کنار ذره چو پر شد ز پرتو خورشید
همه به رقص درآیند بیفغان سماع
بیا که صورت عشقست شمس تبریزی
که باز ماند ز عشق لبش دهان سماع
#مولانای_جان
همه به رقص درآیند بیفغان سماع
بیا که صورت عشقست شمس تبریزی
که باز ماند ز عشق لبش دهان سماع
#مولانای_جان
برون ز هر دو جهانی چو در سماع آیی
برون ز هر دو جهانست این جهان سماع
اگر چه بام بلندست بام هفتم چرخ
گذشته است از این بام نردبان سماع
#مولانای_جان
برون ز هر دو جهانست این جهان سماع
اگر چه بام بلندست بام هفتم چرخ
گذشته است از این بام نردبان سماع
#مولانای_جان
بیا که چشمه خورشید زیر سایه تست
هزار زهره تو داری بر آسمان سماع
سماع شکر تو گوید به صد زبان فصیح
یکی دو نکته بگویم من از زبان سماع
#مولانای_جان
هزار زهره تو داری بر آسمان سماع
سماع شکر تو گوید به صد زبان فصیح
یکی دو نکته بگویم من از زبان سماع
#مولانای_جان
باید به اندازه کافی
بالغ باشی تا بدانی بعضی
وقت ها سکوت قوی تر از
گفتن حرف آخر است ...
انسان بودن زیاد سخت نیست ،
کافیست مهربانی کنی.!
زبانت که نیش نداشته باشد و کسی را نرنجاند ، همین انسانیت است.!
وقتی برای همه خیر بخواهی همین انسانیت است.!
#الهی_قمشه_ایی
بالغ باشی تا بدانی بعضی
وقت ها سکوت قوی تر از
گفتن حرف آخر است ...
انسان بودن زیاد سخت نیست ،
کافیست مهربانی کنی.!
زبانت که نیش نداشته باشد و کسی را نرنجاند ، همین انسانیت است.!
وقتی برای همه خیر بخواهی همین انسانیت است.!
#الهی_قمشه_ایی
جهل از علم بد بهتر است ..!!
بسیارند کسانیکه لجاج و خیره سری را
باعزم و اراده اشتباه می کنند
در عالم حوادث و ناسازگاریهای ناشی از
عناد و خیره سری به غلط
به دست تقدیر و سرنوشت
تعبیر می شود..!!
ویکتور هوگو
بسیارند کسانیکه لجاج و خیره سری را
باعزم و اراده اشتباه می کنند
در عالم حوادث و ناسازگاریهای ناشی از
عناد و خیره سری به غلط
به دست تقدیر و سرنوشت
تعبیر می شود..!!
ویکتور هوگو
.
ای نگه با نظرت هم مِی و هم میخانه
گردش چشم تو هم ساقی و هم پیمانه
هم مسلمان ز تو حاجت طلبد هم کافر
طاقِ ابروی تو هم کعبه و هم بتخانه
نرگست با همه، هم آشتی و هم در جنگ
نگهت با همه، هم محرم و هم بیگانه
لعل شیرین تو هم قوت بُود هم یاقوت
خال گیرای تو هم دام بُود هم دانه
گاه با وصل به سر میبَرَد و گَه با هجر
گاه آباد بُود دل ز تو، گَه ویرانه
تو که هم شمعی و هم گل، چه عجب باشد اگر
که دهد دل به تو هم بلبل و هم پروانه
گفت: «قصاب»! تو دیوانه شدی یا عاشق؟
ای به قربان تو هم عاشق و هم دیوانه...
قصاب_کاشانی
ای نگه با نظرت هم مِی و هم میخانه
گردش چشم تو هم ساقی و هم پیمانه
هم مسلمان ز تو حاجت طلبد هم کافر
طاقِ ابروی تو هم کعبه و هم بتخانه
نرگست با همه، هم آشتی و هم در جنگ
نگهت با همه، هم محرم و هم بیگانه
لعل شیرین تو هم قوت بُود هم یاقوت
خال گیرای تو هم دام بُود هم دانه
گاه با وصل به سر میبَرَد و گَه با هجر
گاه آباد بُود دل ز تو، گَه ویرانه
تو که هم شمعی و هم گل، چه عجب باشد اگر
که دهد دل به تو هم بلبل و هم پروانه
گفت: «قصاب»! تو دیوانه شدی یا عاشق؟
ای به قربان تو هم عاشق و هم دیوانه...
قصاب_کاشانی
« به دست آوردن خود »
چون خود را به دست آوردی خوش می رو،
اگر کسی دیگر را یابی، دست به گردن او درآور
و اگر کسی دیگر را نیابی، دست به گردن خویشتن درآور
چنانکه صوفی هر بامداد نوالهای در آستین نهد
و روی در آن نواله کند، گوید:
ای نواله اگر چیزی دیگر یافتم، تو رَستی
و اگرنه، تو به دستی.
#شمس_تبریزی
این راه، بیهمراهیِ یار دشوار است و سختیاب. با یار که باشی شوقت افزون است و سرعتت دو چندان. با این حال، یافتن یار، بی رفتن میسر نمیشود؛ باید که راه بیفتی تا یار را بیابی. پس اگر در ابتدا همراهی نداری غمگین مباش و بد میندیش؛ «خودت یار خودت باش».
همچون آن صوفی باش که با توشهای اندک و قوتی ناچیز سفر روزانه خود را آغاز میکند؛ میگوید: اگر چیزی دیگر یافتم که چه خوب، و اگر نیافتم، لا اقل این اندک با من است!
با خویشتنم خوش است
زین پس من و من.
#شمس_تبریزی
چون خود را به دست آوردی خوش می رو،
اگر کسی دیگر را یابی، دست به گردن او درآور
و اگر کسی دیگر را نیابی، دست به گردن خویشتن درآور
چنانکه صوفی هر بامداد نوالهای در آستین نهد
و روی در آن نواله کند، گوید:
ای نواله اگر چیزی دیگر یافتم، تو رَستی
و اگرنه، تو به دستی.
#شمس_تبریزی
این راه، بیهمراهیِ یار دشوار است و سختیاب. با یار که باشی شوقت افزون است و سرعتت دو چندان. با این حال، یافتن یار، بی رفتن میسر نمیشود؛ باید که راه بیفتی تا یار را بیابی. پس اگر در ابتدا همراهی نداری غمگین مباش و بد میندیش؛ «خودت یار خودت باش».
همچون آن صوفی باش که با توشهای اندک و قوتی ناچیز سفر روزانه خود را آغاز میکند؛ میگوید: اگر چیزی دیگر یافتم که چه خوب، و اگر نیافتم، لا اقل این اندک با من است!
با خویشتنم خوش است
زین پس من و من.
#شمس_تبریزی
Dokhtar Shirazi
Afshin (Www.BestMusik.Org)
ترانه بسیار زیبا و خاطره انگیز
دختر شیرازی
با صدای : افشین
دختر شیرازی
با صدای : افشین
Comptine D'un Autre Été, l'après-Midi
Yann Tiersen
شاهکاری زیبا و دلنشین
موسیقی فیلم "سرنوشت شگفت انگیز امیلی"
موسیقی فیلم "سرنوشت شگفت انگیز امیلی"
خنده از لطفت حكايت می كند
گريه از قهرت شكايت می كند
اين دو پيغام مخالف در جهان
از يكی دلبر روايت می كند
#مولانا
گريه از قهرت شكايت می كند
اين دو پيغام مخالف در جهان
از يكی دلبر روايت می كند
#مولانا
کانال تلگرامیsmsu43@
استاد شجریان - کبوتر
کبوتر
محمدرضا شجریان🎼
اي کبوتر از آشيان کرانه کردي
بي سبب چرا ترک آشيانه کردي
يادي از رفيقان آشنا نکردي
زين مکان که با عاشقان در آن چميدي
از آن چه ديدي
ناگهان چرا سوي ديگران پريدي
ترک يار نالان و ترک خانه کردي
بد گمان گشتم بر تو باري
بي وفا نبودي به ياري
در کف بازان شکاري
به صد زخم کاري همانا دچاري
از فراغت من مي کنم شيون
دلبر من نگارين پر من نگارين پر من
کي بود جانا کز وفا گردي همسر من
نشيني بر من نشيني بر من
بد گمان گشتم بر تو باري
بي وفا نبودي به ياري
در کف بازان شکاري
به صد زخم کاري همانا دچاري
از فراغت من مي کنم شيون
دلبر من نگارين پر من نگارين پر من
کي بود جانا کز وفا گردي همسر من
نشيني بر من نشيني بر من
اي کبوتر از آشيان کرانه کردي
بي سبب چرا ترک آشيانه کردي
يادي از رفيقان آشنا نکردي
محمدرضا شجریان🎼
اي کبوتر از آشيان کرانه کردي
بي سبب چرا ترک آشيانه کردي
يادي از رفيقان آشنا نکردي
زين مکان که با عاشقان در آن چميدي
از آن چه ديدي
ناگهان چرا سوي ديگران پريدي
ترک يار نالان و ترک خانه کردي
بد گمان گشتم بر تو باري
بي وفا نبودي به ياري
در کف بازان شکاري
به صد زخم کاري همانا دچاري
از فراغت من مي کنم شيون
دلبر من نگارين پر من نگارين پر من
کي بود جانا کز وفا گردي همسر من
نشيني بر من نشيني بر من
بد گمان گشتم بر تو باري
بي وفا نبودي به ياري
در کف بازان شکاري
به صد زخم کاري همانا دچاري
از فراغت من مي کنم شيون
دلبر من نگارين پر من نگارين پر من
کي بود جانا کز وفا گردي همسر من
نشيني بر من نشيني بر من
اي کبوتر از آشيان کرانه کردي
بي سبب چرا ترک آشيانه کردي
يادي از رفيقان آشنا نکردي
کانال تلگرامیsmsu43@
همایون شجریان- دلم دیوانه شد
دلم دیوانه شد...
همایون شجریان🎼
دلم دیوانه شد، دیوانه شد، دیوانه دیوانه
دگر از خویشُتن بیگانهام، بیگانه بیگانه
خوشا حال و خوشا وقت دو مفتون و دو دلداده
که غیر از عشقشان گیتی بوَد افسانه افسانه
در این صحرای بیحاصل، در این دریای بیساحل
به لب جان آمد از بس گفت دل، جانانه جانانه
|میای در ده مرا امشب که تنها در صف محشر
ز جا خیزم به یاد چشم تو مستانه مستانه
دلش دیوانه شد، دیوانه شد، دیوانه دیوانه
همایون شجریان🎼
دلم دیوانه شد، دیوانه شد، دیوانه دیوانه
دگر از خویشُتن بیگانهام، بیگانه بیگانه
خوشا حال و خوشا وقت دو مفتون و دو دلداده
که غیر از عشقشان گیتی بوَد افسانه افسانه
در این صحرای بیحاصل، در این دریای بیساحل
به لب جان آمد از بس گفت دل، جانانه جانانه
|میای در ده مرا امشب که تنها در صف محشر
ز جا خیزم به یاد چشم تو مستانه مستانه
دلش دیوانه شد، دیوانه شد، دیوانه دیوانه
اگر نه باده غمِ دل ز یادِ ما بِبَرَد
نهیبِ حادثه بنیادِ ما ز جا بِبَرَد
اگر نه عقل به مستی فروکَشَد لنگر
چگونه کَشتی از این وَرطِهٔ بلا ببرد
فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک
که کس نبود که دستی از این دَغا ببرد
گذار بر ظلمات است، خِضْرِ راهی کو؟
مباد کآتش محرومی آبِ ما ببرد
دل ضعیفم از آن میکَشَد به طَرْفِ چمن
که جان ز مرگ به بیماریِ صبا ببرد
طبیبِ عشق منم باده دِه که این معجون
فَراغت آرد و اندیشهٔ خطا ببرد
بسوخت حافظ و کس حالِ او به یار نگفت
مگر نسیم پیامی خدای را ببرد
#حافظ
نهیبِ حادثه بنیادِ ما ز جا بِبَرَد
اگر نه عقل به مستی فروکَشَد لنگر
چگونه کَشتی از این وَرطِهٔ بلا ببرد
فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک
که کس نبود که دستی از این دَغا ببرد
گذار بر ظلمات است، خِضْرِ راهی کو؟
مباد کآتش محرومی آبِ ما ببرد
دل ضعیفم از آن میکَشَد به طَرْفِ چمن
که جان ز مرگ به بیماریِ صبا ببرد
طبیبِ عشق منم باده دِه که این معجون
فَراغت آرد و اندیشهٔ خطا ببرد
بسوخت حافظ و کس حالِ او به یار نگفت
مگر نسیم پیامی خدای را ببرد
#حافظ