راه دو است: يكي را هدايت و ديگري راه ضلالت
آنچه راه ضلالت است آن راه بنده است به خداوند
و آنچه راه هدايت است راه خداوند است به بنده
يهدي من يشاء
اگر ذره اي نيكويي خود بر تو گشايد در عالم كسي نباشد كه تو را از وي ببايد شنيدن يا ببايد گفتن
شيخ ابوالحسن خرقاني
تذكرة الاولياء عطار نيشابوري
آنچه راه ضلالت است آن راه بنده است به خداوند
و آنچه راه هدايت است راه خداوند است به بنده
يهدي من يشاء
اگر ذره اي نيكويي خود بر تو گشايد در عالم كسي نباشد كه تو را از وي ببايد شنيدن يا ببايد گفتن
شيخ ابوالحسن خرقاني
تذكرة الاولياء عطار نيشابوري
ابوسعيد ابوالخير شبي در عالم رويا نفس خود را ديد، بينهايت فربه!
به نفس گفت: اي نفس!
من تو را اين همه رياضت دادم و سختي چشاندم،
پس چگونه تو همچنان چاق و فربه ماندهاي!؟
نفس گفت: آري تو بسيار بر من سخت گرفتي اما آنچه را كه ديگران از تو تمجيد ميكردند و تعريف،
بر خود حمل نمودي و حق دانستي اين فربگي حاصل همان تكبر و خودشيفتگي و باور تمجيد ديگران است.
گويند ابوسعيد ديگر هيچگاه در آنجا كه از وي تعريف و تمجيد كنند، حاضر نشد!
به نفس گفت: اي نفس!
من تو را اين همه رياضت دادم و سختي چشاندم،
پس چگونه تو همچنان چاق و فربه ماندهاي!؟
نفس گفت: آري تو بسيار بر من سخت گرفتي اما آنچه را كه ديگران از تو تمجيد ميكردند و تعريف،
بر خود حمل نمودي و حق دانستي اين فربگي حاصل همان تكبر و خودشيفتگي و باور تمجيد ديگران است.
گويند ابوسعيد ديگر هيچگاه در آنجا كه از وي تعريف و تمجيد كنند، حاضر نشد!
"ترس بزرگ ترین دشمن درون"
ترس يعني اعتقاد به دو قدرت خير و شر, حال انکه خدا قدرت مطلق است و قدرتي که بتواند با او بستيزد وجود ندارد.
مگر اينکه انسان براي خود شر کاذب بيافريند و گرنه شر وجود ندارد. شر نه قدرتي دارد و نه واقعيتي.
بي باکانه با وضعيتي روبرو شويد که از آن مي ترسيد, مي بينيد اصلاً وضعيتي در کار نبوده.
زيرا بي درنگ همه وزن و سنگيني خود را از دست مي دهد. شهامت سرشار از سحر و نبوغ است. هر مرضي حاصل ذهن ناآرام است.
حسد ،نفرت ، کدورت ، وحشت و ترس و ... رشد کاذب پديد مي آورند. آنها دشمنان درون مي باشند.
تنها دشمنان انسان در درون خود او هستند "دشمنان شخص اهل خانه او خواهند بود" پس بايد بر آن چيره شويم.
محبت و رضامندي, دشمنان درون را نابود مي کند. و بعد از نابودی دشمنان درون، برون از خويش نيز دشمني نخواهد بود.
«اسکاول شین»
ترس يعني اعتقاد به دو قدرت خير و شر, حال انکه خدا قدرت مطلق است و قدرتي که بتواند با او بستيزد وجود ندارد.
مگر اينکه انسان براي خود شر کاذب بيافريند و گرنه شر وجود ندارد. شر نه قدرتي دارد و نه واقعيتي.
بي باکانه با وضعيتي روبرو شويد که از آن مي ترسيد, مي بينيد اصلاً وضعيتي در کار نبوده.
زيرا بي درنگ همه وزن و سنگيني خود را از دست مي دهد. شهامت سرشار از سحر و نبوغ است. هر مرضي حاصل ذهن ناآرام است.
حسد ،نفرت ، کدورت ، وحشت و ترس و ... رشد کاذب پديد مي آورند. آنها دشمنان درون مي باشند.
تنها دشمنان انسان در درون خود او هستند "دشمنان شخص اهل خانه او خواهند بود" پس بايد بر آن چيره شويم.
محبت و رضامندي, دشمنان درون را نابود مي کند. و بعد از نابودی دشمنان درون، برون از خويش نيز دشمني نخواهد بود.
«اسکاول شین»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رقص_سماع
نه من بیهوده گردِ کوچه و بازار میگردم
مذاق عاشقی دارم، پی دیدار میگردم…
هنرمند: بانو ماهورا
خوانندگان: #همایون_شجریان
#نصرت_فاتح_علی_خان
موسیقی: #سهراب_پورناظری
نه من بیهوده گردِ کوچه و بازار میگردم
مذاق عاشقی دارم، پی دیدار میگردم…
هنرمند: بانو ماهورا
خوانندگان: #همایون_شجریان
#نصرت_فاتح_علی_خان
موسیقی: #سهراب_پورناظری
کانال تلگرامیsmsu43@
کورس سرهنگ زاده - "قصه ی آشنایی"
ترانه ی
"قصه ی آشنایی"
استادکوروس سرهنگ زاده
شعر:سیمین بهبهانی
آهنگ:همایون خرم
دستگاه :دشتی
نه بر لبم قصه ی آشنایی نه در ...
"قصه ی آشنایی"
استادکوروس سرهنگ زاده
شعر:سیمین بهبهانی
آهنگ:همایون خرم
دستگاه :دشتی
نه بر لبم قصه ی آشنایی نه در ...
ای که در این خاکدان جان و جهانی مرا
چون بروم زین سرا باغ و جنانی مرا
جان مرا جان توئی لعل مرا کان توئی
در دل ویران توئی گنج نهانی مرا
آنکه بدل میدمد روح سخن هردمم
تا نزند یکنفس بی دمش آبی مرا
شب همه شب تابصبح همنفس من توئی
روز چو کاری کنم کار و دکانی مرا
تا که بمحفل درم با تو سخن میکنم
چونکه بخلوت روم مونس جانی مرا
یکنفس ازپیش تو گر بروم گم شوم
چون بتو آرم پناه امن و امانی مرا
گر تو برانی مراجان زفراقت دهم
جان بوصالت دهم گر تو بخوانی مرا
گه به وصالم کشی گه ز فراقم کشی
گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا
فیض بتو رو کند رو چو بهرسو کند
نور تو عالم گرفت قبله از آنی مرا
فیض کاشانی
چون بروم زین سرا باغ و جنانی مرا
جان مرا جان توئی لعل مرا کان توئی
در دل ویران توئی گنج نهانی مرا
آنکه بدل میدمد روح سخن هردمم
تا نزند یکنفس بی دمش آبی مرا
شب همه شب تابصبح همنفس من توئی
روز چو کاری کنم کار و دکانی مرا
تا که بمحفل درم با تو سخن میکنم
چونکه بخلوت روم مونس جانی مرا
یکنفس ازپیش تو گر بروم گم شوم
چون بتو آرم پناه امن و امانی مرا
گر تو برانی مراجان زفراقت دهم
جان بوصالت دهم گر تو بخوانی مرا
گه به وصالم کشی گه ز فراقم کشی
گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا
فیض بتو رو کند رو چو بهرسو کند
نور تو عالم گرفت قبله از آنی مرا
فیض کاشانی
تَفکرُ ساعةٍ خیرٌ مِنْ عبادةِ سِتینَ سَنةٍ "
تفکرِ یک لحظه ، بهتر از عبادت شصت سال است "
مراد از آن تفکرِ حضورِ درویشِ صادق است ، که در آن عبادت هیچ ریائی نباشد ، لاجرم آن به باشد از عبادتِ ظاهرِ بی حضور
نماز را قضا هست حضور را قضا نیست. فقرای محمدی در این کوشند که لا صلوةَ الّا بحضورِ القلب. نه که صورت آن رها کنند خوش آمَدِ نَفْس را...
شمس تبریزی
تفکرِ یک لحظه ، بهتر از عبادت شصت سال است "
مراد از آن تفکرِ حضورِ درویشِ صادق است ، که در آن عبادت هیچ ریائی نباشد ، لاجرم آن به باشد از عبادتِ ظاهرِ بی حضور
نماز را قضا هست حضور را قضا نیست. فقرای محمدی در این کوشند که لا صلوةَ الّا بحضورِ القلب. نه که صورت آن رها کنند خوش آمَدِ نَفْس را...
شمس تبریزی
#بودا میگوید: قلبت را برای کار خیر تنظیم کن. بارها و بارها انجامش بده و سرشار از خوشی خواهی شد.
شادی و خوشی یک محصول جانبی است؛ درست مانند اندوه که محصولی جانبی است
وقتی کار خطایی انجام میدهی اندوه همچون سایهای به دنبالش میآید؛
و وقتی کاری نیک انجام بدهی، شادمانی به دنبالش خواهد آمد
بگذار اینها معیار و مِلاک باشند. اگر در رنج هستی، یادت باشد ــ باید کاری خطا انجام داده باشی.
ولی مردم بسیار حیلهگر هستند، ذهنهایشان بسیار مکّار است. اگر در رنج باشی، ذهن میگوید:
“دیگران در مورد تو بد کردهاند، برای همین رنج میکشی!”
چنین نیست. هیچکس نمیتواند تو را بدبخت و رنجور کند. آری، میتوانند تو را بکُشند، ولی هیچکس نمیتواند تو را رنج بدهد. میتوانید مرا بکشید ولی نمیتوانید مرا رنجور سازید
من در همین وضعیت سرور که اینک هستم خواهم مُرد. ابداً تفاوتی نخواهد داشت. میتوانید مرا مسموم کنید ولی آگاهی مرا نمیتوانید مسموم کنید. میتوانید بدن را نابود کنید ــ که در هرصورت، دیریا زود نابود خواهد شد ولی نمیتوانید مرا نابود کنید
آگاهی و معرفت چیزی ورای نابودی است
هیچکس نمیتواند تو را رنجور کند و هیچکس نمیتواند تو را مسرور کند. تمامش بستگی به خودت دارد، تماماً بستگی به تو دارد
تو مسئول و رنج بدبختی خودت و همچنین مسئول شادی و خوشی خودت هستی
پذیرش تمام و صددرصد این مسئولیت یعنی انسانی بادیانت بودن
یعنی تشرف به آن چیزی که من آن را دیانت میخوانم.
#اشو
شادی و خوشی یک محصول جانبی است؛ درست مانند اندوه که محصولی جانبی است
وقتی کار خطایی انجام میدهی اندوه همچون سایهای به دنبالش میآید؛
و وقتی کاری نیک انجام بدهی، شادمانی به دنبالش خواهد آمد
بگذار اینها معیار و مِلاک باشند. اگر در رنج هستی، یادت باشد ــ باید کاری خطا انجام داده باشی.
ولی مردم بسیار حیلهگر هستند، ذهنهایشان بسیار مکّار است. اگر در رنج باشی، ذهن میگوید:
“دیگران در مورد تو بد کردهاند، برای همین رنج میکشی!”
چنین نیست. هیچکس نمیتواند تو را بدبخت و رنجور کند. آری، میتوانند تو را بکُشند، ولی هیچکس نمیتواند تو را رنج بدهد. میتوانید مرا بکشید ولی نمیتوانید مرا رنجور سازید
من در همین وضعیت سرور که اینک هستم خواهم مُرد. ابداً تفاوتی نخواهد داشت. میتوانید مرا مسموم کنید ولی آگاهی مرا نمیتوانید مسموم کنید. میتوانید بدن را نابود کنید ــ که در هرصورت، دیریا زود نابود خواهد شد ولی نمیتوانید مرا نابود کنید
آگاهی و معرفت چیزی ورای نابودی است
هیچکس نمیتواند تو را رنجور کند و هیچکس نمیتواند تو را مسرور کند. تمامش بستگی به خودت دارد، تماماً بستگی به تو دارد
تو مسئول و رنج بدبختی خودت و همچنین مسئول شادی و خوشی خودت هستی
پذیرش تمام و صددرصد این مسئولیت یعنی انسانی بادیانت بودن
یعنی تشرف به آن چیزی که من آن را دیانت میخوانم.
#اشو
خود گنه کاریم و از دنیا شکایت می کنیم!
غافل از خود، دیگری را هم قضاوت می کنیم!
#جعلی
از #شیخ_بهایی نیست
غافل از خود، دیگری را هم قضاوت می کنیم!
#جعلی
از #شیخ_بهایی نیست
خود گنه کاریم و از دنیا شکایت می کنیم
غافل از خود دیگری را هم قضاوت می کنیم
کودکی جان میدهد از درد و فقر و ما هنوز
چشم می بندیم و هر شب خواب راحت می کنیم
#جعلی
❌منتشر شده به نام شیخ_بهائی
✅شاعر اصلی: #منوچهر_مکرم
غافل از خود دیگری را هم قضاوت می کنیم
کودکی جان میدهد از درد و فقر و ما هنوز
چشم می بندیم و هر شب خواب راحت می کنیم
#جعلی
❌منتشر شده به نام شیخ_بهائی
✅شاعر اصلی: #منوچهر_مکرم
ما گنهكاریم، آری، جُرم ما هم عاشقی است
آری اما آنكه آدم هست و عاشق نیست، كیست؟
#اصلی
#قیصر_امین_پور
بانشر متون اصلی با جعلیات مقابله کنیم🙏🕊
آری اما آنكه آدم هست و عاشق نیست، كیست؟
#اصلی
#قیصر_امین_پور
بانشر متون اصلی با جعلیات مقابله کنیم🙏🕊
منِ اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی
رقیبان را به قتلم شادمان کردی ، نکو کردی
به کنج کلبهٔ ویران غم نومیدم افکندی
مرا با جغد محنت همزبان کردی ، نکو کردی
ز کوی خویشتن راندی مرا از سنگ محرومی
ز دستت آنچه میآمد چنان کردی ، نکو کردی
شدی از مهربانی دوست با اغیار و بد با من
مرا آخر به کام دشمنان کردی ، نکو کردی
چو وحشی راندهای از کوی خویشم آفرین برتو
من سرگشته را بیخان و مان کردی، نکو کردی
#وحشی_بافقی
رقیبان را به قتلم شادمان کردی ، نکو کردی
به کنج کلبهٔ ویران غم نومیدم افکندی
مرا با جغد محنت همزبان کردی ، نکو کردی
ز کوی خویشتن راندی مرا از سنگ محرومی
ز دستت آنچه میآمد چنان کردی ، نکو کردی
شدی از مهربانی دوست با اغیار و بد با من
مرا آخر به کام دشمنان کردی ، نکو کردی
چو وحشی راندهای از کوی خویشم آفرین برتو
من سرگشته را بیخان و مان کردی، نکو کردی
#وحشی_بافقی
حلقهای خواهم به گوش ای عشق از زنجیر دوست
افسری آنگه به سر از گوهر شمشیر دوست
زلف خود پرتاب میسازد که میترسد مگر
برنتابد با دل دیوانهام زنجیر دوست
عقل در گنجینهٔ سر لوحی از تدبیر یار
عشق در آیینهٔ جان عکسی از تقدیر دوست
#نشاط_اصفهانی
افسری آنگه به سر از گوهر شمشیر دوست
زلف خود پرتاب میسازد که میترسد مگر
برنتابد با دل دیوانهام زنجیر دوست
عقل در گنجینهٔ سر لوحی از تدبیر یار
عشق در آیینهٔ جان عکسی از تقدیر دوست
#نشاط_اصفهانی
Bi Gelayeh
Ali Motamedi
♪آلبوم زیبا و عاشقانه "نجوا" اجرای قطعه "بی گلایه" با هنرمندی "علی معتمدی".
• آلبوم نجوا که اولین آلبوم موسیقی با نوای پن فلوت در ایران محسوب می شود در سال 95 منتشر شده است.
• علی معتمدی آهنگساز و نوازنده این آلبوم در 14 قطعه خود علاوه بر پن فلوت از سازهای سازدهنی و ملودیکا نیز استفاده کرده است.
• قطعات آلبوم نجوا شامل:
تانگو
به امید هیچ
بی گلایه
بی مهر و وفا
دوری از تو
گردی بر آینه
غروب طلایی
کولی عاشق
نجوا
رقص قو
پرسه های بی امان
سرخوش
هفت اقلیم
رویای کودکی
• آلبوم نجوا که اولین آلبوم موسیقی با نوای پن فلوت در ایران محسوب می شود در سال 95 منتشر شده است.
• علی معتمدی آهنگساز و نوازنده این آلبوم در 14 قطعه خود علاوه بر پن فلوت از سازهای سازدهنی و ملودیکا نیز استفاده کرده است.
• قطعات آلبوم نجوا شامل:
تانگو
به امید هیچ
بی گلایه
بی مهر و وفا
دوری از تو
گردی بر آینه
غروب طلایی
کولی عاشق
نجوا
رقص قو
پرسه های بی امان
سرخوش
هفت اقلیم
رویای کودکی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من تو شدم، تو من شدی،
من تن شدم، تو جان شدی
تاکس نگوید بعد از این،
من دیگرم، تو دیگری
امیر_خسرو_دهلوی
گفتمش...
دل به خم زلف تو در قید بماند
گفت ...
دیوانه همان به که مقید باشد
وحشی_بافقی
من تن شدم، تو جان شدی
تاکس نگوید بعد از این،
من دیگرم، تو دیگری
امیر_خسرو_دهلوی
گفتمش...
دل به خم زلف تو در قید بماند
گفت ...
دیوانه همان به که مقید باشد
وحشی_بافقی
گلپا - نه می مونده نه مستی
@B09308123633 برقراری
استاد_گلپا
نه می مونده نه مستی
نه می مونده نه مستی
جان به فدات می کنم، بو که از آن من شوی
مرده تنی من ببین، کوش کز آن من شوی
شد به بقین دیگران ماه تمام روی تو
چشمه آفتاب شو، گر به گمان من شوی
امیرخسرو دهلوی
مرده تنی من ببین، کوش کز آن من شوی
شد به بقین دیگران ماه تمام روی تو
چشمه آفتاب شو، گر به گمان من شوی
امیرخسرو دهلوی
آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری
یا کبر منعت میکند کز دوستان یاد آوری
هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن
هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری
سعدی
یا کبر منعت میکند کز دوستان یاد آوری
هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن
هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری
سعدی