Be Naame Man
Dariush
داریوش - به نام من
نامت
گل واژهای به سپیدای ماهتاب و سپیده است
با عطر باغ اطلسی
و دشتهای گرم شب بوهای دشتستان
نامت گل هزار بهار نیامده است
نامت تمام شبهایم
و گسترهی خمیدهی رویاهایم را
پُر میکند
و در دهانم
مانند ماه در حوض، مد میشود
نامت در چشمانم
چون لاله، سرخ
چون نسترن سپید
و مثل سرو سبز میایستد
نامت مژگانم را در میگیرد
نامت در جانم
گر میگیرد.
منوچهر آتشی
نامت
گل واژهای به سپیدای ماهتاب و سپیده است
با عطر باغ اطلسی
و دشتهای گرم شب بوهای دشتستان
نامت گل هزار بهار نیامده است
نامت تمام شبهایم
و گسترهی خمیدهی رویاهایم را
پُر میکند
و در دهانم
مانند ماه در حوض، مد میشود
نامت در چشمانم
چون لاله، سرخ
چون نسترن سپید
و مثل سرو سبز میایستد
نامت مژگانم را در میگیرد
نامت در جانم
گر میگیرد.
منوچهر آتشی
يا رب ز تو آنچه من گدا مي خوام
افزون ز هزار پادشا مي خواهم
هركس ز در تو حاجتي مي خواهد
من آمده ام ز تو، تو را مي خواهم.
#خواجه_عبدالله_انصاری
افزون ز هزار پادشا مي خواهم
هركس ز در تو حاجتي مي خواهد
من آمده ام ز تو، تو را مي خواهم.
#خواجه_عبدالله_انصاری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
چه نغزست و چه خوبست چه زیباست خدایا
از آن آب حیاتست که ما چرخ زنانیم
نه از کف و نه از نای نه دفهاست خدایا
#حضرت_مولانا
چه نغزست و چه خوبست چه زیباست خدایا
از آن آب حیاتست که ما چرخ زنانیم
نه از کف و نه از نای نه دفهاست خدایا
#حضرت_مولانا
هر کسی را نام معشوقی که هست
میبرد، معشوق ما را نام نیست
سرو را با جمله زیبایی که هست
پیش اندام تو هیچ اندام نیست
#شیخ اجل سعدی از غزل ۱۶
میبرد، معشوق ما را نام نیست
سرو را با جمله زیبایی که هست
پیش اندام تو هیچ اندام نیست
#شیخ اجل سعدی از غزل ۱۶
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را
سعدیا نوبتی امشب دهل صبح نکوفت
یا مگر روز نباشد شب تنهایی را
شیخ اجل سعدی از غزل ۲۰
حد همین است سخندانی و زیبایی را
سعدیا نوبتی امشب دهل صبح نکوفت
یا مگر روز نباشد شب تنهایی را
شیخ اجل سعدی از غزل ۲۰
قند خر را گر طرب انگیختی
پیش خر قنطار شکر ریختی
#مثنوی_مولانا
📘اگر خر, قند دوست داشت, صاحبش مقدار زیادی قند به خوردش می داد.
انسانهای کم فهم حکمتها را دوست ندارند.
پیش خر قنطار شکر ریختی
#مثنوی_مولانا
📘اگر خر, قند دوست داشت, صاحبش مقدار زیادی قند به خوردش می داد.
انسانهای کم فهم حکمتها را دوست ندارند.
دلا نزد کسی بنشین
که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو
که او گلهای تر دارد
#مولانای_جان
که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو
که او گلهای تر دارد
#مولانای_جان
بارالها...
از کوی تو بیرون نشود پای خیالم
نکند فرق به حالم
چه برانی، چه بخوانی، چه به اوجم برسانی ، چه به خاکم بکشانی...
#جعلی
از #خواجه_عبدالله_انصاری نیست
از کوی تو بیرون نشود پای خیالم
نکند فرق به حالم
چه برانی، چه بخوانی، چه به اوجم برسانی ، چه به خاکم بکشانی...
#جعلی
از #خواجه_عبدالله_انصاری نیست
Saaghi Saaghi (My98Music.CoM)
Hamed Nikpay (My98Music.CoM)
تصنیف زیبای ساقی ساقی
با صدای زیبای حامد نیک پی
با صدای زیبای حامد نیک پی
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ ز دیده دانه اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
#لسان_الغیب_حافظ
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ ز دیده دانه اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
#لسان_الغیب_حافظ
#مولانای_جان
چوآمدروی مه رویم چه باشدجان که جان باشد
چو دیدی روز روشن را چه جای پاسبان باشد
برای ماه و هنجارش که تا برنشکند کارش
تو لطف آفتابی بین که در شبها نهان باشد
چوآمدروی مه رویم چه باشدجان که جان باشد
چو دیدی روز روشن را چه جای پاسبان باشد
برای ماه و هنجارش که تا برنشکند کارش
تو لطف آفتابی بین که در شبها نهان باشد
#مولانای_جان
دلا بگریز از این خانه که دلگیرست و بیگانه
به گلزاری و ایوانی که فرشش آسمان باشد
ازاین صلح پرازکینش وزاین صبح دروغینش
همیشه این چنین صبحی هلاک کاروان باشد
دلا بگریز از این خانه که دلگیرست و بیگانه
به گلزاری و ایوانی که فرشش آسمان باشد
ازاین صلح پرازکینش وزاین صبح دروغینش
همیشه این چنین صبحی هلاک کاروان باشد
#مولانای_جان
بجوآن صبح صادق راکه جان بخشدخلایق را
هزاران مست عاشق را صبوحی و امان باشد
هر آن آتش که میزاید غم و اندیشه را سوزد
به هر جایی که گل کاری نهالش گلستان باشد
بجوآن صبح صادق راکه جان بخشدخلایق را
هزاران مست عاشق را صبوحی و امان باشد
هر آن آتش که میزاید غم و اندیشه را سوزد
به هر جایی که گل کاری نهالش گلستان باشد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بارها گفتهام و بار دگر میگویم
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
#مولانای_جان
گفت کسی کاین سماع جاه و ادب کم کند
جاه نخواهم که عشق دردوجهان جاه من
در پی هر بیت من گویم پایان رسید
چون ز سرم میبرد آن شه آگاه من
گفت کسی کاین سماع جاه و ادب کم کند
جاه نخواهم که عشق دردوجهان جاه من
در پی هر بیت من گویم پایان رسید
چون ز سرم میبرد آن شه آگاه من