معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
بحرِ تلخ و بحرِ شیرین در جهان
در میانشان بَرزَخ لا یَبغِیان

#مثنوی_مولانا دفتر اول



🌸🌸

📘در جهان ما دو دریای شیرین و تلخ وجود دارند که سدّی نامرئی باعث می‌شود با هم مخلوط نشوند . مولانا در این بیت با توجه به آیات قرآن کریم ، کافران را به دریای تلخ و مومنان را به دریای شیرین ، تشبیه کرده است و می‌گوید : با آنکه در ظاهر این دو گروه با هم به سر می‌برند و آمد و رفت دارند اما چون حقیقتِ ذات آنها به علت تفاوتی که با هم دارند مانند سد و برزخی نامرئی ، مانع به هم پیوستگی ایشان می‌شود .
در قران کریم و در آیات ۱۹ و ۲۰ سوره‌ی رحمان ، آیه‌ی ۵۳ سوره‌ی فرقان ، آیه‌ی ۶۱ سوره‌ی نمل و آیه‌ی ۱۲ سوره‌ی فاطر از این دو دریا یاد شده است .
در شمال کشور دانمارک و در شهر توریستی اسکاگن ، دریای شمال و دریای بالتیک به هم می‌رسند و به دلیل چگالی مختلف در یکدیگر مخلوط نمی‌شوند . این پدیده در دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس که در تنگه ی جبل الطارق به هم می‌رسند و به علت اختلاف غلظت و دما با هم مخلوط نمی‌شوند دیده می‌شود .
در آیه‌ی ۵۳ سوره‌ی فرقان آمده است : و اوست که اندر آمیزد دو دریا را . آب این دریا زلال و گواراست و آب آن یکی تلخ و شورمانند و میان این دو دریا مانع و حائلی نهاده که در هم نیامیزند .
مولانا این وضعیت را برای اختلاط ظاهری و تمایز باطنیِ کافران و مومنان به کار برده است .
Be Raghs Aa
Mohsen Chavoshi @RozMusic.com
آمد بهار جان ها

محسن چاووشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاه منی لایق سودای من
قند منی لایق دندان من

مولانا جانم
عاشقان پیدا و دلبر ناپدید
در همه عالَم چنین عشقی که دید؟

نارسیده یک لبی بر نقشِ جان
صد هزاران جان‌ها تا لب رسید

مولانا
از این اشکستگی دریافت اسرار
ز دیدار تو ای دانای اسرار

تو دانائی و جمله رهنمائی
هر آنکس را که خواهی درگشائی

#حضرت_عطار
خصمت کجاست در کف پای خودش فکن

یار تو کیست بر سر چشم منش نشان


هم کام من به خدمت تو گشته منتظم

هم نام من به مدحت تو گشته جاودان

حافظ
Javouneh
Shamaeizadeh
Sedaye Baroon
Sattar
#ستار - صدای بارون
کانال تلگرامیsmsu43@
همایون شجریان - یادگار عمر
یادگار عمر
همایون شجریان

بخوان زیر باران که یار توام
تو عید منی،من بهار توام...
نهاد کودک خردي به سر ز گل تاجي
به خنده گفت شهان را چنين کلاهي نيست ...

برو گذشت حکيمي و گفت کاي فرزند
مبرهن است که مثل تو پادشاهي نيست

هنوز روح تو زآلايش بدن پاکست
هنوز قلب تو را نيت تباهي نيست

ترا بس است همين برتري که بردر تو
بساط ظلمي و فرياد دادخواهي نيست

تومال خلق خدا را نکرده اي تاراج
غذا وآتشت از خون و اشک وآهي نيست

تو را فرشته بود رهنمون وشاهان را
به غير اهرمن نفس پير راهي نيست

طلاخدا وطمع مسلک وطريقت شر
جزآستانه پندارسجده گاهي نيست

قنات مال يتيم است وباغ ملک صغير
تمام حاصل ظلم است مال وجاهي نيست

شهود محکمه ي پادشاه ديوانند
ولي به محضرتو غيرحق گواهي نيست ...»


#پروین_اعتصامی
چون حقّ‌تعالی خواهد که کسی را بگیرد، او را در دنیا منصبی عظیم و پادشاهی ِبزرگ دهد، هم‌چون فرعون و نمرود و امثال اینها…
آن همه چو داری‌ست که حقّ تعالی ایشان را بر آنجا می‌کند تا جمله‌ی خلایق بر آنجا مطلّع شوند.


فیه ما فیه
خلل از این است که
خدای را به نظر محبت نمی نگرند .
به نظر علم می نگرند .
و به نظر معرفت .
و نظر فلسفه .
نظر محبت ،
کار دیگر است !

                           شمس تبریزی
شما جهان را آن طور که هست نمی بینید بلکه طوری جهان را می بینید که ذهنتان به شما دیکته میکند.
افراد گوناگون به اشکال مختلفی شرطی شده اند وذهن کاری نمی کند جز همین شرطی کردن.
انسانها با مسائل مختلف مطابق شیوه ی شرطی شدنشان بر خورد میکنند.
ما فکر میکنیم که یک نفر بالا تر است،یک نفر پایین تر،زن ها از قدرت کمتری  برخوردارند ومردها قدرتمند تر هستند،یکی باهوش تر است ودیگری از هوش وذکاوت کمتری بر خوردار است.....بشر این تقسیمات را انجام میدهد وهمه اینها لایه به لایه روی یکدیگر ذهنیت ما را تشکیل میدهند.در صورتی که شما قادر نباشید ذهن خود را کنار بگذارید ومستقیما وبا آگاهی خالص به هستی بنگرید هرگز موفق به مشاهده ی حقیقت نخواهید شد.
در این جهان بزرگترین #شهامت این است که ذهن کنار گذاشته شود وشجاعترین فرد کسی است که بتواند بدون مانع ذهن به این جهان بنگرد،درست همان گونه که هست،

#اشو
شرم از آن چشمِ سیه بادش
و مژگان دراز

هر که دل بردنِ او دید
و در انکارِ من است

#حافظ
رنج. گنج آمد که رحمتها در اوست
مغز تازه شد چو بخراشید پوست


رنج: گنجخانه اي است که رحمت های فراوانی در آن نهفته است. چنانکه مثلاً وقتی رویِ پوستِ (بادام و یا گردو و پسته) تَرَک بردارد نشان اینست که مغزِ آن لطیف و رسیده است. همینطور وقتی جسم آدمی بر اثر کسالت و بیماری، شکسته شود، قلب و روح تازه می شود و نیرو پیدا می‌کند.

ای برادر موضعِ تاریک و سرد
صبر کردن بر غم و سُستی و درد


ای برادر جای تاریک و سرد را تحمّل کردن و اندوه و ناتوانی و درد را برخود هموار کردن نتیجه صبر کردن است.


چشمهٌ حیوان و جام مستی است
 کان بلندی‌ها  همه در  پستی است


همه اینها سرچشمه آب حیات و جام مستی الهی است. زیرا همه آن مقام های والای معنوی در انکسار و خواری به دست می‌آید.


آن بهاران مُضمَرست اندر خزان
در بهارست آن‌خزان، مگریز از آن ‏


به‌عنوان مثال, موسم بهار در موسم پاییز، نهفته است و پاییز در بهار. پس،از آن فرار مکن.

شرح مثنوی
ملکِ دل با هر جهت تسخیرِ لطف و قهر اوست

با عدالت گر نگیرد، با ستم خواهد گرفت!


#هنر_جندقی
 
با هیچ‌کس نباید بیش از اندازه گذشت یا محبت داشت…!

همان‌طور که دوستانمان را نه به علت رد کردن تقاضای قرضی که از ما خواسته‌اند، بلکه به علت اینکه به آنان قرض داده‌ایم، از دست می‌دهیم،
هیچ‌کس را به علت رفتار غرورآمیز و بی‌اعتنایی اندک از دست نمی‌دهیم، بلکه به این علت از دست می‌دهیم،
که رفتاری بیش از اندازه دوستانه و فروتنانه از ما دیده است…

#آرتور_شوپنهاور
تنها گناه واقعی این است، آدم تلاش کند خودش را چیزی نشان بدهد که در اصل نیست !

#جوجو_مویز
گرچه سیم و زر ز سنگ آید همى
در همه سنگى نباشد رز و سیم

بر همه علم همى تابد سهیل
جایى انبان مى کند جایى ادیم


#گلستان_سعدی
نیست در دشت طلب‌، باکعبه ما را احتیاج

سجده‌گاه ماست
هرجا نقش پا افتاده است

#بیدل_دهلوی
آیا به انتظار مدام عادت کرده ای ؟
چقدر از زندگی خود را در این انتظار صرف کرده ای البته انتظارها کوچک بد نیست ، مانند انتظار در صف اتوبوس ، فرودگاه یا انتظار برای مسافری که قرار است بیاید یا کاری که قرار است تمام شود و غیره ….

بسیاری از آدم ها همه عمر خود را صرف
می کنند تا شاید عاقبت به روزی برسند که بتوانند واقعا زندگی کنند .

انتظار حالتی است از حالات ذهن ،
انتظار اساسا به معنای آن است که تو آینده را می خواهی
و #لحظه_حال را نمی خواهی...

#اکهارت  تله