Asemane Eshgh (Edamehye Saz Va Avaz, Pt. 1)
Mohammadreza Shajarian
جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی
نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی...؟
آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی
نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی...؟
آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی
636__ROSHANI_YE_TALAT
B3
اجرای خصوصی "روشنی طلعت تو"
آواز: محمدرضا شجریان
تار: فرهنگ شریف
تنبک: جهانگیر ملک
اجرا:۱۳۶۲
آواز: محمدرضا شجریان
تار: فرهنگ شریف
تنبک: جهانگیر ملک
اجرا:۱۳۶۲
یکی لحظه قلندر شو قلندر را مسخر شو
سمندر شو سمندر شو در آتش رو به آسانی
در آتش رو در آتش رو در آتشدان ما خوش رو
که آتش با خلیل ما کند رسم گلستانی
#مولانای_جان
سمندر شو سمندر شو در آتش رو به آسانی
در آتش رو در آتش رو در آتشدان ما خوش رو
که آتش با خلیل ما کند رسم گلستانی
#مولانای_جان
VID-20240507-WA0014.mp4
1.5 MB
صبا پیام وصالی ز کوی یار آورد
شفا بخسته قراری به بیقرار رسید
شب فراق به صبح وصال انجامید
شکفته شو چو گل ای دل که گلعذار رسید
#فیض_کاشانی
شفا بخسته قراری به بیقرار رسید
شب فراق به صبح وصال انجامید
شکفته شو چو گل ای دل که گلعذار رسید
#فیض_کاشانی
یکی مرا پرسید که ابلیس کیست؟
گفتمی: تو.
اگر گفتی (که) جبرئیل کیست؟
گفتمی: تو.
#شمس_تبریزی
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
موسی و فرعون در هستی توست
باید این دو خصم را در خویش جست
#مثنوی_مولانا
#شیطانی در بیرون نیست
#فرشتهای در بیرون نیست
آنچه هست، ساختهی #ذهن و بازتاب رفتار ماست.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه دلی که بر جبینش همه داغِ بینصیبی
چه گلی که بر نگینش همه نقش بیوفایی
به طبابتی که دانی بفرست درد عشقم
به علاج بیطبیبی و دوای بیدوایی
#استاد_شهریار #استاد_لطفی
جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
در روز وصال تو به قربان تو کردم
دوشینه به من این همه دشنام که دادی
پاداش دعایی است که بر جان تو کردم
#فروغی_بسطامی
در روز وصال تو به قربان تو کردم
دوشینه به من این همه دشنام که دادی
پاداش دعایی است که بر جان تو کردم
#فروغی_بسطامی
هوا آرام
#شب خاموش
راه ِآسمان ها باز
خيالم
چون کبوترهاي وحشي مي کند پرواز
رَوَد آنجا
که مي بافند کولي هاي جادو، گيسوي شب را ...
#فريدون_مشيري
#شب خاموش
راه ِآسمان ها باز
خيالم
چون کبوترهاي وحشي مي کند پرواز
رَوَد آنجا
که مي بافند کولي هاي جادو، گيسوي شب را ...
#فريدون_مشيري
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهر میخوابد
به لالای سکوت
اختران، نجواکنان
بر بامِ شب
نرم نرمک
بادهی مهتاب را،
ماه میریزد
درونِ جامِ شب...
#فریدون_مشیری
به لالای سکوت
اختران، نجواکنان
بر بامِ شب
نرم نرمک
بادهی مهتاب را،
ماه میریزد
درونِ جامِ شب...
#فریدون_مشیری
برخـیز و صبـوح را برانـگیـز
جان بخش زمانه را و مستیز...
مجلس چمنیست و گل شکفته
ای ساقی همچو سرو برخیز
#مولانا
جان بخش زمانه را و مستیز...
مجلس چمنیست و گل شکفته
ای ساقی همچو سرو برخیز
#مولانا
خون دل بر رخت افشان بسحرگاه از آنک
توشه راه تو خون دل و آه سحرست
دل پرامید کن و صیقلیش ده به صفا
که دل پاک تو آیینه خورشید فرست
#مولانا
توشه راه تو خون دل و آه سحرست
دل پرامید کن و صیقلیش ده به صفا
که دل پاک تو آیینه خورشید فرست
#مولانا
همه طالب فایده علم باشند
تو طالب کار نیک باش
تا یار نیک حاصل کنی
که مغز این است
و پوست آن است......
#حضرت_شــــــــــمس_تــبــریــزے
تو طالب کار نیک باش
تا یار نیک حاصل کنی
که مغز این است
و پوست آن است......
#حضرت_شــــــــــمس_تــبــریــزے
“معیار دوری از خدا”
فاصله میان انسان و خدا، نه فیزیکی است و نه متافیزیکی. بلکه معیار آن، میزان عشق و تسلیم است. آن که دوستدار “حقیقت” و تسلیم راستی و درستی است _هر جا که باشد_ نزدیک خدا و در قُرب اوست. و آن که چنین نباشد -اگرچه ظاهراً عابد و معبدنشین باشد- دورترین است از خدا.
#مسعود_ریاعی
چند از این الفاظ و اظمار و شمار؟
سوز خود خواهم، سوز با آن سوز ساز
مثنوی مولوی
دست از بازی با واژه ها بردار، زندگی مجازی را رها کن. زندگی واقعی را دریاب. برای این که دگرگون بشوی نیاز به درد داری.
آدم بی درد در مسیر تحول نیست. سرمایه دگرگونی و تحول و درد و سوز درونی است.
تا احساس بیماری نکنی، در پی درمان نمی افتی، این یک واقعیت است.
از کتاب الماس های آگاهی
دکتر پیمان آزاد
سوز خود خواهم، سوز با آن سوز ساز
مثنوی مولوی
دست از بازی با واژه ها بردار، زندگی مجازی را رها کن. زندگی واقعی را دریاب. برای این که دگرگون بشوی نیاز به درد داری.
آدم بی درد در مسیر تحول نیست. سرمایه دگرگونی و تحول و درد و سوز درونی است.
تا احساس بیماری نکنی، در پی درمان نمی افتی، این یک واقعیت است.
از کتاب الماس های آگاهی
دکتر پیمان آزاد