معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.1K photos
13K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مطالبی که باید قبل از چیدن هفت سین بدانیم.
.
روزی یکی از شیخ سؤال کرد کی ای شیخ در حقّ من دعایی کن. بگفت:

وای ای مردم داد زعالم برخاست
جرم او کند و عذر مرا باید خواست

و این بیت بر لفظ مبارک شیخ بسیار رفته است.

شیخ گفت اگر درست شود آنکه از امیرالمؤمنین علی رضی اللّه عنه روایت می‌کنند که او بر مرده پنج تکبیر کرده است در نماز جنازه، ازآن چهار تکبیر بر مرده بوده باشد و پنجم تکبیر بر جملۀ خلق.

روزی یکی در مجلس شیخ برخاسته بود و از مردمان چیزی می‌خواست و می‌گفت من مردی فقیرم. شیخ گفت چنین نباید گفت باید گفت که من مردی گداام برای آنکه فقر سرّیست از سِرّهای حقّ جل جلاله.

«محمد بن منور» اسرار التوحید
از سخنان ابوسعید ابوالخیر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏فیلم از طرف Fariba
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #کشتن_رستم_ژنده‌رزم_را فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۱۵ ( #قسمت_چهارم ) ۴۹ چو ، برگشت رستم ، برِ شهریار ، از ایران‌سپه ، گیو بُد پاسدار ، ۵۰ به رَه‌بَر ، گَوِ پیلتن را ، بدید ، بزد دست و ، تیغ از میان ، برکشید ، ۵۱ یکی بر خروشید…
داستان رستم و سهراب
#پرسیدن_سهراب_نام_سرداران_ایران_را_از_هجیر
فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۱۶
( #قسمت_اول )


۱

چو ، خورشید برداشت زرّین‌سِپَر ،

زمانه برآورد از چرخ ، سر ،

۲

بپوشید سهراب ، خفتانِ جنگ ،

نشست از بَرِ چرمهٔ نیل‌رنگ ،

۳

یکی تیغِ هندی ، به چنگ‌اندرش ،

یکی مغفرِ خسروی ، بر سرش ،

۴

کمندی ، به فتراک ،،، بر شَست ، خم ،

خم اندر خم و ،،، روی ، کرده دُژم ،

۵

بیامد ، یکی تُندبالا ، گزید ،

به جایی ، که ایران‌سپه را ، بدید ،

۶

بفرمود ، تا رفت پیشش ، هجیر ،

بدو گفت : کژّی نیاید ز تیر ،

۷

نشانه ، نباید که خم آوَرَد ،

چو سر افشان شود زخم ، کم آوَرَد ،

۸

به هر کار در ، پیشه کن راستی ،

چو خواهی که نگزایدت کاستی ،

۹

سخن هرچه پُرسَم ، همه راست گوی ،

به کژی مکن رای و ، چاره مجوی ،

۱۰

چو خواهی که یابی رهائی ز من ،

سرافراز باشی به هر انجمن ،

۱۱

ز ایران ، هر آنچت بپرسم ، بگوی ،

متاب از رَهِ راستی ، هیچ ، روی ،

۱۲

اگر راست گفتی سراسر سخن ،

به پاداش ، نیکی بیابی ز من ،

۱۳

سپارم به تو ، گنجِ آراسته ،

بیابی بسی خلعت و خواسته ،

۱۴

ور ایدون که ، کژی بُوَد رایِ تو ،

همان بند و زندان ، بُوَد جایِ تو ،

۱۵

چنین داد پاسخ هجیرش : ، که شاه ،
( هجیرش چنین داد پاسخ : ، که شاه ، )

ز من ( #سخن ) هرچه پرسد ، ز ایران‌سپاه ،

۱۶

بگویم همه هرچه دانم ، بِدوی ،

به کژی ، چرا بایَدَم گفت‌وگوی؟ ،



بخش ۱۷ : « چو بشنید گفتارهای درشت »

بخش ۱۵ : « چو خورشید گشت از جهان ناپدید »




ادامه دارد 👇👇👇
Ey Kaash
Sattar
#ستار - ای کاش
Audio
Delkash
#دلکش - به کنارم بنشین
Audio
Sima Bina
#سیما_بینا - راز عاشق
الهی!



زاهد چه جوید؟ ، رَحمِ تو ،،، عاشق چه جوید؟ ، زخم تو ،



آن ، مُردۂ اندر قبا ،،، وین ، زندۂ اندر کفن ،





آن ، در خلاصِ جان دَوَد ،،، وین ، عشق را قربان شود ،


آن ، سر نهد تا جان بَرَد ،،، وین ، خصمِ جانِ خویشتن ،




#مولانا


مولانا می‌فرماید :

#زاهد ، همچون مُرده هست گرچه به‌ظاهر می‌خورد و می‌آشامد و لباس می‌پوشد . « مُردهٔ اندر قُبا»

#عاشق همیشه زنده هست حتی زمانی که به ظاهر می‌میرد و در کفن می‌باشد نیز زنده هست .« زندهٔ اندر کفن »
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب، بلکه در دل گُل کند لبخندهای ما
 
بفرمایید هر چیزی همان باشد که می‌خواهد
همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما
 
بفرمایید تا این بی‌چراتر کار عالم: عشق
رها باشد از این چون‌و‌چرا و چندهای ما
 
سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری
بیفشان زلف و مشکن حلقه‌ی پیوندهای ما
 
به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو می‌بالند
بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما
 
شب و روز از تو می‌گوییم و می‌گویند، کاری کن
که می‌بینم بگیرد جایِ می‌گویندهای ما
 
نمی‌دانم کجایی یا که‌ای، آنقدر می‌دانم
که می‌آیی که بگشایی گره از بندهای ما
 
بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز
همین حالا بیاید وعده‌ی آینده‌های ما

 

#قیصر_امین‌پور
.
هرکه با پاکدلان صبح و مسایی دارد
دلش از پرتو اسرار صفایی دارد

زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک
ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد...

#پروین_اعتصامی
برزن ای دل دامن کوشش که کاری کرده‌ام
باز خود را هرزه گرد رهگذاری کرده‌ام

گشته پایم راز دار طول و عرض کوچه‌ای
چشم را جاسوس راه انتظاری کرده ام

می‌کنم پنهان ز خود اما گلم خواهد شکفت
کز دل خود فهم اندک خار خاری کرده‌ام

آب در پیمانه گردانیده‌ام زین درد بیش
در سبوی خود شراب خوشگواری کرده‌ام

ساقیا پیشینه آن دردی که اندر شیشه بود
دیگران را ده که من دفع خماری کرده‌ام

تا چه فرماید غلوی شوق در افشای راز
برخلاف آن به خود حالا قراری کرده‌ام

وحشی از من زین سرود غم بسی خواهد شنید
زانکه خود را بلبل خرم بهاری کرده‌ام

#وحشی_بافقی
عزیزا هر دو عالم سایهٔ توست
بهشت و دوزخ از پیرایهٔ توست

تویی از روی ذات آئینهٔ شاه
شه از روی صفاتی آیهٔ توست

که داند تا تو اندر پردهٔ غیب
چه چیزی و چه اصلی مایهٔ توست

تو طفلی وانکه در گهوارهٔ تو
تو را کج می‌کند هم دایهٔ توست

اگر بالغ شوی ظاهر ببینی
که صد عالم فزون‌تر پایهٔ توست

تو اندر پردهٔ غیبی و آن چیز
که می‌بینی تو آن خود سایهٔ توست

برآی از پرده و بیع و شرا کن
که هر دو کون یک سرمایهٔ توست

تو از عطار بشنو کانچه اصل است
برون نی از تو و همسایهٔ توست

جناب عطار
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار

نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو
نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار

تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار

به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار

گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده خونبار بیار

خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار

شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده گلزار بیار

کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست
عشوه‌ای زان لب شیرین شکربار بیار

روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار

دلق حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن
وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار

 
#حضرت_حافظ
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
فایل صوتی

الهی قمشه ای
دین عشق
ز عشقت سوختم ای جان، کجایی
بماندم بی سر و سامان، کجایی

نه جانی و نه غیر از جان، چه چیزی
نه در جان، نه بُرون از جان، کجایی

ز پیداییِ خود، پنهان بماندی
چنین پیدا چنین پنهان کجایی

هزاران درد دارم، لیک بی تو
ندارد دردِ من درمان، کجایی

#خاقانی
ای کم شده وفای تو، این نیز بگذرد
وافزون شده جفای تو، این نیز بگذرد

زین بیش نیک بود به این بنده رأیِ تو
گر بد شدست رأی تو، این نیز بگذرد

گر هست بی‌گناه، دلِ زار مستمند
در محنت و بلای تو، این نیز بگذرد

وصلِ تو کِی بود نظر دلگشای تو
گر نیست دلگشای تو، این نیز بگذرد

گر دوری از هوای من و هست روز وشب
جای دگر هوای تـو، این نیز بگذرد

بگذشت آن زمانه که بـودم سزای تو
اکنون نیم سزای تو، این نیز بگذرد

گر سیر گشتی از من وخواهی که نگذرم
گِـردِ درِ سـرایِ تو، این نیز بگذرد...

#سنایی
سرودِ مجلسِ جمشید ،،، گفته‌اند این بود ،

که ، جامِ باده بیاور ،،، که جَم
نخواهد ماند ،





برین رواقِ زبرجد ، نوشته‌اند به‌زر ،

که ، جز نِکوییِ اهلِ کَرَم نخواهد ماند ،





#حافظ
سمن‌بویان ، غبارِ غم ،،، چو بنشینند ، بنشانند ،

پری‌رویان ، قرارِ دل ،،، چو بِستانند ، بِستانند ،





به‌فتراکِ جفا ، دلها چو بربندند ،،، بربندند ،

ز زلفِ عنبرین ، جانها چو بگشایند ،،، بفشانند ،





به عمری ، یک نفس با ما ،،، چو بنشینند ، برخیزند ،

نهالِ سوز ، در خاطر ،،، چو برخیزند ، بنشانند ،





ز چشمم ، لعلِ رمانی ،،، چو می‌بینند ، می‌خندند ،

ز رویَم ، رازِ پنهانی ،،، چو می‌دانند ، می‌خوانند ،





سرشکِ گوشه‌گیران را ،،، چو دریابند ، دریابند ،

رُخ از مِهرِ سحرخیزان ،،، نگردانند ، اگر دانند ،





دوایِ دردِ عاشق را ،،، کسی ، کو سهل پندارد ،

ز فکر ، آنان که در تدبیرِ درمانند ،،، در مانند ،





چو منصور ، از مراد ، آنان که ، بر ،،، دارند ، بر ، دارند ،

بدین درگاه ، حافظ را ،،، چو می‌خوانند ، می‌خوانند ،





#حافظ
Del Shekani Gonahe
@Talakar3006
🎼 ترانه ی زیبای "دل شکنی گناهه"
با صدای بانو حمیرا
آهنگ ساز، تنظیم کننده، تک نوازِ ویولن: استاد پرویز یاحقی
ترانه سرا: استاد بیژن ترقی
در دستگاهِ همایون / شوشتری
ضبط: سالِ ۱۳۴۶
📝📝📝
بیا که چشمم روز و شب به راهه
روزم مثل دو چشمِ تو سیاهه🦋🥀🦋
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار

نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو
نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار

تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار

به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار

گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده خونبار بیار

خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار

شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده گلزار بیار

کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست
عشوه‌ای زان لب شیرین شکربار بیار

روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار

دلق حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن
وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار

 
#حضرت_حافظ
Ta Bahar Delneshin
@KheradeNab
#بهار_دلنشین
#بنان




به امید سایه افکندن بهارِ آرزو بر سر مردم شریف ایران زمین…🇮🇷
.