به هوا نیازمندم
به کمی هوای تازه
به کمی درخت و قدری گل و سبزه
و تماشا
به پلی که می رساند یخ و شعله را
به مقصد
به کمی قدم زدن کنار این دل
و به قایقی که واکرده طناب و رفته
رقصان
به کرانه های آبی
به کمی غزال وحشی
به شما نیازمندم
#عمران_صالحی
به کمی هوای تازه
به کمی درخت و قدری گل و سبزه
و تماشا
به پلی که می رساند یخ و شعله را
به مقصد
به کمی قدم زدن کنار این دل
و به قایقی که واکرده طناب و رفته
رقصان
به کرانه های آبی
به کمی غزال وحشی
به شما نیازمندم
#عمران_صالحی
شیرینی لبان تو فرهادی آوَرَد
دلخواهی آنقَدَر که غمت شادی آوَرَد
جز عشق دلنشین تو کآرام جان ماست
دامی ندیدهایم که آزادی آوَرَد
دل را خراب کرد و به گنجِ هنر رسید
عشقِ خرابکارِ تو آبادی آوَرَد
مقبول باد عذرِ کمندافکنانِ عشق
چشمِ غزال، رغبتِ صیّادی آوَرَد
گر عشقورز و مست نمیخواهَدَم خدای
باری چرا جمالِ پریزادی آوَرَد؟
ای جان سرابنوشِ نگاهت! بگو دلم
رو به کدام سوی در این وادی آوَرَد؟
کوهِ غمت به تیشۀ جان میکَنَد دلم
شیرینی لبان تو فرهادی آوَرَد
#اسماعیل_خویی
دلخواهی آنقَدَر که غمت شادی آوَرَد
جز عشق دلنشین تو کآرام جان ماست
دامی ندیدهایم که آزادی آوَرَد
دل را خراب کرد و به گنجِ هنر رسید
عشقِ خرابکارِ تو آبادی آوَرَد
مقبول باد عذرِ کمندافکنانِ عشق
چشمِ غزال، رغبتِ صیّادی آوَرَد
گر عشقورز و مست نمیخواهَدَم خدای
باری چرا جمالِ پریزادی آوَرَد؟
ای جان سرابنوشِ نگاهت! بگو دلم
رو به کدام سوی در این وادی آوَرَد؟
کوهِ غمت به تیشۀ جان میکَنَد دلم
شیرینی لبان تو فرهادی آوَرَد
#اسماعیل_خویی
آرزو دلیل بر استعداد است.
وقتی آدم آرزو می کند که ای کاش من چنین و چنان شوم بدانید که حتما می تواند بشود و اگرنه آرزو نمی کرد!
مثلا هیچ بره ای که به دنیا می آید آرزو می کند که رئیس دانشگاه هاروارد شود؟ اصلا به ذهنش خطور نمی کند.
هرکسی در دلش هر آرزویی هست برآورده می شود. شک نکنید!
برای اینکه اصلا آرزو سند حقانیت ماست.
مولانا می گوید:
کین طلب در تو گروگان خداست
زانک هر طالب به مطلوبی سزاست
دکتر الهی قمشهای
وقتی آدم آرزو می کند که ای کاش من چنین و چنان شوم بدانید که حتما می تواند بشود و اگرنه آرزو نمی کرد!
مثلا هیچ بره ای که به دنیا می آید آرزو می کند که رئیس دانشگاه هاروارد شود؟ اصلا به ذهنش خطور نمی کند.
هرکسی در دلش هر آرزویی هست برآورده می شود. شک نکنید!
برای اینکه اصلا آرزو سند حقانیت ماست.
مولانا می گوید:
کین طلب در تو گروگان خداست
زانک هر طالب به مطلوبی سزاست
دکتر الهی قمشهای
عزیز ....!
ببین که آن بزرگ نعتِ صوفی و زاهد چگونه کرده است.
گفت:زاهد در آن کوشد که نخورد و مرید کوشد تا چه خورد و صوفی کوشد که با که خورد و محبّان حق کوشند که از او خورند بلکه با او خورند
تمهیدات عین القضات
ببین که آن بزرگ نعتِ صوفی و زاهد چگونه کرده است.
گفت:زاهد در آن کوشد که نخورد و مرید کوشد تا چه خورد و صوفی کوشد که با که خورد و محبّان حق کوشند که از او خورند بلکه با او خورند
تمهیدات عین القضات
"اراده"
اراده ستون اصلی حرکت است. یکی از وجوه تمایز انسان با سایر موجودات قدرت اراده است. آدمی میتواند با تکیه بر اراده و همّت خویش حرکت کند و حرکت بیافریند. اینکه انسان در چه وضعیتی قرار دارد و به چه میزانی از قدرت برخوردار است، مهم نیست بلکه به کار گیری اراده و در نتیجهٔ آن به حرکت و پویایی رسیدن مهم است. #مولانا میفرماید انسان شریف است چون اراده و همت دارد. او تأکید میکند که آدمی نباید درگیر قضاوتهای خود نسبت به خود شود؛ باید برخیزد و حرکت کند و عنصر اراده و همّت را بکار گیرد تا تغییری در وضعیت خود ایجاد کند.
منگر آنکه تو حقیری یا ضعیف
بنگر اندر همّتِ خود ای شریف
#حضرت_مولانا
#مثنوی_معنوی
اراده ستون اصلی حرکت است. یکی از وجوه تمایز انسان با سایر موجودات قدرت اراده است. آدمی میتواند با تکیه بر اراده و همّت خویش حرکت کند و حرکت بیافریند. اینکه انسان در چه وضعیتی قرار دارد و به چه میزانی از قدرت برخوردار است، مهم نیست بلکه به کار گیری اراده و در نتیجهٔ آن به حرکت و پویایی رسیدن مهم است. #مولانا میفرماید انسان شریف است چون اراده و همت دارد. او تأکید میکند که آدمی نباید درگیر قضاوتهای خود نسبت به خود شود؛ باید برخیزد و حرکت کند و عنصر اراده و همّت را بکار گیرد تا تغییری در وضعیت خود ایجاد کند.
منگر آنکه تو حقیری یا ضعیف
بنگر اندر همّتِ خود ای شریف
#حضرت_مولانا
#مثنوی_معنوی
زِ نوبهار بهرقص است ذرهذرهٔ خاک
تو نیز جزو زمینی،
در این بهار مَخسب!
#صائب_تبریزی
آن که بیباده کند جان مرا مست کجاست
وان که بیرون کند از جان و دلم دست کجاست
#حضرت_مولانا
تو نیز جزو زمینی،
در این بهار مَخسب!
#صائب_تبریزی
آن که بیباده کند جان مرا مست کجاست
وان که بیرون کند از جان و دلم دست کجاست
#حضرت_مولانا
نظری بهکارِ من کن ، که ز دست رفت کارم ،
به کَسَم مکن حواله ، که بهجز تو ، کس ندارم ،
چه کمی درآید آخر ، به شرابخانهٔ تو؟ ،
اگر از شرابِ وصلت ، بِبَری ز سر ،،، خمارم؟ ،
چو نیاَم سزایِ شادی ، ز خودم مدار بیغم ،
که درین میان ، همیشه ،،، غمِ تُست غمگسارم ،
#مولانا
به کَسَم مکن حواله ، که بهجز تو ، کس ندارم ،
چه کمی درآید آخر ، به شرابخانهٔ تو؟ ،
اگر از شرابِ وصلت ، بِبَری ز سر ،،، خمارم؟ ،
چو نیاَم سزایِ شادی ، ز خودم مدار بیغم ،
که درین میان ، همیشه ،،، غمِ تُست غمگسارم ،
#مولانا
هنوز هم کارهای خوب زیادی برای انجام دادن باقی مانده است.
اینکه وقتی دیگران شایعه میسازند، دهانمان را ببندیم. اینکه بدون خصومت به انسانها لبخند بزنیم.
اینکه کمبود محبت در جهان را از طریق محبتهای کوچکتر در زمینههای شخصیتر و کوچکتر جبران کنیم.
به کارمان، ایمان بیشتری داشته باشیم؛ صبر و حوصلهی بیشتری داشته باشیم. و برای انتقام جوییهای حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم.
هرمان_هسه
اینکه وقتی دیگران شایعه میسازند، دهانمان را ببندیم. اینکه بدون خصومت به انسانها لبخند بزنیم.
اینکه کمبود محبت در جهان را از طریق محبتهای کوچکتر در زمینههای شخصیتر و کوچکتر جبران کنیم.
به کارمان، ایمان بیشتری داشته باشیم؛ صبر و حوصلهی بیشتری داشته باشیم. و برای انتقام جوییهای حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم.
هرمان_هسه
دعا کن:
«خداوندا، عطشت را به من ارزانی و مرا برای خودت دیوانه ساز»
بگذار مردم بگویند دیوانه خدا شده،
مردم ممکن است دیوانه خیلی چیزها شوند.
چرا تو برای خدا دیوانه نشوی؟
سوامی ویوکاناندا
«خداوندا، عطشت را به من ارزانی و مرا برای خودت دیوانه ساز»
بگذار مردم بگویند دیوانه خدا شده،
مردم ممکن است دیوانه خیلی چیزها شوند.
چرا تو برای خدا دیوانه نشوی؟
سوامی ویوکاناندا
دانهی ما در ضمیر خاک بودی کاشکی
یا چو سر زد در زمان دهقان درودی کاشکی
آن که آخر سر به صحرا داد بی بال و پرم
روز اول این قفس را در گشودی کاشکی
هرچه از دل میخورم از روزیم کم می کنند
در حریم سینهی من دل نبودی کاشکی
آن که منع ما ز پرواز پریشان می کند
فکر آب و دانه ما می نمودی کاشکی
دست چون افتاد خالی، همت عالی بلاست
آنچه دارم در نظر در دست بودی کاشکی
#صائب_تبریزی
یا چو سر زد در زمان دهقان درودی کاشکی
آن که آخر سر به صحرا داد بی بال و پرم
روز اول این قفس را در گشودی کاشکی
هرچه از دل میخورم از روزیم کم می کنند
در حریم سینهی من دل نبودی کاشکی
آن که منع ما ز پرواز پریشان می کند
فکر آب و دانه ما می نمودی کاشکی
دست چون افتاد خالی، همت عالی بلاست
آنچه دارم در نظر در دست بودی کاشکی
#صائب_تبریزی
میپرسید از آن درویش که رفته بود به زیارت حکیم سنائی و باز آمده، آن متلون چه گفت؟
درویش سر پیش انداخت، گفت عالمیان متلونند. مگر کسی که ازین تلونها پاک باشد نرمک نرمک سوی خانهی خود میرود، در او نی، و اگر نه عالم سخت متلون است. آن جهود، آن ترسا، آن گبر ...
شمس تبریزی
درویش سر پیش انداخت، گفت عالمیان متلونند. مگر کسی که ازین تلونها پاک باشد نرمک نرمک سوی خانهی خود میرود، در او نی، و اگر نه عالم سخت متلون است. آن جهود، آن ترسا، آن گبر ...
شمس تبریزی
زین خرد جاهل همی باید شدن
دست در دیوانگی باید زدن
آزمودم عقل دور اندیش را
بعد از این دیوانه سازم خویش را
#مولانا
دست در دیوانگی باید زدن
آزمودم عقل دور اندیش را
بعد از این دیوانه سازم خویش را
#مولانا