معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
معرفی عارفان
#محمدحسین_بُشرویه‌ای شناخته شده به نام#بدیع‌الزمان_فروزانفر  (زادهٔ ۱۴ شهریور ۱۲۷۶ دربُشرویه - درگذشتهٔ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ در تهران)؛ادیب، نویسنده، مترجم، سراینده و پژوهشگر ادبیایرانی و مدرس دانشگاه برجسته در زمینه زبان و ادبیات فارسی بود. او یکی از مولوی‌پژوهان بزرگ…
نباید گمان برود که زبان فارسی ذخیره کافی ندارد. حق این است که ما زبان فارسی را خوب نمی‌دانیم و در آن تحقیق نکرده‌ایم. زبان فارسی یکی از ثروتمندترین السنه ادبی دنیاست. پس هرگاه طریق صاف و درستی مبتنی بر روش های جدید محققانه در میان محصلان پر شور و شوق ما رایج شود، امید است که زبان فارسی مقام دیرین را دوباره به دست آورد.
روزی بشر از این خواب گران بر خواهد خواست و روی به ادبیات خواهد آورد. روزی که بشر از تجاوز به حقوق هم آسوده شود، قیمت حافظ و سعدی و مولوی و شعرای دیگر فارسی زبان بر مردم روشن خواهد شد…

#بدیع_الزمان_فروزانفر
به بهانه ۱۶ اردیبهشت، سالروز درگذشت استاد بدیع الزمان فروزانفر.
جان چه باشد با خبر از خیر و شر
شاد با احسان و گریان از ضرر

چون سر و ماهیت جان مخبرست
هر که او آگاه‌تر با جان‌ترست

روح را تاثیر آگاهی بود
هر که را این بیش اللهی بود

چون خبرها هست بیرون زین نهاد
باشد این جانها در آن میدان جماد

جان اول مظهر درگاه شد
جان جان خود مظهر الله شد

آن ملایک جمله عقل و جان بدند
جان نو آمد که جسم آن بدند

از سعادت چون بر آن جان بر زدند
هم‌چو تن آن روح را خادم شدند

آن بلیس از جان از آن سر برده بود
یک نشد با جان که عضو مرده بود

چون نبودش آن فدای آن نشد
دست بشکسته مطیع جان نشد

جان نشد ناقص گر آن عضوش شکست
کان بدست اوست تواند کرد هست


مولانا
#محمدرضا_رحمانی_یاراحمدی با نام هنری #مهرداد_اَوِستا (زاده ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ بروجرد – درگذشت: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰ تهران)، نویسنده و شاعر معاصر ایران بود. اوستا علاوه بر شاعری، در زمینه فلسفه، موسیقی و ادبیات فارسی نیز فعالیت داشت. او برگزیده اولین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر در بخش امام و انقلاب بود.
معرفی عارفان
#محمدرضا_رحمانی_یاراحمدی با نام هنری #مهرداد_اَوِستا (زاده ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ بروجرد – درگذشت: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰ تهران)، نویسنده و شاعر معاصر ایران بود. اوستا علاوه بر شاعری، در زمینه فلسفه، موسیقی و ادبیات فارسی نیز فعالیت داشت. او برگزیده اولین دوره جشنواره بین‌المللی…
#مهرداد_اوستا

( زاده ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ بروجرد -- درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰ تهران ) شاعر و نویسنده

محمدرضا رحمانی یار احمدی، با نام هنری مهرداد اوستا،  از تیره یاراحمدی ایل بیرانوند بود. اوستا علاوه بر شاعری، در زمینه فلسفه، موسیقی و ادبیات فارسی نیز فعالیت داشت.  وی تحصیلات دانشگاهی خود را از سال ۱۳۲۷ با ورود به دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران آغار کرد و ابتدا لیسانس معقول و منقول گرفت و سپس با ادامه دادن تحصیل، با مدرک فوق لیسانس در رشته فلسفه از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. از استادان وی می‌توان به بدیع الزمان فروزانفر اشاره کرد. مهرداد اوستا هم‌زمان با تحصیل در دانشگاه، به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد و به عنوان دبیر در چندین دبیرستان تهران به تدریس پرداخت.  او در سال ۱۳۳۳  ازدواج کرد که یادگار این ازدواج فرزندان دختر با نام‌های فریبا، شهرزاد و فروغ بود. در سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۹  همراه با تحصیل نزد سباستین مونه فیلسوف و شرق‌شناس فرانسوی، به او عرفان مشرق زمین آموخت، در سال ۱۳۴۵  به ازدواج دوم تن داد که حاصل این ازدواج پسری به نام نستوه است. در تابستان ۱۳۴۶ به کشورهای فرانسه، انگلیس، ایتالیا رفت و در انگلستان با برتراند راسل دیدار کرد. در سال ۱۳۴۹ به مدت یک ماه به فرانسه و سوئیس رفت و با ژان پل سارتر دیدار کرد. در تابستان ۱۳۵۶ نیز سفری یک‌ماهه به فرانسه و سوئیس داشت که به دیدار محمد علی جمال زاده در ژنو شتافت. در شهریور ۱۳۵۹ به سفری یک‌ماهه در فرانسه و ایراد چندین سخنرانی در مراکز فرهنگی و دانشگاهی پرداخت. در زمستان سال ۱۳۶۲ برای درمان بیماری قلبی و بازگرداندن چند کتاب دست‌نویس ارزشمند به مدت یک ماه به فرانسه رفت. در زمستان ۱۳۶۷ به پاکستان رفت و به ایراد سخنرانی دربارهٔ شعر و شخصیت حافظ پرداخت. در سال ۱۳۶۹ دوباره به پاکستان رفت و در مراسم بزرگداشت خلیل‌اله خلیلی شاعر افغانستان سخنرانی کرد. سال ۱۳۶۹–۱۳۷۰ سالهای آخر تدریس او در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به شمار می‌رفت.
اوستا كتابى به نام " شراب خانگى ترس محتسب خورده"  دارد كه بنا به نوشته دكتر  بقايي ماكان در كتاب تصحيف غرب زدگى آن را با خط زيباى خود به " پيشگاه منيع شاهنشاه فرهنگ گستر" تقديم کرد. وى پس از سال ٥٧ سرپرست مميزى آثار ترانه سرايان در وزارت ارشاد شد..
اوستا در در بهشت زهرای  تهران به خاک سپرده شده است
معرفی عارفان
#مهرداد_اوستا ( زاده ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ بروجرد -- درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰ تهران ) شاعر و نویسنده محمدرضا رحمانی یار احمدی، با نام هنری مهرداد اوستا،  از تیره یاراحمدی ایل بیرانوند بود. اوستا علاوه بر شاعری، در زمینه فلسفه، موسیقی و ادبیات فارسی نیز فعالیت داشت. …
با من بگو تا کیستی, مهری؟ بگو, ماهی؟ بگو
خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟ اشکی؟ بگو، آهی؟ بگو

راندم چو از مهرت سخن گفتی بسوز و دم مزن
دیگر بگو از جان من, جانا چه می‌خواهی؟ بگو

گیرم نمی‌گیری دگر, زآشفته ی عشقت خبر
بر حال من گاهی نگر, با من سخن گاهی بگو

ای گل پی هر خس مرو, در خلوت هر کس مرو
گویی که دانم, پس مرو، گر آگه از راهی بگو

غمخوار دل ای مه نیی, از درد من آگه نیی
ولله نیی, بالله نیی, از دردم آگاهی بگو ؟

بر خلوت دل سرزده یک شب درآ ساغر زده
آخر نگویی سرزده, از من چه کوتاهی بگو؟

من عاشق تنهایی‌ام سرگشته شیدایی‌ام
دیوانه‌ای رسوایی‌ام, تو هرچه می‌خواهی بگو


#مهرداد_اوستا
❤️👌
Shekveh
Abdol Hossein Mokhtabad
شعر از مهرداد اوستا است
با صدای عبدالحسین مختاباد،
#الهی🙏🏼
توفیق ده تا در دین استوار شویم.
عقبی ده تا از دنیا بیزار شویم.
بر راه دار تا سرگردان نشویم.

خواجه عبدالله انصاري
‌۱۷ اردیبهشت زادروز
 #حسین_قوامی
فاخته‌ای با نغمه
تو ای پری کجایی
خواننده‌ی خوش‌نوای ایرانی باآثاری ارزشمند.
معرفی عارفان
‌۱۷ اردیبهشت زادروز  #حسین_قوامی فاخته‌ای با نغمه تو ای پری کجایی خواننده‌ی خوش‌نوای ایرانی باآثاری ارزشمند.
نام #حسین_قوامی با تصنیفی در‌آمیخته است که تقریبا هر ایرانی صاحب‌ذوق و علاقه‌مند به موسیقی را جلب و جذب خود می‌کند، تصنیف «سرگشته» یا همان «تو ای پری کجایی».
این ترانه‌‌‌ـ‌تصنیف فقط بر ایرانیان اثر نگذاشته است.
به گفته #حسین_قوامی، در یکی از معدود مصاحبه‌های به‌جا‌مانده از او (۲۶ آبان ۱۳۶۸) وقتی این تصنیف نه با گروه بلکه به‌تنهایی و بدون ساز در تالار ژان دومن فرانسه اجرا شد، «بسیاری از مهمان‌ها و از جمله خود یهودی منوحیم تحت تاثیر قرار گرفته و گریه می‌كردند».
منوحیم صدای #قوامی را در جشن هنر شیراز شنید و شیفته این صدا شد و دعوتش کرد به اجرایی در فرانسه با #حسین_تهرانی
و #جلیل_شهناز و به گفته #قوامی
مقاله‌ای هم درباره صدای او نوشت.
یدالله رؤیایی در ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۱۱ در دامغان به دنیا آمد. آموزش‌های دبستانی و دبیرستانی خود را در زادگاهش آغاز کرد و در تهران در دانشسرای شبانه‌روزی تربیت معلم به پایان رساند. چندسالی به کار تدریس و سرپرستی امور اوقاف دامغان اشتغال داشت. نوجوانی و جوانی او به تمایلات مارکسیستی و مبارزه در حزب توده ایران گذشت. در سال ۱۳۳۲ به دنبال کودتای ۲۸ مرداد و فرار از دامغان، چندی به زندگی مخفی، و ترک و گریز گذرانید و سرانجام در اسفند ماه همان سال دستگیرشده و به زندان افتاد. زندان‌های او: زندان باغشاه، زندان زیرطاقی (زیرزمین مخوف پلیس تهران)، زندان موقت، و یک بار دیگر در سال ۱۳۳۶، زندان لشکر ۲ زرهی سلطنت‌آباد.

رؤیائی پس از خروج از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان با نام مستعار «رؤیا» منتشر کرد، و هم‌زمان به تحصیلات خود در رشته حقوق سیاسی در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران تا اخذ درجه دکترای حقوق بین‌الملل عمومی ادامه داد؛ و از آن پس، در وزارت دارایی به استخدام درآمد و به عنوان ذی‌حساب و سرپرست امور مالی در ادارات و دیگر مراکز دولتی، از جمله وزارت آب و برق، سازمان تلویزیون ملی ایران و… به کار پرداخت.

او از مؤسسان شرکت انتشاراتی روزن بود. رؤیایی با چند شاعر دیگر، مانیفست «اسپاسمانتالیسم» را منتشر کردند که بعدها به خلق نگرش تازه شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد.
معرفی عارفان
‍ یدالله رؤیایی در ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۱۱ در دامغان به دنیا آمد. آموزش‌های دبستانی و دبیرستانی خود را در زادگاهش آغاز کرد و در تهران در دانشسرای شبانه‌روزی تربیت معلم به پایان رساند. چندسالی به کار تدریس و سرپرستی امور اوقاف دامغان اشتغال داشت. نوجوانی و جوانی…
از تو سخن از به آرامی
از تو سخن از به تو گفتن
از تو سخن از به آزادی

وقتی سخن از تو می گویم
از عاشق
از عارفانه
می گویم
از دوست دارم
از خواهم داشت
از فکر عبور در به تنهایی
من با گذر از دل تو می کردم.
من با سفر سیاه چشم تو زیباست
خواهم زیست.
من به تمنای تو
خواهم ماند
من با سخن از تو
خواهم خواند
ما خاطره از شبانه می گیریم
ما خاطره از گریختن در یاد
از لذت ارمغان در پنهان،
ما خاطره ایم از به نجواها...

من دوست دارم از تو بگویم را
ای جلوه ای از به آرامی
من دوست دارم از تو شنیدن را
تو لذت نادر شنیدن باش.
تو از شباهت، از به زیبایی
بر دیده ی تشنه ام تو دیدن باش!

#یدالله_رویایی
معرفی عارفان
از تو سخن از به آرامی از تو سخن از به تو گفتن از تو سخن از به آزادی وقتی سخن از تو می گویم از عاشق از عارفانه می گویم از دوست دارم از خواهم داشت از فکر عبور در به تنهایی من با گذر از دل تو می کردم. من با سفر سیاه چشم تو زیباست خواهم زیست. من به تمنای تو…
‏رؤیا، کاش سفیدی کاغذ همه چیز را می‌گفت. این فشار دادنِ قلم خیلی مشکل است. مشکل است که قلب این پرنده‌ی خونین در سینه بگرید ـ بلرزد ـ دست بتواند چیزی بنویسد ـ‌ کاش نگاه هم می‌نوشت. رؤیا می‌‌خواهم این نامه را به طور کلی‌ سفید برایت بفرستم ـ می‌خواستم بخوانی و بعد جواب بفرستی...

نامه‌ی ۳۰ آبان ۱۳۳۸ #هوشنگ_بادیه‌نشین به #یدالله_رویایی؛ آبادان
مژده ای دل
حسین قوامی
‌ ‌

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

زآتش وادی ایمن نه منم خرم و بس
موسی آنجا به امید قبسی می‌آید

هیچ کس نیست که درکوی تواش کاری نیست
هرکس آنجا به طریق هوسی می‌آید

کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید

جرعه‌ای ده که به میخانهٔ ارباب کرم
هر حریفی ز پی ملتمسی می‌آید

دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گو بران خوش که هنوزش نفسی می‌آید

خبر بلبل این باغ بپرسید که من
ناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آید

یار دارد سر صید دل حافظ یاران
شاهبازی به شکار مگسی می‌آید

#حافظ
#قوامی
#ابو_عطا
#امشب_با_حافظ

غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو

تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو

اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری
به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو
دنیا عسل است و هر که زو بیش خورَد
خون افزاید، تب آورَد، نیش خورَد

#محیی‌الدین_یحیی
نقاشی های "جف لگ" هنرمند امریکایی به سبک #امپرسیونیسم


دل گفت: به این بیکسی آخر تو چه چیزی؟
گفتم گلم و دور فکنده‌ست بهارم

#بیدل
الهی به مستان میخانه ات
به عقل آفرینان دیوانه ات

الهی به آنانکه در تو گُمند
نهان از د ل و دیده مردمند

که از کثرت خلق تنگ آمدم
به هر سو شدم سر به سنگ آمدم

مِئی ده که چون ریزیش در سبو
برآرد سبو از دل آواز هو

رضی الدین آرتیمانی
جانِ جان را به بذلِ جان یابی
جانِ جانان به رایگان یابی

رو بمیر از حیاتِ حیوانی
تا شوی زنده‌جان و جان یابی

جانِ جودی طلب نه جانِ وجود
که حیاتِ ابد از آن یابی

این حیاتِ وجود چیزی نیست
ترکِ این گیر تا که آن یابی

#قطب‌الدین_محمد_بن_احمد_جامی
این شعر را بر سر قبر شیخ ابوسعید [ابوالخیر] گفته در غُرّۀ شوّالِ سنۀ ۶۲۳ [ه. ق.]:

دل از دنیا به کلّی رَسته دارید
سر اندر راهِ حق پیوسته دارید

دلی را کو نشد دیوانه‌یِ عشق
به زنجیرِ شریعت بسته دارید

#قطب‌الدین_محمد_بن_احمد_جامی
Peer
Ebi
#ابی - پیر