معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Pishkesh
Googoosh
#گوگوش - پیشکش
#کوچ_بنفشه‌ها
در روزهای آخرِ اسفند
کوچِ بنفشه‌های مهاجر
زیباست

در نیم‌روز روشن اسفند
وقتی بنفشه‌ها را از سایه‌های سرد
در اطلس شمیم بهاران
با خاک و ریشه _ میهن سیّارشان _
در جعبه‌های کوچک چوبی
در گوشه‌ٔ خیابان، می‌آورند
جوی هزار زمزمه در من می‌جوشد:

ای‌ کاش ...
ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشه‌ها
در جعبه‌های خاک
یک‌روز می‌توانست
همراه خویشتن ببرد هر کجا که خواست
در روشنای باران
در آفتاب پاک

#شفیعی_کدکنی
من مخمور اگر مستم، ز چشم یار می‌دانم
مرا از من جدا کرده، اشارت‌ های پنهانش



##. حکیم اَفضل الدین خاقانی شِروانی##
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک روزدیگر
و پایان یک سال دیگر
و شروع یک سال جدید

خدایا
تو را سپاس بخاطر روزی دیگر
و آغازی نو

با نام توآغازمی کنیم
آخرین ساعات این سال را
الهی به امید تو 🙏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ
اللّهُ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ

ببخشید و چشم بپوشید ،آیا دوست ندارید خداوند شمارا ببخشد؟ وخداوند بسیار آمرزنده و مهربان است .
سوره #نور ۲۲
برخیز که می‌رود زمستان
بگشای درِ سرای بُستان

نارنج و بنفشه بر طبَق نِه
منقل بگذار در شبستان

برخیز که بادِ صبحِ نوروز
در باغچه می‌کند گل‌افشان

خاموشی بلبلانِ مشتاق
در موسمِ گل ندارد امکان

بوی گلِ بامدادِ نوروز
وآوازِ خوشِ هزاردستان

#سعدی
#پگاهتون_نیکو
#بهاریه

ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن چندانکه قُمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید
تو را مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید
چنان دانی که هر کس را همی زو بوی یار آید
بهار امسال پنداری همی خوشتر ز یار آید
از این خوشتر شود فردا که خسرو از شکار آید
بدین شایستگی جشنی، بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی

#فرخی_سیستانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM


یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ

مست و غزل خوان زد حلقه به در نوروز
چهره گشاید بهار روز من است امروز
چشمه به جوش آمد می به سبو آمد
از نفس حافظ فال نکو آمد
مژده ی عید آمد بخت سعید آمد



آغاز سال ۱۴۰۳ خورشیدی را خدمت همراهان عزیز تبریک و تهنیت عرض می نماییم. 🌹
تبریک نوروزی
بانو الهه
« تبریک نوروزی»
#الهه
شعر : #نیرسینا
‍ مأوای ما گلبرگ کوچکی‌ست
بازمانده از باغی دور
با هزار زمستان دیوانه‌‌اش در پی
و سهم ستاره از آفتاب
تنها تبسم پنهانی‌ست
که در انعکاس تکلم شب جاری‌ست.
خدایا از آن پرنده‌ی کوچک سبز اگر خبر داری
#بهار امسال را پر از سلام و ترانه کن.

#سيدعلى_صالحى
زاده  ۱ فروردین ۱۳۳۴ خوزستان 
#شاعر و #نویسنده

#باشد_که_تا_هست_هول‌نباشد_هراس‌نباشد #تنها_عشق_آدمی_آزادی_امید_و_بازهم_امید.!

#سیدعلی_صالحی


ای‌ ز تو نورِ دل‌ و دیدارِ ما
گردشِ اندیشه‌ بیدارِ ما

ای‌ ز تو رویان‌ زمستان‌ و بهار
ای‌ تو گرداننده‌ لیل‌ و نهار

ای‌ ز تو تغییرِ حال‌ و سال‌ها
حالِ ما را کُن‌ تو خوشتر حال‌ها

#استادشفیعی_کدکنی



دعای تحویل سال
#محمدرضا_شجریان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عید نوروز است
هر روزی به ما نوروز باد
«شام» ایران
«روز» باد

ملک الشعرای بهار

سال نو مبارک
آهنگ زیبا_نوروز
لیلا فروهر
سال نو آمد، سپاس ای جاودان
جـــان ما آسوده دار و شـــــادمان

هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نــــو، امـّــید نو بر دل نشـــان

گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین

ای تو یزدان ای تو گرداننده‌ی مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین.
درود به دوستان گرامی

سال نو و بهار نو بر همه شما عزیزان
خجسته و شادباش...

با آرزوی سال جدید ، سالی پر از برکت و گشایش و سلامتی همراه با شادمانی از
ته دل برای تک تک شما خوبان ...🙏🌹
عالم شکرستان شد
                 تا باد چنین بادا..

شب رفت صبوح آمد
غم رفت فتوح آمد...
خورشید درخشان شد

                تا باد چنین بادا..

عید آمد و عید آمد
یاری که رمید آمد...
عیدانه فراوان شد 

                تا باد چنین بادا..

#مولانا

#فرخنده باد سال نو و روز نو
عاشقان
علیرضا قربانی
ای عاشقان ای عاشقان
انکس که بیند روی او
دیوانه گردد عقل او
اشفته گردد خوی او
بمان‌ ، تا بیایَد مَهِ‌ فروَدین‌ ،

كه‌ بفروزد اندر جهان ،‌ هورِ دین‌ ،




زمین ،‌ چادرِ سبز ، در پوشدا ،

هوا ، بر گُلان‌ ، سخت‌ بخروشدا ،




کنون خورد باید میِ‌ خوشگوار ،

که‌ می بویِ مشک‌ آید از کوهسار ،




هوا ، پُر خروش‌ و ،،، زمین پُر زجوش‌ ،

خُنُک‌ آنکه ،،،‌ دل‌ ، شاد دارد به‌نوش‌ ،




همه بوستان ،،،‌ زیرِ برگِ‌ گُل‌ است‌ ،

همه‌ کوه ،،،‌ پُر لاله‌ و سنبل‌ است‌ ،




به‌ پالیز ، بلبل‌ بنالد همی ،

گُل ،،،‌ از ناله‌ی‌ او ، ببالد همی ،




شبِ‌ تیره ‌، بلبل‌ نخسبد همی ،

گُل‌ ، از باد و باران ،‌ بخندد ( بجنبد ) همی ،




من از ابر بینم همی باد و نَم ،

ندانم که نرگس چرا شد دژم؟ ،




بخندد همی‌ بلبل ، از هر دُوان‌ ( و ،،، هر زمان )‌ ،

چو بر گُل‌ نشیند ، گشایَد زبان‌ ،




ندانم‌ که‌ عاشق ،‌ گُل‌ آمد ، گر ابر ،

که از ابر بینم ،‌ خروش‌ِ هژبر ،




بِدَرَّد همی پیش‌ پیراهنش ،

درخشان‌ شود ، آتش‌ اندر تنش‌ ،




#حکیم_ابوالقاسم_فردوسی




🌸🌸🌸🌸🌸سال نو🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸مبارک🌸🌸🌸🌸🌸
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #پرسیدن_سهراب_نام_سرداران_ایران_را_از_هجیر فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۱۶ ( #قسمت_دوم ) ۱۷ نبینی جز از راستی ، پیشه‌ام ، به کژی نیاید ، خود اندیشه‌ام ، ۱۸ به گیتی ، بِه از راستی ، پیشه نیست ، ز کژی بَتَر ، هیچ اندیشه نیست ، …
داستان رستم و سهراب
#پرسیدن_سهراب_نام_سرداران_ایران_را_از_هجیر
فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۱۶
( #قسمت_سوم )



۳۳

چه باشد ز ایرانیان نامِ اوی؟ ،

بگو ، تا کجا باشد آرامِ اوی؟ ،

۳۴

چنین گفت : ، کآن طوسِ نوذر بُوَد ،

درفشش کجا پیل‌پیکر بُوَد ،

۳۵

سپهدار و ، از تخمهٔ پادشاه ،

سرافراز و ، لشکرکش و ، کینه‌خواه ،

۳۶

ندارد ابا زخم ، از شیر ، تاو ،
( ندارد #ابازخمِ او ، شیر ، تاو )

بزرگان ، ز بیمش ، پذیرند ساو ،

۳۷

بپرسید : ، کآن سرخ پرده‌سرای ،

یکی لشکری گشن ، پیشش به پای ،

۳۸

یکی شیرپیکر درفشِ بنفش ،

درفشان گهر ، در میانِ درفش ،

۳۹

پسِ پشتش‌اندر ، سپاهی گران ،

همه نیزه‌داران و جوشن‌وَران ،

۴۰

که باشد؟ ، به‌من نامِ او باز گوی ،

ز کژی ، میاوَر تباهی به‌روی ،

۴۱

چنین گفت : ، کآن فرّ آزادگان ،

سپهدار ، گودرزِ کشوادگان ،

۴۲

سپه‌کش بُوَد ، گاهِ کینه ، دلیر ،

دوچل پور دارد ، چو پیل و ، چو شیر ،

۴۳

کجا ، پیل با او ، نَکوشَد به جنگ ،

نه از دشت ، ببر و ،،، نه از کُه ، پلنگ ،

۴۴

دگر گفت : ، کآن سبز پرده‌سرای ،

بزرگانِ ایران ، به‌پیشش به‌پای ،

۴۵

یکی تختِ پُرمایه ، اندر میان ،

زده پیشِ او ، اَخترِ کاویان ،

۴۶

برو ، بر نشسته ، یکی پهلوان ،

ابا فَرّ و ، با سفت و ، یالِ گَوان ،

۴۷

از آن کس ، که بر پای ، پیشش بر است ،

نشسته ،،، به یک‌سر ،، ازو برتر است ،

۴۸

یکی باره پیشش ، به بالایِ اوی ،

کمندی فرو هِشته ، تا پایِ اوی ،



بخش ۱۷ : « چو بشنید گفتارهای درشت »

بخش ۱۵ : « چو خورشید گشت از جهان ناپدید »




ادامه دارد 👇👇👇