گاهی پیش میاد
برای داشتن بعضی چیزها تو زندگیمون خیلی عجله می کنیم
و وقتی نمیشه احساس نا امیدی می کنیم.
اماهر چیزی زمانی داره و حکمتی پشتش هست که ما نمی دونیم..
پس صبور باشیم.
🌺🌺🌺
یارمهربانم
درود
بامداد سه شنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
ﺩﻧﯿﺎﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰﭘﮋﻭﺍﮎ ﻧﯿﺴﺖ
یادمان باشد
زندگی انعکاس رفتارماست
انعکاس من برمن...
پس حواسمان باشد
بهترین باشیم
تابهترین دریافت کنیم!
بهترین هارابرایت آرزومندم
🌺🌺🌺
شاد باشی
برای داشتن بعضی چیزها تو زندگیمون خیلی عجله می کنیم
و وقتی نمیشه احساس نا امیدی می کنیم.
اماهر چیزی زمانی داره و حکمتی پشتش هست که ما نمی دونیم..
پس صبور باشیم.
🌺🌺🌺
یارمهربانم
درود
بامداد سه شنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
ﺩﻧﯿﺎﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰﭘﮋﻭﺍﮎ ﻧﯿﺴﺖ
یادمان باشد
زندگی انعکاس رفتارماست
انعکاس من برمن...
پس حواسمان باشد
بهترین باشیم
تابهترین دریافت کنیم!
بهترین هارابرایت آرزومندم
🌺🌺🌺
شاد باشی
زبان فارسی:
زبان فارسى در ٢٩ كشور جهان صحبت میشه، که در ردیف ششم بعد از زبان اسپانيايى و قبل از زبان آلمانى (از نظر تعداد كشورهایی که توی اونها فارسى صحبت میکنند) ردهبندى شده!
زبان فارسى دومین زبان كلاسيک جهان بعد از زبان يونانى شناخته شده و همهٔ ويژگیهاى يک زبان كلاسيک رو داره. زبانهاى لاتين و سانسكريت در رديفهاى سوم و چهارم قرار دارند!!
زبان فارسى از نظر تنوع مَتَل (ضربالمثل) بین سه کشور اول دنیاست!
زبان فارسی از نظر دامنه و تنوع واژهها يكى از پرمايهترين و بزرگترين زبانهای دنیاست.
در كمتر زبانى فرهنگلغاتى مثل لغتنامهی ١٨جلدی دهخدا و يا فرهنگ معين در ۶ جلد ديده میشه!!
زبان فارسى توانايى ساختن ۲۲۵ ميليون واژه را داره كه در ميان زبانهاى گيتى بىهمتاست!!
زبان فارسی سیزدهمین زبان پرکاربرد در محتوای وب و اینترنته!!
زبان فارسى يک سده از لاتين و دوازده سده از انگليسى جلوتره!!
از ده شاعر برتر جهان پنج نفر از آنها فارسیزباناند.
آخرین نکته هم اینکه زبان فارسی زبانیست که میشه تعداد زیادی فعل رو کنار هم گذاشت و در آخر هم یه جمله معنیدار داشت. مثلا:
داشتم، میرفتم، دیدم، گرفته، نشسته، گفتم، بذار، بپرسم، ببینم، میاد، نمیاد، دیدم، میگه، نمیخوام، بیام، میخوام، برم، بگیرم، بخوابم!!!
زبان فارسى در ٢٩ كشور جهان صحبت میشه، که در ردیف ششم بعد از زبان اسپانيايى و قبل از زبان آلمانى (از نظر تعداد كشورهایی که توی اونها فارسى صحبت میکنند) ردهبندى شده!
زبان فارسى دومین زبان كلاسيک جهان بعد از زبان يونانى شناخته شده و همهٔ ويژگیهاى يک زبان كلاسيک رو داره. زبانهاى لاتين و سانسكريت در رديفهاى سوم و چهارم قرار دارند!!
زبان فارسى از نظر تنوع مَتَل (ضربالمثل) بین سه کشور اول دنیاست!
زبان فارسی از نظر دامنه و تنوع واژهها يكى از پرمايهترين و بزرگترين زبانهای دنیاست.
در كمتر زبانى فرهنگلغاتى مثل لغتنامهی ١٨جلدی دهخدا و يا فرهنگ معين در ۶ جلد ديده میشه!!
زبان فارسى توانايى ساختن ۲۲۵ ميليون واژه را داره كه در ميان زبانهاى گيتى بىهمتاست!!
زبان فارسی سیزدهمین زبان پرکاربرد در محتوای وب و اینترنته!!
زبان فارسى يک سده از لاتين و دوازده سده از انگليسى جلوتره!!
از ده شاعر برتر جهان پنج نفر از آنها فارسیزباناند.
آخرین نکته هم اینکه زبان فارسی زبانیست که میشه تعداد زیادی فعل رو کنار هم گذاشت و در آخر هم یه جمله معنیدار داشت. مثلا:
داشتم، میرفتم، دیدم، گرفته، نشسته، گفتم، بذار، بپرسم، ببینم، میاد، نمیاد، دیدم، میگه، نمیخوام، بیام، میخوام، برم، بگیرم، بخوابم!!!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
🌸لحظههاتتون خوشآهنگ🌸
🌸لحظههاتتون خوشآهنگ🌸
یارب نظری بر من سرگردان کن
لطفی بمن دلشده ی حیران کن
با من مکن آنچه من سزای آنم
آنچه از کرم و لطف تو زیبد آن کن
#ابو_سعید_ابوالخیر
لطفی بمن دلشده ی حیران کن
با من مکن آنچه من سزای آنم
آنچه از کرم و لطف تو زیبد آن کن
#ابو_سعید_ابوالخیر
مهربان باش، اما از آدمهای پرتوقع فاصله بگیر مقیاست را به هم می زنند وحرمت مهرت را می شکنند، آنها حافظه ضعیفی دارند، خوبی ها را زود فراموش می کنند.
#محمود_دولت_آبادی
#محمود_دولت_آبادی
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندین درازدستی
در گوشه سلامت مستور چون توان بود
تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
آن روز دیده بودم این فتنهها که برخاست
کز سرکشی زمانی با ما نمینشستی
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ
چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی
حضرت حافظ
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندین درازدستی
در گوشه سلامت مستور چون توان بود
تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
آن روز دیده بودم این فتنهها که برخاست
کز سرکشی زمانی با ما نمینشستی
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ
چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی
حضرت حافظ
رخ افروختهاش خجلت ماه فلک است
قد افراختهاش غیرت سرو چمن است
بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت
خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
#فروغی_بسطامی
قد افراختهاش غیرت سرو چمن است
بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت
خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
#فروغی_بسطامی
عشق کمالش ملامت است، و ملامت سه روی دارد: یک روی در خلق، و یک روی در عاشق، و یک روی در معشوق. آن روی که در خلق دارد، صمصام غیرت معشوق است تا به اغیار باز ننگرد؛ و آن روی که در عاشق دارد، صمصام غیرت وقت است تا به خود باز ننگرد؛ و آن روی که در معشوق دارد، صمصام غیرت عشق است تا قوت هم از عشق خورد و بستهی طمع نگردد و از بیرونش هیچچیز درنیاید.
چون از تو به جز عشق نجویم به جهان
هجران و وصال تو مرا شد یکسان
بی عشق تو بودنم ندارد سامان
خواهی به وصال کوش خواهی هجران
و هر سه صمصام غیرت است در قطع نظر از اغیار، زیرا که کمال حال در آن بوَد که کار به جایی رسد که عاشق غیر بوَد و معشوق غیر گردد و آن، سلطنت تابش عشق بوَد. زیرا که قوت کمال عشق از اتحاد بوَد و درو تفاصیل عاشق و معشوق نبود.
سوانحالعشاق
احمد غزالی
بر ما بسی کمانِ ملامت کشیدهاند
تا کارِ خود ز ابرویِ جانان گشادهایم
حافظ
ملامت نه به معنای رنج بلکه به معنای گنج!
یعنی نکوهش در تو جایی ندارد تو به راهت که همان طریقت است ایمان داری و آن "عشق" است
وفا کنیم ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن
حافظ
شاید هیچ کس به اندازه حافظ ملامت نکشید
اصلا شاید مولانا چون گل بود لحظه ای از اطرافش پراکنده نبودن تا چه رسد به ملامت!
می فهمی چه می گویم؟!
نه نمی فهمی!
باشد بعد از مرگ....
چون از تو به جز عشق نجویم به جهان
هجران و وصال تو مرا شد یکسان
بی عشق تو بودنم ندارد سامان
خواهی به وصال کوش خواهی هجران
و هر سه صمصام غیرت است در قطع نظر از اغیار، زیرا که کمال حال در آن بوَد که کار به جایی رسد که عاشق غیر بوَد و معشوق غیر گردد و آن، سلطنت تابش عشق بوَد. زیرا که قوت کمال عشق از اتحاد بوَد و درو تفاصیل عاشق و معشوق نبود.
سوانحالعشاق
احمد غزالی
بر ما بسی کمانِ ملامت کشیدهاند
تا کارِ خود ز ابرویِ جانان گشادهایم
حافظ
ملامت نه به معنای رنج بلکه به معنای گنج!
یعنی نکوهش در تو جایی ندارد تو به راهت که همان طریقت است ایمان داری و آن "عشق" است
وفا کنیم ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن
حافظ
شاید هیچ کس به اندازه حافظ ملامت نکشید
اصلا شاید مولانا چون گل بود لحظه ای از اطرافش پراکنده نبودن تا چه رسد به ملامت!
می فهمی چه می گویم؟!
نه نمی فهمی!
باشد بعد از مرگ....
" دائمآ صیاد ریزد دانه ها
دانه پیدا باشد و پنهان دَغا(فریبکاری)
هرکجا دانه بدیدی الحذر
تا نبندد دام بر تو بال و پر
ز آنکه مرغی کو به ترک دانه کرد
دانه از صحرای بی تزویر خَورد
هم بدان قانع شد و از دام جست
هیچ دامی پرّ و بالش را نبست "
#مثنوی_مولانا دفترسوم
دانه پیدا باشد و پنهان دَغا(فریبکاری)
هرکجا دانه بدیدی الحذر
تا نبندد دام بر تو بال و پر
ز آنکه مرغی کو به ترک دانه کرد
دانه از صحرای بی تزویر خَورد
هم بدان قانع شد و از دام جست
هیچ دامی پرّ و بالش را نبست "
#مثنوی_مولانا دفترسوم
ای عزیز! به یقین بدان که خدا، قادر مطلق است و هرچه می خواهد، می کند و بی علم و اراده و قدرت او، برگی بردرخت نجنبد و دست هیچ کس حرکت نکند و دل هیچ کس نیندیشد. چون دانستی که حال چنین است، بیش از این غم دنیا مخور و کار به خدا بگذار که کارساز بندگان، اوست. ای عزیز! دانایان در دنیا به هر چه پیش آمده است، راضی و تسلیم بوده اند، از آن جهت که دانسته اند آدمی نداند که خیر او در چیست و به یقین دانسته اند که خدای، مصلحت کار بنده را داند. پس، بر خدا توکل کرده و کار به خدای بگذاشته اند.
عزیزالدین نسفی
مولوی هم در این باره سروده است:
سیل و جوها بر مراد او روند
اختران ز آن سان که خواهد آن شوند
هیچ برگی در نیفتد از درخت
بی قضا و حکم آن سلطان بخت
این قدر بشنو که این کلی کار
می نگردد جز به امر کردگار
هین توکل کن ملرزان پا و دست
رزق تو بر تو ز تو عاشق تر است
افکن این تدبیر خودرا پیش دوست
گرچه تدبیرت هم از تدبیر اوست
عزیزالدین نسفی
مولوی هم در این باره سروده است:
سیل و جوها بر مراد او روند
اختران ز آن سان که خواهد آن شوند
هیچ برگی در نیفتد از درخت
بی قضا و حکم آن سلطان بخت
این قدر بشنو که این کلی کار
می نگردد جز به امر کردگار
هین توکل کن ملرزان پا و دست
رزق تو بر تو ز تو عاشق تر است
افکن این تدبیر خودرا پیش دوست
گرچه تدبیرت هم از تدبیر اوست
انسانِ بدخوی در دستِ دشمنی اسیر است که اگر بر فلک رَوَد از خویِ بد خویش در امان نمی باشد. #سعدی
#حفظی
نی به چین است ایمن و نی در خُتَن
آن که خصمِ اوست سایه ی خویشتن
#مثنوی_شریف
#حفظی
نی به چین است ایمن و نی در خُتَن
آن که خصمِ اوست سایه ی خویشتن
#مثنوی_شریف
خموش حافظ واین نکته های چون زر سرخ
نگاه دار که قلاب شهر صراف است
فروش سخن از کلام بزرگان،راهیست بر بی انتهایی ویا برزخ بودن.
نگاه دار که قلاب شهر صراف است
فروش سخن از کلام بزرگان،راهیست بر بی انتهایی ویا برزخ بودن.
شهر خالیست ز عُشّاق بُوَد کز طَرَفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند
کو کریمی؟ که ز بزمِ طربش غمزدهای
جرعهای دَرکشد و دفعِ خُماری بکند
حافظا گر نَرَوی از دَرِ او، هم روزی
گذری بر سرت از گوشه کِناری بکند
مردی از خویش برون آید و کاری بکند
کو کریمی؟ که ز بزمِ طربش غمزدهای
جرعهای دَرکشد و دفعِ خُماری بکند
حافظا گر نَرَوی از دَرِ او، هم روزی
گذری بر سرت از گوشه کِناری بکند
بر درگه دوست، هر که صادق برود
تا حشر ز خاطرش علائق برود
صد ساله نماز عابد صومعهدار
قربان سر نیاز عاشق برود
#شیخ_بهایی
تا حشر ز خاطرش علائق برود
صد ساله نماز عابد صومعهدار
قربان سر نیاز عاشق برود
#شیخ_بهایی
جانا چه واقع است بگو تا چه کردهایم؟
با ما چه شد که بد شدهای ما چه کرده ایم؟
آیا چه شد که پهلوی ما جا نمیکنی؟
از ما چه کار سرزده بیجا چه کردهایم؟
بندد کمر به کشتن ما هر که بنگریم
چون است ما به مردم دنیا چه کردهایم
وحشی به پای دار چو ما را برند خلق
از بهر چیست این همه غوغا چه کردهایم
#وحشی_بافقی
با ما چه شد که بد شدهای ما چه کرده ایم؟
آیا چه شد که پهلوی ما جا نمیکنی؟
از ما چه کار سرزده بیجا چه کردهایم؟
بندد کمر به کشتن ما هر که بنگریم
چون است ما به مردم دنیا چه کردهایم
وحشی به پای دار چو ما را برند خلق
از بهر چیست این همه غوغا چه کردهایم
#وحشی_بافقی
راستی گویم به سروی ماند این بالای تو
در عبارت مینیاید چهره زیبای تو
چون تو حاضر میشوی من غایب از خود میشوم
بس که حیران میبماند وهم در سیمای تو
کاشکی صد چشم از این بی خوابتر بودی مرا
تا نظر میکردمی در منظر زیبای تو
ای که در دل جای داری بر سر چشمم نشین
کاندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو
گر ملامت میکنندم ور قیامت میشود
بنده سر خواهد نهاد آن گه ز سر سودای تو
در ازل رفتهست ما را با تو پیوندی که هست
افتقار ما نه امروزست و استغنای تو
گر بخوانی پادشاهی ور برانی بندهایم
رای ما سودی ندارد تا نباشد رای تو
ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را
نفس ما قربان توست و رخت ما یغمای تو
ما سراپای تو را ای سروتن چون جان خویش
دوست میداریم و گر سر میرود در پای تو
وین قبای صنعت سعدی که در وی حشو نیست
حد زیبایی ندارد خاصه بر بالای تو
حضرت سعدي
در عبارت مینیاید چهره زیبای تو
چون تو حاضر میشوی من غایب از خود میشوم
بس که حیران میبماند وهم در سیمای تو
کاشکی صد چشم از این بی خوابتر بودی مرا
تا نظر میکردمی در منظر زیبای تو
ای که در دل جای داری بر سر چشمم نشین
کاندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو
گر ملامت میکنندم ور قیامت میشود
بنده سر خواهد نهاد آن گه ز سر سودای تو
در ازل رفتهست ما را با تو پیوندی که هست
افتقار ما نه امروزست و استغنای تو
گر بخوانی پادشاهی ور برانی بندهایم
رای ما سودی ندارد تا نباشد رای تو
ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را
نفس ما قربان توست و رخت ما یغمای تو
ما سراپای تو را ای سروتن چون جان خویش
دوست میداریم و گر سر میرود در پای تو
وین قبای صنعت سعدی که در وی حشو نیست
حد زیبایی ندارد خاصه بر بالای تو
حضرت سعدي
منتظرکسی باش که حتی اگر
درساده ترین لباس بودی حاضر باشد
تو را به همه ی دنیا نشان دهد وبگوید:
#این دنیای من است..
#حسین_پناهی
درساده ترین لباس بودی حاضر باشد
تو را به همه ی دنیا نشان دهد وبگوید:
#این دنیای من است..
#حسین_پناهی