵۱
بیاورد زین و لگام و سپَر ،
لگام و سپَر را ،،، همی زد بسر ،
۵۲
کمندش بیاورد هفتاد یاز ،
بهپیشِ خود ، اندر فکندش دراز ،
۵۳
همی تیغِ سهراب را ، برکشید ،
فش و دُمِ اسبش ، ز نیمه بُرید ،
۵۴
به درویش داد ، آن همه خواسته ،
زر و سیم و اسبانِ آراسته ،
۵۵
درِ کاخ بربست و ،،، تختش بِکَند ،
ز بالا درآورد و ، پستش فکند ،
۵۶
درِ کاخها را ، سیه کرد پاک ،
ز کاخ و ز ایوان ، برآورد خاک ،
۵۷
فرو هِشت جائی ،،، که بُد جایِ بزم ،
کز آن بزمگه ،،، رفته بود او به رزم ،
۵۸
بپوشید پس ، جامهٔ نیلگون ،
همان ،،، نیلگون ،، غرقه گشته به خون ،
« داستان سیاوش - آغازِ داستان »
بخش ۲۴ : « وز آنجایگه ، شاه لشکر بِراند »
ادامه دارد 👇👇👇