معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
گر دست نمی‌رسد به خورشید
از دور همی‌کنم تمنا
خورشید و هزار همچو خورشید
در حسرت تست ای معلا

#مولانا
عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست
عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگرست...

#مولانا
#دیوان_شمس
ای پاک دلان با جُزِ او عشق مَبازید
نتْوان دل و جان دادن هر مختصری را
خاموش که او خود بکِشد عاشق خود را
تا چند کِشی دامن هر بی‌هنری را

#مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر دست کسی رو
گرفتی و پس نزدی مردی !

اگر درد داشتی و دم نزدی مردی !
اگر غم داشتی و غم ندادی مردی !
اگر نداشتی و بخشیدی مردی !

اگر کم آوردی ولی کم نذاشتی مردی !
اگر دلت گرفت ولی دلگیر نکردی مردی !
اگر از خودت گذشتی مردی !

اگر گردنت رو به زمین خم بود مردی !
اگر جلوی نامرد قد علم کردی مردی !
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه چیزایی اگر بریزه
با هیچ چیز نمیشه جمعش کرد
مثل آبروی آدما ...

یه چیزایی رو بخوری با هیچ چیز نمیتونی پس بدی
مثل مال یتیم، مثل مال فقرا ...

یه چیزایی رو اونجور که باید قدرش رو نمیدونیم!
مثل پدر، مثل مادر ...

یه چیزایی رو هم نمیشه تغییر داد
مثل گذشته، گذشته ها ...

یه چیزایی رو با هیچ پولی نمیشه خرید !
مثل محبت ...

و یه چیزایی رو هیچوقت نباید از دست داد
مثل دوستان واقعی ...
آنچه نیکی میکنی، پیش کسی اظهارش مکن
گر خدا داند بس است، کالای بازارش مکن

سخن زیبا همیشه بوی باران می دهد
بسپار در دفتر دل، خط دیوارش مکن

وعده گر دادی، همیشه بر سر قولت بمان
چونکه نتوانی، بگو، دیگر امیدوارش مکن

ای که از روی لجاجت زود قضاوت میکنی
بیگناه را همچو منصور بر سر دارش مکن

روح پاک و جسم سالم بهر ما یک نعمتیست
پس بیا با کینه و حسرت بیمارش مکن
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بی‌ما زین طعنه‌ها گذر کن

گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بی‌تو خوش نباشد رو قصه دگر کن

#مولانای_جان
گیرم این خربندگانْ خود بارِ سرگین می‌کشند
این سواران باز می‌مانند از میدان چرا ؟

هر ترانه اوّلی دارد دلا و آخری
بس کن آخر این ترانه نیستش پایان چرا ؟

       #حضرت_مولانـا
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم

سیر نمی‌شود نظر بس که لطیف منظری


#حضرت_سعدی
@shervamusiqiirani
دل انگیزان، استاد شجریان و اسداله ملک
به جانان جان رها کردیم و رفتیم
که کردست این که ما کردیم و رفتیم
 
ز خود امید کلی برگرفتیم
توکل بر خدا کردیم و رفتیم
 
چو اینجا جایگاه خود ندیدیم
شبی ناگه هوا کردیم و رفتیم

زبهر دوست ما را پیرهن پوش
زدست دل هوا کردیم ورفتیم

اگر با ما صفا داری وگرنه
به ترک ماجرا کردیم و رفتیم
 
هرآنکس کو جفا می گفت مارا
کنون وی را دعا کردیم و رفتیم

دریغا دریغا دریغا صحبت یارای رفتن
به ناکامی رها کردیم ورفتیم

خیالش را به پیش شمس تبریز
دلیل و رهنما کردیم و رفتیم

#مولوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عصرتون زیبا و لبریز از انرژی مثبت
باید بدانی که حق تعالی خود را توصیف کرد که ظاهر و باطن است؛ و  او عالَم را، به صورت عالَمِ غیب  و عالَمِ شهادت ، به وجود آورد تا باطن را با غیب خود  و ظاهر را با شهادت خود درک کنیم؛

و خویش را به رضا و غضب وصف کرد، و عالَم را دارای بیم و امید به وجود آورد که از غضبش می ترسیم و به رضایت او امید داریم؛

و خود را توصیف کرد که زیبا و دارای جلال است، پس ما را بر صفت هیبت و انس به وجود آورد؛ و هرچه به خداوند متعال نسبت داده می شود و بدان مسمی شود همین گونه است .

و از این دو صفت  که از وی به خلق انسان کامل رو کردند به دو دست تعبیر کرد؛ زیرا انسان کامل جامع حقایق جهان و جامع تمام چیزهای جهان است. پس جهان، شهادت استُ، و خلیفه  غیب است؛ و بدین سبب، سلطان در پسِ پرده است.


#فصوص_الحکم
#شیخ_محی_الدین_ابن_عربی
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم

سیر نمی‌شود نظر بس که لطیف منظری


#حضرت_سعدی
گیرم این خربندگانْ خود بارِ سرگین می‌کشند
این سواران باز می‌مانند از میدان چرا ؟

هر ترانه اوّلی دارد دلا و آخری
بس کن آخر این ترانه نیستش پایان چرا ؟

       #حضرت_مولانـا
عشق حقیقی راه را بر استحاله‌های غیرمنتظره می‌گشاید. عشق نوعی میلاد است. اگر «پس از عشق» همان انسانی باشیم که «پیش از عشق» بودیم، به این معناست که به‌قدر کافی دوست نداشته‌ایم.
.

📘 کتاب ملت عشق از الیف شافاک
.
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بی‌ما زین طعنه‌ها گذر کن

گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بی‌تو خوش نباشد رو قصه دگر کن

#مولانای_جان
گر مرد نام و ننگی از کوی ما گذر کن
          ما ننگ خاص و عامیم از ننگ ما حذر کن

سرگشتگان عشقیم نه دل نه دین نه دنیا
          گر راه بین راهی در حال ما نظر کن

عطار
سماع از بهرِ جان بی‌قرارست
          سبک برجه چه جای انتظارست

مشین این جا تو با اندیشه خویش
         اگر مردی برو آن جا که یارست

مولانا
دهان بربند و بگشا روزن دل
از آن ره باش با ارواح گویا

#مولانا
شادی بطلب که حاصل عمر دمی است
هر ذرّه ز خاک کیقبادی و جمی است

احوال جهان و اصلِ این عمر که هست
خوابی و خیالی و فریبی و دمی است

#حکیم عُمر خیام